کون دادن به هم کلاسی دبیرستان

1401/10/27

داستانی که مینویسم مربوط به سال ۸۷ و ماجرای رابطه گی من و هم کلاسیمه . پسری که سه سال عاشقش بودم و در نهایت تصمیمو گرفتم که اینو بهش بگم تا بتونیم رابطه داشته باشیم. یه روز که نشسته بودم برنامه میچیدم با خودم گفتم که فردا بهش میگم که دوسش دارم و میخام بغلش کنم. اما چون احتمالش بود که اتفاقای دیگه ای بیافته رفتم حموم و پشمامو هم زدم. فردا بعد امتحان با هم پیاده رفتیم به سمت خونشون. دم خونشون گفت کاری نداری خداحافظ. دستشو گرفتم. گفت چیه. نمیدونستم که بگم یا نگم ولی کار از کار گذشته بود. گفتم عاشقتم و میخام بغلت کنم. اونم انگار دنبال یکی بود که بکنتش. گفت خونمون خالیه بیا بالا. رفتیم تو اتاقش. سریع رفتم بغلش کردم و بوسش کردم. گفت اینجوری؟ بزار لخت شیم. منم همینو میخاستم. چتد ثانیه ای که طول کشید لباسامو در بیارم تو کونم عروسی بود. لخت همو بغل کردیم. که یدفه گفت بگیر دهنت. گفتم نه چندشم میشه. گفت بگیر زود باش. یه بوس کردم از کیرش. گفت ای سوسول. خب کون میدی یا نه؟ خب من کلا واسه همین آماده شده بودم. اون زمون آلتامون کوچیک بود ولی خب من اولین بارم بود کون میدادم و کلا استرس داشتم که درد داشته باشه یا خطر داشته باشه حتی اینکه اون ازم حال نبره. به کمر خابیدم رو زمین و پاهامو دادم بالا. اونم رفته بود و کرم آورده بود. به انگشتم کرم زدم و کردمش تو کونم درش آوردم کونم باز شده بود. به کیرش کرم زد و کردش تو . بزور ولی داخل شد. خیلی دردم گرفته بود بعدش دیدم درسته اولش درد داره ولی اگه تحمل کنم لذتشم میبرم و پشت سرم هم داشت تلمبه میزد اما با احتیاط . بعد بیست دیقه جر خوردنم آبش داشت میومد و کشید بیرون و ریخت رو کونم. من حتی ارضا نشدم و رفتم خونمون. سری بعد من دوباره رفتم و کون دادم اما وقتی پا میشدم برم خونمون گفت که بیا تو هم بکن . برق از سرم پرید و شروع کردم کاری رو باهاش کردم که سالها تو خیالاتم مرور کرده بودم . تو یکی از رابطه هامون وقتی تازه شروع کرده بود تلمبه زدن باباش زنگ زد و گفت داره میاد خونه و ما هیچ کدوم ارضا نشده رابطمون تموم شد. یبارهم با یکی از هم کلاسی هام بیرون بودم که زنگ زد بیا خونمون خالیه و منم ب اون هم کلاسیم گفتم که تو هم بیا بریم سه نفره ‌. اونم وسوسه شد اومد ولی وقتی ما لخت شدیم اون نشد و گفت فقط نگا میکنم. خیلی لذت بخش بود وقتی یکی داشت کون دادنتو و درد کشیدنتو تماشا میکرد.

نوشته: علی


👍 4
👎 18
17601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

911013
2023-01-17 01:45:20 +0330 +0330

دنبالت گذاشتن داستان نوشتنی!؟

عجله کار شیطونه
با حوصله بنویس خواننده رو محکوم به جق کن

5 ❤️

911025
2023-01-17 02:10:50 +0330 +0330

تو دبیرستان عه

1 ❤️

911051
2023-01-17 04:36:35 +0330 +0330

بعضی داستانا رسیدن شون ب قسمت سکسش مث سرعت نوره

2 ❤️

911053
2023-01-17 04:51:54 +0330 +0330

بیا به منم کون بده علی کونی
منتظر پیامت هستم
بدون کاندوم
کون دادی نگفتی ایدز می گیری می دونی ایدز چیه علی کونی
بهم پیام علی کونی

1 ❤️

911055
2023-01-17 04:55:00 +0330 +0330

۴۰ ساله از تهران فول تاپ (فاعل)
هرکی دلش کیر میخاد یالا
همراه با ماساژ برای مفعول ها و بات های عزیز دل و گلم

0 ❤️

911094
2023-01-17 12:14:07 +0330 +0330
  • کیر حمید معصومی نژاد توی کونت اسگل
  • سیب بخور زیاد
  • 💩 کم بخور، همیشه بخور
0 ❤️

911167
2023-01-18 01:09:13 +0330 +0330

وقتی دست تو شورت باشی و بنویسی از این بهتر نمیشه.

0 ❤️

911211
2023-01-18 07:53:11 +0330 +0330

به کجا چنین شتابان

0 ❤️

914153
2023-02-08 06:55:49 +0330 +0330

دیس لایک بهت کونی جان 😈😈

0 ❤️