سکس با دختر پاکدامن

1390/03/24

سلام بچه ها من 26 سالمه وشمال زندگي ميکنم داستانهاتونو خوندم راست يا دروغ کم يازياد بهم بدوبيراه گفتين وغير… رو هم رفته دم همگی گرم
اين داستاني که مي خوام واستون بگم منو به يکي از خانوم بازهاي تير تبديل کرد
قضيه برميگرده به سال 82که من پشت کنکوري بودم تا اين جاروداشته باشين
(ما يه همسايه داشتيم که ازقديم خونهامون روبروي هم بود دختربزرگ که اسمش مونااين خانواده ازبچه گي با من هم بازي بودتااين که رفتيم مدرسه وديگه بازي کردن توکوچه خيلي کمرنگ شدوخيلي کم ميديدمش وزماني که بزرگ شديم اينقدرکه همه ازپاکي اين دخترتعريف ميکردن که من هميشه تويه ذهنم ازش يه قديسه تصور ميکردم)برميگرديم سرداستان:زماني که جواب کنکوراومد اون موقع من کامپيوترنداشتموداداش کوچيک مونا 4سال ازمن کوچيک بودواسمش امیره رفيق بودم کامپيوترداشت ومن شب ساعت 8:30رفتم درخونشون که با کامپيوترمهرداد جواب کنکورروتواينترنت ببينم بعدازچندتازنگ زدن موناآيفون رو برداشت ومن خودمومعرفي کردم وگفتم که بامهرداد ميخوايم جواب کنکورمنوببينيم که گفت کسي خونه نيست مهرداد با بابا ومامانم رفته روستا دیروقت میان من تعجب کردم ازاین حرفاش که دقیق همه چیزوگفت من که لال شده بودم یهو با صدای قشنگش که الو گفت به خودم اومدم دیدم درباز شوگفت بیاین بالا خودتون نگاه کنین ومن کامپیوترزیاد بلد نیستم ونتیجه ی منوهم ببینیدمن که حسابی منگ شده بودم توهپروت بودم رفتم بالا که دیدم یه مانتو وروسری اومدجلوواحوال پرسی کردومن سریع رفتم تواتاق سرکامپیوترمشغول کارخودم بودمکه بعداز10دقیق اومدتواتاق من داشتم سکته میکردم ازدیدن این صحنه که شلواراسترج تنگ که شورت نپوشیده بود واین قدربه وسط پاش چسبیده بود که قشنگ چوچولاش معلوم بود یه پیراهن سفیدنازک که سوتین نبسته بودوسینه های گردش موقع راه رفتن به سمت من تکون تکون میخوردبدون روسری من که یه سکته خفیف زدم چون با تعریف هایی که مامانم با زن همسایه ازاین دختر میکردن اونو پاکترین دختر دنیا میدیدم واسم شربت تعارف کردو من ازخجالت سرمو حتی بالا نیاوردمو خودمو با کامپیوتر سرگرم کردم وچون شلوار ورزشی تنگ پام بود کیرم بدجوری بزرگ شده بود البته این بگم من 25 سانت کیرمه که یهو متوجه یه چیزی روکیرم شدم برگشتم کنارمو ببینم دیدن مونا روزمین نشسته ودستشو گذاشته رو کیرم وقتی چشم توچشم شدیم محکم کیرمو گرفت شروع کردبه مالوندن من که اصلا متوجه هیچی نبودم چون اصلا باورم نمیشدیهو با یه حرکت سریع پیراهنشودراوردمن که تاحالا سینه ازنزدیک ندیده بودم چشمام داشت درمیومد سینه های گردباممه های قهوه ای روشن من درست عین یه بچه کوچیک روصندلی نشسته بودم واون رهبر این سکس شده بود دستموگرفت وازروی صندلی بلندکرد بعد شلوارموکشید پاین وقتی کیرم افتادبیرون یه خنده قشنگی کرد که انگار بهترین هدیه دنیا رو گرفته. بعدآروم کیرموگذاشت تودهنش چندتا میک که به کیرم زد من که تا به حال کیرم جنس مخالف رولمس نکرده بود مثل آتش فشان ابم ریخت تودهنش البته نخورد وریخت تولیوان خودش و یه قورت ازشربت من خوردو گفت توچرا این طوری هستی پسر حیف این کیر نیست به این سرعت ارضا بشه من از یه طرف خجالت کشیدم بخاطر زودارضا شدنم وازطرف دیگه این لحن حرف زدن مونا که دوباره کیرموگرفت تودستاش که دوباره جناب کیرخوش خط وخال من راست راست شد این دفعه منولخت کردوخودشم لخت شد ورفت روتخت دراز کشید وتواین مدت جلوی همون صندلی وایستاده بودم وتکون نخوردم یعنی حال تکون خوردن نداشتم داشت با انگشتش کسشو میمالیدکه گفت معطل چی هستس بیا بکن دیگه بیا پارم کن کسم ازخارش داره میمره من که تا به حال کس نکرده بودم آروم رفتم جلو وروش خوابیدم هرکارکردم کیرم تونرفت وگفت توواقعا کس حرام کنی مردی که بلدنباشه چه طوری این نعمت خدادادی رو جاکنه سر جاش مرد نیست که دیگه بهم برخورد صحبت مردانگی روکرد رو پاهام نشستم وبا آب دهنم کیرمو مالیدم اون همینطورداشت نگاه میکرد که روم دیگه واشه بود وازگیجی دراومده بودم خودش یه بالاشت گذاشت زیر کمرش که موقعیت کسش قشنگ توتیررس من بودیه کم با کلاهک کیرم با چوچولاش بازی کردم ویاد اون فیلم سوپرهایی که دیده بودم افتادم که چه جوری باید کس بکنی کله کیرمو اروم فشاردادم که بره تو که با فشارزساد رفت تو که دیدم داره اشک میریزه ولی صدایی ازش در نمیاد ولباشو گازمیگرفت بهش گفتم چرا تونمیره از جایی که کس ندیده بدم فکرمیکردم قبلا کس داده که خودش زبونش باز شد وشروع به تعریف کردن ماجرا کرد وقتی رفتم موقعیتمودرست کنم کیرم ازکسش دراومد واون برام تعریف کرد اززندگیش که تا حالا خیلی مادرش اونودکتربوده به خاطر شهوت بالایی که داره وهنوزدختره وکس نداده وعاشق فیلم سوپره و با مهرداد داداشش فقط سکس داره اونم ازعقب وتاحالا راضی نشده که با پسری دوست بشه وسکس داشته باشه وبه نظرم به خاطرحجب وحیای بالایی که داشت ولی واسم قابل قبول نداد این دختر با برادرش سکس کنه ویادم افتاد که چرا مهرداد اینقدردنبال فیلم سوپره وواسه خواهرش میخواسته واونوازکون میکرده خلاصه ما هم که جو معرفت گرفته بود بهش گفتم چرا نگفتی دختری که به کست دست نزنم گفت دیگه طاقت ندارم دارم آتیش میگیرم خواهش میکنم منوازکس بکن منم گفتم نمیکنم چون پرده داری دوباره گفت التماست میکنم وازپدرم خجالت میکشم که الان پیش تویه پسرغریبه لخت نشستم ولی چاره ندارم اگه تونکنی باهویج امشب خودم پردمومیزدم دیدم چاره ندارم وپیش خودم گفتم این کس به این توپی چه مرگته بکن یالا امشب مرد میشی رفتم جلوش وخودش تف کرد کف دستش وکیرمو مالید و دوباره کیرم مثل سنگ شد وجالبه که الان که حرفه ای شدم با اینکه این همه شهوتی بود زیاد ازش اب نمیومد رفتم کیرمو گذاشتم دم سوراخش واین دفعه راحتتر کله کیرم رفت تو که دیدم کیرم گیرکرده جلو نمیره مونا تازه آه وناله هاش شروع شده بود که با یه زور مردانه کیرموفشاردادم به سمت جلو که یه آخ پرازشهوت کشیدواحساس کردم مانعی دیگه جلوی کیرم نیست وراحتترعقب وجلو میره وقتی کیرموکشیدم بیرون که دوباره جا کنم کیرم پرخون بود وفهمیدم پردشو زدم خیلی ترسیده بودم ومونا هم بی حرکت روتخت ولو شده بود وناله خفیفی میکرد وداشت از کسش خون میومد خیلی کم رفتم براش آب آوردم که خورد ویکم حالش بهتر شدونشستم بالا سرش وموهاشو نوازش کردم رفت دستشویی وخودشو تمیز کرد وگفت تازه راه باز شده اصل کاری مونده بهش گفتم مونا جان باشه واسه شب دیگه گفت ممکنه دیگه موقعیت نباشهومن رو تخت نشسته بودم کیرمن که خونی بودوخوابیده سینی رو گذاشت رو پام وکیروخوایمو گذاشت رو سینی وبا شربت لیوان من کیرمو آب کشید ومن محو کارش بودم کیرم که هم تمیز شده بود وهم شقرواز کمر گرفتم ومونا دوباره با همون پوزیشن قبلی دراز کشید وکیرمو وقتی دوباره خواستم حا کنم مثل اول تنگ بود ولی با کمی فشار آروم جارفت ومونا دوباره اشک میریخت چون کیرم کلفت بود واسه کس کیر ندیده من مشغول کارم بودم که احساس کردم آبم داره میاد وبا یه فشار تموم آبموریختم رو شکمش دیگه واقعا نا نداشتم وافتادم رو تخت ساعت نزدیک 10:30بود مونا هم بی حرکت رو تختدوباره شروع کردم به نازکردن وقربون صدقه رفتنش که بلند شدیم ولباسامونوپوشیدیم ومن روانه خونمون شدم یه داستانم توخونه داشتم که جواب مامانموبدم که تا حالا کجا بوده موقع رفتن ایمیلشو ازش گرفتم واسه برنامه گذاشتن سکس که معمولا ماهی به بار میکردمش ومونا سکس با مهرداد روکلا قطع کرده بود ومهرداد ازرابطه ی ما اطلاعی نداشت .
سال اول دانشگاه بود که اون موقع من موبایل خریده بودم وزنگ زد که میخواد شوهرکنه وازمن اجازه میخواست بگیره منم گفتم به من ربطی نداره زندگی خودته که اونم ازدواج کرد …
البته ازدواجشون داستان داره اگه خواستسد تعریف میکنم واستون…
آخراین داستانو خلاصه کردم که بعدازسکس چیشد چون داستان طولانی شده بود وسرتونودردنیارم
واین سکس اول منو فوق العاده تو خانوم بازی پررو کرده که تا جوونم وکیرم حال وجان داره از خجالتش در بیام
قربون همگی

نوشته: لامبورگینی


👍 0
👎 0
58674 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

286535
2011-06-15 00:01:53 +0430 +0430
NA

تا اونجا که دستشو گذاشت رو کیرت خوندم دیدم کسشعر محضه و دیگه ادامه ندادم آخه مجبور نیستی که /اینجا رو هم نفهمیدم داستانهاتونو خوندم راست يا دروغ کم يازياد بهم بدوبيراه گفتين داستان خوندی بد و بیراه هم شنیدی؟ :-/

0 ❤️

286537
2011-06-15 01:07:52 +0430 +0430
NA

آخه من به تو چی بگم میگن زنای شمالی لارجن اما نه تا این حد تو بهتره نظراتی که دوستان درباره داستانای دیگه مینویسن بخونی بعد تخیلاتتو به صورت داستان دربیاری اینجا بنویسی دختره کامپیوتر بلد نیست کار کنه اونوقت ایمیل داره نه گلم ما که شاسگل نیستیم که.
کم جق بزن مغزت پوک میشه.

0 ❤️

286538
2011-06-15 01:20:05 +0430 +0430
NA

آخه كير خر هم 25 سانت نيست كه ماله تو هست!
بعدشم هيچ دختر 18 ساله اي به اين راحتيا به يه پسري كه نمي‌شناسه و باهاش رابطه احساسي نداره نمي‌گه بيا بكن تو كسم!
چرا اينقدر احمقي آخه؟؟؟؟

0 ❤️

286539
2011-06-15 01:53:46 +0430 +0430
NA

مجبوري كوسشعر بنويسي ابله

0 ❤️

286540
2011-06-15 02:06:47 +0430 +0430
NA

منم مثل ساینا تا همونجا رو بیشتر نخوندم از همون اول که نمیاد بگه من میخواهم بدم.داستانم داستانای قدیم

0 ❤️

286541
2011-06-15 03:06:52 +0430 +0430
NA

ooooooooooooof khodaaaaaaaaaaa cheghad kos sheeeeeer.
ta oonja k kireto gereft khoondam.azizam naneviss jane madaret.
tori k bax migan hame shahvania hamsayehashoon jende tashrif daran.:-S
khoda az in hamsayeha be ma nemide???
**
az bad kireto kardi too divar jav gereftatet haaaaaaaa.:-D

0 ❤️

286542
2011-06-15 03:32:00 +0430 +0430
NA

چرا کس میگی اخه ببینم کونت میزارن دروغ میگی کونی همه رو خر فرض کردی اه اه کیرم تو مغزت خالی بند عغده شده نه برات دعا میکنم از این کفی در بیایی در ضمن ارزو بر جوانان عیب نیست

0 ❤️

286543
2011-06-15 03:37:08 +0430 +0430
NA

آخه بچه کونی مجبوری داستان بنویسی تو فقط می تونی داستانهای بقیه رو بخونی.

0 ❤️

286544
2011-06-15 03:41:00 +0430 +0430
NA

بهت فحش نمیدم چون زیادی کمبود کس داری منم تا همون اولاش خوندم وفهمیدم همش کسشعره
آخه دوست عزیز کمبود دار یه دختره نجیب که تو محله آوازش پیچیده
چطور با یه برخورد دست گذاشت رو کیرت و خودش لخت کرد از اینا بگذریم چطور
گفت بیا کسم وپاره کن

0 ❤️

286545
2011-06-15 04:27:36 +0430 +0430
NA

من هم همون چند خط اول رو بیشتر نخوندم. فقط اومدم این جا به نویسنده کس مغز این داستان 2تا پیشنهاد بدهم:
1- یک مدتی داستان بخون، بعدش شروع کن به کس شعر نوشتن.
2- وقتی داستان می نویسی در تخیلاتت داستان کون دادنت رو تجسم کن. بیشتر بهت میخوره.

0 ❤️

286546
2011-06-15 04:32:58 +0430 +0430
NA

man aslan nakhoondam nazarato ham nesfe khoondam :p

0 ❤️

286547
2011-06-15 04:50:53 +0430 +0430
NA

شب اول ازدواجت نکیر و بکن میان سراغت طوری میکننت که دیگه هوس کس و شعر گفتن به سرت نزنه

0 ❤️

286548
2011-06-15 05:03:51 +0430 +0430
NA

ذهن خلاقی داری ولی سر ایمیل بد سوتی دادی . کاش اخرش میگفتی که باهاش ازدواج کردی . راستی نگفتی اون سال قبول شدی یا نه ؟

0 ❤️

286549
2011-06-15 05:32:20 +0430 +0430
NA

سلام به دوستان من تازه عضو شدم به همه دوستان داستان نویس خسته نباشید میگم یعنی این داستان دیگه ازهمه گوه تر بود

0 ❤️

286550
2011-06-15 05:44:01 +0430 +0430
NA

خسته نباشی!!! ببین خیلی سعی میکنی راحت باشی یه خورده ادبی بنویس!!! داستانت تخمی بود ولی معلومه استعداد داری!!! اگه میخوای یه داستان خوب بنویسی تو ورد اول بنویس بخون ببین کجاهاش قشنگه کجا نیست بعدا بده امیدوارم موفق باشی!!!

0 ❤️

286551
2011-06-15 06:11:10 +0430 +0430
NA

خالي بند جقي

0 ❤️

286552
2011-06-15 06:15:50 +0430 +0430
NA

ساینا منظور ایشون این بوده که شما نفهمیدی :
داستانهاتونو خوندم ، کم یا زیاد ، به هم بد و بیراه گفتین

کلا گفتم شما هم متوجه منظور بشی

به نویسنده ، عزیزم داستانت از کوتاهیش و نظر دوم و سوم مشخص بود خوب نبوده نخوندم ، ببخشیدا…

0 ❤️

286553
2011-06-15 06:17:26 +0430 +0430
NA

من داستانتو خوندم هيچ نظري ندارم. اومدم دنبالاين يارو جقيهes16y معلوم نيست مرده !مهيار بچه خوشگل"

0 ❤️

286554
2011-06-15 06:26:58 +0430 +0430
NA

amoO joOn mage madaret kose ke miay in kosshera ro tahvil midi jakesh? kiram be farghe sare babat kharkosse ke asabamo tokhmi kardi raf…

0 ❤️

286555
2011-06-15 07:31:56 +0430 +0430
NA

chera koso sher migi koni
kiram to dahane to o oon madar o pedaret ke yekam adab behet yad nadadan faghat be fekre sex bodan
koni

0 ❤️

286556
2011-06-15 08:11:56 +0430 +0430
NA

Dadash hharchy kos sher balad bodi 2 en dastan neveshti
dar haghighat ridy ba r daste dar

0 ❤️

286557
2011-06-15 08:49:39 +0430 +0430
NA

اخه كس شعر گفتنم حدي داره!اسكل ميگه كيرمو تو سيني شربت شست اخه لاشي مگه تو كوير بودين ؟!در كل كس نگو گاليور

0 ❤️

286558
2011-06-15 12:31:49 +0430 +0430
NA

کثافت عوضی لااقل توی این کس شعر ای کثیفت اسم دخترای پاکدامن رو نیار.

0 ❤️

286559
2011-06-15 13:59:13 +0430 +0430
NA

engar heyne jagh dastano neveshti ba in takhayolet

0 ❤️

286560
2011-06-15 16:54:33 +0430 +0430

درکل ریدی آخه بچه کونی تو 18سالگی کیرت 25 سانت بود لابد الان 50سانته یک کلمه بگو خر هستی وتمام بعدشم مگر میخواستی برزنت پاره کنی که کیرت گیر کرد عوضی کس ندیده برو همون فیلم سوپرتو ببینو جلقتو بزن

0 ❤️

286561
2011-06-15 17:27:39 +0430 +0430
NA

25‏ سانت؟؟؟
نهههه دهگه 15 سانت
ااااا زیاده؟
آره زیاده، 10 سانته؟
نه 5 سانته
نههههه دیگه 2.5 سانته که ضربدر 10 کردی!
کیرت به پردش رسید؟
ولی خوب کردی پردشو زدی
بالاخره تو نمیزدی هویج میزد
جاااان من این هویج چی بود اومدی؟
اینقددددد خندیددددم
راستی تو که گفتی زیر شلوارش شرت نپوشیده بود پس چطوری شلوار و شورتشو دراورد؟

0 ❤️

286562
2011-06-15 19:53:16 +0430 +0430
NA

x-( مادر آدم دروغگو رو گائیدم.کسکش اومدی داستان بنویسی ریدی توش.
کیرم تو کوس و کون دخترای فامیلت
کونی چاقال

0 ❤️

286563
2011-06-20 14:36:21 +0430 +0430
NA

آخه کره خر سال 82 که جوابا تو سایت نمیومد.
از86 به بعد تو سایت می زدن الاغ.یکم فکرتو به کار بنداز ابله!!!

0 ❤️

286564
2011-06-21 16:52:04 +0430 +0430
NA

هیچی بهت نمیگم ببینم خودت ادم میشی

0 ❤️

286566
2011-10-12 11:07:17 +0330 +0330
NA

با این همه کس شعر دیوان بنویس

0 ❤️

286567
2014-06-30 08:51:38 +0430 +0430
NA

اخه یه گوهی بخور که بهت بخوره کونی کون دادی 25 سانت شده کیرت یا از بچه محلهات قرض گرفتی کونی

0 ❤️