سکس الهام با رئیس بانک

1403/02/11

سلام من الهام ۲۸ سالمه قد۱۶۸ وزنم ۸۵ کمی تپلم از ناحیه رون و باسن.من متاهلم و به خاطر نبودن کار تو شهر خودمون به ساوه اومدیم یکی دو سال اول اوضاع خوب بود ولی الان خیلی اجاره ها رفته بالا تصمیم گرفتیم وام ودیعه بگیریم.با هزارتا مکافات ثبت نام کردیم و کد رهگیری گرفتیم همه کارها رو انجام دادیم قرار شد قبل عید ضامن ها رو ببریم بانک.ما که اینجا آشنا نداشتیم مجبور شدیم زنگ بزنیم اقوام از شمال بیان برامون امضا کنن اونا که راه افتاده بودن از بانک بهمون زنگ زدن که جلوی وام ها بسته شده آخر ساله وام نمیدیم.منم حاضر شدم رفتم بانک پیش معاون گفتم بخدا صاحب خونه داره بیرونم میکنه اگه راه داره بهم کمک کنید که گفت نه سیستم قطعه و منم ناراحت به سمت در رفتم یهو چشمم افتاد به رئیس بانک گفتم یه رویی هم به اون بندازم بلکه قبول کرد با استرس و عصبانیت رفتم جلو سلام کردم و از مشکلاتم گفتم،گفتم حالا که ضامن هام تو راهن میگید وام نمیدیم دیدم گفت حالا شلوغش نکن بشین ببینم پرونده ات رو ،وقتی دید معاون رو صدا کرد که آقای فلانی به استثنا این یه پرونده رو کارشو راه بنداز بذار بیان ضامن هاش امضا کنن اگه سایت باز شد پرداخت کنیم منم خوشحال شدم ازش تشکر کردم بلند شدم برم گفت خانم احمدی یه شماره تلفن بدین که من بهتون خبرش رو بدم منم چون شوهرم تو شرکت معمولا پشت دستگاهه جواب نمیده شماره خودمو دادم و رفتم خونه دو ساعت بعد یه پیام اومد که شرمنده به هرجا که میتونستم زنگ زدم و کاری از دستم بر نمیاد منم گفتم من رو حرف شما حساب کرده بودم گفت حالا ببینم میتونم ۵ فروردین که بانک باز میشه برات درستش کنم.گفت حالا که اومدن بیار امضا کنن که آماده پرداخت بشه.خلاصه گهگاهی پیام میداد و میگفت کاری از دستم برنمیاد و از این حرفها گذشت تا تعطیلات تموم شد و ما هم صاحب خونه فشار آورده بود پول پیش میخواست به تلفن بانک زنگ زدم گفت تا الان چندین بار تلاش کردم ولی اجازه پرداخت نمیدن فهمیدم که دنبال چی هست یکم باهاش گرم شدم بیشتر پی ام میدادم یه روز پی ام داد گفت اگه وامتو پرداخت کنم شیرینی چی میدی بهم منم که خوشحال بودم گفتم هرچه که بخوای.گفت هرچه ؟گفتم آره گفت قول؟ گفتم قول بعد ۵ دقیقه وام اومد به حسابم ازش تشکر کردم گفت شیرینی من یادت نره گفتم چشم .همونجوری پی ام میداد تا گفت من اون روز دیدمت ازت خوشم اومده منم راستشو بخوای بهش وابسته شده بودم با هم قرار گذاشتیم بریم بیرون دور دور دیدم داره از شهر خارج میشه گفتم کجا گفت سوپرایز بذار برسیم و قسم خورد نگران نباش تا تو نخوای بهت دست هم نمیزنم بعد از طی مسیری طولانی رسیدیم به ورودی باغ رفت در رو باز کرد رفتیم داخل درخت ها پر از شکوفه بودن و باغ بزرگی بود پیاده شدیم درخت ها رو بهم معرفی کرد و یه اشاره به اتاق گوشه باغ گفت میخوای اونجا رو هم ببینی اون رفت منم دنبالش رفتم گفت چای بذارم گفتم میل ندارم گفت کمی بشین ،نشستم رو مبل اومد ایستاد روبه روم گفت اجازه هست کنارت بشینم گفتم آره بشین،همین گه نشست دستشو گذاشت رو رونمایی و یه نگاه شهوتی بهم انداخت چرخید سمتم لباشو آورد جلو و چشماشو بست منم چشمامو بستم و لبامو قفل شد شروع کردیم به لب گرفتن یواش یواش سینه هامو می‌مالید و لبامو میک میزد یه نگاه به خشتکش انداختم که بعلللله آقا کیرش داره شلوار رو پاره میکنه بلندشدن ایستاد گفت پاشو بیا بغلم منم بلند شدم محکم بغلم کرده بود و داشت لبامو می‌بوسند دستاشو برد سمت باسنم منم کم کم خیس کرده بودم و دیگه اختیارم دست خودم نبود همونجوری که تو بغلش بودم کیرشو می‌مالید بهم سفتی کیرشو رو شکمم احساس می‌کردم چون قدش بلند بود و چهارشونه.دیدم رفت از گوشه اتاق یه تشک پهن کرد گفت نترس کاری نمی‌کنیم فقط میخوام راحت بغلت کنم بعدم منو خوابوند رو تشک و خودشو انداخت روم سنگینی وزنش رو تمام بدنم احساس می‌کردم دستشو از زیر مانتو برد سمت سینه هام یهو ناله ام بلند شد گفت جوووون و شروع کرد به میک زدن و با ولع خوردنشون منم به خودم میپیچیدم گفت میتونم لخت بغلت کنم گفتم نه شروع کرد به دراوردن لباسهام خودشم لخت شد و افتاد تو بغلم دیگه هیچکدوممون تو حالت عادی نبودیم یدفعه گفت من تحمل ندارم کص میخوام دستشو برد سمت کسم واااای حسابی خیس بود انگشتشو کرد تو دراورد ابشو میک زد و حسابی کسمو مالید منم آه و ناله می‌کردم و لذت می‌بردم یدفعه اومد روم پاهامو داد بالا و کیرشو هل داد تو کس خیس و داغم منم یه آه ه ه ه جانانه کشیدم و شروع کرد به تلمبه زدن با دوتا دستش لبه های کسمو باز کرده بود نگاه میکرد و کیرشو عقب جلو میکرد گاهی درش می‌آورد تا منو بیشتر حشری کنه منم شروع کردم به مالیدن چوچولم و بهش گفتم محکم تلمبه بزن اونم با قدرت تلمبه میزد و حرفای سکسی میزد با لرزش عجیب و یه لذت خاص ارضا شدم گفت قمبل کن .قمبل کردم براش لبای کونمو باز کرده بود و محکم کیرشو تا ته میکرد تو کسم ده دقیقه ای تو همین حالت بودیم که بالاخره ارضا شد و آبرو ریخت رو کمرم.

نوشته: الهام۲۸


👍 32
👎 16
54001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

981757
2024-04-30 23:21:17 +0330 +0330

قد۱۶۸ وزنم ۸۵ کمی تپلم
کمی تپلی؟ بشکه‌ی کثافتی!

چه فانتزی مزخرفی داری! واقعا دوست داری به رئیس بانک بدی؟ هی میری در بانک و با تیپا میندازنت بیرون و با اون هیکل و قد، کسی نگاهت نمی‌کنه، قطعا ریخت و قیافه هم نداری.
اون شوهری هم که ازش اسم بردی، فانتزیته؛ کسی نمی‌گیردت!
تمام دستگاه‌های عابربانک‌ها حواله‌ت بادا ابله بی‌ریخت الدنگ!!


981758
2024-04-30 23:26:01 +0330 +0330

یعنی قشنگ معلومه رضایتت به تخمش هم نبوده!!! گفت: میتونم لخت بغلت کنم؟گفتم نه.اونم شروع کرد لباسهای من و خودش رو درآوردن😂😂😂

3 ❤️

981761
2024-04-30 23:45:32 +0330 +0330

کلا کسخولی و کسشعر میگی سیستم وام آخر سال بسته میشه اردیبهشت باز میشه بعدم کس مشنگ وقتی واریز کرده چرا دولنگو دادی بالا

2 ❤️

981770
2024-05-01 00:29:12 +0330 +0330

این داستان واقعی بنظر میرسه . از نوع تعریف کردنش معلومه .

0 ❤️

981789
2024-05-01 01:34:53 +0330 +0330

اون رئیس بانک چقدربی ناموس بود.سرزن وبچش بیادکه از فقرمردم اینطوربی ناموسی میکنه…وتو خانم خائن…خداامثال توروازروزمین برداره دنیاخیلی قشنگ تره

5 ❤️

981792
2024-05-01 01:40:57 +0330 +0330

کجای ساوه ای
منم میتونم برات رییس بانک باشم.
تپلم دوست دارم

0 ❤️

981793
2024-05-01 01:41:47 +0330 +0330

پس بسلامتی مدیرای بانکم شهوانی میان و اونا هم توهومی تشریف دارن 😂😂😂😂

0 ❤️

981801
2024-05-01 03:01:44 +0330 +0330

کاری به راست و دروغ داستان ندارم.
سیستم جمهوری اسلامی با گسترده کردن فقر و فشار روی جامعه از هر لحاظ داره سود میبره.
این بیناموس های شلتنبون خوب میدونن با این ترفند میتونن هم جامعه رو کنترول کنن هم اینکه هر وقت کیرشون هوای کس کرد یه بدبختی هست تا بتونن ازش سو استفاده کنن.
اگر حقوق ها با خرجها جور در میومد . کمتر شاهد اینجور داستانها توی واقعیت جامعه بودیم.
دینی که تمام احکامش برای کیره سیاستش هم در راستای کیر میچرخه .

2 ❤️

981806
2024-05-01 04:36:50 +0330 +0330

مطعمن باش با این کس دوسال دیگه خونه و ماشین شاسی بلند هم میگیری یه کون هم چاشنی کوست بکنی احتمالا خونه باغ و سفر ترکیه هم رو شاخشه

1 ❤️

981815
2024-05-01 06:04:15 +0330 +0330

داستانت خیلی خوب بود کاملا واقعی بود خیلی لذت بردم اما چه اندامی داری ایده اله ، رون و باسن گنده محشره براوور

0 ❤️

981821
2024-05-01 09:05:03 +0330 +0330

جدیدا میذارن از شمال بیان ساوه بشن ضامن مجلوق کیر ندیده بدبخت هستی

1 ❤️

981825
2024-05-01 10:20:16 +0330 +0330

پناه بر خدا از کجا فهمیدی کارمند بانکم :

0 ❤️

981837
2024-05-01 16:14:00 +0330 +0330

افتضاح

1 ❤️

981851
2024-05-01 20:32:15 +0330 +0330

عالی بود ادامه بده

0 ❤️

981900
2024-05-02 02:37:30 +0330 +0330

منم‌وامم نمی‌دادن زنم رفت به ریس بانک داد سریع جور کرد واممو

1 ❤️

981915
2024-05-02 06:19:08 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده

0 ❤️

982043
2024-05-03 01:29:43 +0330 +0330

حالا خدارو شکر چند بار بهت گفت اگه اجازه ندی کاری نمیکنه🤣🤣گفت میتونم لخت بغلت کنم گفتم نه اونم لباس هامو دراورد واقعا چی میزنید اینقدر توهمی هستید

0 ❤️

982082
2024-05-03 05:23:05 +0330 +0330

من کیشم اگه لاغر بودی میکردمت ولی زن چاق خوشم نمیاد

0 ❤️

982147
2024-05-03 17:45:01 +0330 +0330

سلام الهام‌جان خوبی
آقا داوود خوبه؟
وزن‌ت شده ۸۵؟!!
بدنت حیفِ
وزن کم کن

0 ❤️

982154
2024-05-03 19:30:13 +0330 +0330

دستگاه جنسیم تو داستانت.

سیستم فاسد و دین کثافت باعث و بانی این اتفاقات هستن…

دینی که امامش(صادق) بگه:

هیچ عمل خیری نزد خدا از دادن صدقه به امان واجب تر نیست.
هر درهمی که به امامی داده شود بیشتر از ۱۰۰۰ درهمی است که در راه خیر دیگری صرف شود.
منبع:
اصول کافی_جلد دوم_صفحه ۴۸۸ و ۴۸۹

و باید شاشید بالاش.

این یعنی همش کاسبی…

0 ❤️