...قسمت قبل

سلام حسین هستم دو قسمت از داستان منو سامان رو خوندین چون استقبال شد قسمت سوم رو براتون مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد…
یه چند روزی بود سامان با پدر مادرش رفته بودن مسافرت و حشری بودیم دوتامون هی میگفت با پوزیشن های مختلف براش عکس میفرستادم…فانتزی های جالبی هم داشت همونطور که گفتم مثلا میگفت وویس بده ناله کن جوری که انگار دارم جرت میدم التماس کن یواش تر بکنمت…خیلی تحریکم میکرد ذهن خوبی داشت تو این چیزا:)
گفت از مسافرت بیام میفتم به جونت خدا بهت رحم کنه:)
(البته زر میزد چون کمرش خیلی شل بود)
گذشت و شبی که رسیدن یادمه صبحش کلاس داشتم گفت نخواب میام پیشت ساعتای دو بود پیام داد درو باز کن منم حشری از خدا خواسته:)
شورت صورتی دخترونمو با جوراب ساق بلند مشکی پوشیدم براش اس داد پشت درم درو براش باز کردم گفت جووووون جنده خانومو ببین درو بست کیرشو دراورد همون پشت در:)
از سرم گرفت هل داد سمت کیرش زانو زدم تخماشو کردم دهنم…گفت اخخخخخخ
کیرشو خوردم خیس بود از پیش ابش کردمش دهنم گفت جووووون بخورش دادمش ته حلقم سی ثانیه نشده بودم داشتم میخوردم با ولع که تو دهنم ارضا شد کیرشو فشار میداد دهنم ابش از بغل لبم میریخت رو زمین…ضد حال خوردم زود ارضا شد حالا من موندم و دهن پر از آب
زیادم بود انصافا…خندید گفت آزادی نمیخوای برو تفش کن بلند شدم برم یهو گرفت لبمو بوسید:)
پشمام ریخته بود از حشر این بچه تا حالا این کارو نکرده بودیم خندید گفت به توچه آب خودمه…
رفتم دسشویی و برگشتم…خودمم تخلیه کردم کامل…
گفت اوووف بدنشو نگاه مادر جنده چقدر خوشگلی با پدر مادرت صحبت کن بیام خواستگاریت:) خندیدم گفت مهریه هم نمیخوام فقط کیر بده بهم:)
اصلا یه حالی میشدم با این حرفا با اینکه تو حالت عادی دوست نداشتم کسی اینجوری بگه ولی سامان میگفت بهم جوری حشری میشدم دوست داشتم ۲۴ ساعت متوالی بهش کون بدم… لباساشو در اورده بود فقط شورت پاش بود…
رفتم نشستم پیشش دست گذاشت روی رونم گفت عجب چیزی هستی به عشق برگشتنش از مسافرت هم خوب شیو کرده بودم…منو گرفت کشوند خوابوند روی پاش جوری که از توی فیلمای سوپر اسپنک میزنن قشنگ کیرم مالیده میشد به کیرش واسه من عین سنگ بود ولی واسه اون خواب از لپای کونم گرفته بود فشار میداد میگفت جوووون…
شورتمو صورتیمو داد تا زیر کونم پایین یه تف انداخت لای کونم خم شد زبونشو انداخت لای کونم منم یکم دادمش بالا تا راحت تر بخورده عشق میکردم بعد چند روز زبونش لای کونم بود همش آه اه میکردم اونم فقط می گفت جوووون…چند تا اسپنک زد در کونم منم الکی میگفتم آییییی
اون میگفت جوووون…
انگشتشو کرد توی سوراخم وحشیانه انگشتم میکرد کیرم عین سنگ شده بود واقعا گفت یکم کمرتو بده بالا یکم بردم بالا گفت بیشتر یکم بیشتر دادم بالا دو تا دستمو و دو تا زانو هام دو طرفش بود
دیدم داره شورتشو در میاره…شورت منم کامل در اورد گفتم چیکار میکنی گفت صبر کن یه تف کرد کف دستش کیر منو گرفت یه لحظه لرزیدم خیلی شهوتم بالا بود چند بار با دست برام جق زد ده ثانیه نشد که آبم اومد خیلی بالا بودم رو اوج اصلا…
دقت کردم دیدم آبمو ریخته روی کیر خودش گفت بلند شو نمیدونستم میخواد چیکار کنه…ابمو با دستم مالید روی کیرش گفت بشین روش
قشنگ همه جای کیرشو خیس کرد اومدم روی کیرش قشنگ راست شده بود اومدم نشستم با دستم تنظیمش کردم همین که افتادم روش عین هلو رفت توش گفتم اخخخخ اونم گفت جوووون
شروع کردم بالا پایین کردن ارضا شده بودم حسی نداشتم ولی اون داشت لذت میبرد کیر داغشو تو کونم حس میکردم…با هر پایین اومدن صدای خیسی کونم از اب خودمو میشنیدم…
دستش هنوز از آبم خیس بود کردش تو دهن خودم گفت بخورش انگشتاشو با اکراه ساک میزدم(هنوز خوردن اب برام عادی نشده بود)
قشنگ سه تا انگشتشو میخوردم شاید پنج دقیقه روی کیرش بالا پایین کردم خسته شده بودم از دو طرف کونم گرفت یکم همکاری کرد باهام با کمک اون هر بار که میخوردم رو کیرش صدای سکسیی میپیچید که اصلا دوست نداشتم اون حالت بهم بخوره…
شاید در مجموع هشت نه دقیقه بود داشت می گایید منو حرفی بینمون رد و بدل نمیشد فقط به سکس فکر میکردیم…
یهو گفت دوست داری گفتم اخ عالیه خیلی اونقدر که دوس دارم مادرمم بگایی:)
یهو کسخل شد گفت جووووون
زورشو بیشتر کرد با تمام توان منو میکوبوند روی کیرش گفت اخخخخ تو مادر جنده خودمی منم میگفتم اره مامانم جنده توئه (از شدت شهوت)
یهو دیدم منو گرفت فشار داد روی کیرش دیگه تلمبه نزد قشنگ نبض زدن کیرشو دور سوراخ کونم حس میکردم…
یهو منو گرفت کشید تو بغلش و لبامو خورد دوباره هنگ کرده بودم…ولم کرد بعد از یه لب تقریبا طولانی…
گفت اخ خیلی حال داد مادر جنده
خندیدم گفتم نمیدونم چمه دوس دارم فانتزیاتو حشریم میکنه:)
گفت واست برنامه ها دارم صبر کن…
گفتم بابا صبح کلاس دارم بذار بخوابم برم دانشگاه گفت یه راند دیگه میخوام:)
بلند شدم از روش آبش از کونم میریخت بیرون جوری که تا دستشویی رفتم تا نزدیک مچ پام سرازیر شده بود…
خودمو تمیز کردم یه بار دیگه…رفتم بیرون گفتم چیکار کردی این چند روز اینقدر وضعت خرابه گفت انقدر حشری بودم دلم میخواست مادرمو بکنم:)
توی مادرجنده هم که هی عکس میفرستادی…خندیدم گفتم منم حشری بودم خب…گفت بذار برم دستشویی بیام رفت و اومد…
نشست این بار رو زمین گفت بیا بخورش بینم گفتم تازه ارضا شدی یکم صبر کن ساعت حدودای سه بود گفت نه بیا اینقدر بخورش تا راست شه…رفتم دراز کشیدم کیرشو کردم دهنم عین پاستیل بود اولش نرم ده دقیقه خوردم یکم تغییر حالت داد ولی راست نشد…گفتم الان راستش میکنم حالت 69 شدم کونمو دادم رو دهنش گفتم حالا تو بخور کسکش:)
اونم گفت جوووون شاید ده دیقه دیگه خوردیم سوراخمو میخورد خایمو اسپنک میزد در کونم کیرش راست شد البته نه سفت سفت…
ولی من راست راست بودم و حشری…گفتم دیگه یاد گرفتی کون جر بدی؟گفت جوووون اره گفتم پاشو یالا…
حالت بول داگی وایسادم دستمو سرم رو زمین کونم رو به آسمون…
خیلی تمرین کرده بودم براش:)
گفت جووووون اومد پشتم پاهاشو گذاشت دو طرفم گفتم تف بزن یه تف کرد لای کونم و روی کیرش فرو کرد گفتم اخخخخخخخ
شروع کرد به تلمبه زدن…عجب پوزیشن سکسیی بود واقعا اونایی که تجربه دارن میدونن…البته حالت گرفتنش طولانی مدت سخته
تلمبه میزد منم رو اوج لذت بودم کیف میکردم همش میگفتم آییییی
یه جا گفتم تند تر با تمام قدرت ضربه میزد استعدادش تو یاد گیری خوب بود:)
صورتم به سمت چپ بود یهو خم شد یکی خوابوند تو گوشم گفت مادر جنده:)شاید باور نکنین ولی ارضا شدم:)نمیدونم از چی بود ولی هرچی بود از لحاظ روحی و جسمی ارضام کرده بود گفتم آخخخخخ جوووون آبم ریخت روی زمین گفتم جوووون بازم میخوام محکم تر اونم فکر میکرد تلمبه رو میگم محکم تر تلمبه میزد گفتم جوووون بکن من مادرجنده رو …
اونم جوون جووون میکرد…گفتم اووووف بگا منو جرررررم بده اونم در حین تلمبه زدی یکی دیگه زد تو گوشم:) نمیدونم چرا اینقدر حال میداد با تحقیر کون دادن…یکم حشرم خوابیده بود ولی اون برعکس با ولع ادامه میداد…
شاید ده دقیقه میشد بول داگی میدادم خشک شده بود گفتم تف بنداز اون کسخلم تو حشریت تف کرد پشتم روی بدنمو گردنم…شاید باورتون نشه ولی اینم برام جذاب بود:)
خسته شده بودم خوابیدم کامل کف زمین یه‌ وقفه ای افتاد بین تلمبه زدنش بالش کوسن مبل رو گذاشتم زیرم تا کونم بیاد بالاتر
دوباره افتاد روم و فرو کرد اصلا حشریت مغزشو گرفته بود…
دو دستش دو طرفم بود و عقب جلو میکرد…گفتم تف بنداز اونم بازم روی بدنم تف میکرد بعد از چند ثانیه روی صورتمم تف کرد البته از بغل:)
گفت کونی مادرجنده…گفتم جوووون آب میخام بریز تو کونم یه دفعه چند تا آه گفت و با فحش ارضا شد گفت اخخخ مادرجنده کیرم تو کس مادرت:)
همشو بازم ریخت تو کونم:)
همون حالت چن تا تلمبه دیگه زد و خوابید روم گفت اخخخ چه حالی داد…
گفت ببخشید حشری بودم تف کردم روت گفتم ایرادی نداره حال داد…
گفت امشبو دوس داشتی گفتم بهترین سکس عمرم همین راند آخر بود چسبید…گفت نه من اینکه با اب خودت کردمت بیشتر حال داد…گفت دوست دارم همین کارو بکنم بعد با اب خودت مادرتو بگام حامله شه بچه از دوتامون باشه:)
گفتم دهنت سرویس با فانتزیات…
بعد صورتمو بوسید گردنشو خم کرد باز لبمو بوسید:)
بلند شد از روم گفت حیف خسته ام وگرنه یه راه دیگه میکردمت…گفتم مادر مارو گاییدی بسه دیگه:)
اون شب تموم شد ولی داستان ما نه
امیدوارم لذت برده باشید ببخشیدطولانی شد…

نوشته: حسین

ادامه...