پسری به اسم بهار (۲)

1401/07/29

...قسمت قبل

آریا خونه اجاره کرده بود و منم دیگه از خونه خودمون اومده بودم بیرون و با آریا زندگی میکردم، البته که خانواده هامون نمیدونستن هم خونه داریم، زن و شوهر شده بودیم دیگه، کار من زودتر تموم میشد و وقتی خونه بودم کلا زنش بودم، چه لباسام چه احساساتم چه آرایش و کارای خونه، شاید یک سالی بود که همیشه باهم بودیم، البته به جز مرخصی های آریا که میرفت شهرشون.
اواخر یکم رابطمون کمرنگ شده بود و مثل قبل از سکس لذت نمیبردیم، دلم میخواست تنوع ایجاد کنم برا هردومون، تو پیج اینستام با یه زنونه پوش دوست شده بودم و ازش خواهش کردم یکشب مارو تو سکس همراهی کنه، حالا اگه قلبا هم دوست داشت نمیدونم دیگه ولی به ظاهر با اکراه قبول کرد، قرارو باهاش برا آخر هفته گذاشتم که وقت بیشتری داشته باشیم، روزش مرخصی گرفته بودم ولی به آریا نگفته بودم، کلا از این نقشه بیخبر بود و دعا میکردم خوشش بیاد.
صبح با دوستم که اسم دخترونش ساناز بود قرار گذاشتیم و رفتیم خرید، کلی گشتیم تو لباس فروشی ها، تو اون همه رنگا و طرحای قشنگ و سکسی سخت بود انتخاب واقعا، هردوتامون کلی لباس داشتیم ولی میخواستم همه چیزش جدید باشه، هیچ وقت لباس سفید نداشته بودم برا آریا، واس همین من جوراب سفید بلند و بندش و ست لامبادا و سوتین ابری و دامن کوتاه و تاپ نیمتنه با یه هدبند سفید گرفتم و سانازم کاستوم پلیس گرفت،دامن و نیم تنه و جوراب و کلاه.
خوشحال بودیم و رفتیم بیرون ناهار خوردیم و رفتیم خونه، کلی هم از علایق آریا واسه ساناز گفتم که آماده باشه از نظر ذهنی، خیلی دختر خوب و با احساسی بود واقعا، رفتیم خونه دوتایی رفتیم دوش گرفتیم و برا همدیگه شیو کردیم و کلی باهم خوندیم و رقصیدیم، حسابی کیف میکردم که یکی مثل خودم انقد پایس، وسایل بیرونم آماده کردیم و میز مشروب و چیدیم، البته مثلا برا دو نفر، نزدیکای اومدن آریا بود که ساناز و گفتم قایم بشه تا خبر ندادم خودشو نشون نده، آریا اومدو معمولی احوالپرسی کردیم و کیفشو گرفتم و گفتم سریع دوش بگیره که انقد خستم میخوام زود سکس کنیم و برم بخوابم، طفلی با تمام خستگی قبول کرد و رفت حموم، دوتا لیوان پر مشروب که میکس کرده بودم دادم بهش و سریع خوردیم، (به سانازم قبل قایم شدن دادم)بردمش رو تخت دستاشو به لبه های تخت بستم و چشم بند براش گذاشتم، گفتم زود میام،سریع لباسارو پوشیدم،سانازم اشاره کردم بیاد، دراز بود من اول رفتم روش نشستم و شروع کردم با لباش بازی کردن و لب بازی یکم که خوردم اومدم پایین تر و سینه و شکمشو لیس زدم تا رسیدم به کیرش ولی من کیرشو نخوردم ساناز اومده بود و کیرشو گرفت و با عشق شروع کرد لیسیدن و خوردن آریا هم به نفس نفس افتاده بود و داشت لذت میبرد، با اشاره سانازو از خوردن منع کردم و بلند شدم رفتم رو صورت آریا نشستم که سوراخمو بلیسه، شورتمو دادم کنار و سوراخمو بردم نزدیک صورتش، طوری نشسته بودم که فک کنه ۶۹ شدیم شروع کرد به لیسیدن و زبون زدن که دوباره ساناز کیرشو کرد دهنش و میخورد براش،منم اه و ناله میکردم ولی انقد تو ابرا بود متوجه نمیشد من چطور اه میکشم اگه کیر دهنمه، بلند شدیم و ساناز بات پلاگشو در اورد و من به آریا گفتم آماده جر دادنم هست یا نه؟ که با کمال میل اوکی داد ساناز اومد رو پای آریا نشست، کیرشو گرفت دستش و کاندوم کشید و تنظیم کرد با سوراخشو تا نوکش رفت تو کامل نشست و همه کیر شوهرمو تو خودش جا داد، داشت بالا پایین میپرید، منم از پشت بغلش کرده بودمو با نوک سینه هاش بازی میکردم و گردنشو میخوردم، آریا هم از فنر تخت کمک میگرفت و تو تلمبه زدن کمک میکرد، رفتم بالا سرش لبامو گذاشتم رو لباش و دستاشو باز کردم، تا باز کردم بدون وقفه چشم بندو داد کنار، واقعااااا قیافش دیدن داشت، تازه فهمیده بود دونفریم، خشکش زده بود ولی نذاشتم حرفی بزنه دوباره لباشو بوسیدم و بعد گفتم اینم سورپرایز من برا شوهر جیگرم،ساناز بلند شد و آریا دیگه زبونش باز شده بود گفت جون به شما دوتا، چقد خوب شدین و خوش بحال من و ازین تعریف الکی ها، ولی خیلی ذوق داشت، بلند شدیم منو ساناز شروع کردیم لب بازی و ولو شدیم رو تخت ساناز زیر بود من روش، آریا از پشت اومد و پاهامو باز کرد و کیرشو یهو تا ته کرد توم،از درد لب سانازو گاز گرفتم، ساناز مهربونم بغلم کردو نازم میکرد و بوسم میکرد، بعد چند دقیقه آریا بلند شد داگی شدم ساناز اومد جلوم رو زانو هاش نشست، من کیر سانازو میخوردم آریا هم کمرمو گرفته بود و داگی توم تلمبه میزد، ساناز و آریا هم لب بازی میکردن،شهوتش صد برابر شده بود، قدرت تلمبه هاش ویران کننده بود،کیر ساناز با هر تلمبه آریا تا ته حلقم میرفت، جاهامونو عوض کردم تو کون ساناز تلمبه میزد و ساناز چون من دوس نداشتم برام ساک بزنه سوراخمو نوازش میکرد و لیس میزد و سه تامون آه و ناله میکردیم،آریا کیرشو کشید منو اوردن لبه تخت شکمم رو تخت بود پاهام آویزون ساناز کاندوم کشید به کیرش اومد بالام کیرشو فرو کرد بهم، خیلی بزرگ نبود ولی خوب بود برام،آریا هم کرد تو ساناز ولی نجسبید بهش، ساناز که وسط بود آریا دوتا اسپک زد رو کونش فهمید باید خودش تلمبه بزنه، تو سوراخ من تلمبه میزد و کیر آریا هم تو سوراخ اون جابجا میشد،ساناز فک کنم بیشترین لذت و میبرد چون دستا منو گرفته بود و با تمام قدرت فشار میداد، جو خیلی سکسی شده بود،سه تامون ناله میکردیم و تو اوج بودیم، سه چهار دقیقه بیشتر اینطوری نبودیم که دوباره پوزیشن عوض شد آریا خوابید به پشت، من زودتر رفتم رو کیرش و سانازم اومد بالا سرم، من کیر سواری نمیکردم، تو یه فاصله از آریا واستاده بودم و اون پایین بالا میکرد و منم با کیر ساناز ساک میزدم، کاندومشو در اورده بود ساناز، خودشو انگشت میکرد و منم براش میخوردم که دیگه آه نالش بلند شد کیرشو ازم گرفت و تو صورتم جق زد، منم سر کیرشو تو دهنم کردم که ابش بیرون نریزه داشت نعره میکشید وقت ارضا شدن، تموم که شد ابشو قورت ندادم، کیرشو در اوردم و سرشو کشیدم سمت خودم و شروع کردیم لب بازی، ابشو تو دهنامون جابجا میکردیم و لیس میزدیم همو، خیلی لیز و سکسی شده بود، آریا هم تلمبه هاش خیلی سریع شده بود، پرتم کرد یه طرف دوتایی نشستیم زیر پاش و دهنامونو باز کردیم آریا کاندومشو کشید بیرون و جلو ما جق میزد شاید ۱۵ ثانیه هم نشد که چشاش بسته شد و اب کیرش با تمام فشار میپرید، من و سانازم مسابقه داشتیم که بیشتر سهممون بشه، جهشای ابش که تموم شد کیرشو گرفتم دستم و باهاش بازی کردم،دوباره با ساناز لب بازی کردیم و یکمم کیر آریا رو نوبتی خوردیم، آریا انگار تازه زبون باز کرده باشه با ذوق کلی تشکر کرد و قربون صدقم رفت و قول جبران داد، یه ریز داشت احساساتشو بروز میداد و تشکر میکرد ازمون، منو سانازم صورتامونو برا هم لیسیدیم و آبارو خوردیم و سه تایی کنار هم دراز کشیدیم، انقد همشون تو اوج بودن اصلا یادشون نبود که منی که انقد برنامه ریزی کردم براشون هنوز ارضا نشدم، راسش خورده بود تو ذوقم انگاری، به رو خودم نیوردم گفتم میرم صورتمو بشورم، سانازم پشتم اومد، شستیم و برگشتیم رو تخت دراز به دراز افتادیم
امشب تموم نشده هنوز ولی چون طولانی میشه بقیشو اگه بازخورد داشت بعدا میگم، هم ادامه امشب، هم قولی که آریا برا جبران داد، اونم خیلی خاطره انگیز بود برام، ممنون که احترام به هم میذاریم و توهین نمیکنیم، بوس به همتون و براتون شادی آرزو میکنم😘

نوشته: بهار


👍 9
👎 0
12001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

899663
2022-10-21 01:04:34 +0330 +0330

داستان قشنگی بود. کاس عکس هم می‌گرفتی

0 ❤️

899712
2022-10-21 05:03:22 +0330 +0330

کیر کلفت میخوام

0 ❤️

900122
2022-10-24 14:50:26 +0330 +0330

نوووووشششش

0 ❤️