سکس شب عروسی ما

1392/01/13

سلام اسمم سارا و 23سالم و 1سال ازدواج کردم میخوام یکی اولین سکس با همسرم و براتون تعریف کنم
من 180 قدم و 74 کیلوم و اندام خوبی دارم و شوهرم علی 194قدش و 98 کیلو و خیلی هم خوشتیپ و جزاب و کیرش یه 20سانتی میشه
من و علی قبل ازدواج در مورد اولین رابطمون و خواسته و علایقمون حرف زده بودیم و قرار بود شب عروسی از سر خستگی و رسوم باهم سکس نکنیم و روز بعد با آرامش و لذت همدیگرو به اوج برسونیم
شب عروسی بعد مراسم و اومدم به خونه رفتیم باهم دوش گرفتیم و یه لب بازی اساسی کردیم و باعلی بستنی خوردیم و واسه اولین بار تو آغوش عشقم خوابیدم…
نزدیکای صبح بود پاشدم آب بخورم دیدم علی نیست رفتم سمت آشپزخونه دیدم شکمو داره از کیک عروسی که گذاشته بودیم تو یخچال داره میخوره گفتم آی شکمو و خندید و گفت نمیخوری؟رفتم سر میز و باهاش کیک خوردم داشتم بشقاب هارو جمع میکردم بزارم رو ظرف شویی یهو دست انداخت دور کمرم و محکم چسبید بهم و در گوشم گفت به کی میگی شکمو حالا همچین میخورمت که دیگه نگی خندم گرفت و فهمیدم طاقتش لبریز شده چرخیدم تو بغلش و لب رو لبش گذاشتم و بعد گفتم چیه پسر شیطون چی میخوای و یه گاز از بازوم گرفت و گفت تورو میخوام
بغلم کرد و برد تو اتاق خواب و لباس خواب سفیدی که تنم بود و در آورد و لب رو لبم گذاشت و لب میگرفت و آروم سینه هام و مالید و از گردنم شروع کرد به خوردن و به سینه هام رسید و میخورد و هرازگاهی فشارشون میداد و باحس و حاله دیوونه کننده ای که داشتم میگفتم آی علی و اونم میگفت جوووون و باز فشار میداد،از گرمای تنش همه وجودم غر گرفته بود و داشتم میسوختم،از رو شکمم لیس زد و بوسید و رفت پایین تو چشمام نگاه کرد و دستش و گذاشت رو کسم،نفسم دیگه داشت شمرده شمرده میشد و باشیطونی گفت خانومم اجازه هست خندیدم بهش وگفت دوستت دارم،شروع کرد به خوردن کسم و یواش یواش انگشتشو میکرد توکسم و در میاورد رو ابرا بودم و مثل مار به خودم میپیچیدم و گفتم علی جونم و دستش و گذاشت رو سینه م و محکم فشار داد وچنان آخی گفتم که نگو محکم کسم و میخورد و هرازگاهی گاز میگرفت
یهو چرخید و خوابید رو تخت به پهلو شدم و شروع کردم بازی کردن با بدنشو کم کم دستم و بردم پایین و وای داشت میترکید داشتم از رو شرت میمالیدم که علی گفت سارا وروجک نشو و درش بیار شرتشو در آوردم و بازبون باسر کیرش بازی کردم و مالیدم و و تخماشو آروم فشار میدادم که یهو گفت پدر سوخته کشتیم بخورش دیگه،کیرش و گرفتم تو دستمو یکم محکم تخماشو فشار دادم که گفت سارا جرت میدم صبر کن،بالحن شیطونی گفتم جوووون عشقم،کیرش و کردم تو دهنم و یکم خوردم و بازبون باکیرش بازی کردم و باز از سر شیطنت که همراه یکمی ترس بود تخماشو فشار دادم که دیووونه یهو بایه حرکت خوابید رومو یه ماچ محکم از لبم کرد و گفت یه کاریت کنم عشق پرروم که دیگه اینکارو نکنی،انگار فهمید ترسیدم و از گردنم شروع کرد به خوردن و یکم سینه هام و مالید آروم شده بورم و دیگه شهوت از تو نگاه و صدام پیدا بود
خوابید روم و کیرش و گذاشت لای پام و محکم خودشو فشار داد روم و کیرش و رو کسم بازی میداد رفت پایین پاهام و گذاشت رو شونه هاش و سر کیرشو آروم آروم هی میکرد یکم تو کسم و در میاورد دیگه داشتم میمردم و گفتم علی کیر میخوام دیوونه نزاشت حرف از دهنم در بیاد و یهو کیرش و کرد تو کسم و تمام سنگینه بدنش و روم حس کردم جیغ زدم و اشکم در اومده بود علی باچشمای پر از شهوتش گفت خوبی و بادستش اشکم و پاک کرد گفت دیگه مال منی و بعد چند دقیقه کیرش و در آورد که باز یه آخخخخخ بلندی گفتم و همون سوزش و حس کردم،بادستمال کسمو و کیرش و تمیز کرد و یه نیم ساعتی لب بازی کردیم و هی باکسم ور رفت
پاشد رفت تو حموم و آب داغ کنه و اومد بغلم کرد و گفت دیگه هلاکتم دختر
زیر دوش بدنم و شست انگار جون تو بدن نداشتم،بغلم کرد و لب گرفت و حوله پیچیدم به خودم و اومدم بیرون و علی بعدش اومد هنوز حوله دورم بود و دراز کشیده بودم که حوله رو از دورم باز کرد و خوابید روم و کیرش و آروم کرد تو کسم آخ داشتم میسوختم و شروع کرد به تلمبه زدن و دیگه سرعتش و زیاد کرده بود و صدای اه و ناله خودم و نفسای علی دیوونه کننده بود و دیگه انقدر سرعت تلمبه زدنش زیاد بود که داشتم زیرش جر میخوردم تمام تنم سست شد یهو جیغ زدم علی نگاهم کرد و گفت جوووون دیگه صدام به ناله تبریل شد و بعد چندتا تلمبه زدن علی کیرش و در آورد و همه آبش و ریخت رو سینه م و محکم بغلم کرد و گفت سارای منی و خوابمون برد
اگه خوب بود بگید بازم بنویسم

نوشته: سارا


👍 0
👎 1
322971 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

371645
2013-04-02 07:31:14 +0430 +0430
NA

بنويس،توميتوني:)

0 ❤️

371646
2013-04-02 08:06:50 +0430 +0430

خیلی زیبا و خوب نوشته بودی . بازم از سکس هایی که با شوهرت داری بنویس وسعی کن جزئیات رو ازقلن نندازی . خوش باشی

0 ❤️

371647
2013-04-02 08:47:07 +0430 +0430
NA

خیلی خوب بود عزیزم

خوش باشی :)

0 ❤️

371648
2013-04-02 08:55:33 +0430 +0430
NA

با این قدی که تو و شوهرت دارین احیانا بابا لنگ دراز نیستین !
یا پینوکیو هستی که انقدر دماغت درازه!

0 ❤️

371649
2013-04-02 09:36:41 +0430 +0430
NA

داستان زیبایی بود .می شه گفت سکس با عشق بود ولی یک جاهایی هم توهم فانتزی داشتی.

به هر حال قشنگ بود.
شاد باشی.

0 ❤️

371650
2013-04-02 10:14:54 +0430 +0430
NA

زنده باد عشق
پس از مدتها داستان قشنگ و واقعی و پر از رمز و راز زندگی خوندم ، 5 قلب بسلامتی تمام تازه عروس دامادا

1 ❤️

371651
2013-04-02 11:08:19 +0430 +0430
NA

خوب بود دمت گرم بازم بنویس

0 ❤️

371652
2013-04-02 11:18:38 +0430 +0430
NA

کس ننه ادم دروغگو

0 ❤️

371654
2013-04-02 12:23:48 +0430 +0430
NA

قشنگ نوشتی ؛به قول شوهرت اجازه هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

371655
2013-04-02 12:42:32 +0430 +0430
NA

خیلی قشنگ بود ادامه بده ساراجون لحظات سکس داغ بعدیت بنویس

0 ❤️

371656
2013-04-02 13:07:34 +0430 +0430
NA

فکر کنم هردو تون بچه که بودین نون و خطکش خوردین

0 ❤️

371657
2013-04-02 13:35:49 +0430 +0430

من 180 قدم و 74 کیلوم و اندام خوبی دارم و شوهرم علی 194قدش و 98 کیلو و خیلی هم خوشتیپ و جزاب و کیرش یه 20سانتی میشه


تو تنه درختی.
شوهرت تیر برق.
اخه پسر جون کی گفته بنویسی
اونم از زبون دختر؟
تمام حرکاتت. شوخیای خرکیت. نشون میداد که پسری.

0 ❤️

371658
2013-04-02 14:08:57 +0430 +0430
NA

Khob bod vali manam ehsas kardam pesari choon zerafate zanane nadashti to dastan tarif kardanet

0 ❤️

371659
2013-04-02 14:28:59 +0430 +0430

با اينكه داستانت پر از اغراق و دور از واقعيت بود و اگه قصد داشتى چهره ى يه دخترو نشون بدى كه تا حالا سكس نداشته، بايد بگم كه اصلا موفق به اينكار نشدى ولى با اين حال زياد هم بد نبود

0 ❤️

371660
2013-04-02 15:01:14 +0430 +0430
NA

خوش به حالت که به هشقت رسیدی…الهی همه عاشقای واقعی بهم برسن وبتونن راحت زندگیشونوبکنن…داستانت هم بسیارزیبابود وهمچنین تجربه ی خوبی…راستی ببخشیدها ولی میشه بپرسم وقتی پردتون پاره شدشوهرتون چه حسی داشت؟زیادازتون خون اومد؟بعدش دردنداشتین؟

0 ❤️

371661
2013-04-02 15:09:30 +0430 +0430
NA

اسم داستانتو بزار خط خطی های یک پریود مغزی اسکووووووووووول

0 ❤️

371664
2013-04-02 15:43:31 +0430 +0430
NA

اگه اولین بار بود که تو زندگیت سکس میکردی پس باید از پرده ات پاره میشد از کست خون میومد به اون اشاره نکردی!!!پس یعنی قبلنم سکس داشتی یه اشاره می کردی بد نبود

0 ❤️

371665
2013-04-02 16:46:49 +0430 +0430
NA

بعد از مدتھا یه لاو استوری نیمه جذاب که وادارم کرد نظر بدم،دمت ھات،ادامه بدہ حتی اگه خالی بندی باشه

0 ❤️

371666
2013-04-02 16:55:25 +0430 +0430
NA

واقعا این جور سکس ها رو که از روی زور وفقط به خاطر عشق باشه رو دوست دارم
راستی میشه یه دعایی هم بکنید تا منم زودتر ازدواج کنم با یکی

0 ❤️

371667
2013-04-02 19:03:09 +0430 +0430
NA

چه دروغ چه راست از اینکه خیانت نبود و با عشقت بودی بسیار خوشم اومد!
ولی اون جذابه نه جزاب آخه من با این سنه کمم باید اینو بهت بگم؟!
چند جا دیگه هم غلط داشتی خانومی!
بعدشم شما چرا اینقد بلندین؟
یکی ی راه حل نداد به من که قدم بلند شه ها!
اینهمه زدم تو سرم:لول:
ps:
آقا محسن ایشالله ی دختر اونجوری که خودت دوس داری گیرت میاد.
اینم دعامون:دی

0 ❤️

371668
2013-04-02 19:36:46 +0430 +0430
NA

عجب…
مگه چندتا شوهر داشتی؟؟؟؟
خوب حس میکنم دروغ فانتزی و از اون شهوانی های از دور خارج شده هستی

0 ❤️

371669
2013-04-02 20:34:48 +0430 +0430
NA

سلام سارا واقعا خوشگل بود داستانتون واقعا واقعا خیس شدم مرسی :-)) ;-)

0 ❤️

371670
2013-04-03 00:21:56 +0430 +0430
NA

اسم منم علي هستش
خواستي منم ميكنمت

0 ❤️

371671
2013-04-03 00:55:15 +0430 +0430
NA

اصلا خوب نبود. یه داستان معمولی پیش پا افتاده. مثل همه داستان های معمولی دیگه. چیز خاصی نداشت.

0 ❤️

371672
2013-04-03 03:21:59 +0430 +0430
NA

بنويس…

0 ❤️

371673
2013-04-03 03:27:54 +0430 +0430
NA

خوب بود.دوست دارم خاطره های بیشتری رو ازت بشنوم

0 ❤️

371674
2013-04-03 03:36:17 +0430 +0430
NA

خوب بود.دوست دارم خاطره های بیشتری رو ازت بخونم

0 ❤️

371675
2013-04-03 04:04:28 +0430 +0430
NA

انقدر لباشو گذاشت رو لبت لبش ارضا نشد که آب لبش بریزه تو دهنت

0 ❤️

371678
2013-04-03 04:20:40 +0430 +0430
NA

عالی عالی عالی
بازم بنویس عزیزم

0 ❤️

371679
2013-04-03 04:25:44 +0430 +0430
NA

سکس با مرد حال نمیده .
فقط همجنسبازی .

0 ❤️

371680
2013-04-03 06:41:54 +0430 +0430
NA

:* :* مرسی عزیزم عالی بود

0 ❤️

371682
2013-04-03 07:15:11 +0430 +0430
NA

پس پرده تو کی زد خانومی؟!!!

0 ❤️

371683
2013-04-03 07:15:43 +0430 +0430
NA

merc aliiiiiiiiiii boood plz bazam benevissssssssssssssssssssssssssssssssss mikhamet:*

0 ❤️

371684
2013-04-03 12:26:07 +0430 +0430
NA

پایه خواستی ماهستیم ابجی؛

0 ❤️

371685
2013-04-03 16:10:33 +0430 +0430
NA

سلام
داستان بدی نبود ولی چرت زیاد داشت اخه مکه هفتاد کیلو کشکه بغل کرده دوساعت اینور اونور
البته با این قد دومتر وصد کیلو وزن طرف قوله

0 ❤️

371686
2013-04-04 00:49:32 +0430 +0430

خیلی از دوستان متاهل که شب عروسی شون اولین سکس رو تجربه کردن میدونن که نه اون شب و نه فردا شبش ، هیچ کاری از دستشون بر نمیاد و خانمها هم تا چند ماه اول ازدواج نمیدونن ارگاسم چیه . مگه اینکه چندین بار قبلش سکس داشته باشی و خلاصه به قول بعضی ها بدونی : کی رو کجا بذاری .

0 ❤️

371687
2013-04-04 03:46:13 +0430 +0430
NA

بد نبود
از خاطره های شب عروسی خوشم نمیاد…
اعصابمو به هم میریزه

0 ❤️

371689
2013-04-04 13:49:15 +0430 +0430
NA

ممنونم خیلی لذت بردم از خوندش

0 ❤️

371691
2013-04-05 06:25:34 +0430 +0430
NA

سلام
ببخشیدا ولی منم قدم 178 هست و قد دوس پسرم حدود 190.
هرکی بلند بود دلیل نمیشه داستانش غیرواقعی باشه

0 ❤️

371694
2014-06-12 19:22:21 +0430 +0430
NA

بد نبودش لااقل خیانت نبودش و یا به داداشت ندادی

0 ❤️

371696
2014-11-07 08:47:13 +0330 +0330
NA

آرزو برای جوانان ایرادی نداره،این بنده خدا هم آرزو داره همچین شوهری گیرش بیاد،قد بلند و کیر کلفت. biggrin

0 ❤️

371697
2015-04-28 05:21:58 +0430 +0430

خوب بود همین clapping

0 ❤️

371698
2015-05-14 02:36:41 +0430 +0430
NA

آبشو ریخت رو سینه هات بعد همون جور آب کیری کرفتید خوابیدید مردمو کسخل فرض کردی چاقااال

0 ❤️