روابط جدید با اومدن فرحناز...(۲)

1402/07/24

دو سه ماه بعد از یاشار طلاق توافقی گرفت، منم بهش گفتم عقد دائمی نمی تونم اگر واقعا دوستم داری چه فرقی برا داره عقد موقت یا دائمی؟ که قبول کرد، یه روز اومدم خونه یه خانمی خونمون بود گفت ایشون دوست من هستن زهرا جون، اون خانم هم حسابی احترام گذاشت و بهم دست داد و… شب موقع خواب بهم گفت نظرت درباره زهرا چیه؟ گفتم هیچی نظری ندارم درباره زن مردم گفت لازمه نظر داشته باشی گفتم یعنی چی؟ گفت زهرا و شوهرش برای ما یه فرصتن گفتم زهرا و شوهرش یه فرصتن؟ مگه اینا کین؟ که یه فرصتن؟ گفت نظرتو درباره زهرا نگفتی؟ گفتم خوب بود گفت خوبه گفت می خوام مطلبی رو بهت بگم اما آروم باش اول خوب گوش بده بعد نظرتو بگو، گفتم باشه گفت زهرا و شوهرش 3 ماهه ازدواج کردن اونا با زوج های دیگه سکس گروهی میذارن چشمام داشت از تعجب میزد بیرون، فرحناز سکس گروهی؟ گفت فقط منو تویم و زهرا و شوهرش، سروش قبول کن با هم کلی عشق و حال میکنیم شوکه بودم فقط نگاهش میکردم گفت قبول کن تا از سکس لذت ببریم گفتم عکس شوهرشو داری؟ گفت شوهر زهرا؟ گفتم آره، نشونم داد یه پسر تپلی قد کوتاه بود، گفتم مطمئنی 3 ماهه ازدواج کردن؟ گفت آره شناسنامه شونو دیدم، گفتم به چند شرط، گفت چه شرطی؟ گفتم از الان تمام این جور سکس هامون باید خونه ما باشه و حق آوردن دوربین و… رو ندارن گفت الان به زهرا میگم گفتم نصف شبه گفت زهرا بیداره، به زهرا پیام داد گفت زهرا گفته حله سروش قرارمون فردا شبه کارتت رو بذار زهرا یه سری چیزا رو گفته باید بخرم گفتم باشه، توی فکرم داشتم به زهرا فکر میکردم که فردا شب دارم میکنمش، صبح رفتم شرکت کارها رو انجام دادم فرحناز زنگ زد برو آرایشگاه ریش هاتم بزن، ظهر رفتم خونه دیدم وای چقدر خرید کرده پس چرا پیامک این خرید ها نیومده بود برام! چندین نوع کاندوم، انواع کرم و روان کننده انواع نوشیدنی لباس های قشنگ شورتک برام خریده بود تا نصفه رونم بیشتر نمیومد گفت این ماله امشبه خودشم رفته بود آرایشگاه و حسابی به خودش رسیده بود ساعت حدود 6 بود که زهرا و عادل اومدن خونمون من یه تیشرت مشکی تنم بود با شورتک مشکی زرد فرحناز یه سارافانی مشکی تا نصفه رونش جوری بود خم میشد همه کون و کوسش پیدا بود که با پوشیدن یه شورت سفید آدمو حشری تر میکرد و سینه هایی که جم شده بودن و خط سینه اش آدمو دیوونه میکرد عادل و زهرا هم رفتن لباس عوض کردن دقیقا همین لباس ها رو پوشیده بودن انگار 4 تایی ست کرده بودیم، عادل اومد کنارم روی مبل نشست اما زهرا و فرحناز توی اتاق بودن بعد از چند دقیقه دوتایی اومدن بیرون و جلوی منو عادل ایستادن گفتن می پسندید؟ خوشگل شدیم؟قد کوتاهه زهرا و رون های تپل سفیدش، اون ساق پاهایی که از سفیدی برق میزد و سینه هاش که جون میداد چربشون کنی و تا می تونی سکس سینه کنی و آبت بیاد و بریزی روش، من گفتم جفتتون عالی شدید زهرا گفت جون دوتامونم میخواد فرحناز گفت خیالت راحت شوهر من بکنش عالیه، زهرا گفت فرحناز ازت خیلی تعریف ‌کرده ببینم چیکار میکنی فرحناز رفت توی بغل عادل و شروع کردن لب گرفتن و زهرا هم اومد توی بغلم و از هم لب گرفتیم زهرا نگاهش به عادل و فرحناز بود و به فرحناز میگفت عادل یه جوری کوس میکنه معتادش میشی التماس میکنی تا دفعه بعد کوستو بکنه براش جنده خپبی باشی کوس کن خوبیه به زهرا گفتم بلند شو، گفت چی شده؟ گفتم بلند شو بلند شد منم بلند شدم و گفتم بریم توی گفت جون مردا وقتی میگن بریم توی اتاق یعنی از اون خواهر کس ده هاشن که میخوان کارایی کنن که با زن خودشون نکردن گفتم دقیقا میخوام همینکارو کنم گفت از مردای خواهر کسده که اولین بارمیخوان یه روشی رو به من تجربه کنن خوشم میاد رفتیم توی اتاق سارافانشو دراوردم سینه هاشو چرب کردم و کیرمو گذاشتم وسطش و شروع کردم عقب جلو کردن گفت عجب کیری داری فرحناز راست میگفت خیلی کلفته، کیر عادل درازه و لاغره، داگی اش کردم کیرمو یکم به سوراخ کونش مالیدم چرب بشه گفت زن جنده میدونستم می خوای از کون بکنی همه مردایی که اولین بار باهاشون خوابیدم از کون کردنم کیرمو کردم توی کونش و شروع کردم تلمبه زدن توی کونش تنگی کونش با اون همه دادن به پای اینکه وقتی تلمبه میزدم بدنم میخورد به اون گوشتی و نرم نمیرسید انقدر بهم حال میداد میگفتم جون چه کونیه از الان دیگه این کونت ماله منه خودم میکنمش زهرا میگفت کوسکش زن جنده آرومتر کیرت داره کونمو پاره میکنه سروش آرومتر خیلی کوسکشی خواهر جنده آرومتر گفتم بالا تنه ات رو بده پایین قمبل کن قمبل کن و محکمتر توی کونش تلمبه میزدم و زهرا فقط فحش میداد اولین بار بود با اینکه داشتم حسابی لذت میبردم و تند تند تلمبه میزدم اما آبم نمیومد از خوشی آه آه های بلند میگفتم و محکمم توی کون زهرا تلمبه میزدم کیرم شق بود اما هر کاری میکردم آبم نمیومد زهرا هم فحش میداد مادرتو میدم عادل از کون بگاد کوسکش زن جنده حس کردم می خواد آبم بیاد گفتم جنده بسه الان آبم میاد ادای تنگا رو در میاره جنده هرجایی،گفت مادر جنده ادا نیست کونمو پاره کردی گفتم کون ماله پاره کردنه بالاخره باید یکی پارش میکرد، دوست داشتم من جرش بدم، گفت تو گوه خوردی حرومزاده مادر جنده گفتم خفه شو الان آبم میاد خفه شو خفه شو خفه شو سکوت کرده بود و منم تند تند تلمبه میزدم و آبم اومد و ریختم توی کونش، دو تا پاهاشو گذاشتم وسط پام و بهش گفتم پاتو دراز کن و قشنگ دراز بکش و خوابیدم روش گفتم ببخشید این اولین بار بود بار اول یه زنو بکنم آبم انقدر دیر بیاد گفت کوسشعر نگو پاشو گمشو از روم اومدم پاشم کیرمو که در آوردم کیرم خونی بود نگاه کردم دیدم کون زهرا هم خونیه گفتم بدبخت راست میگفت کونشو جر دادم گفتم زهرا جان یه لحظه بلند نشو ترسید دست مالید به کونش دستش خونی شد گفت کونمو پاره کردی کوس کش گفتم از اون خواهر کسده هایی گفتم بذار برات تمیزش کنم گفت دست نزن خودم تمیزش میکنم گفتم نه بذار خودم تمیزش می کنم با دستمال براش تمیزش کردم اما خونریزی اش بند نمیومد بلند شد رفت از اتاق بیرون من از خجالت روم نمیشد از اتاق برم بیرون بعد از چند دقیقه صدای در خونه اومد رفتم بیینم چی شده دیدم زهرا و عادل نیستن و فرحناز داره گریه میکنه گفتم چته؟ گفت عادل بهم گفت جنده گشاد میگفت کوست از بس دادی گشاد شده و انقدر تحقیرم کرد گفتم منم زنشو براش گشاد کردم گفت سروش زهرا رو چیکار کردی صدای فحش و آه و ناله تون خیلی میومد گفتم هیچی جرش دادم گفت سروش عادل آشغال نتونست ارضام کنه، خیلی حالم بده بیا بکن توی کوسم مردک عوضی انگار کیر یه پسر 15 ساله بود گفتم بذار برم دستشویی الان میام، از دستشویی که اومدم فرحناز صدام کرد گفت سروش توی این اتاقم گفتم چرا اومدی اینجا؟ گفت دوست دارم توی همین اتاق که زهرا رو میکردی منم بکنی، گفت بده برات بخورم تا شق کنی و شروع کرد برام خوردن و شق که کردم گفت توف بزن بکن توی کوسم بدجوری کیر میخوام دوست دارم کیرت کوسمو پر کنه، کردم توی کوسش و شروع کردم تلمبه زدن، بهش گفتم دوست دارم فحش بدی وقتی میکنمت گفت از اون فحش هایی که زهرا میداد؟ گفتتم آره گفت پس محکمتر بکن خواهر جنده محکم مادر جنده، کوسکش بکن خوبه؟ دوست داری؟ گفتم عالیه، گفت خیلی خواهر کسده ای زهرا راست میگفت، من تلمبه میزدم و فرحناز فحش میداد تا آبم اومد و ریختم توی کوسش خوابیدم روش گفت سکس با تو رو دوست دارم چون بعد سکس زیر استایل مردونت میخوابم و حس خوبی بهم میده گفتم چه حسی؟ گفت حس لذت، گفتم خیلی دوست دارم گفت سروش؟ گفتم چیه؟ گفت دیگه قول میدم از این برنامه های اینجوری نذارم تو برای من کافی هستی اینو امروز فهمیدم همدیگه رو بوسیدیم بعد با هم رفتیم حمام گفت تو فکری؟ گفتم هیچی، گفت خواهر کسده خر خودتی فکر زهرایی؟ گفتم آره گفت بذار یه چند روز بگذره پیگیرش میشم، چند روز گذشت و فرحناز حرفی نزد و منم دیگه چیزی نگفتم…
»» ادامه دارد»»»

نوشته: سروش


👍 12
👎 6
19201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

953067
2023-10-17 00:55:04 +0330 +0330

نه به اون اولین اولینت نه به فحش و کسشرت 😂😂

1 ❤️

953108
2023-10-17 08:16:27 +0330 +0330

تبریک میگم سروش تو قسمتهای بعدی خودت کون میدی وسایل میخری که پیامکش برات نیاد

0 ❤️

953115
2023-10-17 08:55:50 +0330 +0330

برو تو کار آخرین
از بس چلفته ای آخرین خری بود که بهت کس داد و وآخرین خری بود که زنت و گایید

0 ❤️

953116
2023-10-17 09:02:29 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️