سلام خدمت همگی.اولین باره که دارم مینویسم.و این یه خاطره واقعیه.منممثل همه اسمها رو عوض کردم. اسمم امیده و تو یه شرکت خصوصی کار میکنم که از شهرستان اومدن تهران و شعبه زدن.کارکنای شرکتم همه فامیل و آشنا هستن.یه خانم متاهل داریم که خواهر زنه یکی از مدیران اونجاست و خیلی خوشگله از اول که به هم معرفی شدیم چون کارمون بهم نزدیک بود همیشه پیش هم بودیم و کارهای شرکت و هندل میکردیم. مهناز دختر خوشگل و خیلی شیطون که با وجود خوشگلی کمبود محبت شدید داره و دوس داره همیشه تو در دید جمع باشه. ما خیلی وقتا با هم حرف میزدیم و این حرف زدن باعث شده بود که بهم نزدیک بشیم و اطمینان کنیم.از شوهرش راضی نبود و گله داشت که شبا پیشم نیست و میره پیش رفیقاش و تا ساعت یک و دو نمیاد.اوایل با هم تلفنی بعد کار حرف میزدیم و کم کم حرفامون بوی شهوت گرفته بود و اینکه مهناز بدتر از من چقدر حشریه و همیشه انگشتاش تو شورتشه.تا جایی که به واسطه یکی از دوستاش یه دیلدو جور کرده بود که اولین راز مشترک بین من و خودش بود. یبار ازش خواستم که دیلدو رو بیاره و آورد.بعد گفتم یکم کصشو از رو بماله اولش امتناع کرد ولی بعد یهو دامنش زد بالا و از رو شورت شروع کرد مالیدن.من فقط میخواستم از رو بزاره رو کصش ولی داد بالا و شروع کرد به مالیدن. شورتتو میدیدم که کم کم داره خیس میشه. منم کیرم و گرفته بودم دستم و داشتم میمالیدم.بهش گفتم سارا میشه یه خواهش کنم .گفت بگو.گفتم فردا با جوراب شلواری بیا شرکت.البته روش شلوار می پوشید اول گفت دیگه چی و اینا ولی بعد گفت برات می پوشم ولی فردا نه.ما پنجشنبه ها تعطیلیم و یادمه که یکبار که شرکت حسابی بهم ریخته بود و باید تا شنبه جمعش میکردن چون مدیر قرار بود از شهرستان بیاد و گزارش بدیم بهش. واسه همین سارا گفت من پنجشنبه میام و حسابها رو درست میکنم فقط تنهایی میترسم و یکی با من باشه.رییسمون گفت امید تو بیا چون نزدیکم به محل کارم.فردا صبح من زودتر اومدم و چایی گذاشتم و منتظر شدم تا بیاد.زنگ زد و تا در و باز کنم اومد بالا.بهو دیدم واااااای با لباس بیرون و جوراب شلواری اومده. وقتی اومد هاج و واج مونده بودم و نمیدونستم چی بگم.با اینکه خودم خواسته بودم ازش ولی فکر نمی کردم جلوم در بیاد. کیرم داشت میترکید تو شورتم. رفت نشست رو میز و گفت بیا تا پشیمون نشدم برو وسط پاهام.رفتمنشستم وسط پاهاشو جورابشو گرفتم و جر دادم که با یه ذوقی گفت تخم سگ باید برام بخری یکی. گفتم چششششمم برات ده تا میخرم که هر وقت اومدی یکیشو جر بدم.مهناز اونقدر دیر به دیر کس میداد که زبون اول و که زدم آب کصش راه افتاد.من عاشق کس خوردنم و آب کس دیوونم میکنه. خودم سیر نمیشم از خوردن کس. جوری میخورم که از شدت لذت طرف بشاشه روم.عاشق این کارم.خلاصه وسطای خوردن بودم و شق کرده بودم که گفت فعلا بسته کارتو خوب انجام دادی و خرم کردی ببینم کیرم مثل زبونت خوب هست…گفتم جون بخواه عزیزم الان نشونت میدم.سر کیرم رو با آب کصش خیس کردم و اول چوچولشو یکم مالیدم و بعد سرشو آروم کردم توش و همونجا نگه داشتم. یه آخ کوچیک گفت و تو چشاش خیره شده.تا اومد بگه چیه …یهو تا ته کردم تو کصش و جیغ زد و زد تو گوشم. تا ظهر ۶ بار کردمش و از کس و کون حالشو جا آوردم و خودمم حال کردم…داستانم واقعی بود.و بازم خاطره دارم.اگه خواستید بگید تا بنويسم.ببخشید داستان واقعی یود ولی فن نوشتن ضعیف بود.بهترش میکنم.قربون همگی****
نوشته: امید
جه شرکتی بود مه فقط شما دوتا اومدید؟
دوربین
نکهبان
سرایدار
کیر خر
هیج کس کشی نبود
من چون خودم یکی از دوست دخترام رو تو شرکت خودشون روی میز رییسشون کردم باور میکنم،دمت گرم،نوش جونت.امیدوارم بازم برات تکرار بشه و حاااااالشو ببری. 🌹 🌹
کسخل جقی اسم زنه مهناز بود یا سارا؟ یا خانم جورابیان؟ لامصب اسما رو توی داستان قاطی کردی واسه همین دیس لایک کردم. ضمنا مهناز در مقابل من گوهم نیست. ولی جوراب منو فقط شوهرم جر میده.
بوس بوس مارتا
چرندیات یه مجلوق کوس ندیده بدبخت دیوث اسامی چرا واقعی نگفتی میترسی شناسایی بشی کونیی
داستانتو نخوندم ،ولی اگه از خیانت لذت میبری تو یه حروم زاده تمام عیاری
سلام کاری به خالی بندیهات ندارم اما دو تا سوال
۱) دیلدو رو آورد دامنشو زد بالا کصشو مالید و تو گفتی جوداب شلواری بپوش دفعه بعد جقی
۲)۶ شش بار کردیش اب تو ۶ بار اومد یا آب اون کص مغز
داستان دیلدو آوردنش رو تا ته بگو. دست به مهره حرکته قورمساق.
از کون پارت و بخیه ها و درد ریدنت بگو.
6بار تا ظهر
هر 45دقیقه یکبار
دادا یک بار سکس بکنین بعد بیان داستان بنویسین
۶ بار بعد کار شرکت چی شد کس نگو تهش ۲ یا ۳ بار بتونید
مهناز داد بالا ولی سارا با … اومد شرکت
و من الله توفیقکم
خوب حیون بیشرف تو مگ آدمی ک میری با زن متاهل تو رابطه کیرم تو وجودت بره ب درد نخور بی ناموس،
عمو جانی هم توی یه روز فیلمبرداری نهایت یه دست میکنه شما چجوری شش بار کردی راز موفقیتت رو به اشتراک بزارید لطفا
باید بیام برینم به خودت و کسایی که بهت لایک دادن،،ولی باید شل برینم که به همتون برسه
ببخشید شما با خروس نسبت نَسَبی یا سَبَبی چیزی نداری ؟ شش بار ؟ چطور ممکنه آخه ؟ اونم یه صبح تا ظهر ! عَجبا حَیرتا !
کیر شوهر مهناز و کیر داداش سارا باهم توی کونت مجلوق 🤗🙏⚘
این خانم چند تا اسم داره؟
2 بار مهناز بود یه بارم سارا!!!
۶ بار ؟؟؟؟
بابا دمت گرم