سکس به یاد ماندنی با مهتاب

1391/06/12

سلام.یادم میاد 20 ساله بودم تو فامیلمون یه دختره بود که اون 18سالش بودشهرستان زندگی میکردن. ما چند وقت یه بار میر فتین یکی دو هفته خونشون.با اینکه سنش زیاد نبود ولی خیلی بدنش خوب بود.سینه های بزرگ اندازه 30 ساله ها پاهای سفید سکسی خفن وای کونش گنده بود فعلا اینا از رو لباسه.تو یکی از این بارا که ما رفتیم خونشون تک بچه هم بود.منم با بابا مامانم رفته بودم.بابام با باباش بیرون بودن.داشتیم باهم پاستور بازی می کردیم جلوم نشسته بود منم حی نگام میفتاد به سینه هاش راست کرده بودم بدجور.یهو مامانم صدام کرد گفت بیا کارت دارم نتونستم برم گفت نترس دستت و نگاه نمی کنم برو گفتم حالا میرم باشه . اومد هلم بده دستش خورد به کیرم یهو خندش گرفت گفتم چیه می خندی بلد شد رفت به مامانم گفت نمیتونه بیاد به من بگین.خلاصه برگشت نشست پیشم گفت بیا یه بازی دیگه گفتم باشه گفت من دراز میکشم رو شکم تو پاهام و بگیر بلند کن من رو دست راه برم اگه نتونستم بعد تو دراز بکش منم فکر کردم ناراحت شده که کیرم راست بود چیزی نگفتم.خلاصه با هم تو اتاق بودیم من هی بلندش می کردم هی کونش می خورد به کیرم دیگه داشتم میمردم دیدم اصلا نمی بازه گفتم پس من چی گفت همینطوری خوبه کیف میده خلاصه خیلی هم سرو صدا کردیم مامانش داد زد گفت اقلا در و ببندین سرمون رفت.
گفت باشه سری درو بست منم که داشتم میمردم گفتم یه چیزی بگم گفت بگو گفتم بیا جلو اومد جلو دستم و انداختم دور کمرش چسبوندمش به خودم گفت نکن الان یکی میاد گفتم نه نمیان.گفت اگه اومدن گردن تو گفتم باشه تو اتاقش حموم داشت گفتم برو تو حموم لباستو بکن لای درو باز بذار بعد از کلی ترس قبول کرد رفت تو حموم گفت بیا ببین به پشت وایساده بود انقدر کونش خوشگل بود که داشتم میمردم رفتم تو از پشت چسبوندم بهش گفت شلوارت و دربیار منم در آوردم کیرم و با دست گرفت مالید در کونش منم دستمو گرفتم به سینه هاش باورم نمی شد
انقدر لذت بده بهش گفتم وایسا برم نگاه کنم نیان الان میام رفتم دیدم مامانم اینا دارن تی وی میبینن .سریع برگشتم دیدم اینوری شده عجب کسی داشت تپل سفید گفتم بشین رو زمین پاتو وا کن شروع کردم پاهاش و لیس زدن به قدری پاهاش خوشگل و سفید بود که داشتم دیوونه میشدم کیرم داشت می ترکید.کسش و براش مالیدم خیلی خیس بود گفت تورو خدا بمال منمن براش مالیدم بعد دلمو زدم به دریا براش لیس زدم دستمم برده بودم پشتش رو کونش دیگه داشتم گاییده میشدم گت حالا تو بشین کیر مو گرفت دستش باهاش بازی کرد گفت کیرت چقدر گندس گفتم نمیدونم ولش کن کارتو بکن کیرمو میمالید گفتم میشه توهم بخوری گفت چطوری گفتم با دهن گفت باشه اونم شروع کرد خوردن ناشی بود ولی خیلی هال می داد. دیگه دلو زده بودیم به دریا بیخیال همه چی داشتیم اینکارو می کردیم دیگه نمی دونستم چیکار کنم بهش گفتم میشه بکنمنت گت درد داره جیغ می زنم گفتم آروم میکنم گفت باشه دراز کشیدن رو کیرم توف زدم خیسش کردم اومد یواش رو کیرم سوراخش از سفیدی برق میزد کسش خیلی خوشگل بود داشتم حال میکردم یواش اومد رو کیرم نمیزاشت بره تو یه کم فشار میو مد بلند میشد گفت نمیتونم گفتم تو دراز بکش من بیام روت قبول کرد یه کم شامپو مالیدم دور سوراخش داشت از حشر میمرد ولو شده بود منم اومدم روش انگار دنیا رو بهم داده بودن یه کم رو کونش اینور اونور کردم دلم نمیومد بکنم تو آبم بیاد.دوست داشتم این کار 3 روز ادامه پیدا کنه خلاصه آروم آروم کردم تو سفت کرده بود نمیزاشت دردش گرفته بود گفتم شل کن بزار بره دردش کم میشه قبول کرد شل کرد منم شروع کردم به تلمبه زدم زدم زدم همینطوری ناله میکرد جفتمون زده بود بالا به هیچی فکر نمیکردیم خلاصه کم کم داشت آبم میومد خاستم بکشم بیرون نشد همه آبم ریخت تو. جفتمون ولو شده بودیم دوباره یه کم براش سینه هاش و خوردم کسه شو مالیدم بعد گفت دیگه بسه فهمیدم یه چند باری ارضا شده روز خوبی بودفرداش دوباره گفت بیا بکنیم رفت تو حموم قمبل کرد داشت کسش و می مالید منم که خدا خواسته رفتم نزدیک کیرم و گرفت مالید رو کسش انگار ابریشم بود خیلی کسش سفیدو تپلی بود گفت بکن تو منم از کون دوباره کردمش خیلی دوست داشتم از کس بکنم که نشد. خوشگل بود هم بدن خوبی داشت.خلاصه تو همون سفر 100بار از کون کردمش خیلی حال داد لذت بردیم ولی دفعه بعد که رفتیم دیگه نداد محجبه شده بود به راه کج هدایت شده بود .
الان 26 سالمه سکس خیلی زیاد کردم ولی هیچکدوم مثل مهتاب حال نداد.

نوشته: hamed big kir


👍 0
👎 0
83044 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

333015
2012-09-02 10:02:33 +0430 +0430
NA

مزخرف بود . تخم خار خاسک . تخم خر خاکی . تخم دودور قنبر تو فیها خالدونت با این داستان تخماتیکت

0 ❤️

333016
2012-09-02 10:16:42 +0430 +0430
NA

به قول یه نفر که خودش میدونه کیه حیف اینترنت

0 ❤️

333017
2012-09-02 10:18:27 +0430 +0430

روزی تولستوی از خیابان رد میشد با زنی برخورد کرد زن اجازه نداد تولستوی حرف بزند و شروع به فحاشی به وی کرد بعد از تمام شدنش تولستوی کلاهش را برداشت و گفت من تولستوی هستم ببخشید زن خجالت کشید و گفت کاش خودتان را زودتر معرفی میکردید تولستوی گفت شما داشتی خودتان را معرفی میکردید نوبت به من نرسید
حال الان عزیزم خودت را خوب معرفی کردی

0 ❤️

333018
2012-09-02 10:25:38 +0430 +0430
NA

تمام عمر بستيم و شکستيم - بجز بار پشيماني نبستيم
جواني را سفر کرديم تا مرگ - نفهميديم به دنبال چه هستيم
عجب آشفته بازاريست دنيا - عجب بيهوده تکراريست دنيا…
چه رنجي از محبتها کشيديم - برهنه ها به تيغستان دويديم
نگاه آشنا در ين همه چشم - نديديم و نديديم و نديديم

0 ❤️

333019
2012-09-02 10:42:09 +0430 +0430
NA

تخمي تخيلي بود
دستش خورد به كيرت و خنديد كيرم تو كونت جلقي جندم به اين راحتي نميده

0 ❤️

333020
2012-09-02 10:46:00 +0430 +0430
NA

آخی چه کوچولوهای باحالی چه بازی کودکانه ای
سوادت که درحد سال اول ابتداییه اینو دونستیم
بازیتم که برای بچهابود
دیگه کاملا مشخصه بچه ای بیش نیستی
ادامه نده نوشتنو تاوقتی18سالت شد باشه؟آفرین پسرخوب

0 ❤️

333021
2012-09-02 10:49:01 +0430 +0430

چه فضاى شاعرانه بچه ها برات درست كردن حال ميكنى؟
٢تا نكته بگم برم:
سنها رو اشتباه گفتى فوقش بايد ميگفتى 8ساله و6ساله
“بهش گفتم بخور گفت چه جورى گفتم با دهن”
شما غير از دهن ديگه با كجاهاتون ميخورين؟
اينو يه توضيح بده شايد فهميديم با چه جونورى طرفيم

0 ❤️

333022
2012-09-02 11:26:38 +0430 +0430
NA

کاش وقتی اینو داستان رو می نوشتی به این فکر می کردی که اولا مادرهای شماها چطور اجازه میدن یه دختر 18 ساله با یه پسر 20 ساله ( که تو امریکا و اورپا دیگه نمیگن پسر 20 ساله بلکه میگن یه مرد 20 ساله) توی اطاق با هم تنها باشن. و تازه شماها هر کاری هم که دلتون می خواد بکنین اما حتی به شما یه سر هم نزنن…!!! اینجای کار خیلی تخیلی و عجیبه!
کاش ما هم…

0 ❤️

333023
2012-09-02 11:34:40 +0430 +0430
NA

:exmark: راستی یادم رفت اینو هم بگم که نگارش متنت خیلی ضعیف بود و در حد مقطع راهنمایی بود.

0 ❤️

333024
2012-09-02 13:06:48 +0430 +0430
NA

شما كه ميكين داستان تخيليه جرا اصلا داستان ميخونين؟؟؟
وقتي داستان ميخونين يعني باورش دارين الكي فحش ندين

0 ❤️

333025
2012-09-02 13:26:39 +0430 +0430
NA

ناراحت نشيا ولى خيلى تخمى بود.کردم تو سفت کرده بود نمیزاشت دردش گرفته بود گفتم شل کن بزار بره دردش کم میشه قبول کرد شل کرد منم شروع کردم به تلمبه زدم زدم زدم .ماكه اينهمه دختر كرديم تا ميزاشتيم در كونش بلند ميشد ميرفت بايد بزور لاپايى ميكرديمش حالا شما گفتى شل كن اونم كرد بعد توام تلنبه زدى زدى زدى.

0 ❤️

333026
2012-09-02 13:29:05 +0430 +0430
NA

یکم باورش سخته اصلا به ریسکش نمیرزه فکرنمیکنم هیچ کس این کار رو بکنه

0 ❤️

333027
2012-09-02 13:49:57 +0430 +0430
NA

آخه کسخل مالیاتی
تو فامیلتون یه دختره بود
یعنی چی ؟
از کجا اومده بود ؟دختر خالت بود عمت بود دختر کی بود؟
حالا ترسیدی بگی ما بریم به شوهرش گزارش بدیم اخمخ


حالا از اینا بگذریم اون تیکه بازیتون قشنگ بود منو یاد دختر خالم انداخت
نوجوون بودم اصلا تو فاز سکس نبودم
اون میومد باهام کشتی میگرفت و رو من میخوابید ولی من اصلا تو باغ نبودم البته چند سال ازم بزرگتر بود والان خوشحالم که کاری نکردم
حالا واسه خودش شده حاج خانومی وبرو بیایی داره
یادش بخیر

0 ❤️

333028
2012-09-02 14:13:49 +0430 +0430
NA

تا اونجا خوندم که گفت بیا یه بازی دیگه!!! ریدی

0 ❤️

333029
2012-09-02 14:24:10 +0430 +0430
NA

راست میگی

0 ❤️

333030
2012-09-02 14:40:20 +0430 +0430
NA

حموم توی اتاق…اینجوریشو نه دیدم تا حالا نه شنیدم؛تازه حموم کجا تو اتاق دختره…به تو کون داد و عذاب وجدان گرفته که به راه راست هدایت شد؛عجب…نگارشت و گفتن سکس خوب…بذار ی فحش بهت باشه؟باشه. آفرین پسر خوب…گوشی سامسونگ گلگسی اس تری چهار هسته ایی با سیپیوهای داغ کرده تو کونت…بنویس ولی باورانه بنویس

0 ❤️

333031
2012-09-02 14:50:13 +0430 +0430
NA

من موندم شما تو کودکستان کی خوندن نوشتن یاد میگیرین که میاین این داستانارو میبافین

0 ❤️

333032
2012-09-02 15:17:50 +0430 +0430
NA

کی فیلم اونجرز رو دیده؟(AVENGERS)
***
کیــــــر ثور
کیـــــر کاپتان امریــکا
کیـــر ایرون من
کیر هالـــک
همگی باهم تو کون دروغگو(با خودتم)
مـــیــمون گـوزو

0 ❤️

333033
2012-09-02 15:21:57 +0430 +0430
NA

جای یک استاد که یه کتاب خوب تخم شناسی داره رو خالی میبینم که بیاد حسابی حالت رو جا بیاره

0 ❤️

333035
2012-09-02 18:54:03 +0430 +0430
NA

بابا دمت گرم رستم خان
روی رستمو سفید کردی با این کارت
پسر تو که اق مهندسو گذاشتی تو جیب بغلت…
(البت با عرض پوزش از مهندس گل که 1 دونه باشه…)
خیلی حال کردم با این کامنتت
از اینم وضعش تاسف بار تره این نویسنده ی مجتلق المغز (با استفاده از فرهنگ لغت رستم خان)
:)

0 ❤️

333036
2012-09-02 18:59:54 +0430 +0430
NA

صدبارگفتیم وقته نوشتن دست داخله شلوارنباشه…کو گوشه شنوا.

0 ❤️

333037
2012-09-02 19:03:00 +0430 +0430
NA

جیمز چادویک:
من کوچیکتم داداش ، انشااله همیشه خندون و مشعوف باشی . . .

0 ❤️

333038
2012-09-02 19:06:40 +0430 +0430
NA

kos neveshte.gif

“ما چند وقت یه بار میر فتین یکی دو هفته خونشون”
-اتفاقا ماهم هر چند وقت میرفتین خونشون !
-این جمله ی جَلقیت یکم مَجلوقه ، باید بیشتر توضیح میدادی تا از ابهام در بیاد !
-پسره ی جَلقوز با خودت چی فکر کردی ؟ اومدی این مَجلوقات ذهن تخمیتو تف دادی ؟
" با اینکه سنش زیاد نبود ولی خیلی بدنش خوب بود.سینه های بزرگ اندازه 30 ساله ها پاهای سفید سکسی خفن وای کونش گنده بود فعلا اینا از رو لباسه"
-اینقدر جلق زدی خایه سوزوندی !
-پسره ی فلج مغزی خودت داری میگی سنش زیاد نیست بعد سینه هاش اندازه 30 ساله هاست ؟ اندازه 30 ساله ها مگه چقدره ؟

  • خایه هام تو سولاخا دماغت با این تشبیه کردنت !
    -تازه اینا همرو از رو لباس تشخیص دادی ؟
    -فک کنم یکی از اعضای گروهک جَلقی مُجالقین جَلق باشی !
    “رفتم دیدم مامانم اینا دارن تی وی میبینن”
  • نه دیگه الان بااین جمله ات ثابت کردی یکی از بازماندگان گروه عبدلمالک جَلقی هستی
    -از اول داستان داری با لهجه افغانی تعریف میکنی حالا واسه ما تی وی تی وی میکنی ؟
  • پسره ی جَلقوز ه مَجلوق !
  • شایدم میخواستی بگی تو افغانستان به تلویزیون میگن تی وی ! :)
    “کسش و براش مالیدم خیلی خیس بود گفت تورو خدا بمال منمن براش مالیدم”
    -این جمله ی جَلقیت یکم مَجلوقه !
    -الان تو ذهن خواننده سوال ایجاد کردی ؟؟
    -منمن این وسط کیه ؟ :|
  • از کجا اومده ؟ به کجا میخواد بره ؟ هدفش از مالش چیه ؟
  • در اینجا به وصیت امام و فرمایش من ، شما را به مقام رفیع مُجتلقی ناعل میگردانم!
    (توضیح : به مرجع تقلید جَلق مُجتَلِـق می گویند )
  • حاج آقا مسئلتون : کف دستی با صابون گـُلنار حُـکمش چیه ؟؟
    "دیگه داشتم گاییده میشدم گت حالا تو بشین "
  • منظورت دقیقأ از گت چیه ؟
  • گت داشت میگاییدت ؟ تو داشتی گت و میگاییدی ؟
  • قشنگ شفاف سازی نکردی پسر ه ی مُجتلق !
    “بهش گفتم میشه بکنمنت گت درد داره جیغ می زنم”
  • ما از آخر نفهمیدیم این گت کیه و چیه ! یا کارش چیه !
  • شما اگه فهمیدین با ما هم اطلاع بدین !
  • راستی بهش چی گفتی ؟ -میشه بکنمنت؟
    “دلم نمیومد بکنم تو آبم بیاد.دوست داشتم این کار 3 روز ادامه پیدا کنه”
    -همش 3 روز ؟ من اگه بودم دوست داشتم 1 ماه ادامه پیدا کنه !
  • ادامه ی داستان در قسمت بعدی. . . .
    “جفتمون زده بود بالا به هیچی فکر نمیکردیم”
    -جفته چیتون زده بود بالا ؟
  • فیوز مرکزیتون زده بود بالا ؟
    -کنتور خونتون زده بود بالا ؟
  • جلقوز ه مجتلق اینقد با ابهام کُسنوشته تف دادی که گوز پیچ شدم !
    “خلاصه تو همون سفر 100بار از کون کردمش”
  • الان یکم فقط یکم اغراق نکردی ؟ یکم فروتن باش پسره ی مَجلوق !
  • تازه خوبه تو کم کردیش اگه من بودم تو همون 1 سفر 1000 بار میکردمش !
    نوشته: hamed جَلقوز !
    این عکس هم برای درک بیشتر بچه های سایت از نویسنده این داستان قرار میدم!
    MajloogH.gif
    !این عکس متحرک است پس تا کامل شدن صبر کنید !
0 ❤️

333041
2012-09-03 03:33:07 +0430 +0430

(نویسنده که تخم ناخن گیره و کاری باهاش نداریم!)
به به!
سلام داش کیان گل!آقا یا نیومدی یا اگه اومدی منفجر کردی!
دمت گرم!
اینجا تکنولوژی داره غوغا میکنه :LOL:
ترول هایی که استفاده کردی خیلی باحال بود
ناقلا چه حالی کردی با این “مشعوف” !
اینم بزن دنبالش : “مسرور”
داداش چادویک:کیان در زمینه ی انیمیشن فعالیت داره منم در زمینه ی خلق تابلو نقاشی هنری!
البته در این که منو گذاشته تو جیب بغلش هیچ شکی نیست :WINK:
مسرور و خرسند باشید :WINK:

0 ❤️

333042
2012-09-03 04:49:38 +0430 +0430
NA

داش پارسا من که از اول گفتم و بازم میگم ، خاک زیر پاتم ، پاتو برداری منو هم میبینی !
کوچیکتم در بست !
همیشه مشعوف و مسرور باشی عزیز دل . . . :love: :love:

0 ❤️

333043
2012-09-03 05:43:11 +0430 +0430

داداش نگو اینجوری نگوووووو…
مخلصتم داداش گل،خیلی با معرفتی
دیگه بیشتر ازین خجالتمون ندهههههههه
یعنی تواضع و فروتنیت تو حلقم :WINK:
منم امیدوام تو خونه ی زندگیت همیشه شعف و سرور و خروس(ریشه ی خرسند!) باشه(مثلا از آرایه ی ادبی استفاده کردم!) رفیق عزیز :LOVE: :LOVE:

0 ❤️

333044
2012-09-03 07:18:30 +0430 +0430
NA

:bigsmile:

0 ❤️

333045
2012-09-03 15:30:58 +0430 +0430
NA

با اجازه بچه هاي شهواني يه فحش جديد اختراع كردم كه ميخوام رو اين حامديوس جلغيانوس(اسمشو يوناني گفتم) امتحانش كنم،آبجي پورن استاره ننه كس بشكه ديگه ننويس!
تخمانيوس اسكندريانوس(جلد يوناني كتاب آق مهندس گل)ننويسB-)

0 ❤️

333046
2012-09-03 16:12:54 +0430 +0430

نيما جان كتابم به يوناني هم ترجمه شد؟؟؟
ممنون كه خبر دادي داداش؛بهترين خبري بود كه تو هفته ي جاري شنيدم!
خدا مشعوفت كنه! :wink:

0 ❤️

333047
2012-09-03 16:31:12 +0430 +0430
NA

رستم جان شکسته بندی :) نفرمایید شما اس (1) شهوانی هستید
راستی این اق مهندس گلم که دیگه تعریف کردن نداره
بزنم به تخته داوینچی هس واس خودش
ممنون
شمام همیشه پویاوسرزنده باشید

0 ❤️

333048
2012-09-03 16:48:31 +0430 +0430
NA

همچنين مهندس جان!
راستي بچه ها فحش جديده به نظرتون خوب بود؟

0 ❤️

333049
2012-09-03 17:30:13 +0430 +0430
NA

پسر خوب ؛جوجویی برو وقتی 18 سالت شد بیا تو این سایتا؛چون اینجا بچه ها خودشون اینکارن

0 ❤️

333050
2012-09-03 18:36:56 +0430 +0430

ممنون داداش چادويك :wink:
نيما جان براي شروع خيلي خوبه ولي با تمرين و تلاش و كوشش مهارت بيشتري كسب خواهي كرد!

0 ❤️

333051
2012-09-03 20:00:50 +0430 +0430
NA

hiwaknm44
جیمز چادویک
مُخلص شما بچه های گـُل هم هستم !

0 ❤️

333052
2012-09-03 20:03:55 +0430 +0430
NA

عالی بود ادامه بده کار خوبتو
خله 20 میدهد به شما

0 ❤️

333053
2012-09-04 00:52:15 +0430 +0430
NA

سلام به همگی
من یه سوال دارم. چرا هر کی می آد این سایت فکر میکنه لئون تولستویه؟
فکر کنم اغلب داستانا زاییده فکر نویسنده های زیر 18 ساله که آرزوشون سکس با اعضای فامیل و مامان و خواهراشونه.
شما هم همینجوری فکر می کنین؟
لطفا نظر بدین.

0 ❤️

333054
2012-09-04 02:08:24 +0430 +0430
NA

خیلی مزخرف بودداستان
حیف وقت واقعا!
چه خبره اینجا !مهندس بیام کمک هندونه هاتون خیلی سنگینه

0 ❤️

333056
2012-09-04 02:17:21 +0430 +0430
NA

chi mishod aghe ghalat emlaei migherefti

0 ❤️

333057
2012-09-04 06:59:47 +0430 +0430

ممنون ساغر بانو،خودمون از پسش بر میایم :wink:

0 ❤️

333058
2012-09-04 14:55:44 +0430 +0430
NA

سلام داداش پارسا که یدونس و سلام به داداش کیان که اونم یدونس
من دارم از خنده میمیرم
مهندس کتابتو به تموم زبونایی که چاپ میکنی واسه ما هم بفرست !! احتیاج داریم …
دیگه من فوش بهش نمیدم شما دوتا واسه کُل خاندان نویسنده این داستان گل کاشتین !!
همیشه شاد باشین و همه رو از شادیتون بخندونین

0 ❤️

333059
2012-09-04 16:03:50 +0430 +0430
NA

اااااااااااا
اینجوریه دادا مهندس
با ساغری متحد میشین حال هواداراتو بگیرین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بااااااااااااااااااااااش
مهندس جون
این خط ---------------
این نشون .
اگه ما 1 بار دیگه این هندونه هامونو مفت مفت ریختیم پای شما :)
میریم میدون بار عمده میفروشیم
ولی نه دادا تو مراممون نی
میدیمش به خودت…
زت زیاد…

0 ❤️

333060
2012-09-04 16:39:02 +0430 +0430

lazy جان
داداش خيلي باحالي؛هميشه شاد باشي
چادويك خيلي بامزه اي؛دمت گرم!
من مخلصتم… :wink:
شما دوتا دل مهندسو شاد كردين؛خدا دلتونو شاد كنه!

0 ❤️