سلام دوستان من 17 سالمه و بخدا این خاطرم واقعی و شاید تنها جاییه که تونستم انتشارش بدم،
من تو سن چهار ده سالگی تقریبا قرآن رو حفظ بودم،اما در روخوانی مشکلاتی داشتم و در سن 15 سالگی از طریق یکی از آشنایان به اقای طوسی معرفی شدم،میگفتن این استاد بزرگیه و اشکالاتت رو بهت میگه،پدرم تماس گرفت و ایشون هم سن من رو پرسیدن و خلاصه گفتن اموزشمیدن، ما یه ماه اول شاگرد ایشون بودیم با 4 نفر دیگه کلاس خصوصی داشتیم،همه چیز عادی بود تا ماه های بعدی بیشتر شوخی میکردن اقای طوسی،کلا 3 ماه شاگرد ایشون بودم،ماه سوم یک روز تماس گرفتن که دو روز،زودتر از موعد کلاس پیش لیشون برم برای کلاس فوق خصوصی،خلاصه ما رفتیم اونجا پدر ساده منم فکر میکرد آقای طوسی فرشتست،من
و به ایشون سپرد رو رفتم منزل ایشون،روزهای عادی خانوم ایشون منزل بودن ولی اینبار هیچ کسی نبود،رفتار ایشون هم گرم تر بود،خلاصه یه دفتر اوردن و من روخوانی عربی میکردم و هر چند دقیقه لپ منو میکشیدن و میبوسیدن،خلاصه از روخوانی من مثلا خوششون اومده و روی زمین که نشسته بودیم دست میکشید نزدیک باسنم،منم تعجب کرده بودم ولی از خجالت ساکت بودم،تا اینکه بمن گفتن تو کی میخوای زن بگیری گفتم فعلا که برای من زوده،گفت چرا زوده من هم ین تو 3 تا صیغه ای داشتم،مگه به بلوغ نرسیدی گفتم چرا،گفت جنب میشی تو خواب؟ با خجالت گفتم گاهی،گفت اوه اوه …چه خجالتی منم جنب میشم خب،م
ا مردیم لخت هم بشیم جلوی هم ایرادی نداره،شما الت دارید منم دارم،منم خیلی جا خورده بودم اما الکی به خنده هاش میخندیدم،تا اینکه گفت اوه اوه باید الان به 15 سانت رسیده باشی منم ساکت شده بودم و جواب ندادم،دیدم دستشو دراز کرد رو به کیرم،منم خودمو عقب کشیدم ترسیدم گفت نترس بابا کاری نمیکنم که …دوباره دست زد دیگه منم هیچ کاری نکردم اومد روم دراز کشید ازم لب میگرفت و با کیرم ور میرفت…من نمیتونم بقیه داستان رو بگم ولی اینو بگم ایشون مجبورم کردن سوراخ کونشون رو لیس بزنم …
ببخشید هیچ وقت این خاطره بد رو فراموش نمیکنم …این اخرین باری بود که ایشون رو دیدم با اینکه بعدا هم زنگ زدن…اما من جرات نکردم برم.
نوشته: نگاهی
لوووول. خداييش اين قسمت داستاناى شهوانى مسئولش کيه. داخل جمجمه اين نويسنده ها جاى مغز کوسه. D:
برنامه صفحه اخر این هفته درمورد سکس دوتا از اخوندای معروف ایران بود . حالا از فردا تیتر تمام داستانهای شهوانی میشه :
وقتی شجونی منو گایید یا یه سکس عالی با فلسفی
یه صحبتی هم با ادمین سایت دارم که احتمال میدم حرف دل خیلی از اعضای سایت هم هست :
جناب ادمین اگه داستانها ب صورت رندم و با استفاده از نرم افزار خاصی بدون پیشخوانی شما اپ میشه که دور از منطق هستش که هیچ . ولی اگه این داستانها بعد از گذشتن از فیلتر شما اجازه چاپ پیدا میکنن یه مقدار ب شعور کاربران هم اهمیت بدین چون واقعا سخیف و بی محتوا هستن (البته نه تمامی داستانها) اگر هم وقت خوندن و ارزیابی داستانها رو ندارید این وظیفه رو ب چندتا از کاربرای فعال و مورد اعتمادتون بدین چون ب اعتقاد من اینجوری شما کیفیت رو فدای کمیت میکنید و این ب نفع خودتون هم نیست
جااااااالببببببه!!! تو چه دنیایی داریم زندگی میکنیم چه اتفاقایی دور و ورمون میفته و ما خبر نداریم
خاک برسرت پوفیوس چرت وپرت تحویل مردم میدیدچرا اینا یه عده حروم زاده اسراییلی هستن.تخم سکها چقدر میدن اینقدرباابرومردم بازی کنید داستانتم فردا باز ادامه داره نه؟!!!
به نظرمن امثال سعیدطوسی حیوان صفت هستند حیف نام انسان راکه روی هینچنین انسانهایی گذاشت توازاین ماجرا شرم نکن اونی باید شرم کنه که ازاعتماد پدرهاومادرهای ساده دل وساده اندیش ما که متاءسفانه فکر میکنند این جور آدمها فرشته هستند وبانادانی خود باعث بوجود آمدن چنین مواردی که تعدادش در کشور اسلامی ما کم هم نیست پیش می آید. به نظر من میتوان گفت که مقصر اصلی پدر ومادرهاهستند زیرا اگه آنها باچشم بسته فرزندان خودرا بدون هیچ شناختی به چنین گرگهایی نسپارند این موارد پیش نمی آید
اون قاری بیت رهبری هست و قاری معمولی نیست که ادمای عادی برن پیشش اونایی که اونبهشون تجاوز کرده همشون بچه های کله گندن
د چرا کص میگی اخه
مسئولیت اینا با داعشه دیگه/پ؟
اخههه چراااا؟چرااا؟