سلام
این داستان کاملا واقعا هست و اگه گی دوست نداری نخون
اسم من سجاد هست تبریزی هستم چند شب پیش خیلی حشری شدم تو چت روم یه اتاق باز کردم به اسم تبریز فاعل گی برا فردا چند نفر اومدن ولی عکس فرستادن به دلم ننشست.
من دوست دارم فاعل از خودم بزرگ تر باشه و یکم درشت هیکل باشه چون خودم لاغرم، از خودم تعریف نکردم🤦‍♂️خب خودم لاغر، نسبت سفید، مو مشکی و قد نرمال و اگه تعریف از خود نباشه قیافه هم بد نیست و این داستان که پیش اومد الان ۲۱ سالمه. خلاصه دوست دارم زیر فاعل های بزرگ تر خودم باشم یا ددی باشه، در هر صورت هم سن بزرگ داشته باشه هم یکم هیکل درشت
خلاصه یکی پیام داد ۳۳ سالش بود عکس کیرش رو هم فرستاد زیاد بزرگ نبود، نرمال بود و یه عکس خودش هم فرستاد ولی درشت هیکل بود، خلاصه خواستم عکس کامل چهره بفرسته یا حالا نفرستاد یا به قول خودش نتش خراب بود نیومد.
من هم گفتم باشه بزار بمونه برا بعد و اون گفت برا فردا برنامه نمیخوای؟
اصرار کرد گفتم باشه بیا فردا بیا تو پارکینگ دانشگاه حرف بزنیم
فردا صبح میخواستم کنسل کنم ولی یهو باز حشری شدم گفتم بزار برا اولین بار یه تجربه با غریبه داشته باشم، فردا رفتم تلگرام دیدم پیام داد که جلو در پارکینگ دانشگاه هستم.گفتم بیا تو نیومد گفت بیا بیرون، رفتم سوار ماشین شدم انگار کاری قرار نیست بکنیم 😂 قشنگ سلام و علیک و حال و احوال پرسی. بعد حرکت کرد رفت یه جای خلوت دیدیم رفت آمد میشه نمیشه کاری کرد گفت بریم خونه گفتم نه تو ماشین انجام بدیم من باید به کلاسم برسم اون موقع نمیرسم گفت چیکار کنیم همه میبینن و باز هیچ کاری نکردیم.
یکم دور زدیم یه جا پیدا کرد نگه داشت دیدم باز داره حرف میزنه و میگفت بریم خونه اینجا نمیشه و دیدم این کاری انجام نمیده خودم دستم رو گذاشتم رو پاش و رفتم سمت کیرش و اونم دید اوکی دادم دستش رو برد رو رونام، یکم مالیدیم بعد حی رفت و آمد میشد. دیگه اونم دید که نمیشه اینجا کاری کرد و من خونه هم نمیرم گفت تو پارکینگ راحت میشیم گفتم آره گفت باشه بریم.
رفتیم پشت مشت ها ماشین رو پارک کردیم و تا اون پار کنه من باز دست رو برم رو کیرش نگه که داشت گفتم بازش کنم گفت آره باز کن این واسه توعه، منم بار اولم بود که کیر یه فرد بزرگ تر از خودم و درست هیکل رو میخواستم تو دستم بگیرم سریع کمرش رو باز کردم کیرش رو بیرون کشیدم دیدم کیرش از کیر خودم کوچیکه ولی کلفت تره گفتم شلوار رو بکش پایین یکم کشید، دستم رو کیرش بود صورتم رو نزدیکش کردم که لب بریم ولی فقط یه بوس کرد منم برگشتم عقب گفت بخور دیگه.
شروع کردم به خوردن اونم دست کرد تو کونم اولش یه ساک خوب زدم یه آهی کشید که من رو دیوونه کرد، کیرش هم زیاد بزرگ نبود کامل جا میشد تو دهنم گاها سرم رو نگه میداشت تلمبه میزد تو دهنم خیلی حال میداد، مشغول ساک بودم که یهو گفت پاشو یکی اومد، منم کلاهم رو دادم بهش گذاشت رو کیرش که دیده نشه البته شیشه ماشین یکم دودی بود.
من حی براش ساک میزدم اونم با کونم ور میرفت و حی یه نفر پیدا میشد تو کار ما وقفه مینداخت😂 من تخم بزرگ خیلی دوست دارم دستم رو کردم تخماش رو بیرون آوردم دیدم تخماش دو برابر تخمای منه گفتم شلوارت رو یکم هم بکش پایین گفت اون موقع نمیتونم جمع جور کونم در هر صورت مجبور شدم اون مدلی تخماش رو تست نمیدم که بیاد تو دهنم دبدم همش جا نشد😐یعنی میخواستم با تخماش خفنه بشم که اونقدر بزرگ بود جا نشد برگشتم باز ساک زدم اونم انگشتش رو تو کونم میزد یکم ادامه دادیم من خواستم براش جق بزنم نذاشت گفت اگه آبش رو کامل میخوری بزن اگه نمیخوری نزن منم ترسیدم بخورم بعد حالم خراب شه قبول نکردم بعد که دیگه تایم کلاسم شد بوسش کردم و ازش خداحافظی کردم ولی از یه چیزش خوشم اومد که زود ارضا نشد.

نوشته: سجاد