سلام.یادم میاد 20 ساله بودم تو فامیلمون یه دختره بود که اون 18سالش بودشهرستان زندگی میکردن. ما چند وقت یه بار میر فتین یکی دو هفته خونشون.با اینکه سنش زیاد نبود ولی خیلی بدنش خوب بود.سینه های بزرگ اندازه 30 ساله ها پاهای سفید سکسی خفن وای کونش گنده بود فعلا اینا از رو لباسه.تو یکی از این بارا که ما رفتیم خونشون تک بچه هم بود.منم با بابا مامانم رفته بودم.بابام با باباش بیرون بودن.داشتیم باهم پاستور بازی می کردیم جلوم نشسته بود منم حی نگام میفتاد به سینه هاش راست کرده بودم بدجور.یهو مامانم صدام کرد گفت بیا کارت دارم نتونستم برم گفت نترس دستت و نگاه نمی کنم برو گفتم حالا میرم باشه . اومد هلم بده دستش خورد به کیرم یهو خندش گرفت گفتم چیه می خندی بلد شد رفت به مامانم گفت نمیتونه بیاد به من بگین.خلاصه برگشت نشست پیشم گفت بیا یه بازی دیگه گفتم باشه گفت من دراز میکشم رو شکم تو پاهام و بگیر بلند کن من رو دست راه برم اگه نتونستم بعد تو دراز بکش منم فکر کردم ناراحت شده که کیرم راست بود چیزی نگفتم.خلاصه با هم تو اتاق بودیم من هی بلندش می کردم هی کونش می خورد به کیرم دیگه داشتم میمردم دیدم اصلا نمی بازه گفتم پس من چی گفت همینطوری خوبه کیف میده خلاصه خیلی هم سرو صدا کردیم مامانش داد زد گفت اقلا در و ببندین سرمون رفت.
گفت باشه سری درو بست منم که داشتم میمردم گفتم یه چیزی بگم گفت بگو گفتم بیا جلو اومد جلو دستم و انداختم دور کمرش چسبوندمش به خودم گفت نکن الان یکی میاد گفتم نه نمیان.گفت اگه اومدن گردن تو گفتم باشه تو اتاقش حموم داشت گفتم برو تو حموم لباستو بکن لای درو باز بذار بعد از کلی ترس قبول کرد رفت تو حموم گفت بیا ببین به پشت وایساده بود انقدر کونش خوشگل بود که داشتم میمردم رفتم تو از پشت چسبوندم بهش گفت شلوارت و دربیار منم در آوردم کیرم و با دست گرفت مالید در کونش منم دستمو گرفتم به سینه هاش باورم نمی شد
انقدر لذت بده بهش گفتم وایسا برم نگاه کنم نیان الان میام رفتم دیدم مامانم اینا دارن تی وی میبینن .سریع برگشتم دیدم اینوری شده عجب کسی داشت تپل سفید گفتم بشین رو زمین پاتو وا کن شروع کردم پاهاش و لیس زدن به قدری پاهاش خوشگل و سفید بود که داشتم دیوونه میشدم کیرم داشت می ترکید.کسش و براش مالیدم خیلی خیس بود گفت تورو خدا بمال منمن براش مالیدم بعد دلمو زدم به دریا براش لیس زدم دستمم برده بودم پشتش رو کونش دیگه داشتم گاییده میشدم گت حالا تو بشین کیر مو گرفت دستش باهاش بازی کرد گفت کیرت چقدر گندس گفتم نمیدونم ولش کن کارتو بکن کیرمو میمالید گفتم میشه توهم بخوری گفت چطوری گفتم با دهن گفت باشه اونم شروع کرد خوردن ناشی بود ولی خیلی هال می داد. دیگه دلو زده بودیم به دریا بیخیال همه چی داشتیم اینکارو می کردیم دیگه نمی دونستم چیکار کنم بهش گفتم میشه بکنمنت گت درد داره جیغ می زنم گفتم آروم میکنم گفت باشه دراز کشیدن رو کیرم توف زدم خیسش کردم اومد یواش رو کیرم سوراخش از سفیدی برق میزد کسش خیلی خوشگل بود داشتم حال میکردم یواش اومد رو کیرم نمیزاشت بره تو یه کم فشار میو مد بلند میشد گفت نمیتونم گفتم تو دراز بکش من بیام روت قبول کرد یه کم شامپو مالیدم دور سوراخش داشت از حشر میمرد ولو شده بود منم اومدم روش انگار دنیا رو بهم داده بودن یه کم رو کونش اینور اونور کردم دلم نمیومد بکنم تو آبم بیاد.دوست داشتم این کار 3 روز ادامه پیدا کنه خلاصه آروم آروم کردم تو سفت کرده بود نمیزاشت دردش گرفته بود گفتم شل کن بزار بره دردش کم میشه قبول کرد شل کرد منم شروع کردم به تلمبه زدم زدم زدم همینطوری ناله میکرد جفتمون زده بود بالا به هیچی فکر نمیکردیم خلاصه کم کم داشت آبم میومد خاستم بکشم بیرون نشد همه آبم ریخت تو. جفتمون ولو شده بودیم دوباره یه کم براش سینه هاش و خوردم کسه شو مالیدم بعد گفت دیگه بسه فهمیدم یه چند باری ارضا شده روز خوبی بودفرداش دوباره گفت بیا بکنیم رفت تو حموم قمبل کرد داشت کسش و می مالید منم که خدا خواسته رفتم نزدیک کیرم و گرفت مالید رو کسش انگار ابریشم بود خیلی کسش سفیدو تپلی بود گفت بکن تو منم از کون دوباره کردمش خیلی دوست داشتم از کس بکنم که نشد. خوشگل بود هم بدن خوبی داشت.خلاصه تو همون سفر 100بار از کون کردمش خیلی حال داد لذت بردیم ولی دفعه بعد که رفتیم دیگه نداد محجبه شده بود به راه کج هدایت شده بود .
الان 26 سالمه سکس خیلی زیاد کردم ولی هیچکدوم مثل مهتاب حال نداد.
نوشته: hamed big kir
روزی تولستوی از خیابان رد میشد با زنی برخورد کرد زن اجازه نداد تولستوی حرف بزند و شروع به فحاشی به وی کرد بعد از تمام شدنش تولستوی کلاهش را برداشت و گفت من تولستوی هستم ببخشید زن خجالت کشید و گفت کاش خودتان را زودتر معرفی میکردید تولستوی گفت شما داشتی خودتان را معرفی میکردید نوبت به من نرسید
حال الان عزیزم خودت را خوب معرفی کردی
تمام عمر بستيم و شکستيم - بجز بار پشيماني نبستيم
جواني را سفر کرديم تا مرگ - نفهميديم به دنبال چه هستيم
عجب آشفته بازاريست دنيا - عجب بيهوده تکراريست دنيا…
چه رنجي از محبتها کشيديم - برهنه ها به تيغستان دويديم
نگاه آشنا در ين همه چشم - نديديم و نديديم و نديديم
تخمي تخيلي بود
دستش خورد به كيرت و خنديد كيرم تو كونت جلقي جندم به اين راحتي نميده
آخی چه کوچولوهای باحالی چه بازی کودکانه ای
سوادت که درحد سال اول ابتداییه اینو دونستیم
بازیتم که برای بچهابود
دیگه کاملا مشخصه بچه ای بیش نیستی
ادامه نده نوشتنو تاوقتی18سالت شد باشه؟آفرین پسرخوب
چه فضاى شاعرانه بچه ها برات درست كردن حال ميكنى؟
٢تا نكته بگم برم:
سنها رو اشتباه گفتى فوقش بايد ميگفتى 8ساله و6ساله
“بهش گفتم بخور گفت چه جورى گفتم با دهن”
شما غير از دهن ديگه با كجاهاتون ميخورين؟
اينو يه توضيح بده شايد فهميديم با چه جونورى طرفيم
کاش وقتی اینو داستان رو می نوشتی به این فکر می کردی که اولا مادرهای شماها چطور اجازه میدن یه دختر 18 ساله با یه پسر 20 ساله ( که تو امریکا و اورپا دیگه نمیگن پسر 20 ساله بلکه میگن یه مرد 20 ساله) توی اطاق با هم تنها باشن. و تازه شماها هر کاری هم که دلتون می خواد بکنین اما حتی به شما یه سر هم نزنن…!!! اینجای کار خیلی تخیلی و عجیبه!
کاش ما هم…
:exmark: راستی یادم رفت اینو هم بگم که نگارش متنت خیلی ضعیف بود و در حد مقطع راهنمایی بود.
شما كه ميكين داستان تخيليه جرا اصلا داستان ميخونين؟؟؟
وقتي داستان ميخونين يعني باورش دارين الكي فحش ندين
ناراحت نشيا ولى خيلى تخمى بود.کردم تو سفت کرده بود نمیزاشت دردش گرفته بود گفتم شل کن بزار بره دردش کم میشه قبول کرد شل کرد منم شروع کردم به تلمبه زدم زدم زدم .ماكه اينهمه دختر كرديم تا ميزاشتيم در كونش بلند ميشد ميرفت بايد بزور لاپايى ميكرديمش حالا شما گفتى شل كن اونم كرد بعد توام تلنبه زدى زدى زدى.
یکم باورش سخته اصلا به ریسکش نمیرزه فکرنمیکنم هیچ کس این کار رو بکنه
آخه کسخل مالیاتی
تو فامیلتون یه دختره بود
یعنی چی ؟
از کجا اومده بود ؟دختر خالت بود عمت بود دختر کی بود؟
حالا ترسیدی بگی ما بریم به شوهرش گزارش بدیم اخمخ
حالا از اینا بگذریم اون تیکه بازیتون قشنگ بود منو یاد دختر خالم انداخت
نوجوون بودم اصلا تو فاز سکس نبودم
اون میومد باهام کشتی میگرفت و رو من میخوابید ولی من اصلا تو باغ نبودم البته چند سال ازم بزرگتر بود والان خوشحالم که کاری نکردم
حالا واسه خودش شده حاج خانومی وبرو بیایی داره
یادش بخیر
حموم توی اتاق…اینجوریشو نه دیدم تا حالا نه شنیدم؛تازه حموم کجا تو اتاق دختره…به تو کون داد و عذاب وجدان گرفته که به راه راست هدایت شد؛عجب…نگارشت و گفتن سکس خوب…بذار ی فحش بهت باشه؟باشه. آفرین پسر خوب…گوشی سامسونگ گلگسی اس تری چهار هسته ایی با سیپیوهای داغ کرده تو کونت…بنویس ولی باورانه بنویس
من موندم شما تو کودکستان کی خوندن نوشتن یاد میگیرین که میاین این داستانارو میبافین
کی فیلم اونجرز رو دیده؟(AVENGERS)
***
کیــــــر ثور
کیـــــر کاپتان امریــکا
کیـــر ایرون من
کیر هالـــک
همگی باهم تو کون دروغگو(با خودتم)
مـــیــمون گـوزو
جای یک استاد که یه کتاب خوب تخم شناسی داره رو خالی میبینم که بیاد حسابی حالت رو جا بیاره
بابا دمت گرم رستم خان
روی رستمو سفید کردی با این کارت
پسر تو که اق مهندسو گذاشتی تو جیب بغلت…
(البت با عرض پوزش از مهندس گل که 1 دونه باشه…)
خیلی حال کردم با این کامنتت
از اینم وضعش تاسف بار تره این نویسنده ی مجتلق المغز (با استفاده از فرهنگ لغت رستم خان)
:)
صدبارگفتیم وقته نوشتن دست داخله شلوارنباشه…کو گوشه شنوا.
جیمز چادویک:
من کوچیکتم داداش ، انشااله همیشه خندون و مشعوف باشی . . .
“ما چند وقت یه بار میر فتین یکی دو هفته خونشون”
-اتفاقا ماهم هر چند وقت میرفتین خونشون !
-این جمله ی جَلقیت یکم مَجلوقه ، باید بیشتر توضیح میدادی تا از ابهام در بیاد !
-پسره ی جَلقوز با خودت چی فکر کردی ؟ اومدی این مَجلوقات ذهن تخمیتو تف دادی ؟
" با اینکه سنش زیاد نبود ولی خیلی بدنش خوب بود.سینه های بزرگ اندازه 30 ساله ها پاهای سفید سکسی خفن وای کونش گنده بود فعلا اینا از رو لباسه"
-اینقدر جلق زدی خایه سوزوندی !
-پسره ی فلج مغزی خودت داری میگی سنش زیاد نیست بعد سینه هاش اندازه 30 ساله هاست ؟ اندازه 30 ساله ها مگه چقدره ؟
(نویسنده که تخم ناخن گیره و کاری باهاش نداریم!)
به به!
سلام داش کیان گل!آقا یا نیومدی یا اگه اومدی منفجر کردی!
دمت گرم!
اینجا تکنولوژی داره غوغا میکنه :LOL:
ترول هایی که استفاده کردی خیلی باحال بود
ناقلا چه حالی کردی با این “مشعوف” !
اینم بزن دنبالش : “مسرور”
داداش چادویک:کیان در زمینه ی انیمیشن فعالیت داره منم در زمینه ی خلق تابلو نقاشی هنری!
البته در این که منو گذاشته تو جیب بغلش هیچ شکی نیست :WINK:
مسرور و خرسند باشید :WINK:
داش پارسا من که از اول گفتم و بازم میگم ، خاک زیر پاتم ، پاتو برداری منو هم میبینی !
کوچیکتم در بست !
همیشه مشعوف و مسرور باشی عزیز دل . . . :love: :love:
داداش نگو اینجوری نگوووووو…
مخلصتم داداش گل،خیلی با معرفتی
دیگه بیشتر ازین خجالتمون ندهههههههه
یعنی تواضع و فروتنیت تو حلقم :WINK:
منم امیدوام تو خونه ی زندگیت همیشه شعف و سرور و خروس(ریشه ی خرسند!) باشه(مثلا از آرایه ی ادبی استفاده کردم!) رفیق عزیز :LOVE: :LOVE:
با اجازه بچه هاي شهواني يه فحش جديد اختراع كردم كه ميخوام رو اين حامديوس جلغيانوس(اسمشو يوناني گفتم) امتحانش كنم،آبجي پورن استاره ننه كس بشكه ديگه ننويس!
تخمانيوس اسكندريانوس(جلد يوناني كتاب آق مهندس گل)ننويسB-)
نيما جان كتابم به يوناني هم ترجمه شد؟؟؟
ممنون كه خبر دادي داداش؛بهترين خبري بود كه تو هفته ي جاري شنيدم!
خدا مشعوفت كنه! :wink:
رستم جان شکسته بندی :) نفرمایید شما اس (1) شهوانی هستید
راستی این اق مهندس گلم که دیگه تعریف کردن نداره
بزنم به تخته داوینچی هس واس خودش
ممنون
شمام همیشه پویاوسرزنده باشید
همچنين مهندس جان!
راستي بچه ها فحش جديده به نظرتون خوب بود؟
پسر خوب ؛جوجویی برو وقتی 18 سالت شد بیا تو این سایتا؛چون اینجا بچه ها خودشون اینکارن
ممنون داداش چادويك :wink:
نيما جان براي شروع خيلي خوبه ولي با تمرين و تلاش و كوشش مهارت بيشتري كسب خواهي كرد!
hiwaknm44
جیمز چادویک
مُخلص شما بچه های گـُل هم هستم !
سلام به همگی
من یه سوال دارم. چرا هر کی می آد این سایت فکر میکنه لئون تولستویه؟
فکر کنم اغلب داستانا زاییده فکر نویسنده های زیر 18 ساله که آرزوشون سکس با اعضای فامیل و مامان و خواهراشونه.
شما هم همینجوری فکر می کنین؟
لطفا نظر بدین.
خیلی مزخرف بودداستان
حیف وقت واقعا!
چه خبره اینجا !مهندس بیام کمک هندونه هاتون خیلی سنگینه
ممنون ساغر بانو،خودمون از پسش بر میایم :wink:
سلام داداش پارسا که یدونس و سلام به داداش کیان که اونم یدونس
من دارم از خنده میمیرم
مهندس کتابتو به تموم زبونایی که چاپ میکنی واسه ما هم بفرست !! احتیاج داریم …
دیگه من فوش بهش نمیدم شما دوتا واسه کُل خاندان نویسنده این داستان گل کاشتین !!
همیشه شاد باشین و همه رو از شادیتون بخندونین
اااااااااااا
اینجوریه دادا مهندس
با ساغری متحد میشین حال هواداراتو بگیرین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بااااااااااااااااااااااش
مهندس جون
این خط ---------------
این نشون .
اگه ما 1 بار دیگه این هندونه هامونو مفت مفت ریختیم پای شما :)
میریم میدون بار عمده میفروشیم
ولی نه دادا تو مراممون نی
میدیمش به خودت…
زت زیاد…
lazy جان
داداش خيلي باحالي؛هميشه شاد باشي
چادويك خيلي بامزه اي؛دمت گرم!
من مخلصتم… :wink:
شما دوتا دل مهندسو شاد كردين؛خدا دلتونو شاد كنه!
مزخرف بود . تخم خار خاسک . تخم خر خاکی . تخم دودور قنبر تو فیها خالدونت با این داستان تخماتیکت