سکس با خاله نازی سکسیم

1399/09/21

سلام این اولین داستانی که میخوام بنویسم و اگر غلط املایی داشت ببخشید با گوشی دارم تایپ میکنم‌‌.
اسم من شروینه ۱۸ سالمه صورت معمولی دارم و یه بدن خوب بای کیر ۱۸ سانتی و گلفت واما از خالم بگم که ۲۶ سالشه اسمش نازی یه هیکل خیلی خوبی داره ممه هاش ۸۰ و کون زیبا و گوشتی داره بایه صورت بسیار زیبا که باب سلیقه همه و البته با بدنی به سفیدی برف.
من از بچگیم تو کف خاله م بودم همیشه به هر بحونه میرفتم بقلش میگردم و لذت میبردم خاله من آدمی نیست که خودشه محدود کنه همیشه از بجه کیم تا همین الانم لباسهای راحت می پوشه حتی وقتی که بیرون میرم مانتو راحت می پوشه که حسابی سکسی میشه . یه بار وقتی ۱۰ سالم بود وقتی خالم داشت از هموم میومد بیرون من تونستم از دور اون سینه های سفید سکسیش رو ببینم . من همیشه دلم میخواست با خالم سکس کنم ولی هیچ وقت جرعت نمی کردم ‌
زمان گذشت تا اینکه خاله نازی من بایه مردی که هیچیشون به هم نمیخورد ازدواج کرد من هر موقع اون تو تارو می دیدم افسوس میخوردم اخه خاله نازی من سفید بود و شوهرش به شدت سبزه . خلاصه اونا داشتن زندگیشونو میکردن و منم از فکر خاله م اومد بودم بیرون تا اینکه یه روز قرار شد من و مامانم بریم خونه پدر بزرگ مادریم و شب همون جا بخوابیم .
رسیدیم در زدم مادر بزرگم درو باز کرد سلام کردم رفتم تو خونه با دوتا خاله های دیگم که ازدواج نکرده بودن و خونه بودن سلام کردم کیف وسایلام گذاشتم زمین وقتی که سرم بلند گردم دیدم خاله نازی بایه تاپ سبز خوش رنگ که یه مقدار خط سینه هاش معلوم بود و بایه شلواره سفید تنگ که پاهای سکسیش خیلی خوب معلوم بود اومد سمتم سریع بغلم کرد وقتی کیرم به شکمش خور شق کردم از بغلش اومدم بیرون رفتم تو اتاق که با پدربزرگم سلام کنم یه زره بیشتر موندم تا کیرم بخواب رفتم بیرون روی مبل نشستم که یکی از خاله هام اومد کنارم نشست و شروع کردیم به حرف زدن که خاله نازی اومد جلوی من نشست داشتیم حرف میزدیم من حر کاری کردم که شق نکنم ولی مکه میشد با دیدن اون خاله سکسی شق نکرد بخاطر همین یه بالشت گذاشتم رو کیرم که معلوم نشه .
موقع شام شد . شام خوردیم و بعد از میوه خوردن خواستیم بخوابیم رفتیم تشک هارو آوردیم تا توی حال بخوابیم من جامو انداختم و دراز کشیدم که دیدم خاله نازی کناره من می خوابه دلا شد بالشت برداره که من اون سینه های سفید خوشگلش دیدم باز شق کردم بخاطر همین رفتم تو دست شویی تا چق بزنم .
اومدم بیرون دیدم همه خوابن منم رفتم تو جام چون عادت دارم شبا تا دیر وقت بیدارم خوابم نمیبرد داشتم تو گوشیم می‌چرخید که دیدم خاله نازی پشت به من دراز کشیده و اون کون نازش بیرون از پتو انداخته دلم میخواست جوری بزنم به کونش که قرمز شه ولی نمی تونستم پس فقط نگاه کردم .
داشتم کیرم میمالیدم که دیدم یه پیام از طرف خاله اومده گوشیم روشن کردم نوشته بود خسته نشدی انقدر کونم دید زدی سرم رو به خاله کردم دیدم داره میخنده با سرش اشاره کرد که تو گوشیم جوابشو بدم منم زدم تو پرو بازی نوشتم
اخه مکه میشه از دیدن چیز به این خوشگلی خسته شم
_ای زبون باز
دست پرورده خودتم دیگه
_نمیگی یه وقت یه کی ببینه
همه که خابن کی میخواد ببینه
_ مگه تو دوست دختر نداره انقدر تو کفی
نه تازه اگرم داشتم به پای خاله خوش گلم نمی رسید
_حالا میخوای بخوابی یا میخوای تا صبح تایپ کنی
(اینجا بود که فهمیدم کون خالم میخاره )
راستش یه کاری میخوام بکنم اگه بزاری که خوب میشه
_چی مثلاً
میزاری به کونت دست بزنم
پاشد یه نگا به دور ور کرد به پهلو شد نوشت فقط آروم باش بیدار نشن من یه چشمی گفتم دستمو انداختم رو کون نازش مثل پنبه بود مثل ژله می لرزید داشتم حال میکردم که دیدم داره تکون میخوره ترسیدم فکردم دیگه نمیخواد که دیدم داره زیپ شلوارشو باز میکنه تا زیر کونش کشید پاین بعد بهم اشاره کرد که بمالم منم افتادم رو کونش همه جاشو تا تونستم مالیدم بعد شرت لامباداشو زدم کنار سوراخ کونش مالیدم انگشتم بردم نزدیک کسش که خیس خیس بود یکی از انگشتامو گردم تو کسش اونم جلو دهنش گرفته بود که ناله بلند نکنه چند دقیقه انگشتش کردم آروم در کوشش گفتم کیرم بکنم تو کست اون با سر تعید کرد منم تو یه چشم به هم زدن شلوارشو با شلوار خودم تا زانو دادم پاین سر کیرمو میمالیدم به کسش انقدر این کار گردم یه خودش با دست خودش کیرم گذاشت تو کسش توی اون لحظه انکار خوش بخت ترین مرد دنیا بودم خیلی آروم شروع کردم تلمبه زدن (چون جای من خاله از بقیه دور بود صدا نمی رسید )داشتم تو کس خاله خوشگل سکسیم تلمبه میزدم هم زمان با دست راستم داشتم چوچولش میمالیدم و با دست چپم که از زیرش رد کرده بودم داشتم از زیر سوتین ممه هاش فشار میدادم ۱۵دقیقه همین جوری داشتم میکردمش که شروع کرد به لرزیدن و کلی آب داغ رو کیرم سرازیر شد وقتی این اتفاق افتاد سرعتم زیاد کردم و چون جق زده بودم آبم نیومد ۲۰دیقه رد شد که هس کردم آبم داره میاد در کوشش گفتم چی کارش کنم گفت بریز توم من با شنیدن این کلمه بعداز زدن ۴ یا۵ تلمبه نسبتن سنگین آبمو تا آخرین قطره ریختم تو کسش بعد چند دقیقه خالم پاشد رفت خودشو شست اومد دوباره خوابید صبح دیر تر از همه از خواب بیدار شدیم و در طول روز هم دیگران دست مالی میکردیم .
ببخشید اگه زیاد شد بازم از سکسای توپم به خاله نازیم می‌نویسم براتون

نوشته: شروین


👍 23
👎 32
104701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

781101
2020-12-11 00:15:25 +0330 +0330

هموم :))))))
۱۸ سالم بود ؛ از بچگی تو کف خالم بودم
عشقم تو خودت سوژه جقی با اون سن و سالت


781126
2020-12-11 00:41:20 +0330 +0330

معلومه از شوهر خالت نفرت عمیقی داری حدس زدن دلیلشم سخت نیست!! 😁

7 ❤️

781128
2020-12-11 00:43:47 +0330 +0330

منم با گوشی تایپ میکنم ولی غلط دارم؟
ن پس کیرم دهنت حالا که غلط ندارم

4 ❤️

781129
2020-12-11 00:43:50 +0330 +0330

بحونه؟
دیگه نخوندم ابله بی سواد.
این چه دلیل مزخرفیه که چون با گوشی تایپ میشه،مُجازه که غلط داشته باشی؟بی سوادی رو پشت این بهونه،قایم نکن‌.
گلدون کاکتوس حواله ت بادا

6 ❤️

781133
2020-12-11 00:45:49 +0330 +0330

فارسی ات را پاس کن بعد بیا اینجا کس بگو ملعون

1 ❤️

781138
2020-12-11 00:50:20 +0330 +0330

بنظرم نویسنده داستان کونش میخاره

3 ❤️

781145
2020-12-11 00:57:45 +0330 +0330

موقع جق سرتو به اینور و اونور نزن ننه قحبه😂😂😂
مخت تاب برمیداره هذیون میگی🤣🤣

6 ❤️

781156
2020-12-11 01:13:29 +0330 +0330

ببین اگه خدای نکرده بازم خواستی داستان بنویسی لازم نیست تمام جزئیات بی ربط رو بگی.بخدا همه میدونیم وقتی جایی میرن اول در میزنن.بعد یکی در رو بازمیکنه.بعد سلام میگن به هم بعد میرن تو خونه و . . . .چند جای دیگه هم فیلمنامه نوشتی اینطوری.اصل داستانتم که خودتم قبول داری تخیل بود و بس.نگی نفهمیدن

2 ❤️

781172
2020-12-11 02:50:46 +0330 +0330

به همین آسونیییییییییییی پا دادا خدا بده برکت چرا به ما پا نمیدن آخه 😂 😂 😂 😂 😂 😂

1 ❤️

781179
2020-12-11 03:43:02 +0330 +0330

یک دوره کلاس حضوری املاء برای تمامی تخیلی نویسانِ ناآشنا به اصول نگارش فارسی، در انتهای نوشته های اینچنین روان پریشانه برگزار می گردد.
توصیه می شود همه این مجلوقان، در یک دست قلم و در دست دیگر برگه های خود را سفت چسبیده و در مدت زمان دوره، آلات تناسلی خویش را برای مدتی به حال خود رها سازند.
ضمنا از اساتید نگارش نیز تقاضا می گردد، حتما دوره های نگارشی برای این فرزندانِ سرای شهوانی برگزار نمایند.

با آرزوی هپی اِند برای شل مغزانِ آلت به دست

3 ❤️

781188
2020-12-11 05:46:42 +0330 +0330

داشیا شروین اسم مونثه یا مذکر؟ 😕

2 ❤️

781193
2020-12-11 06:46:39 +0330 +0330

چاقال کونی کاخ مرمر هم فاصله اش آنقدر نیست که دوتا خاله و مادر و نن جون پدر بزرگت توش باشند بعد تو ده ساله بودی کونی محل بودی چه برسه به الان که خودت عشقی

2 ❤️

781216
2020-12-11 09:34:09 +0330 +0330

تفاوت سن تو و خالت 8 ساله بعد از بچگی میرفتی توی بغلش؟؟؟ داستان بلد نیستی بنویس ننویس کسخل

2 ❤️

781236
2020-12-11 13:25:55 +0330 +0330

جالبه نمیدونستم وقتی با گوشی تایپ کنی ب جای ح مینویسی ه بیسواد جقی

3 ❤️

781277
2020-12-12 00:02:50 +0330 +0330

آخه کسکش جقی تو کص ببینی ابت اومده اون وقت ۲۰دقیقه تلمبه زدی کیرم تو کستانت

1 ❤️

781294
2020-12-12 00:29:21 +0330 +0330

قربون کس و کون خالت

2 ❤️

781400
2020-12-12 09:30:34 +0330 +0330

تا اونجا ک گفتی ۱۸ سالمه کیرمم ۱۸ سانته

فهمیدم کلا همه جات رشد کرده بجز مغزت
کسکل

2 ❤️

781845
2020-12-15 11:24:23 +0330 +0330

چقدر خاله داری تو🤦🏽‍♂️🤦🏽‍♂️

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها