مادر زن جان

1402/02/16

من ۴۵ سالمه و یه مادر زن کردنی ۶۵ ساله دارم
اونایی که اهلش هستن میدونن چیه …
یه بار زنگ زد و گفت لامپ خونمون خراب شده و حاجی نمیتونه تعویضش کنه

منم حدود ۱۰ صبح رفتم و دیدم بجز خودش کسی نیست
لامپ رو عوض کردم و گفت بشین چایی بیارم

خیلی وقته بود که دلم میخواست بخورمش

چایی رو که داشتم میخوردم اونم هی ران پاهاش رو با دستاش میمالید و گفت که خیلی پاهام درد میکنه

منم گفتم میخواین براتون بمالم؟
به خنده گفت نه ممنون
گفتم بزارید ماساژ بدم شاید بهتر شد
گفت آخه خسته میشید …
منم گفتم نه بابا خواهش میکنم و گفتم اتفاقا دوست دارم بمالمتون…
اونم گفت چی؟ گفتم منظورم اینه که خسته نمیشم

بهش گفتم رو مبل راحت ترید یا روی تخت
اونم روی مبل نشسته بود گفت فرقی نداره

منم گفتم پس برید روی تخت که راحت تر باشید

دستمو گذاشتم پشتش و مثلا کمکش کردم که بره روی تخت

دراز کشید روی تخت و منم گفتم یکم بیایید پایین تر و تا جایی که کف پاهاش از تخت بیرون اومد گفتم خوبه

اولش نشستم کنار تخت و یکم زانوهاشو ماساژ دادم

هی میگفت بسه دیگه خسته میشید منم گفتم تا ۳ ساعت دیگه میتونم بمالمتون
اینو که گفتم چشماشو بست

رفتم پایین پاهاش و کیرمو که سیخ شده بود از روی شلوار گذاشتم کف پاهاش و ساق و زانوش رو ماساژ میدادم

دو سه بار سعی کرد کف پاهاشو از روی کیرم برداره که بعد از چند ثانیه دوباره کیرمو از رو شلوارم فشار میدادم رو پاهاش

بعد بهش گفتم شما راحت بخوابید و من میمالم براتون

یه لحظه چشماشو باز کرد و دوباره بست

منم آهسته زیپ شلوارمو کشیدم پایین و کیرمو گذاشتم کف پاهاش ولی خب جوراب پوشیده بود

دوباره وقتی که کامل داغیه کیرمو حس کرد سعی میکرد پاهاشو کنار بکشه ولی من بعد از چند ثانیه دوباره کیرمو میچسبوندم به کف پاهاش

خلاصه چند بار هم گفت که بسه و دیگه لازم نیست
من بهش گفتم نیم ساعت دیگه چشماش بسته باشه پاهاش خیلی بهتر میشه

داشتم پاهاشو ماساژ میدادم و از لای جورابش کیرمو فرو کردم و چسبودنم به کف پاهاش و وقتی داغیه مستقیم کیرمو حس کرد دستاشو گذاشت رو صورتش و منم آهسته شلوارشو کشیدم پایین و از لای شورتش کص خوردنیشو دیدم که شورتش خیس شده بود

از کنار ساق پاهاش شروع کردم به لیس مالی تا رسیدم جلوی کصش

با دستام پاهاشو باز کردم و شورتشو کشیدم پایین و شروع کردم به لیس مالی کصش

بعد با دستام زور زدم و به پشت خوابوندمش و کونشو باز کردمو زبونمو تا ته فرو کردم داخل سوراخ کونش

بعدش کیرمو کردم تو کصش و تلمبه زدم و آبمو خالی کردم رو کونش

تو این مدت سکوت کامل بود و هیچکدوم حرف نزدیم

بعدش تمیزش کردم و بلند شدم و رفتم

الان یه هفته ازش خبر ندارم

چی میشه ؟…

نوشته: بینام


👍 7
👎 38
126401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

926570
2023-05-06 00:35:26 +0330 +0330

خاک تو سرت ریدم تو خودم از خنده


926575
2023-05-06 00:47:13 +0330 +0330

ناموسا این چی بود نوشتی ؟
کل سکس داستان ۵ خط بود !

0 ❤️

926597
2023-05-06 02:07:51 +0330 +0330

به قول آقا خیلی خری

0 ❤️

926611
2023-05-06 04:26:26 +0330 +0330

فدای کس وکون مادر زنت

0 ❤️

926614
2023-05-06 04:52:16 +0330 +0330

دایتانای شهوانی اینجوریه ک طرف میاد ۲۰ سطر داستان مینویسه ۱۹ سطرش راجبه خودش و طرف و چگونگی قرار گرفتن در موقعیت یه سطر راجع به سکس!

1 ❤️

926629
2023-05-06 07:39:07 +0330 +0330

البته غیر از کامنت اول
کیرم تا خایه تو کس تپل مادرزنم
پستوناش هم تو دستام باشه
و لبهامون هم تو‌هم…
وای عشق من…

0 ❤️

926630
2023-05-06 07:39:59 +0330 +0330

اخه دیوث
۶۵ساله دیگه چی داره بغیر از یه پوست کس چروک
اینا تاریخ مصرف دارن قبل خوردن چک کن

0 ❤️

926636
2023-05-06 09:03:01 +0330 +0330

کسخل نژاد زبونتو تا ته کردی توی سوراخ کونش؟ غار علیصدر هم اینقدر فراخ نیست، که این پیرزنه هست.

1 ❤️

926653
2023-05-06 13:54:58 +0330 +0330

حاجی ایندفه داری جق میزنی با صابون مایع جق بزن چون صابون گلنار کیرتو از بین برده و مغزت گوزیده

1 ❤️

926656
2023-05-06 14:14:31 +0330 +0330

ادمین پفیوز اینا چیه منتشر می کنی

0 ❤️

926696
2023-05-06 22:54:08 +0330 +0330

حاجی میادمامانت رو ماساژمیده بعدمیادسراغ خودت بچه کونی

1 ❤️

926699
2023-05-06 23:10:50 +0330 +0330

بنظرم تو ی کیلو شیشه با ۲۵۰ تا قرص اکس، ۱۵۰تامتادون،سه لیتر اسپرسو باهم زدی مخت گوزیده،یبار بشین ببین چی نوشتی اگر خودتو انگشت نکردی
پایه های همون تخت با جورابای مادر زن خیالیت تو اثنی عشرت

0 ❤️

926705
2023-05-06 23:59:37 +0330 +0330

احمد ۹۱۳، دقیقا به جا و درست میگه در مورد شماها.

1 ❤️

926730
2023-05-07 01:22:00 +0330 +0330

بقول یکی از دوستان کص هم تاریخ مصرف داره ، مواظب باش مسمون نشی با خوردن کس تاریخ گذشته

0 ❤️

926986
2023-05-08 15:18:49 +0330 +0330

خسته نباشی استاد
ریدی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها