یعنی هر کس بگه این داستان خالی بندیه هزارتا فحش نثارش میکنم.
دقیق و کامل این اتفاقات توی حموم رخ داده اما موقع جق زدن و در فکر نویسنده…

به نظرم خوب بود آخرش رو اینطوری تموم کنی: آبم که اومد یهو به خودم اومدم دیدم وسط حموم موندم دارم جق میزنم و شیر حموم هم رفته بود تو کونوم

خواهر باجناق چه دل جراتی داشته توی خریت کردن.

تو حموم داشتی جلق میزدی باجناقت اومد کونت گذاشت

ناموسا ادامه نده

بر اساس داستان واقعی اما در خواب

رفته بود حموم کسشم شسته بود بازم بو میداد🤢🤢🤢🤢بعدشم عزیزم اگه راس باشه اونور باجناقت داشته ترتیب زنتو میداده

پس كمتر كسعشر بخونيم چون تو داستان واقعيت رو ميخواى تعريف كنى !؟؟

تو خودت شهرستانی حساب میشی هی میگی شهرستانی
شاشیدم تو فکرت
جقی

همون اول که گفتی(یه داستان واقعی رو براتون بنویسم)فهمیدم داستانت کصشر

اره دیگه نیم ساعت داشتی زن یارو رو میکردی یارو نگفت زنم حمومش چقد طول کشید؟زنت نگفت ای شوهر قرمساق من رفت سیگار بکشه یا سیگار بسازه؟

کم پیش میاد نظر بدم
ولی این واقعا چرت و وپرت بود
توخونه ادم بود
و تو جرات کردی بری توحموم لخت بشی نیم ساعت بکنی ؟؟؟؟

کیرم تو کستانت اون جدا کاری بهش ندارم چون ارزش نداره ولی کسکش یجوری میگی شهرستانی انگار خودت از مریخ اومدی خوارکسه تو ازونایی که آرزو دارین شهرتون پایتخت باشه بهتون بگن بچه تهرون بعد اومدی اینجا هی شهرستانی شهرستانی راه انداختی

جوکشو شنیده بودیم به ترکه میگه آرزوت چیه میگه تبریز پایتخت بشه به منم بگن بچه تهرون!! ولی فکر میکردیم فقط جوکه هیچ نمیتونه راست راستی اینقدر خر باشه!! آخه اسکل مگه اونجا پایتخته که میگی زنت شهرستانی بود!! حالا اینش به کنار دستت خورد چراغ خاموش شد بهت کس داد؟ اون کلید برق بوده یا چراغ جادو؟ هرکی فکر میکنه باجناقش نصفه شبی گرفته کونش گذاشته دستش بالا!!

همسر من شهرستانیه و خودم اهل تبریزم.

تبریز پایتخته؟🤔🤔🤔🤔

تا اون شرط‌بندی درسته، منتها نگفت که با فرمون سگ‌دست و عزّت بی‌مخ و عزیز آپاراتی بازی می‌کرده و باخته، بردنش توی حموم و گشادش کردن. حتی شریکِ هم‌دستش هم بهش رحم نکرده.
تمام شیر و دوش و علَم حموم‌های عمومی، خصوصی، نمره و خونگی حواله‌ت بادا ابله متوهّم خالی‌بند شاشوی الدنگ!!

معلوم نیست مال کدوم ده کوره ای که هنوز حموم دستشوییاتون تو حیاطه، عنتر برقی دیگه خونه کی حموم دستشوییش تو حیاطه،
راستی نکشیمون بچه تهرون

جاوید باز فیلم گی نگاه کردی نگفتم کور میشی کم جق بزن چاقال سرپا کس لیسی میکردی مگه یارو زرافه بود شنگول بعد نیم ساعت نه کسی هوس ریدن کرد نه شاشیدن دهن تو

یه بار کف حموم داگی شو
دو دقیقه حالتشو بگیر بعد فکر کن یه نفر داره می کنتت
نمیگم خودم چون سگ نمیکنم

اگه خواهر زانوهات گاییده نشد،بعد بگو فلانی کف حموم داگی شد زدم توش
دروغگو رو سگ بگاد.

اتفاقا تنها داستانی که کص بود و خوندیم داستان تو بود

تنها نو ٱوری این کسشعر نامه اینه که از زن دایی، زن عمو، خاله عمه و مامان کشیده بیرون موجود جدید تحت عنوان خواهر باجناق رو وارد میدان کرده. از فردا جماعت جلقیان شروع به قلم فرسایی در مورد خواهران باجناقان خواهند نمود. ( نویسنده اینجا تعمدا از روابط برادر باجناق با همسر و خواهر خودشان چشم پوشی فرمودند.)

کاش میزاشتی همون کصشرایی که میگی رو بخونیم ولی اینو نمینوشتی

کس خار دروغگو تمام کسای ک کامنت گذاشت بکنن

کپ اوغلی کشتیمون با این داستان واقعیت!

میشنوم ؟؟؟؟!!!
کی میشنوه خودش یا اونائی که مثلا تو خونه بودن
واقعا که ریدی با این داستان واقعیت . اینطوری که تو از زنه تعریف کردی باید یه ناقص الخلقه باشه با قدی 180 سانتی و گنده ولی سینه های کوچیک و شکم دار دیگه خودت اینارو بچسبون به همدیگه ببین چی از توش درمیاد

اخه ننه خراب مجبوری دروغ بنویسی؟بگو داستان تخیلی تا فحش نخوری. پنچ دقیقه سیگار سه دقیقه مخ زدن پنچ دقیقه لب پنچ دقیقه کوس خوردن پنچ دقیقه ساک زدن نیم ساعت کوس کردن پنچ دقیقه کون کردن. دو دقیقه لباس پوشیدن…اخه جاکش تو این یک ساعت هیچ دیوسی نگفت این رفته سیگار بکشه کجا مونده یا مگه حموم تو خونه کس دیگری یک ساعت طول میکشه… هیچکس نیومده بیرون دنبال شماها. زن تو شوهراون.داداشش.زن داداشش…خواهر زنت… کیر عالم تو تک تک اعضای خاندانت

علمی تخیلی در حد فیلم آواتار

از همون دو خط اول معلومه کل زندگیت مزخرف و کس شر بوده چه برسه به این داستانت. در کل خودکار بیک آبی تو کونت

از همون دو خط اول معلومه کل زندگیت مزخرف و کس شر بوده چه برسه به این داستانت. در کل خودکار بیک آبی تو کونت

واقعا کردن خواهر باجناق حال میده آدم انتقامش از باجناق میگیره

لطفا دست به کیر داستان ننویس یهویی تخیلی میشه

واقعا تا الان داشتیم کص میخوندیم و داستان تو عین واقعیته
آخه کیرم تو اون مغزت ، خودتم این داستان رو باور میکنی ک ما باور کنیم ؟

لاشی اینم داستان شد ؟؟؟

اول داستان که گفتی یه داستان واقعی بخونین و کم کص بشنوین باورم نشد
ولی بعد از خوند چند سطر از داستانت
سور پرایز شدم؛خون در رگهام منجمد شد
دیدم طاقت ندارم این حجم از هیجان رو تحمل کنم
فقط هرچند که داستان رو نتونستم بخونم کامل
فقط میتونم بگم مطمئنا تو راست میگی،فقط کیرم تو ناموس آدم دروغگو

عجب 😐

من موندم این همه داستان کسشر مینویسید و میگید واقعیه
ولی من میگم همش دروغ همش هرچی داستان تو این سایت هست
همش دروغ

پسر خوب دیگه ننویس

اول نویسندگی یاد بگیر بعد بیا بنویس
“ستاد مبارزه با انتشار کصشعر”

باجناقت داشنه زنت رو از کون میکرده که هیچکدوم متوجه غیبت تو نشده بودن و زنت هم با کون پاره بدون اینکه سراغی از تو بگیره خوابیده.
طور دیگه ای نمیشه این کسشعر و تفصیر و باور کرد.

دیدم صدام زد شاید ازاینجا بگین که دارم کص میگم ولی…
از همون اولش داشتی کص میگفتی

کیرم تو داستانت که فقط کس شعره.شوهرش اونجا بوده چطور تو جرآت کردی بری تو حموم و اون زنه چطور تونسته تو رو صدا بزنه همش کس شعر خالی بود

بله تو شهرستان همه همین مدلی میکنن😂😂😂😂

احمق تو چطور بکنی هستی ندونستی طرفت ارضا شده یانه اونم دوبار.اینو می رسونهکوس ندیده جقی

کاری به راست و دروغ بودنش ندارم ولی اینجوری کوس کردن خیلی حال میده

از انجایی که ذهنت ملجوقی هست و به جای دختر باجناقت خود باجناق تو حموم بود و کونت گذاشت من حرفی ندارم

خداییش یکی همین خاطره روواست تعریف کنه باور میکنی؟ میسپارمت به دوستان شهوانی

بقیشو تعریف کنی بیشتر فحش میخوری
معلومه کونت میخاره

اخه یه اب سرد زدی ب کیرت نیم ساعت کردیش واقعا اسپری تاخییری ده بیست دقیقه میکشع تاثییر بذاره مرد خوشتیپ

اخه مرتیکه مجلوق تو خونه ای که هزار نفر ریختن اونم کیاااا
باجناقت و شوهر خود یارو اوه اوه ترس همینا اندازه هزارنفره
بعد تو به دور از هیایوی جهان رفتی کیون تپل کردی و ابشم ریختی داخل
کیر دو سانتی ادمین تو کونت

داداش منم کرجم
اگه پا میده یه سر سمت ماهم بفرستش زمانی که نیستی پرش کنیم 😁

مغز جقیتو گاییدممممم

بیشتر از داستان ها با کامنتها حال میکنم
منم به نوبت خودم کیرم نسار مغز نداشتت میکنم کونی جقی،خواهر با جناقت اونم متاهل چرا دم عیدی خونه پدر زنت باشه،پدرزنتو گایدم با باجناقت