سلام من سعید هستم ۲۰ سالمه سفید و تپل مپل با یه کون گوشتی و قلمبه
کونی شدنم توسط بیژن یکی از بچه های فامیل دورمون رقم خورد که هر سال که میومدن تهران با کلی عکس و کلیپ سکسی توی گوشی حسابی منو حشری میکرد و یواش یواش از انگشت کردن شروع کرد تا فتح کونم . بگذریم …
قرار شد بریم شمال خانواده ها با هم هماهنگ شدن و اوکی دادن به هم دیگه منم خوشحال از اینکه میرم پیش بیژن و یه حالی به کونم میده ، چون واقعا اهل این نبودم که به خوام مدام کون بدم به این و اون ، یک روز قبل از حرکت زنگ زدم به موبایلش و کلی شوخی کردیم و خندیدیم و یهویی بهش گفتم بیژن کونم داره از دوریت میمیره، یه آهی کشید و دو تا فحش داد و گفت بزار برسی اینجا و کلی تهدید دیگه ، خلاصه فردا بعدازظهر رسیدیم خونشون و بعد از یه عصرانه با بیژن رفتم یه چند ساعتی با ماشین باباش یه دوری زدیم و هوا تاریک شد که برگشتیم خونه ، این وسط کلی پدر و مادرم باهام بحث میکردن یواشکی که کجا رفتی و اینا منم می گفتم رفتیم یه چرخی توی شهر زدیم دیگه چرا اینقدر گیر میدین.
بیژن اومد گفت با اجازه ما با سعید میریم توی اتاقک ته باغچه ( پشت خونشون یه باغچه کوچیک داشتن با یه اتاقک چوبی) ps4 خریدم بازی کنیم که بابام اینا هم گفتن باشه برو . من دیگه سوراخ کونم شروع کرده بود به خاریدن به محض اینکه از پله خونه اومدیم پائین توی حیاط در گوشم گفت بدو برو دستشوئی کونت و تمیز کن و بیا اتاقک باغچه منم جنگی پریدم دستشویی و خودم و تمیز کردم ( قبلا یادم داده بود ) رفتم توی اتاقک دراز کشیدم و دسته بازی رو گرفتم دستم تا اومدم شروع کنم دیدم بعله آقا بیژن شروع کرد . دست کرده توی شرتم داره با انگشت سوراخمو باز میکنه منم توی اوج ، آروم آروم با حوصله دو تا انگشت کرد توی سوراخمو برام سوال بود چرا زیاد دردم نگرفته مثل قبلا که ازش پرسیدم و گفت لیدوکائین زدم که درد نداشته باشی .
مست مست شده بودم که دیدم بلند شد شلوار و شرتم و کشید پائین و یه لحظه هنگ کرد ، گفت : توله سگ کونت از پارسال چقدر بزرگتر و گوشتی تر شده جووووووون ، گفتم میشه بکنی کونمو و اینقدر زر نزنی ؟ اونم نامردی نکرد کیرچرب کردش رو گذاشت دم سوراخمو و تا نصف کرد توی کونم یه لخظه همه جا برام تیره و تار شد و از شدت درد اشکم دراومد اونم یه مقدار نگه داشت و قربون صدقه ام رفت تا دردم یواش یواش ساکت شد و اونم آروم آروم تلمبه میزد روی کونم یه چند دقیقه گذشت گفت دیگه کل کیرم رفت توی کونت سعیدم، منم که مست درد و شهوت بودم فقط گفتم یه خورده دیگه پماد بزن تند تند تلمبه بزن به کونم ، اونم عین این دیوونه ها بعد پماد شروع کرد به تلمبه زدن ، وایییی که چه حالی میده زیر یه کیر بخوابی و روت تلمبه بزنه .
یه چند دقیقه ای که تلمبه هاش یه کم یواش شده بود احساس کردم دارم ارضا میشم بهش گفتم بیژن محکم تر تلمبه بزن آبم داره میاد ، چشمتون روز بد نبینه چنان تلمبه ای میزد به این کونم که نگو نفسم بند اومده بود که توی یک لحظه احساس کردم هر چی آب توی بدنم بود از کیرم زد بیرون و همزمان بیژن دو سه تا تلمبه خیلی محکم زد و و همه آبش رو توی کونم خالی کرد و واقعا آتیش گرفتم .

دوتایی بی حال بودیم و بیژن همون جوری روی کونم بود بعد از چند دقیقه بلند شد از روی کونم و کیر درازش و کشید بیرون و کلی از آبش و یه مقدار خون ریخت بیرون منم که بیرمق فقط لباسامو پوشیدم و یه گوشه دراز کشیدم و یادم نیست کی خوابم برد .
این داستان ادامه دارد…

نوشته: سعید گوشتالو