کنارم تو مغازه نشسته بود همیشه بهم سر میزد یه جورایی مشتری هر روزم بود یه اهنگ جدید از محسن یگانه دان کرده بودم با هم گوش میدادیم گفت یه فلش میارم این اهنگو برام بزار فرداش اومد اون اهنگ رو با چند تا اهنگ جدید دیگه براش گذاشتم گفت اهنگ تصویری نداری خارجی باشه جنیفر. پیت بول گفتم اهنگای پیت بول رو خیلی دوست دارم هم صداش خوبه هم انرژی میده هم جالبنبا شیطنت خاصی گفت اره خیلی جالبن واسه شما مردها که خیلی چون دخترای خوشکل لختی مختی خیلی داره گفتم خوب چه اشکالی داره مردا کلا عاشق این جور کلیپا هستن. با یه بله حرفم روتایید کرد
چند روز دیگه بازم اومد یه اهنگ براش گذاشتم از جنیفروایگی که خیلی سکسی خوندن وکلی تو این اهنگ با هم حال میکننگفت اینم میخوام خیلی عالیهگفتم صداشون یا کلیپشون عالی گفت هر دوبا هموقتی اهنگو براش کپی میکردم یه چند تا فیلم کوتاه ایرانی هم براش گذاشتم ولی چیزی بهش نگفتمفرداش خیلی استرس داشتم که نکنه ناراحت بشه یا به خانوادش بگه خیلی نگران بودمچند روز ازش خبری نبود بعد دوسه روز بازم اومدرفتارش عادی بود انگار اتفاقی نیفتاداز همه چیز گفتیمو حرف زدیم وقتی میخواست بره یو اس پیشو داد گفت بی زحمت یکم دیگه برام فیلم بزار فردا ازت میگیرمازش گرفتم یه نگا بهش انداختم یه پوزخند کوچولو زد روفتکله فیلمای سکسیمو زیر رو کردم یه گلچین ازشون درست کردم وبراش ریختم تو فلشچند روز بعد برای بردن فلش پیشم اومد گفت اقا امید تو کله فیلمات یه فیلم از همشون بهتر بود یه دونه هست که بیشتر حال کردنه وبدنه دختر پسره رو کمتر نشون میدهمیدونستم کدوم فیلمو میگه ولی خودمو به اون راه زدم بیشتر توضیح بدهگفتم وایسا ببینم کدوم فیلمو میگی صورتش قرمز شود فولدر فیلما روباز کردم چند تا رو بهش نشونبعد که فیلم مورد علاقشو باز کردم گفت اره همینهتو فاصله یک متریم نشسته بود وبا هم فیلمو نگاه میکردیم بدون رد بدل کردن حتی یک جملهفضای مغازه پر بود از حس دلپذیر شهوتجرات نمیکردم حتی نگاش کنم محو تماشای فیلم بودیم با اینکه من بیشتر از فیلمای خشن سکسی خوشم میاد ولی از دیدن این فیلم لذت میبردمدوست نداشتم فیلم تموم بشه ولی کلا 8دقیقه بود وتموم شدوقتی بهش نگاه کردم شهوت تو چشماش موج میزد یه لحظه تو چشای هم زل زدیم برای چند ثانیه در این حالت باقی موندیمگفتم عجب سلیقه ای داری خدایشلبخند زد وگفت دیرم شده باید برم اگه میتونی از این فیلما برام پیدا کن گفتم حتما برات دانلود میکنمتویک هفته نزدیک به 40فیلم از این دست رو براش دانلود کردم الان میفهمیدم از چی خوشش میادوقتی اومد برای فیلما گفتم بیا بشین ببین اینارو دوست داری الکی برات کپی نکنم بیشتر بخاطر این بود کنارم بشینه وبتونم یه حرکتی بکنم اخه کلا ادم خجالتی هستم وهمیشه بخاطر این موضوع کم اوردمنشست کنارم این دفعه نزدیکتر از همیشه چند تا فیلمو براش باز کردم همون اول گفت اینارو دوست ندارمیه فیلم بود که پسره خیلی خوشکل بود کیره تمیزی داشت گفت وایسا اینو نگه دارپشت میز مغازه نشسته بودیم وبا هم فیلمو نگاه میکردیم اینقد حشری شده بودم که بیضه هام درد میکرد این بار بجای مانیتور به صورت اون خیره شده بودم با ولع خاصی فیلمو نگاه میکرد اینقد غرق فیلم بود که متوجه نگاه حشرالود من نبودبا ترس ولرز دستم گذاشتم روی پاش یه شلوار لی کشی پوشیده بود ریزه میزه بود قدش155میشود 18سال با چشمای مشکی صورتی جذاب واندامی لاغریکم خودشو جمع کرد ولی دستمو پس نزد یه نگاه به چشمای خمارش انداختملبای خوشکل با روژ لبه صورتی که زده بود هر مردی رو طرف خودش جذب میکرددستمو یکم دیگه جلوتر بردم الان دستم بین پاهاش بود به خودم جرات دادم ودستم رو به کنار کسش رسوندمصدای زنگ تلفن مغازه تمام مقدمه چینی منو خراب کرد دستمو بیرون اوردم وفیلمو نگه داشتم واین پایان اون روز بودوباز فردا وباز من واون توی مغازه کوچیکمگفتم چند تا فیلم دانلود کردم میخوای ببینی گفت نه دیگه بزار خودم مبینم تو خونهگفتم باشه ولی به نظرم تنهایی نمیچسبه گفت نه دیگه امروز یکم میشینم میرمانگار دیروز اتفاقی بینمون نیفتاده بود خیلی عادی برخورد میکرد واین منو از همیشه نگران تر میکرد.
یه نگاه به چشماش انداختم اخه چشمای ادما گویای خیلی چیزاست
چشاش خالی از هر احساس بود کنارم نشست شروع کردیم به حرف زدن در مورد خیلی چیزا
همش توی دلم میخواستم بازم از فیلم وکلیپ حرف بزنه یا حداقل فلشش رو بده براش اهنگ بزارم
یه ساعت بود پیشم بود حرف میزدیم ولی من همش تو فکر این بودم کی میتونم دوباره بهاش فیلم ببینم
اخرش خودش به حرف اومد میترسیدم خودم بهش بگم
گفت خوب اقا امید امروز چی داری برامون چیزی برام اماده کردی
باشنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم داشتم پر درمیاوردم
بله چندتا فیلم توپ برات کنار گذاشتم
میخوای ببینی یا برات کپی کنم
گفت نه میخوام برم خیلی دیر شده بی زحمت برام کپی کن
چون میخواستم بازم بیاد پیشم زیاد گیر ندادم
چند لحظه فقط سکوت بود بعد یه دفعه گفت اقا امید یه سوال بپرسم
گفتم بپرس
زیاد فیلمارو نگاه میکنی خودت منظورم اینه چه حسی داره تنهایی دیدن ازش لذت میبری تنهایی
میدونستم داره چی میگه ولی خودمو به خنکی زدم گفتم منظورت چیه
مثلا حاظری یه روز با خانومت بشینی دوتایی ببینی به نظرت لذتش بیشتر نیست
گفتم خوب بستگی داره باید اونم خوشش بیاد خیلیا هستن که اصلا این جور فیلمارو دوست ندارن خیلی کم پیدا میشه زن وشوهر
دوتاشون اینو بخوان
گفت با دوست دخترت چی تا حالا دوتایی نشستین فیلم پورن ببینید
ولا تاحالا شرایط نبوده بشینم با دوست دخترم فیلم ببینم اونم تجربه نکردم ولی میدونم خیلی حال میده

گفت اره با غیر همجنست این جور فیمارو ببینی به نظر منم خیلی عالیه
گفتم غیر همجنس یعنی مهم نیست دوست پسرت باشه یا شوهرت
گفت نه مهمه ادم راحت تره دیگه نمیشه که با هر کسی بشینی این جور فیلمارو ببینی
میخوای یه دونه باز کنم ببینی قول میدم شیطونی نکنم
یه نگا به چشمامم انداخت وچیزی نگفت فورا یه دونه از فیلمارو باز کردم میز کامپیوتر کوچیک بود بخاطر اینکه از بغل زیاد اذیت نشه گفتم بیا جای من بشین من میام اونر راستش میخواستم پشت میز باشه بهتر بتونم دستمالیش کنم
فورا قبول کرد وامد نشست
حدودای ساعت یک بود وخیابونا کم کم خلوت میشود زمان مناسبی بود برای یکم شیطونی کردن
مثلا قبلا نبود یه ذره حواسش به منم بود بعضی وقتا چشای درشتشو رو به چشامم میکردیه لبخند کوچولو میزد به نظرم حرفام تحریکش کرده بود
دختر وپسره فیلم که سنه زیادی نداشتن با ولع خاصی لبای همدیگر میخوردن خیلی حرفه ای بودن خیلی قشنگ میتونستم شهوت وحشرو تو چشماش ببینم بعضی وقتا گوشه لبشو با اون روژ لب صورتی خوشکلش گاز میکرفت
پاهاشو یه ذره از هم باز کرد انگار خودش میخواست پاهاشو لمس کنم
دستم گذاشتم روی پاهاش یه ذره فشار دادم یه نفس عمیق کشید دستمو بالاتر بردم یه کم دیگه پاشو باز تر کرد این دفعه واقعا
میخواست کس شو لمس کنم
دستمو روی کسش گذاشتم چشمای خمارشو از رو مانتیور برداشت وبه من نگاه کرد با دستم اروم کس کوچیکشو نوازش میکردم
داغی کسشو میتونستم احساس کنم
غرق در شهوت بود
استرس عجیبی داشتم تا حالا اینقد استرس نداشتم نمیدونم بخاط چی بود ولی دستام میلرزید
دستمو بالاتر بردم وبه سینه ها ش رسوندم از روی مانتو نمیشود قشنگ لمسشو کرد
یه لحظه گفتم اجازه میدی کر کره مغازه رو بکشم پایین مغازم از این کرکره برقیا داره که با ریموت پایین میاد
مخالفتی نکرد ریموت مغازه رو زدم وکرکره اومد پایین
یکم تاریک شود واسه همین برق رو روشن کردم
رفتم پیشش نشستم الان دیگه مطمئن بودم میتونم به اوج لذت برسونمش

ادامه دارد

نوشته: زودیاک