اسم من سيامکه و اسم خواهرم سمانه اس اين داستان مربوط ميشه به چندين سال پيش که من بچه بودم
اون موقع خواهرم 21 سالش بود و تو يک مطب منشي دکتر بود.يه روز مادر و پدرم جايي کار داشتن و من مجبور شدم با خواهرم به سرکارش برم.اون روز خواهرم از اين ماجرا خيلي عصبي شده بود و هي بهانه گيري مي کرد و با کوچک ترين بهانه اي منو ميزد . ساعت کاري عادي خواهرم تا 8 شب بود ولي اون روز وقتي بهش گفتم ساعت هشته پاشو بريم خونه با عصبانيت گفت من کار دارم . ميخواستي نياي . حالا که اومدي بايد بموني . دکتره که صداي ما رو شنيده بود از اتاقش اومد بيرون - قد بلندي داشت و حدودا 50 - 55 سالش بود . آروم اومد طرف من و بهم گفت بيا بريم برات کارتون بذارم ببين تا کار خواهرت تموم بشه منم باهاش رفتم سالن انتظار و برام تام و جري گذاشت و دست خواهرمو گرفت و برد تو اتاقش و درهم قفل کرد .بعداز6-5 دقيقه حوصلم سر رفت.به خاطر همين بلند شدم و رفتم پشت ميز خواهرم . يه تلويزيون کوچيک اون پايين بود خيلي دلم مي خواست ببينم برا چه کاري اونجاست به خاطر همين روشنش کردم . يهو خواهرمو ديدم که مانتوشو دراورده و رو تخت خوابيده و دکتر هم داره تاپشو در مي آره. تازه فهميدم اون دوربين مخفيه مطب بوده که تو اتاق دکتر کار گذاشته شده بود . همونطور که دکتره باهاش ور مي رفت خواهرم ناز و عشوه ميکرد و دستشو به سر و صورت دکتره مي کشيد. دکتره هم شلوار خواهرمو در آورد و شروع کرد به ور رفتن با شکم خواهرم . خواهرمم خوشش مي اومد. خواهرم نسبت به سنش کونش گنده بود و عادت داشت شورت هاي پاچه دار تنگ بپوشه بخاطر همين کونش تو تنگي شورت قرمزش ديدني شده بود . من تا بحال خواهرمو لخت نديده بودم . بدن سفيد و لطيف خواهرم زير بدن سياه و پير و چروکيده دکتر مثل الماس مي درخشيد. دکتره سوتين قرمز خواهرمو دراورد و شورت خودشم دراورد . کير شق شده اش رو ماليد رو کون خواهرم که از تنگي شورت قلنبه شده بود و با دستاش پستونهاي سفيد و خوش فرم خواهرمو مي چلوند. کم کم شورت خواهرمو و درآورد و چند ضربه به کون خواهرم زد . با هر ضربه اون کون قلنبه خواهرم مثل ژله مي لرزيد بعد دهنشو گذاشت لاي کپلهاي کون خواهرم و يه خورده ليس زد . خواهرم خيلي کيف مي کرد و ناز و عشوه مي کرد و به خودش مي پيچيد . بالا خره دکتر کير سياه و گندشو کرد تو سولاخ خواهرم. منم کيرم شق شده بود اما اين چيزا حاليم نبود و فقط نگاه مي کردم.خواهرم زير دکتر حال مي کرد و کونشو قمبل تر مي کرد و دکتر موهاي خواهرمو بي رحمانه مي کشيد. خيلي سريع تلمبه مي زد اما يه دفعه کيرشو کشيد بيرون و آب کيرشو که من اون موقع نمي دونستم چيه ريخت روي کمر خواهرم . بعد خواهرمو برگردوند و پاهاشو باز کرد و از کشوي ميزش يه اسپري در اورد و پاشيد رو کس خواهرم و خواهرم يه دفعه جيغ کشيد طوري که صداش تا بيرون اومد و من متوجه شدم اما يه دفعه آروم شد . دکتر آروم سر کيرشو گذاشت لاي کس خواهرم و يه خورده بالا پايين کرد و آروم آروم سر کيرشو کرد تو سولاخش خواهرم آه و ناله مي کرد و دکتره هم همين طوري سرعت تلمبه زدن رو زياد مي کرد . خواهرم به خاطر اينکه ژيمناستيک مي رفت کسش پرده نداشت و دکتره هم اينو مي دونست به خاطر همين تند تند تلمبه ميزد و با کس قلمبه خواهرم حال مي کرد. بعد از حدودا يه ربع کيرشو سريع کشيد بيرون و گذاشت دم دهن خواهرم و تمام آب کيرارو خالي کرد تو دهن خواهرم . خواهرمم با حرص و ولع تمام آب کير رارو مي خورد و حال ميکرد. وقتي کارشون تموم شد خواهرم با عجله آب کير هاي رو کمرشو پاک کرد و لباساشو پوشيد و از اطاق اومد بيرون منم سريع تلويزيونو خاموش کردم و رفتم جاي قبلي و خودمو زدم به خواب . وقتي دکتره ديد من خوابم به کون خواهرم ضربه زد و گفت منشي خوب به تو ميگن و خواهرم سريع منو بيدار کرد و گفت پا شو بريم که خيلي خسته ام .
پايان
نوشته: سیامک
باوركن اين چيزا واسه ذهنم نافهمه!
يعني اينكه اصلأ به خودش زحمت تحليل و بررسي هم نميده!
!!!
ببین اوسکل خواهرت ژیملاستیک کار نبوده اول جنده شده بعد برای لا پوشونی رفته ژیملاستیک اره داداش خواهرت جندس
90 درصد اینگونه داستانها ساخته تخیل این سایته و اصلا واقعیت نداره…
ما انزلنا القرآن لالذي هو لا غيرت منه… براي شما بي غيرت ها متأسفم…
بلا نسیته بعضی از بچها
بعضی دیگر از بچها خیلی بغیرت و بیتعصب و بیشخصیت و بیفرهنگ و بیخاصیت و بیشعور و بیهویت و بیعقل و…هستن X(
ای خاک تو سرشون
خاک تو اون سرت کنن جمال بی غیرت تو به احتمال زیاد بر اثر مصرف زیاد قرص های توهم زا مخت پوک شده وگرنه همچنین حرفی رو تو جمع نمیزدی دوستان این حرفها همه توطئه وهابی ها هستن چونکه اونا سکس با محارم را حلال میدونن بازم خاک تو سر بی غیرتت جمال
يه نكته رو تو اكثر داستانها دقت كردين؟ بچه هاى عضو تا حدودى همديگه رو ميشناسن يا حداقل يه چند دفعه اى اسم يا امضا يا نظر همو ديدن، ولى نويسنده اين داستانهاى كيرى و كس خوار و ننه و خاله گذاشته و داستانهاى تخمى تخيلى رو هيچ دفعه نه قبلا اسمى يا نظرى ازشون ديدم و نه بعدش ديدم، اينها رو همه يه نفر مينويسه يا شايدم خود ادمين، بعد هم ميشينه نظراتو ميخونه هرهر ميخنده كونى
واقعا حقيقت داره آيا؟
واي خوب شد داداش ندارم.
يك پرسش دارم داد نزني خو؟
چرا ازبيان كردنش خجالت نكشيدي آيا؟خيلي كار بدي بود.
بابا چرا اینقدر اعصاب خودتونو خراب میکنین بخونید فقط واسه سرگرمی رو من که هیچ تأثیری نداره حتی کیرمم بلند نشد بکنم تو دهن این احمق توهمی
بدترین بلایی که ممکنه سر یه آدم بیاد اینکه به گناه عادت کنه.یواش یواش خیلی چیزا براش عادی میشه!
امیدوارم این مطالبو یه بچه گذاشته باشه.که وقتی بزرگ شه از حرفا وکاراش پشیمون بشه.
این جمله رو سه بار تکرار کن فک کنم کس نویسی ت بهتر بشه
شق شاق شقوق شقره
ته کونت یه دسته کیر خره
آخه حرومزاده ی عوضی…کسکش بیناموس
اومدی اینجا داری داستان بی غیرتیتو تعریف میکنی؟؟؟
خواهرتو گاییدن تو واستادی فیلم سوپرشونو نگا کردی؟؟
هر چی بهت بگم کم گفتم…
ena fazeshon chia mieyan koso sher mizaran enja akhe kiram to kose avalo akharet yaro dashte khareto migayde to dashti nega mikardi ahlegha ke koni :D
آره جانم پاره میشه، این و من نمی گم می تونی بری ژیمناستیک یه کم لاش و باز کنی ببینی پاره میشه یا نه، اما خارج از شوخی، بله پرده بکارت ممکنه در حین سایر فعالیت ها مخصوصا ورزش های اینچنینی دچار آسیب دیدگی و حتی پارگی بشه اما بستگی به نوع پرده بکارت داره. شما می تونید توی گوگل هم، با جستجوی عوامل پارگی پرده بکارت به نتایج مستند تری برسین. و اگه منابع فارسی قانعتون نکرد این عبارت " hymen break"رو جستجو کنید کامل توجیه میشین که بله اینگونه است.
ﺣﺎﻟﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﺩﻛﺘﺮﻱ ﻛﻪ ﻫﺮﻭﺯ ﻣﻨﺸﻲ ﺷﻮ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺩﻳﻜﻪ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺳﻦ و ﺳﺎﻝ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻭﺑﺎ ﺍﺯ ﻛﺲ و ﻛﻮﻥ ﻧﻤﻴﻜﻨﺘﺶ.
منم کون دادن خواهرم به پسرخالم رو اتفاقی دیدم.
خواب بودم بیدار شدم شنیدم صدای آه آه خفیف میاد آروم نیم خیز شدم دیدم خواهرم دمره و پسر خالم روش داره تلمبه میزنه.
خواهرم آروم آروم آآآه میگه. 15 سالش بود.
موندم چی کار کنم خیلیا خونه بودن و خواب بودن.
دوباره دراز کشیدم زیر چشمی نگاه کردم
آبشو ریخت توش و بلند شد اومد پیش من خوابید.
چند دقیقه بعدم خواهرم شورت و شلوارشو کشید بالا.
بعدها لذت اون لحظه برام بیشتر شد.
تا ژیمیناستیک کار بودن خواهرت خیلی چیز خاصی اذیتم نمیکرد ولی با این حرفت فهمیدم یه دروغگوی عوضی هستی