من و کیان (۱)

1400/12/09

سلام
اسم من سپهره و این داستان مال زمان سوم راهنماییه
راست یا دروغ بودن این داستان به خودتون ربط داره دوست داری باور کن دوست نداری نکن
یکم داستان طولانیه
از خودم بگم هیچ چیز عجیب غریبی نداشتم قدم حدود ۱۷۵ وزنم ۷۰ و پوستم سبزه و کیرم هم ۱۶ سانت بود
اون موقع ۳ ماه بود تنها زندگی میکردم بخاطر جدا شدن پدر و مادرم
البته تکنیکالی تنها نبودم ولی با تنهایی فرق خاصی نداشت چون با پدرم زندگی میکردم که یه کار آزاد داشت و کلا ظهرا ساعت ۲ خونه بود که من مدرسه شیفت بعد از ظهر ثابت بودم و فقط شبا میدیدمش شبا هم که فقط از ساعت ۷ ۸ به بعد میومد خونه
ازش متنفر بودم و دوست داشتم همون دو ساعت هم نبینمش چون همون دوساعت هم کسشر در مورد چیزایی که نمیدونست میگفت
داستان از اونجا شرو شد که تو مدرسه دوست خاصی نداشتم و بیشتر موقع ها گوشه نشین بودم و کلا تو حال خودم بودم
با بقیه ارتباط داشتم ولی نه به اون اندازه ای که دوست حساب بشیم همکلاسی هم داشتم اسمش کیان بود کیان بخاطر مشکل نمیدونم ژنتیکی یا نمیدونم چی قدش کوتاه بود نسبت به بقیه قدش ۱۵۰ یا ۱۵۵ سانت بود و وزنش هم احتمالا فوقش ۴۰ کیلو بود سر همین قضیه ها خیلی تو مدرسه بولی میشد و بیشتر بچه ها اذیتش میکردن
البته من باهاش کار نداشتم نه بولی کردم نه دفاع
تا اینکه ی روز بعد از مدرسه دیدم دو تا از همکلاسیام دارن کیان رو سر هیچو پوچ مسخره میکنن و میگفتن بیا به کیرمون دست بزن . از این کسشرا منم بهشون گفتم: علی امیر بیاین بریم گیم نت تا دیر نشده اصن امروز حساب من
اونام ولش کردن و رفتیم، این کارو یجورایی از روی دلسوزی براش انجام دادم
دیگه ازش خبر نداشتم تا فردا زنگ تفریح اول من مثل همیشه رفتم رو نیمکت نشستمو گوشیمو دراوردم و پابجی رو باز کردم یدست بازی کنم(معاونمون فامیل پدریم بود و زیاد به گوشی و اینا کار نداشت)
دیدم کیان اومد پیشم نشست اولش هیچی نگفت منم کاری باهاش نداشتم تا بعد از چند دقیقه بدون مقدمه گفت بخاطر کار دیروز ازت ممنونم منم گفتم کدوم کار گفت بخاطر اینکه بهشون گفتی بریم گیم نت و اونا دست از سرم برداشتن گفتم اون کارو بخاطر تو انجام ندادم کیان گفت مهم نیس در هر صورت ممنون
بعد بعد از چند ثانیه گذشت و من گفتم چرا میزاری اذیتت کنن و به مدیر یا مادر پدرت نمیگی اونم گفت اینبار گفتم بار بعدی یکی دیگه هم اینکارو میکنه دیگه نمیدونم چیکار کنم گفتم اولای مدرسه چند بار بابام به مدیر زنگ زد برای این کار ولی اصلا برا مدیره مهم نیست گفتم بگو بیان مدرسه حصوری بگن گفت نمیدونم ولی فک نکنم تاثیری داشته باشه
دیدم زنگ خورد و رفتیم کلاس
چند روز آینده کیان میومد پیشم و حرف میزدیم و یجورایی رفیق شده بودیم و دو سه باری به بهانه های مختلف جلوی بقیه رو گرفتم زمانی که میخواستن اذیتش کنن
نمیدونم چرا ولی حس خوبی داشتم که کسی هست که باهاش همین چند دقیقه زنگ تفریحو حرف میزنم
منم سر جابجایی کلاسمون بخاطر مشکل پکیجش توی کلاس جدید پیش هم نشستیم و دیگه از اول تا آخر مدرسه کسشر میگفتیمو کسشر میشنوفتیم
و خونه هامون هم نزدیک هم بود و با پا ۳ ۴ دقیقه بیشتر راه نبود و بیشتر روزا یا من میومدم دنبال اون یا برعکس که باهم میرفتیم مدرسه
همینجور گذشت و گذشت تا یه روز که داشتیم حرف میزدیم گفت سپهر تو دوست دختر داری گفتم کسخل من دوست دختر داشتم الان داشتم با تو حرف میزدم خندید و گفت نه جدی گفتم قبلا داشتم ولی الان ندارم بعد گفتم چرا میپرسی گفت همینجوری پرسیدم بعد از چند ثانیه مکث گفت یسوال شخصی میپرسم اگر دوست داشتی جواب بده منم یکم تعجب کردم گفتم چی گفت تا حالا سکس داشتی(اون گفت تا حالا یه دخترو کردی ولی خب من با لحن خودم داستانو میگم) منم یکم خندیدم گفتم نه بابا کی بمن پا میده نه قیافه خوبی نه پول زیادی و نه های دیگه گفت حداقل مثل من نیستی که قدت اینطور باشه گفتم کس نگو دیگه قدت نورماله (تارف 😑) اونم گفت دکتر میگه از اوریج خیلی پایین تری تو دیگه لازم نیست امید الکی نده گفتم از قدیم گفتن دو چیز تا ۱۸ سالگی بزرگ میشه یکی قدو یکی هم فعلا بهش اشاره نمیکنیم (میدونم خنده دار نیست ولی از دوتا تفل راهنمایی انتظار بیشتری داری ؟🤨 ) خندیدیمو رفتیم سر کلاس
دو سه روز بعد بود که گفت بعد از مدرسه قراره با باباش بره برای اولین بار گوشی بخره و به معنی کلمه تو کونش عروسی بود گفت میتونم فردا بیام خونتون برام برنامه و اینجور چیزا که لازمه رو بفرستی گفتم اوکیه بیا ولی بعد از ۹ بیا که مطمئن باشم که بابام رفته باشه حوصله ندارم وقتی خونست تو بیای گفت اوکی فردا صبح حول هوش ۸ با صدای در حال که بابام داره میره پاشدم و تا ۸ نیم تو تخت کسچرخ زدم و گوشی رو چک کردم تا یادم اومد کیان میخواد بیاد پاشدم دستو صورتمو شستم و یچیزی خوردم ساعت ۹ پنج یا ده دقیقه بود که آیفون زنگ خورد و دیدم کیانه درو باز کردم
اومد در زد درو باز کردم و سلامو احوال پرسی کردیم و نشست گفتم چیزی میخوری گفت نه صبحانه خوردم گفتم تارف نکن همه چی هستا گفت نه مرسی منم دو لیوان آب پرتغال براش برامون بردم و نشستیم اپ های ضروری رو با شریت براش فرستادم و دیگه تقریبا همه کار هارو انجام داده بودیم که گفت یچیزی میگم مسخره نکن گفتم چی گفت برام از اون فیلما هم میفرستی (منم یکم جا خوردم ولی برو خودم نیاووردم چون حتی تاحالا ازم نخواسته بود که بهش پورن نشون بدم) منم گفتم تا منظورت از اون فیلما چی باشه گفت اذیت نکن دیگه قبلا دیدم تو گوشیت از اون فیلما داری گفتم تو گوشی مردم سرک کشیدن خوب نیست ها (یه لبخند کوچیکی) ولی نمیتونم گفت چرا گفتم حافظه گوشیم پر شده بود حذفشون کردم الان فقط آنلاین میبینم گفت چطور گفتم گوشیتو بده داد و بهش یاد دادم فیلترشکنو روشن کنه بره تو xnxx و pornhob و بهش یاد دادم که کتگوری ها معنیشون چیه این میلفه و معنیش اینه ووووو و این لزبینه و معنیش اینه و این استپ مام و معنیش اینه از این خیلی جا خورد و گفتم اره دیگه هست این گیه و معنیش اینه و در کل مثل یه پچه که داره یچیزی یاد میگیره ساکت نشسته بود گوش میداد داشتم توضیح میدادم یلحظه گوشه چشمم به کیرش افتاد و دیدم یکم برامده شده ولی بروش نیاوردم و آخر هم پاک کردن هیستوری رو بهش یاد دادم و گفتم اوکیه چیز دیگه ای نمیخوای گفت اوکیه فعلا چیزی خاستم حتما بهت میگم گفتم اوکیه فعلا تا ۲ ساعت دیگه مدرسه نداریم چیکار کنیم گفت فیلم ببینیم گفتم اوکیه وایسا ببینم چه فیلمی خوبه تا اسکرین شیرش کنم رو تلویزیون ببینیم گفتم چه ژانری میبینی؟ مثلا ترسناک میبینی؟ گفت اوکیه بزار منم قسمت پنجم پیچ اشتباهو گذاشتم (برای کسایی که نمیدونن این سری فیلما تو هر قسمت ۱۰ دقیقه پورن نداشته باشه روز کارگردانش شب نمیشه) اولش یه سکس داشت ولی خب هیچکدوممون واکنشی نداشتیم ولی وسطاش بود که که یه سکس دیگه هم داشت کیان بی مقدمه پرسید سپهر جق میزنی یکم جا خوردم ولی سعی کردم واکنش خاصی نشون ندم و گفتم اره بعضی موقع ها و یه ۳۰ ثانیه سکوت بینمون بود گفتم تو چی گفت اره ولی هفته ای یبار … و زیر لب آروم گفت از این به بعد با این فیلمای پورن فک کنم روزی ۲۰ بار هردومون خندیدیم و تا بعد از فیلم هیچی نگفت و رفتیم مدرسه و چند روز آینده کم کم کارمون شده بود ۲ ۳ ساعت قبل از مدرسه پیش هم باشیم و یا پابجی بزنیم یا فیلم ببینیم و اینکارا
کم کم راحت از هم میپرسیدیم که که دیروز زدی و شوخی شوخی رومون تو رو هم باز شده بود و انگار هردومون میدونستیم که دیرو زود قراره اتفاقایی بینمون میوفته
و تو این چند وقت واقعا مثل یه دوست واقعی برام بود و خیلی حالم از قبل بهتر بود
تا اینکه یروز اومد خونمون و قرار شد یکم تمرین های معلم رو حل کنیم و وقتی تموم شد رو مبل بودیم و داشتیم گوشیمونو چک میکردیم که یهو تو تو یه کانال تلگرامی یه عکس سکسی دیدم و زد به سرم زد و از کیان پرسیدم کیان اون پایین چند سانته و گفت چی؟! گفتم کیرت چند سانته دیگه :/ گفت حالا یکم عجیبه یهو ینفر ازت اینو بپرسه و تا حالا سانت نکردم و نمیدونم فک کنم بیشتر از ده سانته گفتم زحمت کشیدی خب معلومه بالای ۱۰ سانته اصن بیا یه شرط بیا کیرمونو به هم نشون بدیم هر کی بزرگ تر بود ساندویچ امروز رو اون حساب میکنه (هردومون میدونستیم دارم کسشر میگم ولی خب هردومون خوشحال بودیم) گفت باش ولی یکم خجالت میکشم گفتم زر نزن دیگه من تورو از بابام بیشتر میبینم خجالت چی (البته که خودم هم خجالت میکشیدم ولی یه حس عجیب داشتم که قالب به اون خجالته میشد) گفت خب الان چیکار کنیم دقیقا گفتم اورانیم غنی کن خب شلوار و شرتتو بکش بایین و بعدش هردومو با خجالت زیاد شروع کردیم و کیرمونو دراوردیم کیر اون ۲ ۳ سانت از کیر من کوچیک تر بود (کیر من ۱۶ بود)و قطرش هم فرقی نداشت ولی این لامصب خیلی خیلی قشنگ بود انگار رو کیرش براق کننده زده بودن و بدنشم مو نداشت و انگار کلا در نیاورده بود ولی من دراورده بودم ولی تراشیدا بودم و به بهانه این که کیرشو از رو به رو بچسبونم به بغل کیرم تا ببینیم کدوم بزرگ تره کیرشو گرفتم و یه لحضه واقعا داشتم لذت میبردم و کیرشو گزاشتم کنار کیرم و البته خودم یکم خم شدم تا اختلاف قدمون اوکی بشه
و دیدم یکم کیر من بزرگ تره و از اونه ولی یه چند ثانیه تو اون حالت کیر هردومون دستم بود تا اینکه یکم به خودم اومدم و خواستم عادی رفتار کنم و گفتم دیدی گفتم کیر من بزرگ تره مثبت یه ساندویچ و اونم به خودش اومده زود گفت کلا ۲ ۳ سانت بود چرا بی جنبه بازی در میاری گفتم چه ۱ سانت چه ۱۰۰ من بردم و کم کم جمع کردیم و رفتیم مدرسه ولی تو مدرسه هیچ حرفی از این اتفاقات نشد تا اخر هفته هم شد و مشکلاتی پیش اومد و نتونستیم همو ببینیم تا هفته بعد شنبه صبح ساعت ۸:۳۰ با پیام کیان بیدار شدم که گفته نوشته بود اوکیه بیام منم دیدم بابام خونه نیست نوشتم اره بیا اونم اومد و بعد از نیم ساعت که داشتیم کسشر میگفتیم گفتم بزار یه فیلم بزارم (فیلم رو دو سه روز قبل دیده بودم کنار گذاشته بودمش) گفت حالا چه فیلمیه گفتم اینبار یکم متفاوته و پورنه یکم تعجب کرد گفتم خوشت نمیاد نزارم گفت نه بابا اوکیه منم گفتم الان دیگه اسکرین شیر رو اوکی میکنم رو تلویزیون و گذاشتمش و نشستیم تا فیلمرو ببینم یه فیلم طولانی گی بود که دوتا پسر تینیجر بودن و هردوشون هم لاغر و یکم کوچیک جسه بودن و شبیه کیان بودن در کل اولش هم درجا شروع نشد و کم کم رفتن سر کارای اصلیشون اونجایی که لخت شده بودن و یکیشون برای اونیکی داشت ساک میزد من چون منتظر بودم یکم زیر چشمی داشتم به کیر کیان نگاه میکردم که دیدم آره داره کم کم بالا میاد دوباره به فیلم دقت کردم و دیدم دارن منکه دیدم کیر کیان دیگه کامل بالا اومده منم که همینجوری بودم کم کم دستمو از روی رانم آوردم بالاتر و از روی شلوار آروم کیرمو مالیدم و زیر چشمی دیدم کیان داره منو هم میبینه منم بعد از ۲ ۳ دقیقه اینطور دیدم کیان هم داره همین کارو میکنه منم کم کم کیرمو از شلوار دراوردم و شروع کردم و اونم با یکم تاخیر شروع کرد و هر دو همینطور تا ۵ دقیقه آروم داشتیم جق میزدیم که دیدم کیان داره میگه میخوای من برات بزنم منم گفتم اوکی منم برا تو میزنم و وقتی کیرمو گرفت دستش یه حس واقعا عجیب داشتم یه حسی که تا حالا تجربش نکردم و وقتی کیر کیان رو هم گرفتم دستم بازم اون جالب بود و اون حسم دوبرابر شد و کم کم برای هم جق زدیم تا یه جایی که من خیلی حشری شده بودم گفتم میخوای برات بخورم گفت کثیف نیست؟؟ گفتم نه بابا مگه نمیشوریش گفت اره گفتم پس اوکیه و خم شدم و اول زبونمو دراوردم و با یکم اکراح زدم به کیرش ولی حس بدی نداد و اینبار یه لیس از اول تا سر کیرش کیرم و انکارو ادامه دادم و بعد اومدم کیرشو گذاشتم تو دهنم و خیلیی سعی کردم که دندون نزنم و کم کم با زبونم باهاش بازی کردم و شروع کردم به بیشتر فرو بردنش تا رسید به حلقم یکم حالم به هم خورد و بیشتر از اون نبردمش و بالا و پایین میبردم دهنمو که بعد از دو دقیقه گفت سپهر دارم میام منم سریع ترش کردم و بعد از چند ثانیه دیدم با یه اوف چند قطره آب منی ریخت تو دهنم و منم یجورایی تو عمل انجام شده قرار گرفتم و خوردمش مزش خیلی بد نبود یکم شور بود فقط و وقتی پاشدم اون پاشد و اومد جلوم زانو زد و کیرمو گرفت دستش و مستقیم رفت سر ساک زدن و چون بلد نبود دندون میزد ولی تو اون حالم زیاد مهم نبود منم چند دقیقه طول کشید و وقتی دیدم دارم میام گفتم دندون نزن میخوام یکاری کنم
سرشو گرفتم و عقبو جلو کردم و سریع ترش کردم و یهو آبمو خالی کردم تو دهنش مال من بیشتر بود و کیان خواست بره تو روشویی تخلیش کنه دستشو گرفتم گفتم بد نیست بخورش اونم با اکراح خوردش و بعدش یکم حالش بد شد و رفت یکم اب خورد و وقتی برگشت هنوز تلوزیون روشن بود و منم بی حال رو مبل بودم و داشت اون پورن گیه پخش میشد و داشتن سکس میکردن کیان اومد پیشم نشستو گفت سپهر جدااا خیلی حال داد منم گفتم اره برای منم خیلی باحال بود گفت سپهر میتونیم این کارو بعدا دوباره انجام بدیم منم که دیگه رودربایستی نداشتم گفتم اگه تو راضی باشی این اولشه و حتی میتونیم مثل اینا (به تلوزیون اشاره کردم) میتونیم انجام بدیم و کیان با چند ثانیه مکث آروم اومد رو مبل کنارم نشست منم هنوز یکم بیحال بودم و سرم رو به پشت بود و اومد یه بوس روی لپم کرد و دوباره روی مبل نشست منم تا متوجه شدم یه لبخند کوچیکی زدم و تو اون لحظه رو با کل دنیا عوض نمیکنم و منم سرمو آوردم جلو و آروم نزدیک صورت کیان صدم و وقتی مطمئن شدم آمادست ازش لب گرفتم و این لب گرفتنمون دو سه دقیقه طول کشید (البته که خیلی ناشی بودیم و فقط تو فیلما دیده بودیم) و بعد از جدا شدن گفتم جمع کنیم بریم مدرسه دیگه اونم اوکی رو داد و راه افتادیم و تو راه گفت سپهر میشه ادامه کارمونو فردا انجام بدیم منم گفتم عجله داریا ، باش فردا بیا ولی امشب چند تا فیلم درست حسابی ببین با خنده گفت باش هردومون اون روز رو معلوم نبود چطور گذروندیم و من شب سرچ کردم و دیدم قبل از سکس باید خودتو تخلیه کنی و دیگه گرفتم خوابیدم تا بالأخره روز موعود فرا رسید من آلارم گذاشتم بودم رو هفت و پاشدم
رفتم حمام کامل شیو کردم و اومدمو چیزی خوردم تا شد ساعت ۸:۳۰ و رفتم لب پنجره وایسادم و حدود ۸:۴۵ کیان اومد سریع درو باز کرم اومد بالا دورو باز کرد اومد تو درو بستم چند لحظه تو چشماش خیره شدم و بدون کلمه ای رفتم ازش لب گرفتم و بغلش کردم و تا اتاق خواب بردمش (چند تا فیلم دیشبش براف فرستاده بودن و قکم یاد گرفته بود منو همراهی کنه) و رو تخت گذاشتمش و لبمو ول کردم و گفتم خودتو تخلیه کردی گفت شت انقدر هیجان زده بودم که یادم رفت گفتم اوکیه الان میبرمت و تا دسشویی بردمش خودشو تخلیه کرد و اومد بیرون و دوباره بغلش کردم و لب گرفتیم و بازم بردمش رو تخت و اینبار شروع کردم تیشرتشو در آوردن و نوبت به شلوارش رسید و اونم دراوردم و دیدم شرت صورتی پاشه و چقدر خوشگل بود گفتم خودت داشتی با کمی منه من گفت مال مامانمه من تعجب کردم ولی سعی کردم به رو خودم نیارم و عادی نشون بدم گفتم این شرت دیوونم میکنه درش آوردم و باز اون کیر خوشگلشو دیدم و قند تو دلم آب شد و شروع کردم یه لیس از تخماش تا بالای بالا و بعدش ساک زدم و وقتی تا وقتی که دیدم کامل کیرش بلند شد و اون اومد تیشرت شلوار و شرت منو در آورد و آلردی کیرم بلند شده بود ولی حالا یکم با تخمام بازی کرد و یکم ساک زد و حالا آماده بودیم گفتم برو رو تخت به پشت بخواب و اینکارو کرد رفتم نرم کننده رو آوردم و قبل از زدنش یه نگاهی به سوراخش انداختم یه سوراخ صورتی خوشگل بود و یکم چربش کردم و کم کم شروع کردم با یه انگشت کردم تو سوراخ کیان و وقتی سر انگشتم رفت تو یه آخخ یواش گفت و منم کم کم تا آخر بردمش تو سوراخش و گفت سپهر میسوزه گفتم اوکی میشه حالا یکم عقب جلو کردم و انگشتمو دراوردم و یکم کیرمو با نم کننده چرب کردم و آروم گذاشتمش در سوراخ کیان قبل از اینکه فروش کنم اول رفتم یه لب ازش گرفتم و یه بالشت گذاشتم زیر شکمش و حالا رفتم کم کم کیرمو به سوراخش فشار دادم سوراخشو و بعد از چند ثانیه سر کیرم رفت تو و کیان یه جیغ کوتاه کشید و بعد از چندتا نفس عمیق گفت سپهر لطفا آروم دارم پاره میشه منم گفتم باش و خیلی آروم شروع کردم به فرو کردنش و هر یکمی که میرفتم تو کیان بیشتر دردش میومد و دیگه بالشتو گاز میگرفت و واقعا دلم براش سوخت و خیلی آروم ادامه دادم تا جایی که ۹۰ درصد کیرم رفته بود تو که کیان گفت سپهر لطفا بیشتر از این نمیتونم من همونجا نگش داشتم و بعد از یه دقیقه کم کم تلمبه زدم رو شروع کردم و خیلی درد کیان اولش زیاد بود ولی کم کم بهتر شد و بعد از چند دقیقه سرعتشو بیشتر کردم و داشتم کم کم میومدم که وایسادم و کیرمو دراوردم و گفتم من میشینم تو بیا رو کیرم بشین و صورت هامونم روبه هم بود اینکارو کرد ولی بازم کیان دردش اومد که دوباره فروش کنم اما شد ولی اینبار دیگه بالشتی هم نبود و راحت آهو ناله میکرد و دیگه خوردش بالا و پایین میکرد و منم با یه دست براش جق میزدم و با یه دست کمکش میکردم بالا و پایین شه (البته که کلا ۵ ۶ سانت بالا و پایین میشد ولی برای بار اولمون از سرمون هم زیاد بود) بعد از دو سه دقیقه من دیگه داشتم میومدم و گفتم سریع ترش کن و کیان هم سریع تر بالا و پایین میشد و آهو ناله میکرد و میگفت دارم پاره میشم و منم هی میگفتم اوکیه الان تموم میشه و از این حرفا ولی معلوم بود داره خیلی لذت میبره منم کم کم حس ارضا شدن داشتم و گفتم بریزم تو اونم گفت مهم نیست فقط تمومش کن و منم یهو با سرعت زادی ارضا شدم و انگار کل وجودم بود داشت میریخت بیرون نه فقط یه آب ساده و بعد اینم کیان درجا ارضا شد و آبشو پاشید رو سینه من و هردومون خسته افتادیم تو بغل هم و یه ۱۰ دقیقه استراحت کردیم و کیان رفت خودشو تخلیه کنه منم تا اومد بیرون بردمش حمام و زیر دوش یعالمه لب گرفتیم و قربون صدقه هم رفتیم و دوش گرفتیمو اومدیم بیرون با یه حوله همو خشک کردیم سریع لباس پوشیدیمو رفتیم سمت مدرسه
این سکسای ما ادامه داشت و اتفاقای عجیب و جالب دیگه ای هم برامون افتاد که حتی پامون به خونه کیانینا هم باز شد
که اونو چه خوشتون بیاد چه نه با فاصله یه هفته بعد از این داستان پخش میکنم
فعلا آدیوس

ادامه...

نوشته: سپهر


👍 52
👎 4
38001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

861399
2022-02-28 01:54:44 +0330 +0330

شر و ور اضافه خیلی داشت نمیگم ننویس اما خیلی کار داری

2 ❤️

861422
2022-02-28 03:02:56 +0330 +0330

راست دروغش کاری ندارم ولی داستانت قشنگ بود و اینکه اونجا که باید میگفتی فاصله خونه هاتون پیاده ۳ یا ۴ دقیقه راهه گفتی با پا خوب این داستان یکم خراب کرد و اینکه ما هم سوم راهنمایی گذروندیم ولی کیرمون ۱۶ سانت نبوده خیلی زیاد گفتی این نشون میده یا پیاز داغ داستان زیاد کردی یا داستانت تخیلیه

3 ❤️

861449
2022-02-28 10:20:35 +0330 +0330

شماره تیچر زبانتو دفنتلی تو ترن بعد قرار بده پلیز
😑
pornhoooooob??

3 ❤️

861456
2022-02-28 11:38:59 +0330 +0330

آدیوس تا ابد. دیگه برنگرد لطفا. مدادی که باهاش مشق می نویسی رو هم تو کونت نکن و خیال پردازی نکن

0 ❤️

861457
2022-02-28 11:48:24 +0330 +0330

خاطره واقعی به نظر می رسید اما سبک نوشتاری و عجله و بی دقتی نویسنده خوندن متن رو بسیار مشکل کرده بود. کاملا واضح بود که قبل از آپ کردن متن ، حتی یکبار هم مرور و تصحیح ، علامت گذاری و پاراگراف بندی نشده. کلی گفتم گفت های متعدد و پشت هم ، جملات بدون نقطه و لاینقطع. اشتباهات متعدد تایپی و املایی که به شدت آزار دهنده بودن. مثل : براش برامون بردم !!
استفاده از کلمات انگلیسی با نگارش فارسی میتونه برای بعضی خوانندگان نا مانوس باشه. اگرچه که ،Alarm
Technically، Bully،َ Already، Screen share،
در جای درست به کار رفتن اما همونطور که ذکر شد بهتره تا جاییکه ممکنه از اینکار اجتناب بشه.
در صحنه سکس کامل ، نوشتی که از کیان خواستی به پشت بخوابه ، یعنی قراره به صورت هفت و چهره به چهره باهاش سکس کنی اما در اواسط توضیح یکباره نوشتی بالش رو گذاشتم زیر شکمش … جل الخالق ! چطور ممکنه در حالیکه به پشت خوابیده بالش رو گذاشته باشی زیر شکمش مگر اینکه ازش خواسته بودی که دمر بخوابه و یادت رفته اون رو در نوشته ات متذکر بشی.
چند نمونه از اشتباهات املایی متنت رو در پایین می نویسم. در عین حال منتظر ادامه اش هستیم البته با دقت نظر و تصحیح قبل از آپلود.
میذاری
تعارف
طفل
حول و حوش
غلت زدن
پرتقال
لحظه
خواستن
گذاشتم
جثه
غالب به اون خجالته می شد
اکراه

9 ❤️

861479
2022-02-28 15:38:43 +0330 +0330

عالی و واقعی به نظر میرسید 😘

1 ❤️

861483
2022-02-28 16:25:10 +0330 +0330

نسبت به داستان‌های سایت باید بگم که خوب بود و واقعی به نظر می‌رسید. لایک میدم

1 ❤️

861765
2022-03-02 12:36:09 +0330 +0330

خیلی بنظر واقعی میومد
مشتاق قسمت بعدم

1 ❤️

861914
2022-03-03 05:42:22 +0330 +0330

خوب بود معلوم بود خاطره است نه فانتزی کاملا واقعی خوب بود واسه بار اولت توجه نکن به شر و ورایی میگن اگر خوششون نیومد مجبور نیستند بخونند پس خیلی به دل نگیر ادامه بده

1 ❤️

861939
2022-03-03 10:28:24 +0330 +0330

قسمت دوم کی میاد؟؟

1 ❤️

861989
2022-03-03 17:34:15 +0330 +0330

قسمت دوم کی میاد ؟؟؟؟

1 ❤️

904499
2022-11-28 03:32:57 +0330 +0330

خیلی خوب بود ادامه بده قوه تخیلی و توصیف خوبی داری

0 ❤️

917258
2023-03-02 05:41:06 +0330 +0330

امیدوارم فقط در آینده به خودتون آسیب نزنید . اگر فکرهای اسیب زدن به خودتون خودکشی یا طرد شدن از خانواده رو بخاطر گرایشتون داشتین حتمن قبلش بهم پیام بدید . رفقا لطفا تو خیابون اگر افراد با گرایش خاص دیدید مسخره بازیتون گل نکنه شما دارید رو روح یه ادم با حر حرفتون خراش میندازید خراشهازیاد شه زخم عمیق از پا درشون میاره نکنید لطفا دقت کنید شما نسل جدیدید باید بروز تر از پدران و پدربزرگاتون باشید

0 ❤️

921347
2023-04-01 14:27:41 +0330 +0330

خوب بود

0 ❤️

922846
2023-04-11 17:32:35 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

954857
2023-10-28 01:50:10 +0330 +0330

لطفا ادامه بده

0 ❤️