سلام من مریم هستم ۲۱ سالمه و ۱۷ سالگی شوهر کردم و روستا زندگی میکنم شوهرم شهر دیگه جوشکار هست و دو هفته یکبار میاد خونه از خودم بگم چون اندامم بزرگ هست سریع شوهرم دادن ۵۵ کیلو هستم و سینه ها بزرگی دارم و خیلی حشری هستم زمانی که محمد شوهرم میاد تا وقتی که میره هرشب بهش کص میدم و روزی که میخواس بره عزا میگرفتم و مجبور بودم فیلم سوپر نگا کنم و خودارضایی کنم و این کار من بود تا امسال که خونمون جابه جاشد و رفتیم حاشیه روستا و همسایه هامون کم شد خرداد که محمد رفته بود نیاز به شلنگ داشتم واسه ابیاری داخل باغچه و رفتم سراغ همسایمون که ۴ تا دختر داره و ۲ پسر که همشون سن بالا هستن در که زدم فرهاد بچه اخرش که ۲۸ سالشه در باز کرد زن هم نداره و بعد احوال پرسی شلنگ ازش گرفتم و بردم اما دیدم به شیر آب نمیخوره و رفتم سراغش که بهش بگم بیا واسم عوضش کنه که اومد عوض کرد و گفت فرهاد دوستم هست زمانی که نیست و کاری بود تعارف نکن و بگو و رفت تا دو هفته دیگه که محمد اومد و دوباره رفت و چند روز گذشته که فیوز برق سوخت که رفتم دوباره سراغش و اومد درست کنه و چون وسایل کم بود گفت موقت هست و احتمال داره دوباره خراب بشه همین که داشت درستش میکردم چشمم خورد به کیرش از روی شلوار منم که عادت داشتم به کص دادن حشری شدم دوباره اما خودمو کنترل کردم و رفت به محض اینکه رفت اومدم خونه و لخت شدم و با فیلم سوپر خودمو ارضا کردم از بس حشری بودم شب خواب فرهاد دیدم که دارم بهش کص میدم و از فردا این داخل ذهنم بود که خوب میشه یکی باشه که وقتی شوهرم نیست باهاش باشم مدتی گذشت از این ماجرا و مرداد شد که محمد رفت و شب در حال چرخیدن داخل تلگرام بودم که قسمت افراد نزدیک شما دیدم و زدم روش که اکانت فرهاد دیدم و گفتم بزار با اکانت ناشناسم بهش پیام بدم پیام دادم و سریع جواب داد که گفتم یکی از دخترا روستا همستم که علاقه دارم بهت از این چیزا ولی نمیدونست منم تا ۴ شب چت کردیم که ی دفعه گفت نکنه پسر هستی و ایستگام کردی گفتم نه گفت اگه دختری بالا سینت بنویس فرهاد و عکس ازش بده منم نوشتم و ازش عکس فرستادم و وقتی دید دخترم دیگه باور کرد که ایستگاهش نکردم و از اونجا سکس چتمون شروع شد و کل روز چت میکردیم و شب هم سکس چت و منم هرشب خودارضایی میکردم شب جمعه شد که گفت کاش میگفتی کی هستی که امشبو واقعایی حال کنیم که بهش به دروغ گفتم من پرده دارم و زوده واسه این باید عقد کنیم از این چیزا در صورتی که من همون لحظه لخت بودم و خیار داخل کصم بود صبح شنبه دوباره با خواب کص دادنم به فرهاد بیدار شدم و همون موقعه خودارضایی کردم و دوباره ظهر خودارضایی کردم به خودم گفتم باید یه طوری بیارمش خونه و شانسمو امتحان کنم و واقعا دوست داشتم بهش کص بدم هم خوشتیپ بود هم کیرش خیلی خوب بود بهش پیام دادم و شروع کردم به سکس چت کردن و داغش کردم میخواستم ازش ی عکس بگیرم که با اون تهدیدش کنم گفتم پاشو برو شورت خواهرتو بیار فک کن شورت من هست و باهاش جق بزن اونم دیگه اعتماد داشت و انجام داد شد فردا ساعت ۳ ظهر که رفتم سراغش که فیوز دوباره خراب شده بیا درستش کن اونم اومد دید که سالمه گفت مریم خانم این سالمه هست گفتم اره سالم هست فقط خواستم بیایی بگی که شورت ماماننتواز کجا خریده که منم بخرم اینو گفتم تعجب کرد گفت چی میگی اون لحظه فقط میخواستم تهدیدش کنم و راضیش کنم البته از خداش باشه کص منو بکنه گفتم من همونم که هرشب باهاش جق میزنی رنگش تغییر کرد ترسید که به کسی عکساشونشون بدم و ابروش بره گفتم نترس مگه شب جمعه نمیخواستی بیا الان بکن گفت نکنه اینم دروغ میکی میخوایی ازم فیلم بگیری گفتم خودت میدونی یا اره یا عکساتو میدم خواهرات رفتم جلوش که گفت باشه و من حشری سریع مثل فیلم سوپرا لبشوگرفتم سریع گفتم لخت شو و خودمم شلوار و شورتمو بیرون اوردم و رفتم یه پتواوردم پهن کردم و خوابیدیم روش منه حشری فقط میخواستم کیرشو بزاره داخل کصم و نمیخواستم طولش بده سوتینمو باز کرد و سینه هامو چنگ میزد و کیرشو وسط پام بازی میکرد وای داغی کیرش دیونم کرد یه کیر بزرگ سیاه که با دستام گرفتمش و گذاشتمش رو کصم و گفتم بدو تلمبه بزن میدونستم ابش دیر میا و راضی شدم که بزاره بدون کاندوم وای کیرشو فشار داد تا ته داشتم کیف میکردم و سینه هامو چنگ میزد ۲ ۳ دقیقه گذشت کیرشو دراورد گفت میترسم ابم بیا گفتم باشه و کیرشو گذاشتم داخل دهنم و ساک زدم واسش و ابش ریخت رو رونم و ارضا شدم خودمم گفت الان بهم شک میکنن و باید برم و سریع رفت و منم پاشدم رفتم حموم و اومدم بهش پیام دادم که به بزن بیرون و بیا دوبار سکس کنیم ترسیده بود با هرچیزی گفت بزار فردا و فردا اومد و قشنگ کصمو جا اورد تا وقتی که محمد شوهرم نیست دو روز یه بار میاد و بهش کص میدم و وقتی هم که محمد هست هرشب بهش میدم و راضیم از این وضع ولی حس میکنم گشاد شدم و اگه کسی میدونه چطوری میشه تنگ کرد بهم بگه داخل کامنتا
نوشته: مریم
گلم به فرهاد گفتی شورت خواهرش رو بپوشه و باهاش برا عکس بفرسته ،بعدش گفتی میخوام بدونم مامانت اون شورت رو از کجا خریده منم بخرم؟؟
از بس جقیدی که مغزت گوزیده،تو دو سه تا سطر یادت رفته چی گفتی!!! واسه همینه که از قدیم گفتن کم بزن همیشه بزن که اینجوری مغزت به گا نره😂😂😂
عزیزم تنگ نمیشه بگرد یه کلفت ترشو پیدا کن تو دیگه کص بده شدی
خوش بگذره واسه گشادیش میتونی شیم بزاری تنگ شه 😀
اون رفیقمون که مینویسه توهمات یه جقیه کصکش کجاست بیاد جواب این بچه رو بده🤣🤣
خدا یه مشت مرگ بهت بده که به شوهرت خیانت میکنی.اینطوری تنگ میشی جنده خب شوهر نمیکردی میرفتی هرروز زیر یکی میخوابیدی
اقا،جان عزیزتون، جان هرکی دوست دارین،داستانی که میخاین بذارین تو سایت رو حداقل یکبار خودتون بخونید تا جاهایی ک نیاز به نگارش داره یا غلط املایی داره یا نامفهومه درست کنین. ادمین دیوث که انگار رباته،هرچی دم دستش بیاد میذاره.
کار تو از تنگ کردن گذشته یه پارکینگ بزن برای خودت معنی واقعی حرامزاده تویی که اون بد بخت به خاطر تو میره حمالی تو هم اونور کوس میدی
سلام من میتونم بهت یاد لدم وقول میدم یک بار انجام بده محاله تنگ تنگت نکنه
آخه شاشگول کی دیده 55 کیلو اندام بزرگ داشته باشه گوزووو
@Shahrzad136612بیاپی بهت بگم چطور تنگ بشی
بیا من بکنم توش ببینم گشادیش چقدره بهت میگم چیکار کن،بیا خصوصی حرف بزنیم
55کیلو با تعریفت از اندامت نمیخونه، خیلیم خلاصه و عجله ای نوشتی ولی درکل سرگرم کننده بود
به تو میگن یه کصمغز واقعی. یعنی کصمغز کیک هم نیستی، واکعی ای مریم جنده!
هرزه ، تو دیگه گشاد شدی رفت ، کیر آدمی زاد دیگه جوابگو نیست بگرد دنبال خر چیزی که روستا زیاد یا اینکه شوهرت راضی کنی بعد دوتایی سرویس بدی ، تو دیگه از دست رفتی هرزه خانم گشاد شده .
حالا پسر جون تو فانتزی راحت میدی و میکنی ، تو واقعیت به این راحتی نری سراغ زن همسایه ، ممکنه بعدش گشاد راه بری .
قبلا پسرا دخترا رو تهدید میکردن الان دخترا یا خداااااااا
نویسنده داستان پسری جقی و زنپوش می باشد😂
سر در اینجا نوشته زیر سن قانونی وارد نشه
خوش بحال فرهاد کاش یه همچین زن حشری هم خدا نصیب ما میکرد
من باور کردم،لذتش و ببر ولی کون دادنم اندازه کس دادن برای ما لذت بخشه میدونستی؟؟
خوش بحالش یکی اینجور همسایه اگه ماداشتیم چی میشد
واقعا. هرچی فکر میکنم هیچی به ذهنم نمیاد بگم
خوب بود مثل کون ننت
اولا که خائن…دوما بازم خائن…سوما هم خائن.خلاص!