من و سردرگمی

1400/05/29

من ۲۳ سالمه و هشدار میدم که شاید این ماجرای من برای جق زدن شما مناسب نباشه و کلا فازتون رو بپره.
ماجرا از اونجا شروع شد که چند ماه قبل من توییتر داشتم و اومدم فلیت های سکسی گذاشتم و قبلش با چند نفر دوست شده بودم و چند نفر از دوستام رو فالو داشتم ولی این فلیت هام باعث شد آدمای جدیدی وارد ماجرای زندگیم بشن، و بین اینا یه نفر ریپلای زد که الان مایی که با این فلیت هات حشری شدیم چیکار باید بکنیم.
و این شروع لاس زدن من باهاش بود ولی خب مثل همیشه تیرم به سنگ خورد و گفت که پارتنر داره و منم کلا یکم زور زدم بعد دیدم مثل اینکه جدی میگه کلا بیخیال شدم و راجع به‌ کراشم ازش مشورت خواستم (همینقدر کسخل)
تو مدتی که قابلیت فلیت روی توییتر بود من کلی فلیت سکسی میذاشتم که بیشتر از یکی دو بار ریپلای نزد ولی خودشم فلیت های سکسی میذاشت که ریپلای میزدم و جواب میداد و کم کم رفتیم تلگرام و اهنگ‌ فرستادن و اینجور حرکتا
و در طی این گفتگو ها یه لاس های ریزی میزد که احتمالا یه دختر بد رو تجربه میکنی بزودی و همچین چیزایی
یا مثلا تاریخ‌تولدم رو پرسید منم گفتم میخوای کادو بدی بهم، گفت که اره شاید یه بخش از وجودم رو کردم تو شیشه بهت دادم مثل لوس بازی توییتریا
که من حس میکردم میخواد بریزیم رو هم ولی خب تو ذهنم بود که این گفته من پارتنر دارم
خلاصه اینستام رو دادم و یه بار ریپلای زد که اگه یه روز همو دیدیم این لباس رو میپوشی، و به نوعی فهموند که قراره همو ببینیم و من همچنان هنگ بودم که چطوری پارتنر داری و قراره همو ببینیم
خلاصه یه روز گفت که فردا احتمالا میتونم بیام بیرون.
حالا من چه شکلی شدم؟منم ذهنم درگیر که این همش از سکس حرف میزد، اگه برم بیرون باهاش چی میشه؟اصن میخوام بکنمش یا نه؟و کلی سوال دیگه و تردید و سردرگمی دیگه
با همه اینا
تنگ کردم و رفتم که ببینمش
همین که دیدمش پشمام ریخت که این آدم چقدر جذابه و خوش رفتار ، و یه مسیری رو باهم پیاده راه رفتیم و مدل راه رفتنش نگاه کردنش رو زیر نظر داشتم پخته تر از سنش بود و داشت منو جذب می‌کرد
رفتیم نشستیم تو کافه که گفت ساعت ۸ باید خونه باشه یکم ازم سوال کرد و تا حدودی میخواست بشناسه منو، منم سؤالاش رو از خودش میپرسیدم ببینم چه شکلیه شخصیتش.
بعدش رفتیم کنار ایستگاه مترو که بره سوار شه که گفت زوده و رفتیم روی نیمکت نزدیکی نشستیم
نوبتی انواع آهنگ های معروف رو با سوت میزدیم تا اون یکی حدس بزنه مال چه فیلمی هست یا چه آهنگیه
و ساعت همینطور داشت میگذشت که خودش گفت باهات خوش میگذره و این عجیبه
گفتم چیش عجیبه ، گفت که فکر میکردم در حد نیم ساعت ببینمت و برگردم ولی خب اینطوری پیش نرفت و این عجیبه چون من زیاد با آدما حال نمیکنم و باهاشون بهم خوش نمیگذره
نشست نشست تا حدودای ساعت ۹ و ربع بود که مامانش زنگ زد و پیگیر شد که کجایی و بیا و …
برگشت گفت نمیخوام برم میخوام بیشتر بمونم ولی نمیشه
خلاصه رفت و من پشمام ریخته بود که برخلاف تصورم که یه ادم با وایب منفی باید باشه و خوشم نیاد ازش و پشیمون بشم از دیدنش ، بسیار برام جذاب بود و یه جورایی برام ترن آن بود،حرف زدنش رفتارش و خوشم اومده بود ازش.
بعد که برگشتم یکم حرف زدیم تو تلگرام و بعدش ساعت ۱ و نیم شب بود که آهنگ فرستاد و حرف زدن دوباره مون شروع شد و‌ به اینجا رسید که گفت:
میتونیم چند بار دیگه بریم بیرون ،کافه
حرفای روزمره بزنیم
بگردیم
‌‌یا اینکه چند قدم جلوتر بریم
و اینجا مکس کرد هیچی نگفت که من نوشتم
بریم خونه
اونم نوشت بریم خونه.
اگه‌ شب قبلش همچین چیزی میگفت بلاکش میکردم میگفتم سیکتیر ولی تو همون قرار اول جذبم کرد ‌خودشم گفت که من براش جذابم و جذبش میکنم اینجور چیزا
گفت که کی میتونی خونه بگیری
گفتم فردا هم میتونم
فردا جمعه بود و زنگ زدم رفیقم و جور نشد ولی باهاش هماهنگ شدم برای شنبه
و شروع کردیم حرفای بنیادی زدن از سایز و سانت تا اینکه چه مدلی ها دوس داره و اینکه من بی دی اس ام دوس دارم مشکلی داره یا نه و گفت که میخواد کاندوم خاردار تجربه کنه و طعم دار و فلان و شدیدا تاکید کرد که خروس نباشی و رابطه از جلو اوکی بود و قبلا دوتا پارتنر داشته که یکی خروس بوده یکی هم یه شهر دیگه بوده برای همین کنسل شده رابطه شون
این وسط گفتم ببینمت که گفت تا قبل خونه همو نبینیم با عکس که اوکی دادم ولی یکم بعدش خودش کرم ریخت و فرستاد بدن سکسی داشت و نود هایی بسیار سکسی فرستاد برام و قشنگ حشریم کرد.
ولی یه موضوعی بود ، که بهم گفت فکر نمیکرد قرار دومی در کار باشه ،ولی الان داره برای سکس باهام برنامه میریزه
همون موقع که اینو گفت برام عجیب بود ، چون کل زمانی که توییتر حرف میزدیم بیشتر لاس زدن و یه جوری نشون دادن این بود که بدش نمیاد سکس داشته باشیم ولی خب حشریت این چیزا حالیش نیست و هیچ سوالی نکردم.
و فرداش رفتم کاندوم و تاخیری و لوبرکانت و … خریدم و چون جمعه بود پاره شدم تا داروخونه پیدا کنم.
و حرف زدیم باهم تا اینکه رفتم بخوابه که دودل شدم که برم یا نه دچار سرگردانی شدم واقعا من کلا سکس نداشتم تا قبل این ماجرا ، گوه زیاد میخوردم حتی توییتر هم زیاد توییت میزدم یه جوری که انگار قبلا داشتم ولی واقعیت این بود که یه جقی بودم فقط
خوابیدم و صبح که بیدار شدم برم دوش بگیرم و شیو کنم تو حموم‌ کلی فکر کردم و تصمیم گرفتم که الکی بهش بگم کرونا دارم و کنسل کنم و نرم ولی اومدم با دوستم حرف زدم که گفت جوگیر نشو و اول فکر کن ببین چرا نمیخوای بری بکنی ، بیشتر بخاطر عذاب وجدان بعدش و گناهش بود ولی بخاطر اینکه غرورم نره زیر سوال گفتم نمیدونم و اخرشم حرف که زدیم تصمیم گرفتم برم ، چون حتی برای دیدنش هم نمیخواستم برم ولی رفتم و دیدمش و واقعا اوکی بود.
خلاصه دوباره رفتم داروخانه و یه مدل کاندوم دیگه خریدم
و آماده شدم تا بعد از ظهر برم باهاش خونه
و تا حدودی میترسیدم که این دختر که اینقدر زود برای سکس اوکی‌شد نکنه باباش اینا بیان بریزن سرمون و بیافته گردنم یا همچین فکرای مزخرفی برای همین به دوستم گفتم بیاد نگهبانی بده که اوکی داد.
رفتم دنبالش و بالای پل منتظرش بودم وقتی اومد بالا ، بالای پل بوسیدمش ،بهم گفته بودی جاهای هیجان انگیز دوس داره
اسنپ گرفتم وقتی داشتیم میرفتیم سمت خونه بغلش کردم و گفتم مواظبتم و اسنپ یه جا نگه داشت تا پول کارت به کارت کنه و چند دقیقه که طول کشید مشغول لب گرفتن و مالیدن کصش شدم و وقتی راننده اومد که حرکت کنیم
هی بهم میگفت چرا نمیرسیم ، من میخوامت الان و دستم رو برد روی کصش تا یکم مالیدم دستمو گرفت گفت بذار برسیم بعد.
رفتیم رسیدیم و کلید گرفتم و بردمش خونه و همش فکر میکردم رویاست ، خوابه
عجیب بود برام
ولی خونسرد بودم انگار که بار هزارمه دارم یکی رو میکنم
از پشت بغلش کردم و رفتیم تو اتاق نشستم روی تخت و گفتم بشینه روی پاهام و پاهاش رو حلقه کنه پشتم که نتونست و پاهاش رو گذاشت رو زمین و نشست روی پاهام
نمیدونستم اون لحظه چیکار کنم سرم گذاشتم لای ممه هاش و محکم بغلش کردم
فکرم کار نمیکرد و دستم خورد به بند سوتین واسه همین سوتین رو بازش کردم
بعد یه تاب داشت اونو در آوردم
اصولا برعکسه ولی هول شده بودم
اینجاها بود که اهنگ‌ رو پلی کردم قبلا پلی لیستی ایجاد کردیم از آهنگ هایی که قشنگ بود
ممه هاش ۸۵ بود و قشنگ بود و یکم خط های سفید که روی بدن خیلی ها هست داشت یکم خوردمشون و بعد سرش رو آورد پایین لباش رو خوردم،داشت لبام رو می‌کند ،برای همین رفتم سراغ شلوارش تا قبل از اینکه لبم رو جر بده
شلوار رو که پایین میکشیدم متوجه یه ماه گرفتی بزرگ روی رونش شدم و بوسیدمش وقتی شلوارش رو دراوردم یادم اومد قرار بود برای دوستم لوکیشن بفرستم بیاد نگهبانی بده ولی دیگه بیخیال شدم و ادامه دادم
بهش گفتم بچرخ
جلوم‌ فقط با شرت مشکی که داشت یه چرخ زد
هیجان زده شدم
بدن خیلی سکسی و اینستا طوری نداشت ، ولی اینکه برای من لخت شده بود برام جذاب بود و خوشم میومد حس واقعی بودن داشت برام
گفتم‌بخواب رو زانوم و شروع کردم اسپنک زدنش
حس باحالی داشت ولی اونقدر که فکر میکردم جذاب نبود و شروع کردم مالیدن کصش ک یکم اه و ناله کرد و گفتم بخواب روی تخت و شرتش رو در آوردم
اولین بار بود کص از نزدیک میدیدم خیلی جالب بود حسش ولی حشری نشدم زیاد ،شاید استرس داشتم
چشما و دستاش رو بستم و دمر خوابوندمش و شروع کردم به کنجکاوی
دست زدم بهش لیز شده بود و شروع کردم با دستم ور رفتن باهاش ک گفت انگشتت بکن توش
اینجا حس سلطه گریم گل کرد و رونش رو لیس زدم و همه اطراف کصش رو مالیدم بجز کصش و کفتم باید التماسم کنی
و شروع کرد التماس که لطفا انگشتت بکن توش
میخوامت لطفا و خواهش میکنم
و دقیقا برخلاف تصورم اونقدر حس جذابی نداشت برام
انگشتم بردم داخل
یه حس مکش جالبی داشت لیزی و گوشتش
داشتم فکر میکردم انگشت من به زور میره داخل چطوری میخواد کیرم بره توش و مالیدم و دو تا انگشت بردم داخل شروع کردم کلیتوریس رو با اون یکی دستم مالیدن که گفت بخورش
و ای کاش نمیگفت
منم‌برای حفظ ظاهر گفتم زوده و شروع کرد خواهش و التماس
بیشتر برای اینکه حس می‌کرد برای هر کاری باید اینطوری بگه تا من انجام بدم
که منم اسپنک میزدم و میمالیدم و چشام بستم همت کردم و یه لیس زدمش
و اینجاها بود که گفت میخوام برگردم و ببینمت
و منم برش گردوندم دستش باز کردم چشماش باز کردم و پاهاش رو برام باز کرد
سرم رو میبردم پایین یه لیس میزدم ناله ریزی می‌کرد و دوباره میاوردم بالا
و با دستم کار رو ادامه میدادم که نگاه ساعت کردم دیدم یه ساعته اینطوری داریم میریم جلو و داره دیر میشه که گفت میک بزن و بخورش و سرم رو بردم لاپاهاش و شروع کردم با چشمای بسته خوردنش
دو سه بار نزدیک بود بالا بیارم ولی ادامه دادم و یاد گرفتم چطوری تنفس کنم و همزمان لیس بزنم یا بخورم و گفت دستت رو بکن توش
دو تا انگشتم کردم تو و تلاش میکردم جی اسپاتش رو تحریک کنم از طرفی با زبون و دهنم داشتم کصش رو میخوردم
بیشتر برای این بود ناله هاش در بیارم ، این بهم حس خوبی میداد
و یکم که گذشت گفت میخوام کیرت رو بکنی توش
منم‌دیدم داره دیر میشه اوکی دادم
رفتم شستمش چون قبلا تاخیری زده بودم ولی خب خیلی از زمان زدنش میگذشت و احتمالا تاثیرش رفته بود ،
بهش گفتم زانو بزن و رفتم ویاگرا بخورم ، که یادم اومد داشتم کصش میخوردم ولی دادم بالا رفت و یکم اب خوردم رفتم پیشش
نشستم رو تخت اونم زانو زده بود دادم دهنش
و همونطور که تا الان تو سایر موارد گفتم اصن حس خفنی نداشت و گفتم بذار لا ممه هات و بالا پایین کن
و این کاااار شدیدا حس خفنی داشت و حس کردم اگه یکم دیگه ادامه بده ممکنه آبم بیاد گفتم بسه و دراز بکش
بازم دمر خوابوندمش و کاندوم خاردار کشیدم سرش و زدمش توش
خیلی تنگ بود با خودم گفتم الان کیرم میشکنه و یکم مالیدم و لوبرکانت زدم بهش و دوباره کردم توش و این بار رفت توش
و بازم اونقدر که فکر میکردم حال نداد بهم و این خوب بود
میتونستم سفت و سخت بکنمش
یکم کردمش که گفت میخوام ببینمت
برش گردوندم و اینسری که میکردمش چشمای خمارش رو میدیدم و این حشریم می‌کرد باعث میشد محکم تر و تند تر تلمبه بزنم داشتم عرق میکردم که کشیدم بیرون گفتم بشین روش
نشست روش و یکم بالا پایین کرد خسته شد و من با دستم کونش رو گرفتم و با غیرت داشتم تلمبه میزدم
یکی‌ نبود بگه چرا داری خودتو میکشی کرد مومن
یه جوری تلمبه میزدم انگار تلمبه های اخره
ممه هاش رو گذاشتم دهنم و اروم تر و عمیق تر کردم توش که حمله کرد به لبام
از این پوزیشن خسته شدم و گفتم یه وری بخواب و و یه پاش رو جمع کردم و نشستم وسط پاش و کردم توش
این پوزیشن برام جذاب بود
هم ممه هاش هم خماری چشماش هم کونش جلوم بود و حس خاصی داشت کصشم تنگ تر از قبل شده بود و ناله هاش بیشتر
واقعا داشتم خسته میشدم ک مجبور شدم بپرسم شدی ؟
گفت نه
منم گفتم به پشت بخواب و پاهاش انداختم رو شونه هام و دو تا دستم گذاشتم کنارش و عین سگ داشتم تلمبه میزدم کل وجودم گذاشته بودم تا لذت ببره وقتی وایمیسادم میدیدم پاهاش میلرزه بدنش میلرزه ولی میگفت نشده هنوز
همیشه فکر میکردم اینا نشونه ارگاسم
و دوباره ک تلمبه میزدم بهم گقت دوستت دارم
اون لحطه اهمیت ندادم و وحشی تر شدم فقط
دیگه بعد چند دقیقه که بی امان تلمبه زدم گفت دارم جر میخورم
حق داشت ، کاندوم خار دار درشت بود
‌‌گفت کاندوم دیگه ای نداری ؟ک گفتم چرا دارم
شدی ؟گفت نه و بخورش اینطوری میشم
منم نسبتا بهتر از سری اول دراز کشیدم اینسری چشام باز بود داشتم نکاه چشاش میکردم ک خمار میشد
با دستم داخل کصش رو میمالیدم از بیرون داشتم کصش میخوردم
دیدم باز ارضا نمیشه عصبی شدم محکم تر میمالیدم و میخوردم
همش پاهاش میلرزید بدنش میلرزید ولی هیچی به هیچی
دیگه چشمام رو بستم به قصد کشت داشتم میخوردم که سرم رو خیلی فشار داد رو کصش و پاهاش جمع کرد
و یکم بعد باز کرد گفت اوکی
گفتم شدی
تایید کرد
پس چرا ناله نداشت یا نلرزید (این سوالی بود که اون‌لحطه اومد ذهنم ) خلاصه نکاه ساعت کردم گفتم بریم
گفت تو نشدی
گفتم من به این زودیا نمیشما
که گفت میشی ، باید بشی
کاندوم عوض کردم
این یکی هم تاخیری بود
اشتباه برداشته بودم
کشیدم روش و شروع کردم تلمبه زدن اینسری برای این بود که آبم بیاد و خیلی وحشیانه بودم
لباش رو داشتم میکندم
کبود شده بود گردنش کبود شده بود یکی از ممه هاش کبود شده بود
همینطوری که میکردم گفت دوبار
گفتم چی دو بار
گفت شدم بازم و این عجیبه
و من ذوق کردم ولی عصبانیت نشون دادم و گفتم بدون اجازه من ؟ من اجازه داده بودم بشی ؟
کیرم از کصش دراوردم و گفتم کنار بیا
بدنش روی تخت بود پاهاش روی زمین
کردم تو کصش و وحشیانه اسپنکش میزدم و موهاش میکشدم
ناله هاش رفت بالا
که خوابیدم روش گفتم بازم دختر بدی میشی ؟
گفت اره
منم کیرم در آوردم
یه توف انداختم رو سوراخ کونش
‌‌سرش رو فشار دادم بره تو
هی میگفت غلط کردم ببخشید
تکرار نمیشه
منم کامل فشار دادم بره داخل تا ته
و خوابیدم روش
تلمبه نزدم
دلم نیومد
و گفتم دیگه عصبانیم نمیکنی ؟ که خواهش می‌کرد
و درش آوردم و
دستش گرفتم و بردمش کنار تخت که یه میز بود و اینه
ایستاده کردم تو کصش و داشتم تلمبه میزدم که یه لحظه در اومد
منم زیاد خم نشدم
با دستم فشار دادم بره تو
ولی حس‌کردم خیلی تنگه
سوراخ کونش بود ولی چیزی نگفت فقط چشماش بست و اروم ناله کرد
یکم تلمبه زدم تو کونش که سفتش کرد و کیرم وقتی میکشیدم عقب در اومد
کاندوم در آوردم و گفتم زانو بزنه و برام ساک بزنه
راجع بهش حرف زده بودیم قبلا چه رابطه انال چه اینکه چطوری ساک‌زدن دوس داره
وسطش دستاش رو گرفتم بالا سرش و تو دهنش تلمبه میزدم
که همش عوق میزد یا میخورد به دندونش
خلاصه بلندش کردم گفتم یکم بخورش تا بریم
دراز کشیدم روی تخت و شروع کرد خوردن کیرم و خایه هام و مالیدن خایه هام
واقعا حس فوق العاده ای داشت واقعا میگم
و نگاه کردن به دستاش با انگشتای کشیده و ناخن های بلندش که داره روی کیرم بالا پایین میشه و لباش که دور کیرم حلقه زده باعث میشد بخوام بلند شم یه طوری بکنمش که راه نتونه بره
یکم که خورد گفتم میخوام‌بکنمت
یه کاندوم دیگه کشیدم و یکم کردمش و حس کردم ک نزدیک اینه ک آبم بیاد و گفتم بیا بخورش
دوباره دراز کشیدم و شروع کرد با جون و‌ دل خوردن کیرم
نکاه ساعت کردم داشت دیر میشد گفتم بریم
نمیخواد
دیرت میشه
که گفت میارم ، و اشاره به کیرم کرد گفت پسر بدی نباش
و شروع کرد خوردن منم چشام بستم و سعی میکردم آبم بیارم و بهش گفتم چیکار کنه تا بیاد
و لحظه که میخواست بیاد پرسیدم بریزم دهنت و گفت اره
و دنیا رو بهم دادن
زد و زد و گفتم داره میاد
لباش گذاشت روی کیرم و پاچیدم
باز داشت ادامه میداد که گفتم بسسسسسه وای بسسسه
و وقتی سرعتش رو کمتر کرد گفتم اینطوری بره من عاشقت میشم
رفت خودش رو شست و منم رفتم و یه سیگار کشید
کلا دیگه حرف نمیزد ساکت بود
و‌ اینو دوس نداشتم حس میکردم ناراحته
پرسیدم که گقت نه اوکی
کلی هم دیرش شده بود
باهاش تا نزدیک خونه شون رفتم تا اگه ناراحت شده بفهمم و پیشش باشم
تو مسیر برگشت داشتم فکر میکردم همین ؟این همه سال گفتم من کصصص میخوااااام
همین بود ؟ خاک تو سرم
و اینطوری دچار دوگانگی شدم از طرفی نمیخواستم بکن در رو باشم و حس بدی بگیره ازم
شب حرف زدیم یکم خسته و بی حوصله بودم
فرداش بهم پیام داد ولم نکنیااا
بعد گقت ک عجیبه
و حرفایی که میزدیم حس کردم احساس بوجود اومده براش
منم جوگیر شدم بهش گفتم تو اولین نفری بودی که باهاش بودم و یه سری واقعیت های دیگه که اصن نیاز نبود بگم و حساس شدنم روی پسرای اطرافش و همچین چیزای مزخرفی
در حالی که قبلا میگفت فقط پارتنر و عشق و دوست داشتن ممنوع
و منم ترسیدم
هم عذاب وجدان داشتم هم ترسیدم که احساساتش درگیر بشه و اذیت بشه چون من اونقدر احساس عمیقی نداشتم
و با مشورت دو تا از دوستام تصمیم گرفتم تموم کنم
ولی یه روز نشده بود که دوباره پیام دادم و اونم‌ادامه داد
میگفت از خودم بدم میاد که اینطوری شدم نباید اینطوری باشم و اشتباهه و این حرفا
و خب منم داشتم بهش حس پیدا میکردم هر چی عذاب وجدان کمتر میشد احساسم بیشتر میشد
و همینطوری حرف میزدیم که بهش گفتم بیا دوباره از اول بریم جلو و تموم کردن رو فراموش کنیم
اوکی داد خیلی هم خوشحال بود
رفتیم بیرون
نشستیم حرف زدن که یکم لوس شد یکم حرف زدم توضیح دادم براش
و تو مسیر ک تو ماشین بودیم یه کارایی کردم گفت تو خیلی منو دوس داری و بعد زیر همون پلی ک لب گرفته بودیم نگه داشتیم و اخرش ک میخواستم پیاده شم بغلش کردم‌ و گفت دارم حشری میشم و دستم رو برد روی کصش
یکم مالیدم و ممه هاش مالیدم و دیگه داشت دیرش میشد
خداحافظی کردیم و بهم گفت من عاشقانه طور نیستما
گفتم باشه میدونم
منم نیستم تا وقتی که خودت بخوای و احساس بوجود بیاد
و شبش چند تا نود فرستاد و خوب بود حرفامون
تا اینکه صبح بیدار شدم و دیدم سرد داره حرف میزنه پرسیدم چی شده و چرا
که گفت حرف میزنیم شب
و عصرش گفت میتونی بیای بیرون منم پوشیدم سریع رفتم ببینمش
و حدس میزدم میخواد تموم کنه رفتیم تو یه کافه نشستیم
و گفتم خب چی شده ک گفت سکوت کنیم یکم
نمیشه ؟
یکم سکوت کردیم سفارش دادیم و گفتم بگو خب
گفت ادامه ندیم
و حق میدادم من اون مدت اذیتش کردم
منم گفتم باشه ولی تاب نیاوردم سوال کردم که چرا
برگشت گفت
من نمیتونم مثل تو حس داشته باشم و بیام همراهت
منم گفتم خب تو گفتی حس داری
منم کم کم حس دوست داشتنت بوجود اومد برام
بدم نمی اومد بیشتر از پارتنر باشیم
دوست دخترم باشی اوکی‌بودم واقعا
و یکم حرف زدیم منم بهم‌ریختم گفتم باشه پس میرم
پاشدم‌اومدم بیرون و دو بارم تا الان پیام دادم که چرا
بیا حرف بزنیم بیا بریم بیرون اوکی کنیم ولی خب نخواست
اگه‌ اون دو دلی من نبود که ادامه بدم یا تمومش کنم و تکلیفم با خودم مشخص بود اینطوری نمیشد ماجرامون
ولی همش یه حسی هم دارم که میخواست وان نایت استند باشیم و فقط میخواست تجربه ام کنه و بره.
الانم پشیمونم ، ترجیح میدادم نمیکردمش‌ و اینطوری نمیشد تا اینکه بکنمش و اینقدر درگیرش بشم
از اونجایی که کسخلم سریع وابسته میشم و این بده
ولی هنوزم وقتی آهنگ تقدیر شاهین نجفی رو گوش‌میدم برمیگردم به اون لحظه که داشت با تمام وجود کیرم ساک میزد و خایه هام میمالید :)

نوشته: آقای اشتباه


👍 0
👎 8
4201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

827103
2021-08-20 01:01:38 +0430 +0430

اسپنکش زدی حس خاصی نداشت،کردی تو کصش حص خاصی نداشت،برات ساک زد حس خاصی نداشت؟داداش تو صددرصد کونی هستی یه دور کون بدی متوجه میشی خودت(لطفا دیگه ننویس🙏)

0 ❤️

827173
2021-08-20 06:02:17 +0430 +0430

تو که به هیچی حس خاصی نداری بیا یه کیر کلفت بکنم تو کونت شاید تونستی حس خاصتو پیدا کنی

0 ❤️

827277
2021-08-20 22:59:55 +0430 +0430

داداش کونی ای دیگه مفعولی
اینم ما باید بهت بگیم؟

0 ❤️