سلام دوستان من اولین بار داستان سکس واقعی را مینویسم اگر غلط املایی داشت بخشید اسم من بهمن ۴۵سالم توی یک بن بست در اصفهان محله … مینشتیم که یکروز تو در خونه سر وصدا میومد امد بیرون دیدم دارند اسباب خاله میکنم خونه روبرویمان مستاجر جدید امده بود یک نگاه کردم و رفتم داخل بعد از دو سه روز زنم گفت که همسایه جدیده امد درخونه وگفت ابگرمکن خرابه منن گفتم شوهرم بلدهست آمد بهش میگم بیاد درستش کنه .با زنم کلنجار رفتم که چرا دردسر درست میکنی بگو برند تعمیرکار بیارند گفت اخه شوهرش راننده وانت بار میدان تره بار هستش صبح زود میره آخر شب میاد خرد و خسته واین زنم روز تنهاست و کسی ندارد حالا برو یک نگاش کن اگر نتونستی تعمیرکار میارند خلاصه با هزار مکافات ابزار برداشتم ورفتم دخونشان ساعت حدودا ۵بعدازظهر بود زنگ زدم یک صدا زنونه نرم گفت بله گفتم آمدم آبگرمکن را ببینم گفت الان میام وقتی در را وا کرد یک لحظه هنگ کردم چشم توچشم شوکه شدم که این خوشگل خانم تو این محل چکار میکنه یکدفعه صدام کرد گفت آقا بهمن شمایید منم که شوکه شده بودم گفتم با ت ته بته بله که فهمید دست وپا گم کرده ام گفت بفرماید شرمنده مزاحمات شدم گفتم اختیار دارین پس همسایه به چه دردی میخوره تو ودلم خوشحاب بودم ودنبال فرست که یک حالی به کیرم بدم گفتم شوهرتان چکاره هست و سیر تاپیازندگی را برای گفت و زیر نگاهی هم به اندامش میکردم مثل اینکه عروسک بود همه چیز ایده ال وکون خوبز هم داشت ولی از طرز برخوردش و لباس وچادری که سرش بود معلوم بود ولنگه باز هستش چون یک تی شرت تنش بود با یک شلوار استرج که همجاش پیدا بود از طرز چادر گرفتنش هیچی خلاصه رفتم سر آبگرمکن دیدم ازاین مخزنی هاست و برایش درست کردم وگفت زودخاموش میشه نمیتونم روشنش کنم بهش یاد دادم که کاشکی ۲ساعت طول میکشید چون قشنگ از پشت چسبیده بودم بهش و اون کون گندش به کیرم میخورد یه لحظه قشنگ راست کرده بودم که گفتم الان برمیگرده میزنه توگوشم ولی دیدم عقبتر میده کونش والکی از میپرسه شمعک خاموش شده چکار کنم من بیشتر بهش چسبیدم که کیرم قشنگ لای چاک کونش بود چادر وشلوار تا کرده بود تو کونش گفتم اینطور روشن میکنی یک لبخند زد وگفت دستت درد نکنه واقعا بلد نبودم ومن از پشت امد کنار که یه لحظه برگشت و کیر راست شده زیر شلوارم دید یه نگاه ملموس کردی گفت باید تلافی زحماتت رابکشم من موندم چکار کنم که گفت بیابریم اتاق کارت دارم تاپشت سرش راافتادم یک قری به کونش داد که فهمیدم کار تمامه و برگشت ویک چشمک زدبهم و من وارد تتاق شدم برگش ت و چادر را انداخت و اومد بغلم و گفت ابراهیم آقا ایجاهم برا کم میزاره تو جبرانش کن منم از خدا خواسته لختش کردم مثل برف بود بدون مو شاید دوباره چند لحظه توشوک بودم گفت خیلی سفیدم گفتم حوری بهشتی وافتادم به خوردن کوسش که صدایش بلند شد واز شهوت به خودش میپیچید بعد گفت بسه کیرت میخوام منم کیرم که راست راست بود از شورتم در اوردم گفت یاعلی مدد چقدر بزرگه گفتم فقط ۲۲سانته گفت از آقا ابراهیم ۱۵سانت بعد مثل کیر ندیده ها افتاد به جون کیرم همچین لیس میزد و سرش را مک میزد که نزدیک بود بپاشم تو صورتش اسمش از قلم افتاد افسانه بود گفتم
افسانه جون لنگات را بده بالا تا داد با سر کیر گذاشتم تو کوسش خودش را جمع جور کرد ولی امانش ندادم با یک حول تا ته کردم که یه جیغی کشید وگفت آتیش گرفتم و شروع به اه واوه کردن کرد من هم با چند عقب وجلو کل آبم را ریختم روی شکمش و پهلوش خوابیدم واونم گفت که بخاط اینکه اقا ابراهیم بهش نمیرسه .و برای همین از جای قبلی به اینجا امدیم که ابراهیم آقا زودتر بیاد خونه ولی بازم خسته وکوفته میاد ومن کمبود جنسی دارم .منم قول دادم که کمبودهایش جبران کنم و الان پنج بار تا حالا کردمش ولی ازکون نزاشته بکنمش بعد از دوسال از انجا رفتن ودیگر نویدمشان شرمنده طولانی بود . 💋
نوشته: بهمن
کسشرترین کسشری که تا حالا تو عمرم خوندم همین بود
تا الان پنج بار ولی بعد دوسال از اینجا رفتن😅🤣🤣
زمان اونطرفا چطور میگذره😅😅
فارسی کجا پاس کردی 😁😉
ما که باور کردیم ولی جاکش خداخیر داده غلط املاییات روچکار کنیم عاخه؟؟؟؟؟؟؟؟
اره خدایی راس میگی سریع اوکی شد کردیش ننویس برادر رییییییدی کون گوز پلاستیکی دیلدو تو کونت بره خالی بند
اولین باره داستان سکس واقعی مینویسی؟یعنی قبل این همه داستانات ساخته تخیلات ذهن مجلوق ومفلوکت بود؟؟
حالاچون اولین باره داستان سکس واقعی مینویسی میخوای بخاطرغلطایی ببخشیمت؟؟؟ نه نمیبخشیمت.چون غلطهای املاییت توهین به خوانندست هم داستانت محصول ذهن مریضته.مگه مجبوری بنویسی؟؟دوستان جواب توهینتومیدن.
عجب کسخلی هستی تو😂😂حداقل میگفتی شربت برام آورده😂
شوهرش تاکسی داشت تو خط ، وقتی رفتی خونشون داشت رو تختتون زنتو میکرد😂😂
انسافن!!! تو عاب گرمکن درصت میکنی؟؟!!! من که شک دارم تو بدونی آبگرم چیه؟! آخه کوسمشنگ!! یه کلاس دوم ابتدایی اینقدر غلط املایی نداره که تو داری!
نمرهت صفره!!! فردا با بابات میای شهوانی!!! والا رات نمیدم!
چه زود داد بهت ننه ات هم به اون پدر ملجوقت اینطوری نداده بود
آقو جان ناموست دیگه ننویس
خارتو گاییدم زنتو گاییدم دیگه ننویس
حداقل یه بار میخوندی ببینی ناموسا چندتا غلط املایی داری
ادمین ایشون به سن قانونی رسیده اومده اینجا؟
این چه وض نوشتنه بعد دوخط اول تخوندم
میخوام این داستان رو جور دیگه ای بخورد تو نویسنده زال ممد کصخل بدم ببینم خود ابن التوهمت باور میکنی…
گیریم که اصلا غلط املایی و گرامری هم نداری بعد زن همسایه تازه واردِ دیوار به دیوارتون میاد به زنت میگه خانم چه نشستی که دارم از درد کیر بی پیر میمیرم…شوهرم از صبح تو میدون تره بار مشغول بادنجان و خیار چمبر شاف کردنه …اونقدر که شبها هم دیر میاد خونه و خسته و کوفته مثل گاو میگیره میخوابه و حتی یه تلنگری هم به کص نازنین من نمیزنه …دارم حروم میشم…الهی خیر از جوونیت ببری …کنیزت میشم و شب و روز کلفتی خودت و بچه هاتو میکنم فقط اجازه بده کیر گرز رستمی شوهرت هر از گاهی به کص و کون من هم روشنایی بده …زندگی بده …جنده عالمم اگه شوهرت رو از راه بدر کنم …کاری نداره فقط به بهانه اینکه آبگرمکن خونه ما خراب شده و شوهرش وقت رسیدگی نداره راضیش کن باقی اطوار اومدنش با من …تو هم زنی …لطفا منو درک کن… بعدش هم گریه و زاری تا زن یارو راضی شدو الباقی ماجرا!!
حالا سیکیم آغزویی خودت این داستان رو باور میکنی ؟
حرومزاده ی بیسواد
دستم بهت برسه
خودتو زنتو باهم جر میدم. ریدی تو اعصابم با این طرز نوشتنت.
چند ساله نویدیشان؟!!!😐😐😐😐
عاخه کص زنت و کص مامانت با این نوشتنت
ضایع بود خالی بندیه
قشنگ داستانش عین همین فیلم های پورن بود
دختره اولین بار دیدی کونشو میزد ب کیرت
دقیق عین فیلم های پورن خارجی بود اول داستان ک زنه از کوچه رد میشه میکننش
این همه کُسخُل داخلی داریم اونوقت میرن کُسخُل خارجی وارد می کنن
دیگه ننویس کسکش