من و هم دانشگاهیم (۱)

1401/09/14

سلام بچه ها
رضا هستم یه پسر ۲۲ ساله خوشتیپ با یه بدن فیتنس میخام یه داستان معرکه براتون تعریف کنم که باهاش برین رو ابرا .!

تو دانشگاه بودم و سرکلاسام میرفتم خیلی کلاسامون شلوغ بود از این شهر و اون شهر دانشجو زیاد داشتیم یه پس خوشگل حدودا ۲۰ ساله تو خیلی از کلاسا باهام بود منم چون زرنگ بودم اکثر بچه ها باهام در ارتباط بودن منم این علیرضا که هم کلاسیم بود خیلیییی تو نخش بودم یه بدن سفید با یه قوص کمر عالی و یه صورت بدون مو بود همیشه میمومد دانشگاه لباسای شیک میپوشید و مچ پاهاشو مینداخت بیرون منم کلا محو اون پاهای باریک و بدون مو میشدم تو همه کلاسها هم میومد کنار دست من مینشست خلاصه باهاش گرم گرفتم و فهمیدم بچه شهرستانه و اینجا خوابگاه گرفته

بعد دانشگاه باخودم میبردمش و میرفتیم یکم چرخ میزدیم و یه چیزی میخوردیم و میبردمش خوابگاه خیلیی باهم گرم شده بودیم و پیام بازی میکردیم و با دوست دخترام میرفتم بیرون اونم میبردم و یه دخترم براش اوکی کردم و خلاصه خیلیی حال میکردیم و منم هرشب با دیدن عکساش و بدنش خودمو ارضا میکردم میترسیدم بهش بگم بیا بکنمت ناراحت بشه و کلا همه چی تموم شه از رفتار کردنشم معلوم بود که اصلا اهل اینجور چیزا نیست امتحانا شروع شدن و منم بخاطر اینکه تو درسا کمکش کنم شبای قبل امتحان میومد پیشم تو خونه مجردی خودم و منم باهاش شوخی های جنسی میکردم دستمو میمالیدم به پاهاش با چک میزدم در کونش و بوسش میکردم یه امتحان سخت داشتیم دو روز فرجه داشت همون شب اول اومد خونم یکم باهم تمرین کردیم بهش یاد میدادم ساعتای ۱ شب بود رفتم دسشویی و برگشتم دیدم لب تراس وایساده و یه سیگار دستشه باخودم فک کردم بهترین وقته خودمو از پشت بهش بچسبونم دلو زدم به دریا و رفتم تو تراس و از پشت بهش چسبیدم دیدم هیچ واکنشی انجام نداد بهش گفتم عزیزم چرا نخوابیدی دیروقته گفت خوابم نمیبره منم که کامل بهش چسبیده بودم بوسش کردم و گفتم هوای خوبیه دوس دارم تا صبح همینجوری بغلت کنم گفت اره خوبه منم دلم یه همچین بغلی میخاد انتظار نداشتم همچین حرفی بزنه شکه شده بودم کیرم اروم اروم داشت سیخ میشد

دستمو گذاشتم رو سینه هاشو و اروم مالیدمش دیدم بازم هیچ واکنشی نمیده اروم دستمو آوردم پایین گذاشتم رو کیرش دیدم اوههه علیرضا هم سیخ کرده دستمو گذاشتم روش و هیچ حرکتی نکردم که گفت رضا تو واقعا بهترین پسری هستی که تا به حال دیدم واقعا خوشحالم که همچین دوستی دارم خدارو شکر که هستی و تو همه درسام کمکم میکنی اگه تو نباشی چجوری جواب خانوادمو میدادم با اون نمره های افتضاح گفتم فداتشم توهم خوبی ایشالله همیشه موفق باشی گفت ایشالله بتونم برات جبران کنم گفتم تو همین الانم داری جبران میکنی گفت چجوری با خنده گفتم همینه که بدنت تو بغلمه بهترین جبرانه برا من که اونم با لبخند گفت راحت باش عزیزم … کلا جا خوردم اروم دستمو بردم زیر شلوارش و از رو شرتش کیرشو مالیدم دیدم یه نفس کشید فهمیدم که داره حال میکنه گفتم علیرضا اشکال نداره دستمو بکنم اون زیر گفت راحت باش ولی لطفا بیشتر از این ادامه نده گفتم خفه شووووو با خنده گفت باشه کیرشو گرفتم تو دستام کیر خودمم راست شده بود و دقیقا وسط هردو چاک کونش بود کیرشو مالیدم یکم شلوارشو کشیدم پایین کیرش کاملا افتاد پایین یه کیر تقریبا کوچولو خوشگل داشت وقتی دیدمش خیلی حشری شدم لبامو بردم دم گوشش بهش گفتم علیرضا میخام امشب یه شب خاطره ساز داشته باشیم هیچی نگفت شلوارشو کامل کشیدم پایین چشام که به کونش افتاد چند قطره اب از کیرم اومد یه کون خوش فرم و سفید و بدون مو برشگردوندم و سرشو گرفتم و بدون وقفه لبامو گذاشتم رو لباش و شروع کردم به خوردن لباش دیدم اونم داره همراهیم میکنه بعد چند ثانیه لبامو جدا کردم گفتم بریم تو اتاق گفت رضا نه من تا حالا همچین چیزیو تجربه نکردم گفتم تو که گفتی برات جبران میکنم الان بهترین وقته برا اولین بار تجربه‌ش کنی گفت هرجور دیگه ای بخای برات جبران میکنم ولی تورو خدا اینجوری نه منم شهوت جلو چشمامو گرفته بود و اصرارش اصلا برام مهم نبود

گفتم خفه شوووو میرم تو اتاق و منتظرتم و رفتم تو اتاق بعد چند دقیقه اومد گفتم به به خوش اومدی گفت رضا من تا حالا تجربه‌ش نکردم ولی خودم سکس با دختر داشتم میدونم کون دادن خیلیی درد میکنه گفتم عزیزم کاری میکنم درد نکشی گفت عمراااا فقط میتونم اجازه بدم لاپایی باشه گفتم باشه بیا فقط

دستاشو گرفتمو انداختمش رو تخت خودم رفتم روش و شروع کردیم به لب گرفتم لباشو میخوردم زبونشو لیس میزدم یعنی واقعا رو ابرا بودم اروم اودم رو سینه هاشو لیسشون زدم اومدم رو شکمش و بوسش کردم دهنمو بردم بغل ران پاش و زبون میزدم و ازش گاز میگرفتم با زبونم روشو لیس میزدم سرمو اوردم پایین روی کف پاش گرفتمش تو دستمو شروع کردم به لیس زدنش کیر هردوتامون داشت میترکید شروع کردم به خوردم انگشتای پای وای مزه‌ی توت فرنگی برام داشت هی لیسشون میزدم برعکسش کردم و یه بالشت گذاشتم زیر شکمشش کونش برام قمبل شد یه کون سفید و‌بدون مو با یه سوراخ صورتی مث یه دختر ۱۹ ساله بهش گفتم با دستات کونتو برام باز کن میخام لیسش بزنم بازشون کرد سرمو بردم سمت سوراخ کونش و شروع کردم به خوردن و لیس زدنش دیدم اروم اروم صدای اههه و ناله‌ش اتاقو فرا گرفت منم هی ادامه میدادم تند تند لیس میزدم براش کیرمو گذاشتم وسط لمبرای کونش خودمو میمالیدم بهش دیدم ابم داره میاد بلند شدم و ابمو ریختم تو دستم که متوجه نشه کامل تو دستم خالیش کردم انرژیم کلا ریخت ابمو مالیدم به لمبرای کونش تا متوجه نشه دوباره افتادم روش و کیرمو میمالیدم روش بعد چند دیه که کیرم تقریبا سیخ شده بود کیرمو گذاشتم وسط پاش و گفتم پاهاتو ببند تا لاپایی بزنم پاهاشو جفت کرد و یه مقدار لاپایی بهش زدم و از خستگی افتادم رو تخت گفت چی شد گفتم بیا برام بخورش گفت عاییی رضا همین یه کارو ازم نخواه لطفا گفتم خفه شو بدو بخورش به زور اوردمش رو خودم و کیرمو کردم تو دهنش بلد نبود و هی دندون میزد بعد یکم خوردش که دوباره کیرم سیخ شد بلند شدم گفتم داگی وایسا میخام کونتو پاره کنم گفت نه رضا قرار شد فقط لا پایی بزنی گفتم همون منظورمه فقط این حالتو دوس دارم گفت باشه و تو حالت داگی وایساد و کرم رو اوردم زدم رو کیرم جوری که نبینتش و سوراخشو مالیدم انگشتمو کردم تو خیلیییی تنگ بود
چندبار اینکارو کردم و یکم جا باز کرد و معلوم بود شهوتش اوج گرفته هیچی نمیگفت فقط اه و ناله میکرد سر کیرمو گذاشتم رو سوراخش اروم فشار دادم تو دیدم اههه کشید و گفت رضاااا توروخدا نکن گفتم نمیکنم عزیزم فقط دارم باهاش بازی میکنم یکم همین کارو کردم و‌ با فشار تمام سرکیرمو بزور جا کردم تو کونش کیرم تاته رفت تو کونش و کامل دراز کشیدم روش کونش خیلیییی تنگ بود احساس میکردم الان کیرم میشکنه همونجوری که روش دراز کشیده بودم داد زد و گفت عاییییییی رضا قول دادیییییی و نگام کرد چشاش پر اشک شده بود و گریه میکرد لبمو بردم پیش گوشش و شروع کردم به خوردن گوشش نفساشو حبس میکرد اروم از روش بلند شدم و دستامو گرفتم به کمرش اروم اروم کیرمو عقب جلو کردم تو سوراخ کونش خیلیییی درد میکشید التماسم میکرد و گریه میکرد و میگفت رضا توروخدا درش بیار منم اصلا توجه نمیکردم نمیتونستم از همچین بدنی بگذرم اروم تلمبه میزدم یکم تو همین پوزیشن کیرمو گذاشتم تو کونش که جا باز کنه
بعدش کیرمو کامل کشیدم بیرون بهش گفتم علیرضا برعکس شو و پاهاتو بده بالا نمیتونست تکون بخور و به زور برعکسش کردم و یه بالشت گذاشتم زیر کمرش پاهاشو فشار دادم عقب که با دستاش بگیرتش و سرمو بردم دم سوراخشو شروع کردم به لیس زدن سوراخش اه و ناله‌ش بیشتر شد گفتم اگه اذیت میشی تا نخورم هیچی نگفت و فقط گریه میکرد یکم سوراخ کونشو لیس زدم و بلندشدم کیرمو گذاشتم در سوراخش و این دفعه یکم راحتتر فرو کردم تو کونش اینقد دردش اومد که پاهاشو ول کرد رو شونه هام منم کیرم که تا ته تو کون صورتیش بود اروم تلمبه میزدم و انگشتای پاشو میخوردم اروم اروم پاشو لیس میزدم اصلا انگار تو حال خوردم نبودم از پایین داشتم تو کونش تلمبه میزدم و از بالا هم پاشو لیس میزدم صدای اهههه‌ش کل اتاقتو گرفته بود تلمبه هامو یکم تند تر کردم دستمو گذاشتم رو رانش و گفتم گریه نکن فدات بشم بگو ببینم کونیییی من کیه گفت بسه رضا دوباره گفتم صگگگگ من کیه علیرضا گفت تمومش کن دارم میمیرم این حرفا رو میزدم حس ارباب و برده ای بهم دست میداد که باحال بود خودمو انداختم روش و لبمو بردم دم گوشش و گفتم کونیییی از این به بعد تو دیگه مال منی فهمیدی گفت باشه لطفا بسه خیلییی درد دارم
خودش سرمو گرفت تو دستاش و شروع کرد به خوردن لبام منم همراهیش میکردم منم هی تلمبه هامه تند میکردم و اصلا به صدای اهه و ناله‌ش گوش نمیکردم
بعد از چند دقه تلمبه زدن حس میکردم ابم داره میاد دوس نداشتم ارضا شم کیرمو دراوردم بهش گفتم بلند شو و دستاتو بزار لبه مبل میخام ایستاده جرت بدم تو این حالت وایساد و کونشو برام قمبل کرد منم رو پاهام نشستم لمبرای کونشو باز کردم و با زبونم کونیشو لیس میزدم کونش یکم باز شده بود زبونمو میبردم تو سوراخش و لیس میزدم خیلی بهم حال میداد بلند شدم و کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش و با تند فشار دادم تو کونش اونم سریع چسبید به بدنم و اهههه بلندی کشید دستم گذاشتم رو سینه هاش و میمالیدمش و تو کونش تلمبه میزدم اهههه میکشید و میگفت رضا اروم لطفا منم توجه نمیکردم کیرشو گرفتم تو و براش مالیدمش نفس زدناش تند شد و خودشو بهم میچسبوند تند تند تلمبه میزدم دیدم گفت عاییییییی ابم اومد منم همون لحظه ابم اومد و ریختم تو کونش اینقد بی حال بودیم افتادیم رو تخت و خوابمون بود صبحش ساعت ۹ امتحان داشتیم اونقد خسته بودیم تا ۹:۳۰ خواب بودیم صبحش بلند شدم ساعتو دیدم سریع بیدارش کردم و تند تند رفتیم دانشگاه با التماس و بدبختی استاد ازمون امتحان گرفت چون شبش سوالا رو تمرین کرده بودیم به سادگی جوابشون دادیم و برگه رو دادیم به استاده و از کلاس رفتیم بیرون…!
ادامه داره…

نوشته: رضا خلف


👍 11
👎 8
19201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

905463
2022-12-05 06:12:23 +0330 +0330

خوب عن خوردی از کونش ؟نوش جان

1 ❤️

905483
2022-12-05 09:23:02 +0330 +0330
m4m

“به امتحان سخت داشتیم دو روز فرجه داشت همون شب اول اومد خونم”
اگر دو روز فرجه داشتین و شب اول اومد خونتون، چطور فردا صبحش امتحان داشتین؟؟؟؟؟؟

1 ❤️

905535
2022-12-05 16:06:52 +0330 +0330

همون جمله اول نشون دهنده این بود که یه عن مغز جقی صیرتی بیش نیستی

0 ❤️

905577
2022-12-06 00:52:10 +0330 +0330

با این تعاریفی که ازت شنیدم عزیزم من الان فقط تو کف خودتم حس میکنم کون خوبی داری😍😍😍

2 ❤️

905668
2022-12-06 14:24:16 +0330 +0330

تو تو کدام دانشگاه می ری که به پسر می گن پس خوشگل
دوم تو بک نژاد پرستی که تا دیدی طرف اهل شهرستان باید نقشه شوم خود را اجرا می کردی
سوم آخه نفهم بی‌شعور بدون کاندوم اون بنده خدا را کردی
می دونی ایدز چیه
سوراخ شو بعد از سکس خوردی با خونش چیکار کردی
امتحان هم ک افتادین هیچ دانشگاه ایی بعد از تایم شروع امتحان کسی را نمی پذیرد

0 ❤️

906569
2022-12-13 16:12:46 +0330 +0330

ماشاالله استادسکس به سبک حیوانات هستی فقط به لذت خودت فکرمیکنی

0 ❤️