پسری که دختر شد (۲)

1402/09/26

...قسمت قبل

سلام بچه‌ها. خوشحالم دوباره میخوام بنویسم. تو داستان قبلی سنم رو نگفتم. سامانم ۲۲ سالمه از یه شهر پر رنگ؛)
تا جایی نوشتم که برنامه ساک زدنم نصفه نیمه ول شد و حالا بریم سراغ ادامه داستان زندگیم.
میدونید مزه بعضی چیزا فقط کافیه بره زیر زبونت اونوقت تا آخر عمر دیوونه اون یه چیزی که کیررر از اون چیزاس:)
نمیدونم حس بعد ساک زدنم رو چطور توصیف کنم ولی واقعا دیوونه کننده بود برام. حس قشنگی بود و دوست داشتمش. من حس یه مرد رو برانگیختم و حشریش کردم و باعث شدم از خود بی خود بشه. بعد همون ساک زدن نصفه تو همون ۱۳ سالگی و اول راهنمایی به قولی یه کون رسیده بودم مثل یه هندونه. سفید بودم، دستای نرمی داشتم و فیس خوشگل. چی از این بهتر برای جامعه بسته ما و پسرایی که در به در دنبال سوراخن؟
حالا این حس دختر بودن درونم شعله می‌کشید و بیشتر منو برای جذب پسرا و مردا ترغیب میکرد و باعث شد تو همون سال اتفاق سکسی بعدی زندگیم رقم بخوره.
مادربزرگم از سفر اومده بود و فامیل چند روزی دور هم جمع شده بودیم. یکی از پسرای فامیل که ۲ ۳ سال ازم بزرگتر بود هم اومده بود. همبازی بچگیام بود و به شدت آلفا. حرف حرف خودش بود همیشه و قد بلندی داشت. یکی دو روز به بازی گذشت تا رسیدیم به شب سوم و وقت خواب. جای خواب همه رو مشخص کردن و منو اون کنار هم بودیم. همه خوابیده بودن و من پشتم رو کرده بودم بهش و چشامو بسته بودم. یهو دیدم دست کشید به باسنم و گفت بیداری؟ با اینکه خوشم اومده بود برگشتم و گفتم اره، چرا؟ گفت خوابم نمیبره یکم باهم صحبت کنیم و شروع کرد باهام صحبت کردن. از دودول بازی گفت و تعریف میکرد که چقد بهمون خوش میگذره ولی نمیدونست من خودم روانیه کیرم. صحبتش طولانی شد تا جایی که گفت میزاری لاپایی حال کنیم؟ بهش گفتم اگه بعدش نوبت من بشه آره که گفت اوکی. برگشتم و شلوار و شورتمو دادم پایین و باسنم رو قمبل کردم سمتش. کیرشو درآورد و از پشت چسبوند به باسنم. کله کیرش معلوم بود بزرگه و دوست داشتم این فرمشو. یه ذره تف زد به کیرش و گذاشت لای پام و شروع کرد آروم عقب و جلو کردن و من واقعا رو ابرا بودم. باسنمو بیشتر دادم عقب و کلی حال کرد با این حرکتم. به همون حالت آروم عقب جلو میکرد چون اگه تندتر انجام میداد برخورد بدنش به باسنم بقیه رو بیدار میکرد. ادامه داد تا اینکه آبش اومد و خالی کرد بین لاپام. من از این حس که یه پسر رو ارضا کردم رو ابرا بودم و ته دلم خوشحال بود. برگشتم سمتش و گفتم نوبت منه که خندید و گفت تموم شد دیگه بگیر بخواب. درسته مشتاق این کار نبودم ولی بدمم نمیومد اما خب اون بکن بود و تصمیم گرفت و چون من اول لاپا دادم به عنوان یه بات حرفی نمیتونستم بزنم و قبول کردم بخوابیم. چون تو اون سن آبش زیاد نبود نرفتم بشورم و گرفتیم خوابیدیم. فرداش که بیدار شدیم روم نمیشد تو صورتش نگاه کنم و خجالت میکشیدم ولی خوشبختانه همون روز رفتن خونشون.
حالا من مونده بودم و تجربه ای که داشت بالا میرفت البته تجربه دختر بودنم:). یه وقتا افسرده میشدم ولی خب دوباره حس دختر درونم شعله ور میشد و دلش فقط و فقط کیر میخواست.
درسته خیلی از اتفاقات باعث شد من اوبی بشم مثل اولین لاپایی که خوردم ولی قبل از اون چیزایی بود درونم که باعث بشه به سمت اوبی بیام.
مثلا با اینکه به بدن دخترا علاقه داشتم و از دیدنشون لذت میبردم اما خب هر وقت که مردی میدیدم اول به اونجاش دقت میکردم. مثلا وقتی اونجاشو میخاروند نگاهم جذب میشد به شدتی که با نگاه اون به خودم دل از دیدن میکندم. یا زمانی که میرفتم استخر همش چشمم تو شرت مردا و پسرای دیگه بود و لذت میبردم از اون بدن زیبا و مردونه.
این وسط یه چیزی بگم که من بشدت فوت فتیشم و دیوونه پای خانم ها و هروقت با مامیم میرفتیم مهمونی زنونه همش چشم تو پاهای خوش فرم خانوما بود.
خب بریم ادامه…
بعد آخرین لاپایی که پسر فامیلمون تو خونه مادربزرگم بهم زد دیگه نتونستم کیر کسی رو بگیرم تا کلاس نهم. خب من نزاشتم هیچ وقت جز کسایی که میخواستم از حسم باخبر بشن و موفق هم بودم.
کلاس نهم بودم که با دوستم که تو یه نیمکت مینشستیم حرفای سکسی زدیم و هردومون حشری شدیم. زنگ اول بود و دوست داشتم حال اون موقعم رو. گوشام داغ شده بود و سخت نفس می کشیدم که بخاطر استرس بود. اونجامو دراوردم و یکم با دستش مالید برام و حس خوبی داشتم ولی من یه اوبی بودم و چیز دیگه ای خوشحالم میکرد و اونم کیر یکی دیگه بود. اونم کیرش رو دراورد و شروع کردم براش مالیدن و بالا پایین کردم و از این که دستام دور یه کیررر حلقه شدن خیلی لذت میبردم و بالا پایین کردنش حس زندگی میداد بهم. داشتیم ادامه میدادیم که معلم یه لحظه شک کرد و داشت میومد سمتمون سریع جمع و جور کردیم و الکی شروع کردیم به حرف زدن باهم. اما دوباره استرس اون لحظه باعث شد نتونیم ادامه بدیم و رفت واسه چند روز دیگه که همین برنامه تکرار شد ولی اینبار آب هردومون اومد و دیگه بعد از اون اتفاقی بینمون نیوفتاد.

این وسط دوباره راجب بدنم بگم که زیاد پرمو نیستم ولی کم مو هم نیستم. پوستم سفید و باسنم خوش فرمه نه بزرگ نه کوچیک. رون دوتا پاهامم تناسب خوبی دارن.

تو همون دوران راهنمایی و کلاس نهم یه بار که با خودم ماژیک برده بودم حموم تا باسنمو باهاش حال بیارم به سرم زد آب خودمو بخورم:). شاید به نظر خیلیا چندش باشه و حال بهم زن و قطعا همینه اما خب یه دختر حشری وقتی به اوج میرسه هیچی نمیفهمه و از سکس بیشتر میخواد و بیشتر.
تکیه دادم به یه گوشه حموم و پاهامو بردم بالا و ماژیک رو تو خودم عقب جلو میکردم و کیرم رو میمالیدم تا اینکه آبم با فشار اومد بیرون و ریخت رو زبونم، لبم و صورتم. مزش خوب نبود ولی مثل خیلیا که میگن مزش خیلی بده، بد هم نبود. معمولی بود و یکم شور و حالت لزجش باعث میشد دهنم یه حالتی بشه ولی بهم حال داد خیلی. یکی از کارهایی که کونی باید بکنه اینه که با آب کیر ارتباط بگیره و حالا من آب خودمو خوردم و خیلی دوست داشتم حسش رو. درسته بعدش باز اون حس بد میومد سراغم ولی بعد چند ساعت یا چند روز نمیتونستم تحمل کنم و باید حتما خودمو انگشت میکردم و یکم از آبم رو میخوردم تا آروم بشم و حس جنده بودنم فروکش کنه.

ادامه دارد

نوشته: سامان


👍 12
👎 5
13901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

962785
2023-12-18 02:41:32 +0330 +0330

دارم شک میکنم که همه پسرا کونی اند

5 ❤️

962802
2023-12-18 08:15:24 +0330 +0330

دقیقا منم هم حس شما هستم و الآنم دارم میدم خیلی سعی کردم ندم اما بعد یک ماه دیگه نتونستم و دوباره شروع کردم

1 ❤️

962813
2023-12-18 10:11:14 +0330 +0330

لاشی یه جوری داری مینویسی انگار همه کونین
کیرم تودهنت ک مردا زیر سوال بردی

1 ❤️

962859
2023-12-18 20:51:39 +0330 +0330

ما باید چ کسی رو ببینیم نخایم ادامه بدی.؟

1 ❤️

962958
2023-12-19 15:22:56 +0330 +0330

🤮

1 ❤️

963029
2023-12-20 03:03:24 +0330 +0330

اگه فاعل مطمن خواستی درخدمتم

0 ❤️