سلام من مسعودم اين خاطره مربوط ميشه به 10 ماه پيش
مدتي بود كه دختر خالم صبا ناز به من نگاه هاي زيادي ميكرد من هم از اين نگاه ها حشري ميشدم گاهي به شوخي دستش را مي گرفتم و بهش مشت مي زدم يه روز كنار بابام اين كار را در باغ كردم كه جمعه هفته بعد اومد پيشم و آهسته گفت كه هفته قبل جلوي بابات خجالت كشيدم ديگه اين كارها را نكن من هم گفتم باشه ديگه باهاش شوخي نكردم كه يه شب تو باغ دائيم بوديم هفته بعدش عروسي خواهر كوچكترش بود البته صبا ناز از خواهرش بزرگتر بود و قصد ازدواج را نداشت خلاصه زنها و دختر ها اون شب تو باغ بزن و برقص راه انداختند و دختر خاله ها و دختر دايي ها جلوي ما پسر ها رقص را راه انداخته بودند ما هم موقع نگاه كردنمون بود مادرم به دخترها چيز ميگفت كه جلوي پسرها نرقصند ولي اونا گوش نمي دادند ما هم براي اينكه تابلو نشيم خودمون را زده بوديم به بي خيالي كه همه يكدفعه رقص از سرشون افتاد به خاطر اينكه آهنگ خوبي نداشتند ورفتند داخل اتاق صباناز پيشم اومد و گفت تو ماشينت آهنگ خوب داري گفتم آره بيا بريم تو كوچه بهت بدم رفتيم تو كوچه شب تاريك بود من كه انگار از قبل خودم را مي خواستم براي سكس آماده كنم تو ماشينها را يه ديد زدم كه كسي اتفاقي توش نباشه رفتم در ماشين را باز كردم سي دي را درآوردم و تو دستگاه گذاشتم و چند آهنگ توپ جديد كه از ماهواره در آورده بودم و تبديل به mp3 كرده بودم را گذاشتم اونهم خوشش اومد و گفت بده من در حين دادن cd بهش دستش را هم ماليدم كه يهو خنديد و گفت اي كثافت بهش گفتم بذار جاي چند آهنگ جديد ديگه را هم تو cd بهت نشون بدم كه بعد از دادن cd مجددا بهش همين كار را كردم اين كار را چند بار تكرار كردم و اون هم كه خوشش ميومد cd را مجددا بهم ميداد تا اينكه بار آخر خواست بره كه بهش گفتم صبا بيا اون طرف ماشين سمت خودم كارت دارم اونهم اومد گفت ديگه چيه گفتم گوشت را بيار كارت دارم كه يكدفعه يه بوس رو لپ هاي نرمش انداختم اون هم گذاشت رفت كه من با صداي كم هي ميگفتم برگرد برگرد هر وقت اومد بهش گفتم من مجردم تو هم مجردي خواهر كوچيكت هفته ديگه به حال ميرسه ولي تو بزرگتر چي بيا با هم تو اين كوچه روبرويي حال كنيم گفت نه گفتم تو تا حالا با خودت ور رفتي ؟ ميدوني بدن جنس مخالف روي بدن آدم حس و حالش چندين برابره؟ اين همه آدم دارن تو دنيا حال ميكنند ما هم روش برا چي دخترا با پسرا دوست ميشن و فكر آبروشونم نيستن به خاطر همين حس اصل مهم دنيا همينه حال حال حال اگه نخواهي حال كني دستور آخوندا رو اجرا كردي (اونم كه از آخوندا شديدا بدش ميومد و حساس بود) يه باره ديدم راضي شد من هم گفتم اين آخوندا بلاخره به يه دردي خوردند با هم رفتيم تو كوچه اول از ماليدن كمرش شروع كردم بهد هم رفتم پايين و ضمن ليسيدن گردنش قنبل هاش هم ميماليدم كم كم ران ها و همين جو كه داشتم ميماليدم پيش خودم گفتم ممكنه نگذاره كسش را در بيارم تا حواسش به ماليدنه من هم كم كم زيپش را ميكشم پاييين اين كار را كردم يه بار زيپش را پايين گشيدم و كسش را گرفتم و شروع كردم به ماليدن كه ديدم هيچي نمي گه معلوم بود خيلي حال ميكنه از بس كس قشنگي داشت هوس افتادم ليسش بزنم كه اين كار را كردم اون هم هاي ش رفت بالا اينقدر از اين كار لذت ميبردم كه كيرم داشت از شق درد ميمرد يه باره بهش گفتم دولا شو گفت پرده را نميگذارم پاره كني كفتم مگه خر شدم ميخام تو كونت كنم اون هم كه نمي دونست تو كون كردن چقدر درد داره قبول كرد من هم تا پشيمون نشده اول كونش را ماليدم بعد انگشتم را درونش كردم تا عادت كنه يهو كيرم را درآوردم و آروم آروم تو كونش هول دادم اون هم داشت از درد ميمرد ولي از اينكه صداي ما را كسي در باغ نفهمه بيچاره هيچي نمي گفت بهد از چند بار تلمبه زدن آبم اومد تمام بدنم داشت مي لرزيد آبم را ريختم روي زمين بعد هم كيرم را گفتم ساك بزن اونهم شروع كرد به ساك زدن حالا بعداز چند ماه گاهي وقتي تو باغ هستيم آهسته به هم زنگ مي زنيم و ميريم كوچه پشتي باغ صباناز هم مثل بار اول سوسول نبود حالا خوش حرفه اي اين كاره با من . اينم بگم كه اسم هاي همو تو گوشيامون يه چيز ديگه گذاشتيم چون چند وقت پيش برادرش براي كار اومد كارخونه ما يكباره صبا زنگ زد كه من با همون اسم صباناز ذخيره كرده بودم كه داداشش نزديك بود ببينه .
حالا هم ميگم قربون اون cd برم با آهنگاش دمش خواننده هاش هم گرم
دوستان عزيز دفعه ديگه از خاطره با دختر عمم و يه بار ديگه از هم خدمتيم تو پادگان يه بار تو تركيه يه بار هم تو ارمنستان ميگم منتظر باشيد
نوشته: مسعود خوشكله
…(باغ)…
تو باغ بهش لگد زدی اونم هفته بعد تو باغ بهت گفت باهام شوخی نکن و بعدش رفتین باغ داییت عروسی و دختر دایی هات تو باغ بزن وبکوب راه انداختن و دست آخرم تو باغ کردیش! بابا عجب باغ تو باغیه دهات شما! دفه بعد جزئیاتو بیشتر کن مثلا بنویس چند هکتاره و متری چند میره و پروانه چاه داره یا نه و…! اینصوری حشرش بیشتره.
Mr.ok minevisad:
عزیزم من خیلی سی دی دارم؛آدرس بده از خجالت فک و فامیلت در بیام؛اینم بگم که از آخوندا بدم میاد؛
الان همه چی جوره دیگه؛سی دی که دارم؛از آخوندا هم بدم میاد؛پس دیگه فامیلات بهونه ای واسه ندادن ندارن؛زود آدرس فک و فامیلتو بنویس؛اولی هم صباناز باشه؛
با داستانت کاری ندارم ولی در املا مثلا مینویسن تق و توق نمینویسن تق و طوغ که تو نوشتی حال و هول!!!بقیه غلط املایی ها واسه خودت
هوی.حواست کجاست مرتیکه. چند بار گفتن موقع جلق زدن داستان ننویسین:به کیرم گفتم برام ساک بزنه!!! حداقل یک بار اون تراوشات اون نخود مبارک رو بخون تا سوتی به این بزرگی ندی.
jaghooooooooo kire admin to kose dokhtarkhale jendat ke to khiabon nadee.heif ke nashenasi vagarna khodeto mikardam pole hamometam midadam
و اما اصل داستان!
من مسعود خوشگله هستم.هر جا هم می رم انگشتم میکنن و بهم میگن چطوری خوشگله!من کارم در آوردن آهنگ از اینور اون وره!یادمه یه بار هم آهنگ لامصب تو ماهواره گیر کرده بود با هزار زحمت درش آوردم ولی همچین فشاری بهم وارد شد که شرتم پاره شد!(حالا خوبه که شرت پام بود و الا…)از اصل داستان دور نشیم.
یه روز خونه مامان بزرگم مهمون بودیم که این دختر خاله من مخم رو زد و به بهونه گرفتن آهنگ ازم من و برد تو کوچه.(قبلا هم گفتم چون خوشگل بودم همه تو کفم بودن!)
منم برا اینکه نامردی نکرده باشم اول اون آهنگی رو که از ماهواره در آورده بودم دادم بهش و بعد زود یه تف انداختم سر کیرم تا خواستم بکنم گفت یهو پرده برداری نکنی هنوز به روز افتتاحیه مونده!
منم گفتم نه بابا نترس یه چند تا آهنگ رو گم کردم گفتم شاید بتونم از اونجات در بیارم(یادتون که نرفته؟کارم در آوردن آهنگ بود!) خلاصه بنا به سفارش دختر خاله یکم پشت پرده کار کردیم بعد اون آهنگ ها رو هم تونستم از پشت پرده در بارم(زارت زورت…).
خلاصه بعد اون هر وقت دلش می خواست آهنگ زارت زورت گوش کنه میومد پیش خودم.
باید به عرض اون آدمهایی هم که دنبال سوتی گرفتن هستن عرض کنم که ما تگزاس زندگی میکنیم
و سکس تو کوچه یه چیز عادیه و کسی کاری به کارت نداره.
با تشکر مسعود ازگله
ای کیر همه عربا تو کون خودتو دختر خالتو ننتو باباتو جدوآبادتو داستانت ، آخه پفیوس خان دروغ واجبه ؟ برو کونتو بده خایه هاتو بزرگ کن کون ده :-&
Mr.ok مرسی نویسنده همینو می خواست
rude.man حال می کنم با این وایریش کردنت اصل داستانو می نویسی دستت درد نکنه
sara sweet
قابلی نداشت،البته به پای فریجاب که عمرا نمیرسم،اما سعیم اینه که با این انتقادات به ادمین بفهمونم که این داستان ها مورد جایی تو دل بچه های سایت نداره.
sara sweet
قابلی نداشت،البته به پای فریجاب که عمرا نمیرسم،اما سعیم اینه که با این انتقادات به ادمین بفهمونم که این مورد داستان ها جایی تو دل بچه های سایت نداره.
kiram to vojodet ke andazeye ye ghorbaghe ham vase mardomet mofid nisti.
kire hame to kose 2khtar khaleye dokhtar khalat ke abjit mishe.
kheyli khoshgeli?
mano amsale man bache khoshgel bebinim be kiremon na nemigim
rude.man داداش ایول دمت گرم سایت رو با این نظراتت ترکوندی بازم دمت گرم بامرام
eyval rude man … hala man k too kare virayesh dasti nadaram vali hatman toro olgu gharar midam
vaaaaaaay bacheha ceghad fosh midid
gonah dare
vali khodaish maskhare bod
مگه روى سى دى واسش جاى “آهنگ” روعلامت مى زدى كه هى ازش مى گرفتى كه بياجاى آهنگ رو بهت نشون بدم؟بعدش توكه يه طرف ماشين هستى بايدبگى بيا اين طرف كه من هستم نه اون طرف ،خلاصه رفتين توكوچه پشتى واون “هاى ش” دراومد هيچ كس نشنيد “بهد” همونجا خشك خشك بايه انگشت راه رو وا كردى وكارت راه افتاد دختره هم هيچى نگفت؟ساكت وآروم مونده بودكه تو كارت رو بكنى؟من كارى بهت ندارم حتما بچه ها ازخجالتت درميان!