دختر عمه محجبه شوهردارمو گاییدم

1400/09/16

سلام من مهراد هستم (اسم مستعار) 22 سالمه از شهرای جنوبی کشور
از خودم بگم 172 قدمه و 60 وزنمه لاغرم تقریبا با یکم ته ریش
این خاطره ای که میخام براتون بگم برمیگرده به همین چن وقت پیش که اتفاقی رخ داد
من یه دخترعمه دارم اسم مستعار(سمانه) که الان حوالی 32-33 سالشه
کلا خانواده ی این عمه م زیاد محجبه و اعتقادین به حدی که از بچگی یادمه همین سمانه همیشه چادر سرش بود و نقاب میزد
سال 90 با اقوام دورشون ازدواج کرد و چندسالی هست که باهم به مشکل خوردن چون شوهره یه نفر دیگه رو دوست داشته و کل فامیل هم خبر دارن از این موضوع ولی نمیدونم چرا سمانه با دونستن این موضوع باهاش ازدواج کرد
تقریبا اواخر ابان همین امسال بود که خبر رسید مادر بزرگ سمانه ( مادر باباش ) حالش بده و همه فامیل ها جمع شدن برن خونه شو ماهم رفتیم
همه مون جمع شده بودیم و دیدم سمانه هم تنها با پسرش اومد (5 سالشه تقریبا) منم هروقت سمانه رو میبینم چه تو مراسمات چه میاد خونمون هی دوست دارم باهاش حرف بزنم از بس که خوشگل و ماهه ولی همیشه یه خجالتی بین من با اون بود نمیدونم چرا اصلا باهاش راحت نبودم ولی دوست داشتم فقط حرف بزنم باهاش اصلا به سکس باهاش فکر نکرده بودم
خونه مادربزرگش جمع شده بودیم که دیدم به مامانش (عمه بزرگم) میگه من برم خونتون بخابم خسته ام فردا صبح دوباره میام
عمه م گفت باشه کلید و داد بهش دیدم داره اسنپ میگیره(خونه شون 2 تا چهاراه اونورتر بود) گفتم سمانه خانم کجا میرید
گفت میرم خونه خسته ام بخابم صبح میام
گفتم ماشین هست میرسونم دیگه گفت نه بابا زحمت میشه خسته اید تازه رسیدید و این کصشرا
عمه م گفت اگه زحمتی نیست برسونش نصف شبه امن نیست تو ببرش بزارش بیا
منم تا این لحظه هم به سکس باهاش فکر نکرده بودم ولی میدونستم خیلی وقته با شوهرش مشکل داره تو فامیل پیچیده
نشستیم تو ماشین یکم رفتیم اصلا حرف نمیزد بچه شم بغلش خواب بود
که سکوت و شکستم و گفتم که خدا بد نده چرا مادربزرگتون حالش بد شده
گفت والله کهولت سنه دیگه خدابیامرز بابا بزرگم اگه بود که این همه فشار عصبی روش نبود که بخاد اینطوری باشه و مرد همیشه تکیه گاه زنشه و اصلا پراکنده حرف میزد منم چیزی نگفتم ، دوباره یکم سکوت کردیم و نزدیک خونه که میشدیم گفت خودت چیکارا میکنی پسردایی اوضاعت خوبه فلان گفتم منم خوبم کار میکنیم زندگی جمع میکنیم خدابخاد یه نفرو دوسش دارم برم خواستگاری که برگشت گفت اصلا اذیتش نکنیا زن بعد ازدواجش همه امید و زندگیش میشه شوهرش اگه شوهرشم بهش خیانت کنه کمرش میشکنه کلا فلان ، گفتم ببخشید فضولیه مشکلتون با شوهرتون چیه
که اصلا انتظار این حرف و نداشتم برگشت گفت هیچی خونه ی مادرم بودم برگشتم دیدم رو تخت 2 نفرمون یه جنده خابیده
یهو رنگم پرید با خودم گفتم اوه اوه چه دلش پره بامن تو کل این سالا 2 دیقه سرجمع حرف نزده بود یهویی اینجوری گفت
گفتم چی بگم والله به نظرم خودتو خرجش نکن تو خیلی سر تر از اونی ( و واقعا هم هست) تو میتونی بازم ازدواج کنی یا نکنی تنها زندگی کنی تو ارامش باشی و اینا
گفت نه منم باید جبران میکردم کارشو حال منو میفهمید
من نگرفتم منظورشو رسیدیم دم در تازه فهمیدم یعنی چی که جبران میکردم کارشو،رسوندمش پیاده شد گفت بیا داخل بیا چایی بخور فلان خسته ای نصف شبه اونجا شلوغه نمیتونی استراحت کنی اینجا خلوته صبح پاشو برو هی اصرار کردم که نه من میرم ، گفت باشه پس مراقب خودت باش و رفت تو
یکم که دور شدم یاد حرفش افتادم که گفت کاش جبران میکردم ، سیخ کرده بودم عقلمو از دست دادم
به بابام زنگ زدم من میرم خونه پسر عموم که خیلی باهم رفیقیم و ماشینو سر صبح میارم گفت باشه
زنگ زدم پسر عموم گفتم من میرم پیش رفیقم بابام امار گرفت پیش تو م بگو اره گفت حله
برگشتم رفتم سمت خونه عمه م
پارک کردم رفتم زنگ و درو زدم(خونه شون ی طبقه ویلاییه) دیدم کسی جواب نمیده گفتم کصکش چقد خوابش سنگینه
یه 2 مینی واسادم یه سیگاری کشیدم و گفتم برم دیگه حتما فهمیده منم نمیخاد باز کنه
دوباره ی زنگ زدم 30 ثانیه واسادم اومدم برم سمت ماشین دیدم جواب داد گفت بله
گفتم ببخشید خواب بودی گفت عه تویی بیا داخل
خواستم چسی بیام بگم مزاحم نمیشم دیدم درو زد
رفتم تو دیدم هول کرده انگار پریشونه با خودم گفتم نکنه لخت کرده بود جق میزد
یکم نشستم گفت برا چی برگشتید گفتم والا خیلی بد خابم میاد میترسم تو راه مشکلی پیش بیاد ی چایی بزنم برم
گفت 2 تا خیابون بیشتر نیست که ، گفتم ببخشید مزاحمم پا شم برم
گفت نه مزاحم نیستید به دل نگیرید خواستم بگم چقدر خوابت میاد که 2 تا خیابونو نرفتی که مشکل پیش نیاد
دیدم این هی داره میرینه بهم
گفتم مزاحم نمیشم با اجازت گفت هرجور راحتی بفرمایید
کرمم گرفت گفتم نکنه کسی اینجاس این داره منو بیرون میکنه فلان
شکم زیاد شد ، رفتم حیاط گفت دیگه درم ببندید دیگه من نمیام تا دم در گفتم باشه
چراغ حیاط خاموش بود میرفتم سمت در رفت داخل در و بست
الکی در و باز کردم و بستم ک فکر کنه رفتم
از گوشه حیاط ک درخت بود معلوم نبود رفتم میخورد به پنجره اتاق ولی پرده داشت زیاد چیزی معلوم نبود
گفتم بابا شاید بیچاره خسته س میخاد سریع بخابه
اومدم برگردم درو اهسته ببندم ک برم یهو دیدم صدای اه و اوه فیلم پورن میاد
شاخ در اوردم برگشتم سمت پنجره دیدم صدا قشنگ معلومه سوپر میبینه
دوباره کیرم فرماندهی رو به عهده گرفت عقلم از کار افتاد گفتم چیکار کنم چیکار نکنم
گفتم همینطوریم برم بالا سرش مقاومتی چیزی میکنه یا سکته میکنه حالا بیا درستش کن
تصمیم گرفتم کیف پولمو بندازم حیاط برم الکی در بزنم بیام بگم کیف پولم اینجا افتاده؟
رفتم پشت در در زد دوباره با تاخیر و حرص جواب داد کیه گفتم یه دیقه باز کنید اومد دم در گفت بله اقا مهراد مشکلی هست؟
گفتم کیف پولم افتاده حیاط گفت صبر کنید برم بگردم درو بست :| گفتم الان میگیره میاره میده منم میرم مجبور میشم کلا برنگردم
که برگشت گفت بیاید ببینید خودتون من پیدا نکردم
رفتم تو الکی گشتم گوشه حیاط دیدم با خودم گفتم برم دگ راه ندارم برگردم من باید بکنم این کص و
پیداش کردم گفتم سمانه خانم میشه یه سوال بپرسم
گفت بله؟ گفتم میشه ی لیوان اب بدی که بکشونمش خونه حداقل حیاط نباشیم
گفت بله برم بیارم
رفت تو منم رفتم الکی مثلا خونه رو میگردم سریع رفتم سمت اتاق درو اومدم باز کنم بلند گفت نه نه
مثلا هواسم نبود باز کردم دیدم بهههه بههههه
دیلدو و سوپر تو لب تاب و شورت کرست و بساط جوووووووره
یه ان دیدم از پشت هولم داد محکم داد زد مگه نگفتم باز نکن زد زیر گریه
به کسی نگو من ابرو دارم و این کصشرا نشست لبه تخت گریه
رفتم نشستم بغلش سرشو گذاشتم رو زانو گفتم گریه نداره که تو نیاز داری شوهرت چند وقته پیشت نیست خب منم از اینکارا میکنم(مثلا لخت میکنم میجقم) چیز بدی نیست که و اینا
گفت نه همه منو به چشم یه دختر محجبه دل پاک نگاه میکنن من اونطوری که تو فکر میکنی نیستم
منم لاشی بازیم گل کرد گفتم گلم من چیز بدی درمورد تو فکر نمیکنم تو دختر جوونی نیاز جنسی داری این حق تو نیست حق تو یه ادم با احساس واقعیه نه دیلدو و فیلم پورن
دیدم چیزی نمیگه گریه نمیکنه بی مقدمه سرشو از زانوم برداشتم چادرشو از سرش برداشتم دیدم زیر هیچی نپوشیده پرچام ریخت
بی برو برگرد لنگاشو دادم بالا شروع کردم کصشو زبون زدن و خوردن
کم کم اه و ناله ش شروع شد و سوراخ کونشو لیس میزدم کصشو میخوردم زبون میکردم تو سوراخاش
هی موهامو چنگ میزد سرمو فشار میداد به کصش
اندامشو بخام توصیف کنم ممه 75 قد 175 وزن 60 باربی یذره شکم نداشت
کصشو که میخوردم بعد 5 مین ارضا شد تو دهنم همه ابشو خوردم
لباسمو خودم در اوردم شورتم موند،نشست دوباره لبه مبل
رفتم جلو صورتش منو نگاه میکرد با شهوت سرشو با دستم گرفتم کیرمو که تو شرتم بود برده بودم جلو دهنش عقب جلو میکردم
با دستش شورتمو محکم کشید پایین سالار سیخ شد جلو صورتش
کیر منم قطرش معمولی ولی راحت 19 سانت شکلاتی یه نمه هم کجه
کرد تو دهنش و تا حلقش میومد جلو و عوق میزد خیلی تشنه کیر بود قشنگ معلوم بود
تخممو میمکید زبونشو میچرخوند سر کیرم
تو دلم گفتم این محجبه هام بلدنا
یکم که خورد وحشی شدم کیرم دهنش بود فشار دادم رفتم روش خابید رو تخت کیر منم تو دهنش اروم تلمبه میزدم و اونم عشق میکرد
یکم گذشت حس کردم کم کم میخاد ابم بیاد کیرمو از دهنش کشیدم بیرون بازم کصشو کونشو خوردم خیس شد قشنگ
کیرمو میمالیدم ب کصش از قصد نمیکردم تو که خودش بخاد
نفس نفس میزد گفت بکن تو لامصبببببببب
یه تف زدم سر کیرم کردم و تا ته کردم تو
کصش تنگگگگگگگگ تنگ
با اینکه یه بچه زاییده بود از دوست دختر خودم تنگ تر بود با این سنش
5 مین تو همون حالت محکم تلمبه میزدم بهش صدا شالاپ شولوپ اتاقو پر کرده بود محکم تقه میزدم
و ازش لب میگرفتم و زبونشو میک میزدم سینه شو میمالیدم
ازونجا که من عاشق کونم و تو سکس کون نکنم انگار اصلا سکس نکردم
کیرمو کشیدم بیرون برش گردوندم داگیش کردم کیرمو از پشت گذاشتم لاپاش اروم زیر گوشش گفتم کونتم مال منه ها
گفت نه اصلا به شوهرمم ندادم تاحالا از پشت نمیتونم
گفتم سوراختو شوهرت باز نکرد من باز میکنم قالب کیرم در میارم
چیزی نگفت ، سوراخ کونشو کلا خوردم مزه ش عالی بود سوراخش قهوه ای تیره بود و یه تار پشم نداشت
لیس میزدم میکردم تو کونش زبونمو ، کرم دست صورت داشت رو میز با انگشت زیاد برداشتم مالیدم سوراخ و اطراف
هی کونشو سفت میکرد ماهیچه ش جمع میشد
گفتم من که این کونو میکنم ولی شل نکنی فقط عذاب میشه واستا شل کن حال کنی
دیگه جمع نکرد انگشت کوچیکمو کردم تو سوراخش دیدم خاست پاشه گفت دردم میااااااد
با کص لیسی بازم همون حالتش کردم و گفتم 30 ثانیه قول بده تحمل کنی
قول میدم حال کنی لذت ببری
بنده خدا گوش کرد انگشت کوچیکو کردم تو هیچی نگفت قرمز کرده بود
یکم تکون تکون دادم دونه دونه انگشت در میاوردم انگشت فاک و شصتمو کردم توش
انگشت شصتم تو کونش بود یکم چرخوندم یهو گوزید
خجالت کشید منم بدم نمیاد گفتم جون صداش در اومد گفت بکن تو
یه نیش کوچیک زد داگی بود سالارو مستقر کردم رو سوراخ کم کم فرستادم تو سرش فقط تو بود گفتم یکم تحمل کنی میشه لذت برات
بازم تحمل کرد چیزی نگفت بعد تقریبا 1 دیقه کم کم شروع کردم تلمبه اروم زدن
وسطاش در میاوردم بازم میکردم تو بعد چند مین دیدم دیگه اثری از تحمل زورکی نیست
ناله ش تبدیل شده بود به اه و اوه
در میاوردم کیرمو باز میکردم تو محکم تقه میزدم لپای کونش با رون پام محکم برخورد میکرد صدا اتاقو پیچیده بود خواستم حالتو عوض کنم
گفتم ب بغل بخابه منم پشت سرش ، به بغل بازم کردم کونش و دستمو دور شکمش حلقه کردم بودم محکم میزدم تو کونش ، دیگه خیلی تو اج بودیم تو همون حالت که کیرم تو کونش بود کامل خابیدم به کمر با دستم که دور شکمش بود هدایتش کردم رو بدنم
من زیر بودم و اونم رو تو کونش تلمبه میزدم گوشا و گردنشو لیس میزدم
یاد یه پورن افتادم پاهاشو گفتم جفت کنه بده بالا از زیر کیرم تو کونش تلمبه میخورد
کم کم داشت ابم میومد ناله میکردم زیرش محکم تلمبه میزدم که خودش گفت بریز تو ابتو
چند ثانیه بعد اومد و همرو خالی کردم تو کونش همون حالت روم بود منم گوششو هی میک میزدم
برگشت لباشو گذاشت رو لبام لب گرفتیم گفتم هنوز تو ارضا نشدیا
دیدم کمر نمیکشه دوباره سکس کنم و خستم دوباره لنگاشو دادم بالا و خوردم و انگشت کردم کصش تا ابش بازم اومد
چند ساعتی مونده بود افتاب طلو کنه تاصبح تو بغلم خابید صبح زود بیدار شدم و دیدم خابه ، لباسمو پوشیدم برگشتم پیش خونواده و چیزیم بهش نگفتم
دم غروب دیدم اومده بود اونجا اصلا نگاهم نکرد منم چیزی نگفتم و نگاهش نکردم و معلوم بود میترسید ی چیزی بشه فک کنه من سوتی بدم خبری بوده خونواده بخان بفهمن
همون شبش ما برگشتیم و تا امروز دگ خبری ازش ندارم
مرسی که خوندید داستانمو واقعی بود باور کردن یا نکردنش واسم سودی نداره خواستم ی خاطره ی نوشته باشم ب عنوان یادگاری

نوشته: مهرادم


👍 51
👎 27
317101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

846719
2021-12-07 02:15:38 +0330 +0330

داستان قشنگ بود ولی اینکه گفتی پرچام ریخت یعنی چی؟ دیگه الان پشم ریزون و برگ ریزون مدش تموم شده و نوبت پرچ ریزونه؟

3 ❤️

846721
2021-12-07 02:29:44 +0330 +0330

تا جایی که رفتی سر وقت کونش …دیگه نخوندم…
بازم یه داستان کلیشه ای…! میخوام از کون بکنمت …
نه …من تابحال بشوهرمم ندادم خیلی درد داره . تو خاطرت جمع باشه من جوری میکنم که دردت نیاد که هیچ لذت هم ببری!!!
ماشالله همه تو کون کنی هم استاد و هم خبره اند و کیرشون هم طلسم داره و هر کونی رو بی حس میکنه …! طرف میگه نه …من تابحال بشوهرمم ندادم…وقتی خودت این جمله رو مینویسی یعنی چی ؟ معنیش میشه کله کیری ها طرفی که به شوهرش کون نداده واسه چی باید بیاد به تو کون بده ؟ اگر قرار بود دردکون رو تحمل کنه بشوهرش میداد…! همچین هم مینویسند کس تنگ تنگ تنگ … اکثرا هم نکرده میرن سر وقت کون گهی…انگار تو این داستانها ، کون کردن به معنی امضای پایانی داستانهاست و باید باشه !!! بجای این کص نوشته ها …چس مثقال داستان که مینویسین برید روی منطق داستانتون کار کنید که مثل این یکی داشاخ ترشی از آب درنیاد که خانم محجبه لخت لخت …کون برهنه فقط یه چادر مشکی سرش بود جلو پسر دایی کون کنِ مزاحم …جولان میداد و سفره بساط جقش هم کامل روبراه بود …


846725
2021-12-07 02:32:30 +0330 +0330

باز یه جقی از توهماتش نوشت

4 ❤️

846727
2021-12-07 02:34:10 +0330 +0330

ایول … کاری به داستان ندارم اونم خوب بود اما با طرز نوشتنت خیلی حال کردم . روان و کم ایراد . ایول

1 ❤️

846731
2021-12-07 02:56:48 +0330 +0330

خوب بود بنظر واقعیه

2 ❤️

846733
2021-12-07 02:58:12 +0330 +0330

جق الجالق این فیلمای سوپر چی یاد این بچه ها میده

2 ❤️

846761
2021-12-07 07:10:38 +0330 +0330

تو که گفتی داشت ابت میومد حالا یه ساعته داری می‌کنی اونم استایل مختلف فکر کنم از بعد ساکش که آیا اومد بقیش تخیل سکسه😂😂😂

3 ❤️

846765
2021-12-07 08:02:12 +0330 +0330

همونجاش که گفتی : یاد یه پورن افتادم…

فهمیدم جه جقی کصخلی هستی همچین
کص و شعریو سر هم کردی. اخه سالار و مستقر کردی؟!

مستغلاتم تو دهنت.

2 ❤️

846769
2021-12-07 08:22:30 +0330 +0330

زن ش‌وهر د ار اشتباه وست

0 ❤️

846787
2021-12-07 12:14:26 +0330 +0330

.
.
پناه بر آمون بزرگ از شر این همه دروغ، در این سروده

0 ❤️

846791
2021-12-07 13:11:36 +0330 +0330

اگه طلاق گرفت باهاش ازدواج کن، ضرر نمی کنی.

0 ❤️

846792
2021-12-07 13:12:31 +0330 +0330

“سلام من مهراد هستم (اسم مستعار) 22 سالمه از شهرای جنوبی کشور”
“من یه دخترعمه دارم اسم مستعار(سمانه) که الان حوالی 32-33 سالشه”
تسمه تایم پاره کردم

2 ❤️

846816
2021-12-07 17:47:50 +0330 +0330

چقد آدم رو اعصابی هستی
لاغره جلقوی
آخه کج‌کیراخان اینقد آدم تخمی ای نباش
اگه رفتی برو
هی مثل عن کیفتُ ننداز تو خونه ویلاییه یارو
چجوری بااین کارای تخمی ای که کردی طرف حس گرفت بهت بده؟

3 ❤️

846818
2021-12-07 17:59:44 +0330 +0330

خوب نبود دوس نداشتم

0 ❤️

846821
2021-12-07 18:30:17 +0330 +0330

آفرین ولی دیگه فانزیای سوژه جقتو اینجا ننویس باریکلا

1 ❤️

846824
2021-12-07 19:36:14 +0330 +0330

آخه دیوص پورن استار های برازرز قبل دادن میرن خودشون پاک میکنن و وسط فیلم هم کات میدن تا برن تخلیه کنن خودشون رو تا دوباره آماده بشن تو همینجوری کردی کونش. کیر تو مغزت

1 ❤️

846830
2021-12-07 21:06:30 +0330 +0330

هر چی فکر کردم که چطور انگشت فاک و شصت ادم چطور میره تو سوراخ کون راهی به ذهنم نرسید،میشه دختر عمتو بگی بیاد امتحان کنم رو سوراخش ببینم شدنیه یا نه؟

1 ❤️

846882
2021-12-08 03:59:25 +0330 +0330

مشتی طرف ساک نزده آبت داشت میومد بعد چجوری نانس(بدون وقته و تعمل) کس و کونو یکی کردی بچه 5 سالشم که کپه مرگشو گذاشته بود که با این همه شلپ شولوپ بیدار نشد؟! یه سور به نویسنده های نتفلیکس زدیم با این حجم تخیلات

1 ❤️

846883
2021-12-08 04:01:46 +0330 +0330

یه بار کون دوست دخترم رو کردم .نهار املت خورده بود پوست گوجه چسبید به کیرم . تا دوسال کون نکردم . یه دوست دختر دیگه پیدا کردم اصرار کرد از کون بکنمش . منم کردم و کیرم گوهی شد و تا الان دیگه کون نکردم . البته بعد کون کردن بخاطر گوه تا یه هفته چیزی نمی‌تونستم بخورم . من موندم اینا که کون میکنن تو داستان ها چرا به این چیزا اشاره نمیکنن. یا همشون حموم کون میرن؟

1 ❤️

846923
2021-12-08 14:05:49 +0330 +0330

خوب بود ایول !

0 ❤️

846926
2021-12-08 14:48:39 +0330 +0330

دادا از این به بعد فیلم های برازرس رو اسپوبل نکن برامون

1 ❤️

846942
2021-12-08 17:07:08 +0330 +0330

هر جور حساب کنیم با زن شوهردار موافق نیستم چون زن شوهر دار با یکی دیگست

2 ❤️

846944
2021-12-08 17:35:24 +0330 +0330

آقا من واقعن نمیدونم چرا هرکی اولین بار سکس میکنه انقدر استاده مگه میشه پسرا بیشترشون فقط به کردن توش فکر میکنن آی بازی بدم وووو اصلن فکر نمیکنه اونم یه پسر بیستو دوساله تو این زمونه

1 ❤️

847176
2021-12-09 20:55:59 +0330 +0330

ننه کونی بیا پایین کصشعر نگو سرمون واقعا درد گرفت

0 ❤️

847254
2021-12-10 02:37:56 +0330 +0330

برازرس ی همچین فیلمنامه ای نداره ک تو داری اومدی اینجا کسشر مینویسی ملعون

1 ❤️

847273
2021-12-10 04:28:12 +0330 +0330

بازم کص ننت🍆🍆🍆🍆
معتاد کونی که گل میزنه بهتر ازین نمیتونه توهم بزنه🍆
کص ننت به میمنت✋🏽

0 ❤️

847358
2021-12-10 18:23:19 +0330 +0330

اصلا کاری به راست و دروغ داستان ندارم
اصلا اهمیت ندارع این موضوع ک داستان واقعی باشه یا نه مهم تصویر سازی هات از صحنه های اروتیکه تو قسمت داستان نویسی اولش خوب عمل کردی و سناریو قابل قبولی رو ارائه دادی ولی تصویر سازی صحنه های اروتیک بشدت ضعیف بود و اصلا رضایت بخش نبود
تو ک تماما حقی هستی و بحثت جداست ولی عزیزانی که سکس آنال رو تجربه کرده حتی اونایی که یه کون باز شده رو تجربه کرده هم می‌دونن ک سکس آنال در حالتی که دختر بخواد روت باشه شدید سخته چون زاویه تا متعارفی داره بعد تو چطوری با اندام لاغر و نی قلیونت و قد کوتولت دختری که از تو بلند تر و مطلقا با توجه به سایز سینه هاش تو پر تره رو آوردی بالا و پاهاش و صاف جفت کردی و کونش رو که تاحالا پلمپ بوده رو گاییدی
بعد جالبه ک با کرم دست و صورت کونشو باز کردی اگه تاحالا کرم مرطوب کننده دست و صورت زده باشی میفهمی تو کمتر از پنج دقیقه لزج بودن خودشو از دست میده و جذب میشه و کلی اذیت می‌کنه
در مجموع داستانت سطح متوسط رو به پایین داشت
من از ۱۰ چهار میدم به این کستان

3 ❤️

847753
2021-12-13 06:37:37 +0330 +0330

عالی نوشتی
نوش جون هر دونفرتون

1 ❤️

848350
2021-12-17 14:18:45 +0330 +0330

همه دختر عمه دارن ما هم دختر عمه داریم ، هرچی نخ میده ، بعد تاقچه میزاره

1 ❤️

848769
2021-12-19 20:52:25 +0330 +0330

فقط اونجایه داستانت که گفتی کیرم فرماندهیو دستش گرفت خیلی خوب بود
کلی خندیدم دمت گرم 😂 👍

0 ❤️

850014
2021-12-27 08:20:23 +0330 +0330

کسکش خان، کرم دست و صورت زدی به کونش، با کرم، کونشو باز کردی؟؟؟
یه بار، کونِ دوست دخترمو کِرِم مرطوب کننده زدم، تا نیم ساعت، دورِ اتاق بالا پایین میپرید، کونش سوخت…
یه ذره از همون کرم به کونِ خودت بزن، ببین چی میشه…
میخوای دروغ بگی، اول روی دروغات کار کن…

1 ❤️

873302
2022-05-10 20:10:06 +0430 +0430

چجوری‌‌انقد تخیلاتتون قویه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها