سلام اسم من عباسه و ۲۰ سالمه این داستانی که میخوام بگم واس چند روز قبله
دوستان داستان از این قراره که من یه دوستی دارم که همتیمیمه و واقعاً ازش خوشم میاد و البته اونم با من حال میکنه
اسمش امیره و یه سال از من کوچیکتره بدنش خیلی لاغر و عضلانی و به شدت کممو و سفید قدامونم تقریباً یکیه حدوداً ۱۸۷ میشیم
رابطهی ما فقط در حد تمرین فوتباله یعنی ما کم پیش میاد همدیگهرو بیرون از مستطیل سبز ببینیم مگه اینکه بریم استخر یا بدنسازی من واقعاً با امیر حال میکنم یعنی هر موقع یادم میفته به اون استیل سکسیش کیرم بلند میشه خیلی شبا بهش فکر میکردم لعنتی دقیقاً تایپ من بود من از اون موقعی که کیرم شروع کرد به شق شدن سلیقم آدمای لاغر بودن ولی هیچ موقع اقدام به منحرف کردن قضیه نمیکردم چون میترسیدم رفاقتمون تمومشه من رسماً آبروم پیش اون بره چون اون خودش یه دوسدختر داره که خیلی همدیگهرو دوس دارن و خیلی وقته با همن تا اینکه چندروز پیش تو تمرین بودیم که گفت خانوادم رفتن شهرستان خونه مکانه منم به شوخی گفتم خوبه دیگه زیدتو بیار بکن اونم خندید تمرین تموم شد رفتیم خونه ساعت ۱۱ شب زنگ زد گفت عباس میتونی بیای اینجا ؟ پشمام ریخته بود گفتم شبو بمونم؟ گفت میتونی ؟ گفتم آره منم که هیجان کل وجودمو گرفته بود رفتم خونشون شلوارک پوشیده بود با یه تیشرت منم لباسامو عوض کردم نشستیم یهچیز خوردیم ایکسباکسو روشن کرد گفت بیا بزنیم منم گفتم اوکی هی تندتند کوری میخوند که ضعیفی فلان بصار منم گفتم کصشر نگو الآن کیرمو میکنم تو دهنت تو بازی اونم گفت بکن ببینم منم تو دلم گفتم کاش واقعاً بکنم دهنت لعنتی
بازی شروع شد اون یه گل زد شروع کرد به کصشر گفتنو کونسوزی دادن منم ساکت بودم صدام در نمیومد یکم گذشت یهدونه زدم بعد چند دیقه دومیم زدم منم شروع کردم تومخی دادنو آی دهنتو سرویس کردم آی فلان بصار وسط حرفام گفتم بیا کیرمو بخور حالا البته همش به شوخی بود جالبترین بخشش این بود که گفت میخورم دیگه چیکار کنم. ! اولش فکر کردم شوخی میکنه هیچ واکنشی نشون ندادم بعد دیدم نهخیر امیرخان جدیه منم انگار رو ابرا بودم چندسال بود میخواستم اون کون کوچولوی امیرو بکنم گفتم شوخی میکنی دیگه؟ گفت نه میخوام بخورم گفتم واقعاً میگی یا اوسگول کردی؟ گفت در بیار واقعاً باورم نمیشد گفتم حالا که میخوای بخوری بیا خودت درش بیار بخورش دیدم دستهرو گذاشت کنار اومد سمت شرتم (شرت ورزشی) بهم گفت میدونم خیلی دوس داری این کارو بکنیم باهم همیشه متوجه نگاهات به کونم شدم اینو که گفت یکم خجالت کشیدم ولی بهش گفتم من عاشق کونتم امیر اونم گفت الآن میکنیش وای اینو که گفت دوس داشتم بغلش کنم همهجاشو بخورم ولی از یه طرفم داشت با کیرم ور میرفت گفتم پشیمون شدی نمیخوای بخوری؟ گفت دارم نگاش میکنم سرشو گرفتم گفتم بخور امیر اونم دهنشو باز کرد سرشو گذاشت تو دهنش وای چه حسیو تجربه میکردم فوقالعادهترین حس بود گفتم امیر وقتی داشتم میومدم اینجا آرزو میکردم این اتفاق بیفته گفت برنامه داشتم ولی این کار البته اینم بگم من خوشفیسم و خوشبدن که معلوم بود امیر دوس داشت منو بکنه گفت حالا نوبت توعه گفتم آره برگرد میخوام بکنمت گفت نهخیر یهو دیدم کیرشو انداخت بیرون گفت بخورش گفتم نکنه میخوای بکنی منو؟ گفت آره پس چی اینو گفت پرام ریخت گفتم عیب نداره من واس کردن تو بهت میدم چون ارزششو داره یه مقدار واسش خوردم کیرامون تقریباً اندازه همدیگه بود فقط واس من کلفتتر بود اونم لاغرتر از من و البته بیبیفیستر بود گفتم خونتون چی دارین که بمالیم رو کیرامون بکنیم همدیگهرو گفت وازلین هست انتظار نداشتم بگه لوبریکانت داریم 😂
گفتم بهترین چیز همونه بردار بیار وقتی بلند شد کون لخت جلوم راه رفت دوس داشتم برم از پشت بغلش کنم کیرمو بکنم تو کون کوچولوش باورم نمیشد امیر جلوم لخته لخت شده میخواد بده بهم واقعاً رویامو داشتم زندگی میکردم رفت آورد دیدم داره مبماله به سوراخش گفتم نه صبر کن اول میخوام سوراختو بلیسم گفت باشه بیا دیدم داگی شد سوراخش جلو چشمم بود اون بدن و اون کون سکسی جلوم لخت شده و قمبل کرده همهچیز باورنکردنی بود بی صبرانه زبونمو کردم تو سوراخش دیدم یا خدا چقد تنگه این بشر بهش گفتم صددرصد بعد چند ثانیه آبم میاد گفت معلومه دیگه بدنو نگاه وازلینو برداشتم مالیدم لای کونش روی سوراخش انگشتمو کردم توش دیدم یه آه کشید گفت درش بیار جر خوردم گفتم امیر این انگشتم بود گفت چییی؟!؟ انگشتت؟؟؟ گفتم آره بخدا انگشتم بود یه نگاه به کیر وازلین خوردهی من کرد گفت یا ابلفض!! آخه واقعاً واس من کلفتیش خیلی خوبه کیرمو گذاشتم رو سوراخش گفتم نگران نباش آروم میکنمت گفت آره توروخدا آروم بکن کیرت خیلی کلفته تو دلم گفتم این امیرهها داره التماست میکنه آروم بکنیش آرومآروم کیرمو فشار دادم تو که یه دفعه سرش رفت تو جبغش بلند شد یه ااااههه کشید داشت کونشو میکشید اونور که کیرم از توش در بیاد منم کمرشپ سفت گرفتم گفتم کجاااا تازه سرشه گفت امیر بکش بیرون نمیتونم منم گفتم من سالها واس این لحظه خیالپردازی کردم همینجوری که داشتیم صحبت میکردیم من کیرمو بیشتر فشار میدادم اونم بیشتر درد میکشید گفتم خب الآن همش رفت توت اونم همینجوری آه و ناله میکرد کبرشو گرفتم دستم واسش جق میزدم گفت عباس واقعاً الآن همش رفته تو کونم ؟ گفتم آره بخدا تا ته تو کونته اصلاً نمیتونستم تلمبه بزنم چون بار اولش بود و به شدت تنگگگ یکم عقب جلو کردم دیدم داره باز میشه کیرشم شق شده بود بهش گفتم میدونم بهت حال نمیده و داری درد میکشی واقعاً ازت ممنونم بعد گفت حالا بکن میخوام دهنتو سرویس کنم یه دیقهای آب جفتمون اومد آب اون به خاطر جق زدن من اومد که از قصد این کارو میکردم که دیگه نکنه منو حسش بره کیرمو در آوردم دیدم سوراخ کوچولوش غار شده بهش گفتم سوراختو گشاد کردم گفتم الآن میخوای منو بکنی گفت آبم اومد دیگه چجوری بکنم ! گفتم عیب نداره دفعه بعد میکنی بعدشم لخت تو بغل همدیگه خوابیدیم اگه میخواید داستان صبحشو تعریف کنم کامنت بزارید تا بنویسم
نوشته: عباس
باور میکنم داستانتو چون دو سه رابطه یهویی داشتم میخام بنویسمشون
حس میکنم اون تیکه آخرش دروغ بود : اونجایی که گفتی با دست براش جق زدی تا ابش بیاد و دیگه تو رو نکنه !!
حقیقت ماجرا : اونم تو رو خوابوند و تا دسته جر داد تو کونت تو راند بعدی !!!
دلیل : حتی اگر سخن گوینده درست باشد و برای او جق زده باشد تا آبش بیاید و این را نکند ، اما اونها شب تا صبح پیش هم بودن ( جوری که در ابتدای داستان فرمودن) و بعد از ساعتی یا دوساعت مجدد دوستش شق میکند و اینبار قطعا تا دسته داخلت فرو میکند !
تو داستان های این سایت سکس از پلک زدن سریع تر و از آب خوردن راحت تر شده.
د آخه گوزو لااقل ی فیلم سوپر ببین بعد بیا کوستان بگو ، سکس که دیگه پیش کش
تم داستان بد نبود ولی نگارشت افتضاحه ، خوبه بعد تایپ کردن ، حداقل یبار خودت بخونی
بهر حال در کل راضی بودم و لایک کردم
خوب بود ،تحریک کننده و نزدیک به حقیقت