کون دادن به زن همسایه

1402/07/21

سلام مهدی هستم 22 سالمه متولد بندرعباس هستم این داستان مال زمانیه که 7 سالم بود تازه کلاس اول رفته بودم. یه همسایه خانم داشتیم که تازه به محله ما اومده بود تیپ و قیافه‌اش خیلی خوشگل بود همیشه هم لباس‌های محلی بندری می‌پوشید اون موقع ما بچه بودیم و اصلاً فکرمون به سکس و مسائل جنسی کار نمی‌کرد و یه جورایی چیزی نمی‌فهمیدیم فقط در حدی بود که تشخیص بدیم ما پسرا کیر داریم ولی دخترا ندارند
این خانم تقریباً همیشه من رو حال بازی کردن می‌دید و همیشه با من سلام و احوالپرسی میکرد با همسایه‌ها رفت و آمد نداشت تقریبا اما آدم گرمی بود یک بار که مادرم مریض شده بود به عیادتش آمد و همسایه‌های دیگه اینطوری نبودند
من توی بچگی خیلی فضولی می‌کردم و فعالیتم زیاد بود مثلاً از بالای در و دیوار بالا می‌رفتم خیلی فرز بودم توی همون سن ۷ سالگی
همیشه هم مادرم دعوام می‌کرد که از بالای
در خونه بالا نرم ولی من گوش نمی‌دادم
یک روز که مثل همیشه توی کوچه بودم و با بچه‌ها بازی می‌کردم شیرین خانم هم از بازار میومد تا در خونه رفت و بعد منو صدا کرد گفت خاله جان میشه یک لحظه بیای کارت دارم منم به بچه‌ها گفتم برم ببینم چیکارم داره برمی‌گردم بچه‌ها هم گفتن پس ما میریم خونه اجازه بگیریم که بریم فوتبال بازی کنیم
چون ما توی کوچمون جای فوتبال بازی کردن نداشتیم باید دو کوچه بالاتر می‌رفتیم برای بازی کردن خلاصه بچه‌ها رفتند دو کوچه بالاتر برای اینکه فوتبال بازی کنیم منم رفتم ببینم شیرین خانوم چیکارم داره
وقتی رسیدم بهش نسبت به سنی که من داشتم خیلی قدش از من بلندتر بود و مثل همیشه همون تیپ و همون عطر رو داشت شلوار بندری یک پیراهن بلند و چادر بندری و ۱ رژ قرمز و آرایشی که همیشه داشت و خریدهایی که کرده بود دستش بود
گفتم خاله کارم داشتی می خواستم با بچه‌ها فوتبال بازی کنم
گفت آره خاله جان من با عجله از خونه اومدم بیرون و کلید حیاط رو یادم رفت با خودم بیارم می‌خواستم خواهش کنم اگه می‌تونی بالای در بری و از اونور در رو برام باز کنی
منم که خوراکم این کارا بود و برای ادابازی و خودنمایی خلاصه گفتم که چشم چرا که نه
از در بالا رفتم سریع درو باز کردم گفتم بفرما خاله
گفت خیلی ممنون خاله جان اگه عجله نداری بیا تو خونه من ۱۰ دقیقه کار دارم و به کمکت نیاز دارم
گفتم آخه خاله من می‌خوام برم با بچه‌ها بازی کنم
گفت قول میدم طول نمی‌کشه و پشیمون نمی‌شی من هم نمی‌دونستم چیکار داره گفتم باشه فقط سریع.
دیدم خوشحال شد با همدیگه رفتیم توی خونه گفت برو توی یخچال واسه خودت بستنی بردار منم رفتم که از یخچال بستنی بردارم یک لحظه دیدم پشت سرم وایساده برگشتم رو بهش کردم دیدم قدم تا بالای نافشه و گفتم خاله بستنی و برداشتم من دیگه میرم
گفت کجا حالا صبر کن من هنوز کارم تموم نشده
من که نمی‌فهمیدم و سر در نمی‌آوردم که چی به چیه بعد دیدم پیراهنشو درآورد و با سوتین و شلوار بندری روبروی من وایساده گفتم خاله جان چیکار می‌کنی زشته این کارا چیه و چشامو بستم گفت زشت نیست قول میدم کسی نفهمه و یه رازی دارم که می‌خوام بهت بگم گفتم نمی‌خوام ولم کن می‌خوام برم گفت صبر کن قول میدم خوشت بیاد خواستم از زیر پاهاش فرار کنم که حین رد شدن از لای پاهاش کلم خورد به یه چیز نرم و باد کرده رسیدم به در دیدم در خونه رو قفل کرده دیدم برگشت نزدیکم می‌شد و من گریه می‌کردم میگفتم تو رو خدا ولم کن می‌خوام برم گفت اگه هر کاریو که گفتم انجام بدی منم زود ولت می‌کنم بری دیدم چاره‌ای ندارم جز اینکه ببینم چیکارم داره بعد بهم گفت بیا کنارم بشین کنارش نشستم دست دور کمرم آورد و منو میبوسید و بو می‌کرد دیدم دستشو آورد روی شلوارم و کیرمو میمالید منم که کم کم داشت خوشم میومد یک لحظه چشمم افتاد به شلوارش دیدم یک چیز صاف از روی شلوارش معلومه که داشتم شاخ در می‌آوردم بعد اون که متوجه شده بود من فهمیدم شلوارشو کشید پایین دیدم یک کیر خیلی بزرگ از اون زیر اومد بالا که الان کیر خودم هم اونقدر نمی‌شه هم ترسیده بودم هم برام جالب شده بود چون تا حالا کیر به این بزرگی ندیده بودم و شنیده بودم که دخترا کیر ندارند گفت خاله جان چرا ترسیدی تو داری منم دارم
میخوای لمسش کنی؟ من گفتم مگه دخترا هم کیر دارن گفت نه من فرق دارم با بقیه حالا یکم برام بمالش منم با دستای کوچیکم شروع کردم به مالیدن گفتم چقدر سفته گفت به خاطر تو اینقدر سفت شده و خندید فقط هم تو می‌تونی به حالت اولش برگردونی گفتم چه جوری گفت شلوارتو بیار پایین منو کامل لخت کرد و به پشت خوابوند پاهامو داد بالا و شروع کرد به لیسیدن سوراخ کونم دیدم یه حس عجیبی دارم ۱۰ دقیقه یک ربع داشت همینجور می‌خورد تف می‌کرد داخل سوراخم بعدش گفت حالا نوبت توئه گفت بخورش گفتم چه جوری گفت دهنتو باز کن کیرمو بکن دهنت خیلی کیرش بزرگ بود کلاً تا سرش رو به زور جا دادم توی دهنم و داشتم خفه می‌شدم گفت بسه بعد منو حالت داگی خوابوند گفت که یه آبی توشه که باید بریزمش بیرون وگرنه حالم خوب نمی‌شه و به حالت اولش برنمی‌گرده باز زبونشو گذاشت روی سوراخم لیس زد یه تف انداخت یه بوس محکم کرد و گفت اولش درد داره بعدش خوب می‌شه فقط تحمل کن به زور و زحمت سرشو کرد داخل داشتم می‌مردم هر کاری کردم هر چقدر زور زدم نتونستم از زیرش بیام بیرون داشتم گریه می‌کردم نفسم در نمیومد اونم هی حشری‌تر می‌شد بعد از ۵ دقیقه که کیرشو نگه کرده بود و من همچنان درد داشتم دیگه طاقت نیاورد شروع کرد به تلمبه زدن انقدر تلمبه زد و بالاخره کیرشو درآورد من گفتم دیگه نمی‌تونم گفت دیگه آخراشه برگرد به روی کمر بخواب و پاهاتو بده بالا منم دیدم چاره‌ای ندارم همین کارو کردم پاهامو داد بالا دوباره کیرشو کرد داخل هم زمان لب می‌گرفت باهام و تلمبه می‌زد بعد از دو دقیقه حس کردم نفس‌هاش تند شده و و یهو دیگه تلمبه نزد و کیرشو تا ته داخل نگه کرد تو کردم کونم داره آتیش می‌گیره داشتم می‌سوختم بعدش بلند شد و با دستمال کونمو تمیز کرد گفت که آبمو ریختم داخل کونت و الان دیگه کیرم شل می‌شه فقط یادت باشه به هیچکس نباید چیزی بگی وگرنه آبروت میره بعد از یک سال دیگه از محله ما رفت و من هنوز که هنوزه وقتی یادش می‌افتم کونم درد می‌گیره

نوشته: مهدی بندری


👍 21
👎 29
39201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

952576
2023-10-13 23:42:27 +0330 +0330

بچه بندر رو کونی کرد‌

1 ❤️

952583
2023-10-14 00:15:53 +0330 +0330

ادمین چرا انقدر داستانی مربوط به سکس با کودکان تایید میکنی میزاری
مگه صفحه اول سایت نزدید که سکس با کودکان ممنوعه
تازه این سکس نبود طرف تجاوز کرده توش به بچه هفت ساله


952590
2023-10-14 01:11:15 +0330 +0330

باحال بود و متفاوت دست خوش

1 ❤️

952600
2023-10-14 02:20:41 +0330 +0330

ممنوع نوشتن این داستان‌ها در هر ژانری ادمین رسیدگی کنه

1 ❤️

952621
2023-10-14 06:58:42 +0330 +0330

پدوفیل هستش داستان ولی مثلا از زبون بچه

1 ❤️

952624
2023-10-14 08:35:19 +0330 +0330

کس گو

1 ❤️

952625
2023-10-14 08:39:23 +0330 +0330

تخیلی بیش نبود

0 ❤️

952631
2023-10-14 09:30:52 +0330 +0330

والا من ۱۵ سالگی کون دادم عالی بود
هفت سالگی دیگه

0 ❤️

952634
2023-10-14 09:44:52 +0330 +0330

کیرشو توی کونت نگه کرد… خواهر و مادر دهخدا رو گاییدی با این جمله

0 ❤️

952642
2023-10-14 10:31:10 +0330 +0330

داستان تخمی تخیلی
اگه فانتزی سکس با یه شیمیل داری چرا از زبان یه بچه ۷ ساله مینویسیش؟
بخاطر این میگم که امثال این کارت میتونه اوضاع پدوفیل بازی رو که الان هست، بدتر کنه

0 ❤️

952644
2023-10-14 11:03:27 +0330 +0330

مگه کون بچه هفت ساله چقدره که سوراخش انقدر جا داشته باشه
چرا گوه میخوری؟
در ضمن خر تر از توی اونایی هستن که داستانت رو لایک کردن

2 ❤️

952675
2023-10-14 19:46:38 +0330 +0330

آخ ی دوجنسه بیاد منو بکنه

0 ❤️

952677
2023-10-14 20:00:26 +0330 +0330

این داستان چند سال پیش هم توی شهوانی آپلود شده بود، داستانش قدیمیه

1 ❤️

952678
2023-10-14 20:04:04 +0330 +0330

پسر هفت ساله که انقدر هم شیطون باشه
حقشه کونش بزارن
هرچند داستانت دروغه
دلیلشم اینه که امکان نداره اون تونسته باشه سوراخ کثیف و گند عرق تو رو ببوسه

مرتیکه مخنت سهار

0 ❤️

952739
2023-10-15 03:13:33 +0330 +0330

عالی ایول

0 ❤️

952741
2023-10-15 03:18:03 +0330 +0330

داستان کون دادن به نامادری کیرکلفت حذف شد،کسی نداره برام بفرسته؟

0 ❤️

952759
2023-10-15 08:42:39 +0330 +0330

متاسفم که ادمین‌ها هیچ دقتی روی این مسئله ندارند و این چندمین باری هست که چنین داستان‌هایی می‌بینیم. دست‌کم اگر نمیتونید به محتوای تمام داستان‌ها رسیدگی کنید، یک آپشن ریپورت بگذارید تا مخاطبین شما رو از چنین محتوایی آگاه کنند. این درست نیست.

0 ❤️

952810
2023-10-15 15:28:39 +0330 +0330

آفرین کونی ولی تو دول داشتی اون. موقع که هنوزم نگه‌، داشتی

0 ❤️

952992
2023-10-16 14:10:42 +0330 +0330

چرا اینقدر تو شهوانی چرت و پرت زیاد شده ، تا جایی که من شنیدم کیر دو جنسه کوچیکتر از مردا هست ولی شهوانی …
بعدم دیوث بچه هفت ساله کونش کجا بود که بتونه زیر کیر مثلاً بزرگ طاقت بیار و مشکلی پیش نیاد ، خودت می‌دونی هفت ساله یعنی چی ؟!
درضمن تجاوز به بچه هفت ساله مگه تو این سایت مشکل به حساب نمیاد آقای ادمین ؟! شایدم از نعشه زیاد ۷ ، ۱۷ دیدی ؟! حالا من چی بهت بگم …

0 ❤️

970419
2024-02-10 18:28:59 +0330 +0330

چرا انقد جو میدین بابا بنده خدا یه چی تو ذهنش اومده نوشته حالا جرم که نکرده بعدشم همون کودک هفت ساله اخرش خوشش اومده دوباره هم رفته پیش زنه داستانه دیگه اسمش روشه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها