سلام ب دوستای گلم!
اسمم حامد هس 18 سالمه قد 181 وزن 66.خاطرم از اونجا شرو شد ک سال 91 بود و تقریبا همه رفیقام زید داشتنو این حرفا منم با این ک میتونستم با خیلیا دوس بشم ولی خیلی خجالتی بودمو نمیتونستم با دخترا رابطه برقرار کنمو شماره بدم زمستون بود و من کلاس دوم دبیرستان بودم گوشیمو هم زیاد نمیبردم مدرسه. ی روز ک از مدرسه اومدم خونه ی راس رفتن گوشیمو بردارم ببینم کیا زنگ زدن ک دیدم 5.6تا تماس بی پاسخ و چنتا هم اس اومده ک چنتاش برا پسر داییم بود چن تاشم ی شماره ناشناس داده بود.اول برا پسر داییمو خوندم ک نوشته بود:{حامد شمارتو دادم ب خواهر دوس دخترم خیلی خوشگله اسمشم مینا هس} فهمیدم اون شماره ناشناس هم مینا هستش خلاصه ذوق زده اس هاشو خوندم ک چن تا اس عاشقانه بودو خودشم معرفی کرده بود ی ماه ازم کوچیک تر بود.

خلاصه گذشتو گذش ی هفته ب عید92 مونده بود ک مدرسه هم نمیرفتم بعد اجازه از خونه بساطو جمع کردمو رفتم کرج تقریبا کل فامیلامون کرج هستن یادم رف بگم من خودم بچه تبریزم. ب بهونه مسافرت خواستم برم مینارو هم ببینم تو راه بودم ک مینا اس داد:{داریم میریم کیش شرمنده ایشالا بعدا میبینم.راستی عکسامو هم دادم ب ارشیا واست نگه داره}ارشیا اسم پسر داییمه ازم ی سال کوچیکه ولی خیلی پرو هستو فک کنم با4.5تا دختر سکس داشته تا حالا! خلاصه بعد خوندن اس ریده شد ب اعصابم با خودم گفتم بیخیال میرم ی هفته کرجو میگردم بعدشم ک عیده حال میکنیم با این حرفا دلمو راضی کردم.گذشتو گذش ک عیدم تموم شد سرگرم مدرسه و این چیزا شدیم ک ی روز با رفیقام رفتم استخر درومدنی دیدم ارشیا اس داده ک مینارو با یکی دیگه دیده منم اصن احساسی نیستمو کمی مغرورم گفتم ب تخمم بعد ب مینا زنگ زدمو جریانو بهش گفتمو تقریبا 2.3 ماه همینجوری زنگ زدو اس داد ک تموم نکنیمو این چیزا ک من زیر بار نمیرفتم خلاصه اون سالم تموم شد و من قبل این ک با مینا دوس بشم اسکل بودمو هیچی بارم نبود بعد این ک با اون کات کردم 3تا هم زید داشتم ک با هیچکدوم سکس نداشتم تا این ک سال 93 شد اردیبهشت بود ک ی شماره ناشناس بهم اس داد کمی ب هم دیگه کس شعر گفتیم ک گف مینا هستم!گفتم چرا اس دادی ک گف دوست دارم نمیتونم فراموشت کنم ک اولش خواستم بیخیالش بشم ک با خودم گفتم من ک ماهی یکی دوبار میرم کرج برم ببینمش بعد ولش میکنم خلاصه قبول کردیم باهم باشیم ک چن ماهی گذش تا اولای شهریور شد ک رفتم کرج ارشیا هم نمیدونس ک بازم با مینا رفیق شدم چن روزی تو کرج کس چرخ زدم ک مینا اس داد بیا ببینمت ک گفتم من کرجو خوب نمیشناسم نمیدونم کجا باید بیام!!!راستی بابای مینا خیلی پولدار بودو دوتا خونه داشتنو 2تا هم مغازه طلا فروشی!در ضمن منو مینا اصن پیش هم خجالتی نبودیمو کلی سکس چت کرده بودیمو رومون ب هم دیگه باز شده بود.خلاصه گف یکی از خونه هامون خالیه بیا اونجا ک گفتم اونجارم نمیشناسم گف بیا سر کوچه پسر داییت اینا بیام اونجا بعد باهم بریم خونمون گفتم باشه.داداشم 206 داره و خیلی باهم صمیمی هستیم 4 سال ازم بزرگه خلاصه ماشینشو گرفتمو رفتم سر کوچه کلی هم استرس داشتمو میترسیدم برم خونشون و نمیدونستم با چجور دختری قرار گذاشتم عکساشو دیده بودمو عکسامو دیده بود ولی بازم استرس داشتم تقریبا 5 دیقه تو ماشین نشتسه بودم ک زنگید گف دارم میام ولی سر کوچه نمیبینم از دور میدید منو ک گفتم تو ماشینم ظهر بودو کوچه خلوت بود و ماشینمو از دور دید اومد نشست و دست دادیم ک منه اسکل بازم خجالتی شدم خلاصه سرشو آوردجلو روبوسی کردیم تو ماشین ولی لب نگرفتیم ک گف عجب ماشین شیکی داری آخه داداشم بیشتر از پول ماشین ب سیستمو این چیزا خرج کرده بود و رنگش آبی بود ک گفتم برا داداشمه گف پس راه بیوفت بریم خونمون ک گفتم خونرو بیخیال حالا بریم کمی بگردیم گف باشه ولی کمی بعد میریم خونه فهمیدم ک کونش میخواره. با آدرسی ک اون میداد رفتیم بام کرج تقریبا خلوت بود رفتم دو تا بستنی گرفتم اومدم خوردیم بعد گفتم بریم سفره خونه!رفتیمو بعد کمی کس چرخ داداشم زنگ زد گف ماشینو لازم داری؟ گفتم آره ولی اگه بخوای تا ی ساعت میارم ک گف ن خوشباش تو دلم گفتم دمت گرم. مینا برگشت گف عجب داداش باحالی داری زدیم زیر خنده گف بریم خونمون با این ک میترسیدم یکی بیاد گفتم باشه بریم خلاصه رفتیم ماشینو گذاشتم دم درشونو باهم رفتیم خونه ک ی راس رف تو اتاقشو ی آهنگ ملایم گذاشتو لباساشو عوض کردو ی شلوار راحتی معمولی با ی تیشرت تنش بود ولی اونقدرام بی جنبه نیستم ک سیخ کنم از اتاق ک اومد بیرون دیدم ی چیزی دستشه آورد جلوم بازش کرد دیدم دوتا انگشتر نامزدی هس ک کرد تو دستمو گف توام برا منو بنداز ک منم کردم تو دستش گفتم از کجا آوردی ک گف از مغازمون برداشتم تو چشای هم خیره شدیم ک با انگشتم زدم زیر شکمش قلقلکی بود پرید رو هوا اومد افتاد روم کمی نیشگون گرف ک گفتم بسه بلند شد رف آشپزخونه کمی سرو صدا کردو همراه با آهنگی ک گذاشته بود داش میخوند ک گفتم چیزی نمیخورماااا گف بیخود میخونی ک خفه شدم.ی ترامادول تو جیبم آماده کرده بودم ک اگه سکس داشته باشیم برم بالا دراوردم گذاشتم تو دهنمو قورتش دادم تو گلوم گیر کرد کمی سرفه کردم رفتم تو آشپزخونه آب خوردم ک گف داشتم شربت میاوردم چرا سرفه میکردی؟ دیدم دارم ب گا میرم ک گفتم آدامس بود گیر کرد تو گلوم سرفه کردم گف باشه رف از اتاقش یدونه آدامس آورد داد بهم منم انداختمش تو دهنم ک یهو دستاشو انداخ رو گردنمو لبامو بوسید گرفتمش تو بغلم آوردمش وسط پذیرایی درازش کردمو رفتم روش کمی لببازی کردیم دوتامونم حشری شده بودیم ک آدامس تو دهنمو انداختم تو دهنش هم لب میگرفتیمو هم آدامسو ب هم دیگه میدادیم ک از زیر دستشو گذاش رو کیرمو پیرهنمو کشید دو تا از دکمه هاش کنده شد چیزی حالیمون نبود از روش بلند شدم پیرهنمو دراوردمو تیشترت اونم دراوردم سوتین نداشت سینه هاشم خیلی بزرگ نبودن کمی گردنشو لیس زدمو سینه هاشو خوردمو میک زدم رفتم پایین تر نافشو کلی خوردم کیرمم سیخ شده بود همینجور ک میخوردم قربون صدقم میرف بند شلوار راحتیشو باز کردمو شلوارشو دادم پایین ی شرت قرمز داش اونو هم با دندونم دادم پایین کمی براش خوردم ک آبش اومد چون اولین بارم بود حالم خراب شد رفتم دهنمو شستمو برگشتم گف حالا نوبت منه شلوارمو کشید پایین از رو شرت کیرمو گرف تو دستشو لبامو خورد شرتمو داد پایین کیرمم خیلی کم پشم داش برا 3 روز بود!کیرمم مث بیعضیا کیر خر نیس 16 سانته و تقریبا کلفته کمی برام خورد چون فک میکردم ترامادول انداختم آبم نمیاد ولی تقریبا 20 ثانیه بود میخورد ک آبم اومد فک کنم اثر نذاشته بود آبمو کلا خورد اومد روم دراز کشید معلوم بود قبل منم سکس داشته خیلی وارد بود کیرمم همونجور سیخ مونده بود ک در گوشش گفتم مینا جون پرده داری؟گف اره منو تو ک قراره ازدواج کنیم همین الان میخوام بزنیش ک خایشو نداشتم گفتم ن از پشت گف باش عشقم هرچی تو بگی برگشتو رو کمرش خوابیدو پاهاشو داد بالا کلی تف انداختم رو انگشتمو کیرم انگشتمو مالیدم دور کونش و از این داستانایی ک خونده بودم میدونستم دردش میادو باید آروم بکنم تو کمی زور زدم تا سرش رف تو دیگ مطمئن شدم ک قبل من کلی سکس داشته تقریبا ی دیقه طول کشید همشو بکنم تو کمی هم دادو بیداد راه انداخته بودو میگف بکن عشقم کمی همون تو نگه داشتمو تلنبه زدم ک دیدم خیلی حال داره برش گردوندمو ب قول رفقا مدل سگی خوابوندمش از پشت کردم تو چسبیدم بهشو تلنبه زدمو کسشو مالوندم کمی مالونده بودم ک آبش اومدو منم دو دیقه طول نکشید ک آبم اومدو همرو خالی کردم تو کونشو از پشت گردنو گوششو خوردمو بلند شدم لباسامو پوشیدمو انگشترو از دستم دراوردمو دادم بهش خیلی ناراحت شد برا این کارم ولی من ب خواستم رسیده بودم بعد چنتا حرف عاشقانه و کلی کس شعر از خونه زدم بیرونو الان ک تقریبا ی ماهه از اون جریان میگذره جواب تلفنشم نمیدم. شرمنده زیاد بود ولی خاطرمم زیاد بودو کلی خلاصش کردم تا اینقد شد خاطره دوسالمو براتون نوشتم منتظر نظراتتون هستم راستی این اتفاق برا من افتاده و با فحش دادن چیزی درس نمیشه فدای همتون بابای

نوشته:‌ حامد