اولین بار با معصومه

1401/02/27

سلام من چند سالی میشه که داستان هاتون رو دنبال میکنم و منتظر بودم تا من هم سکس کنم و بیام تجربه ام رو باهاتون به اشتراک بذارم .

اسم من رضاست بیست سالمه کرج زندگی میکنم . خیلی حشری ام و زیاد خود ارضایی میکنم .
قیافم خوبه ولی خب اعتماد به نفس ندارم . قدم هم ۱۸۵ وزنم ۷۵ .

چند ماه پیش با یه دختری تو اینستاگرام آشنا شدم به نام معصومه .
۱۷ سالش بود قدش ۱۶۲ وزن خودش میگفت پنجاه و پنج ولی کمتر بهش میخورد چون لاغر بود . سایزشم نمیدونم ولی خیلی کوچولو بودن .
چند هفته ای چت میکردیم تا این که بهم گفت ازم خوشش اومده منم که از اول به قصد مخ زنی بهش پیام داده بودم تا وقتی شرایط آماده بود بهش پیشنهاد بدم از خدا خواسته ابراز علاقه کردم و قرار شد فرداش هم رو ببینیم .
ولی خب اون تهران زندگی میکرد .ساعت چهار قرار گذاشته بودیم توی یک پارکی نزدیک خونشون . پارک پیروزی بود فکر کنم .
همینکه هم رو دیدیم پرید و بقلم کرد . من تعجب کرده بودم بعدشم تا شب حرف زدیم و شب پیتزا خوردیم و من برگشتم خونمون .
چند ماهی با هم حرف میزدیم و چت میکردیم میگفت خیلی حشریه و چند باری هم سکس چت کردیم ولی خب چون راهمون دور بود خیلی همدیگه رو ندیدیم
توی این چند ماه مجموعا دوازده بار قرار حضوری داشتیم که فقط یک بارش رو اون اومد کرج . بقیه رو من رفتم تهران .
توی قرارامون تا مالوندن و لب و اینا فقط جلو رفته بودیم .

پریروز خونه ی ما خالی شد منم افتادم به فکر این که بکنمش . زنگ زدم گفتم بیا اینجا . اولش یکم ناز کرد ولی بالاخره راضی شد بیاد .ولی گفت راه دوره اونجا زیاد نمیتونم بمونم . نهایت نیم ساعت یا یه ساعت بمونم .
( خانوادش سختگیر بودن واسه همین همیشه من میرفتم تهران چون یهو بهش زنگ میزدن میگفتن همین الان بیا خونه اگه هم دیر میکرد کلی داستان میشد واسش )

منم رفتم حموم و خودمو آماده کردم و خونه رو مرتب کردم رفتم تو اتاق مامان بابام و همه کشو هارو گشتم تا تاخیری یا کاندومی چیزی پیدا کنم .
تو یکی از کشو ها یدونه لوبرکانیت پیدا کردم با یه پماد لیدوکائین ولی کاندوم نبود .
یکم از لیدوکائین زدم به کیرم تا دیر آبم بیاد آبروم جلوش نره اونم اولین بار .
بهش زنگ زدم دیدم خیلی نزدیکه تقریبا یه ربع دیگه میرسید .
بعد از هفت هشت دقیقه تقریبا رفتم شستم کیرمو کامل و اومدم .
چند دقیقه بعد هم معصومه اومد .
در رو باز کردم و آوردمش تو و همون جلو در محکم بقلش کرده بودم .
بعدش شروع کردم لب هاش رو خوردن و دستمو گذاشتم رو کونشو میمالوندمش .

بعد دستشو گرفتم کشوندمش تو اتاق خواب .که یهو گفت چه عجله داری تو بابا بذار برسم .
خودمم خندم گرفت ولی خب خیلی حشرم زده بود بالا .
لباساش رو در آوردم کامل و لخت جلوم وایساده بود .
یکم سینه هاشو خوردم و کصشو مالیدم که گفت بسه و لباستو در بیار .
تیشرتمو در آوردم اومدم شلوارمو در بیارم که خودش اومد جلو و زانو زد و شلوارم و شورتمو با هم در آورد و کیرم و دید .
من کیرم سیزده سانته تقریبا .
چیزی نگفت ولی خب از قیافش معلوم بود یکم ضد حال خورده و توقع بزرگ تر داشت . منم اینطوری دیدمش یکم حالم گرفته شد .
کردش تو دهنش و یکم برام خورد که گفتم بسه و خابوندمش رو تخت کیرم رو گذاشتم لای پاش( کصش که پرده داشت کون هم قبلا تو چت گفته بود جزو خط قرمزاشه بنابر این اصلا سراغش هم نرفتم اصرار کنم و اینا ) یکی دو دقیقه عقب و جلو کردم که فکر کنم خوشش نیومد و گفت پوزیشن رو عوض کنیم .گفت بخواب رو تخت و اومد روی من دراز کشید و پوزیشن شصت و نه مال همدیگه رو میخوردیم .
ده دقیقه خوردیم تقریبا که معصومه ارضا شد و یکی دو دقیقه ای بی حال رو من دراز کشیده بود و ساک نمیزد و فقط یا دست میمالوندش .
بلند شد و پایین تخت زانو زد شروع کرد خوردن . تقریبا ده دقیقه خورد که احساس کردم خیلی خسته شده . گفت رضا تاخیری زدی ؟ منم گفتم نه کلن کمرم سفته . ( نمیدونم چرا دروغ گفتم ولی خب تو اون موقعیت رو جوابم فکر نکردم )

دیگه ساک نمیزد و فقط برام تند تند جق میزد ولی بازم آبم نمیومد .
یهو گوشیش زنگ خورد . باباش بود گفت زود بیا خونه اونم با عجله لباساش و پوشید و گفت ببخشید ازضا نشدی سری بعد جبران میکنم واست و رفت .

منم اومدم جق بزنم خالی شم حد اقل ولی خب ضد حالی که خورده بودم حسمو پروند و گرفتم خوابیدم .

نمیدونم چرا اینطوری شد یا من مثلا مقدار زیادی پماد زدم یا کلن اینطوریه و طبیعیه .
چون من فکر میکردم باعث میشه یکم دیر تر آبت بیاد نه این که تقریبا بعد نیم ساعت سکس هم خودت خسته شی هم دوست دخترت بازم آبت نیاد .

این اولین تجربه ی من بود امیدوارم سری بعد بهتر باشه چون خودم راضی نبودم و همیشه تصور میکردم اولین سکسم قراره خیلی خفن باشه .

نوشته: پسر کرجی


👍 3
👎 14
24201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

874429
2022-05-17 01:13:25 +0430 +0430

چقدر زمانه عوض شده ! دخترها زمان ما چقدر متفاوت بودند ! صدای گریه حضار

2 ❤️

874515
2022-05-17 10:29:48 +0430 +0430

پارک پیروزی پر از لات و سربازه و چند تایی هم سگ ولگرد اصلا جایی که بشه کاری کرد نداره! تنها چیزی که تو اونجا مالوندی دم دستگاه مصیب خان و رفقاش بوده کاش ملاحظه بی تجربگیتو کرده باشن کلا زده نشی بچه محلات بی نصیب بمونن!!

0 ❤️

874676
2022-05-18 10:10:20 +0430 +0430

ریدی

1 ❤️

874971
2022-05-20 00:19:18 +0430 +0430

نمیدونم چرا این هنه ویس لایک کردن…حد اقل دروغ‌نیست… عیب نداره “پسر کرجی” کم کم یاد میگیری…اون پمادم احمتالا زیاد زدی جَوون

0 ❤️