وارد مدرسه جدید شدم بچه ها همه جدید غریبه رفتارها عجیب با اون مدرسه محله فرق می کرد دو سه ماهی گذشت دیگه به محیط جدید عادت کرده بودم مدرسه تا خونه نه دور بود نه نزدیک یه فاصله 40 دقیقه ای پیاده هر روز داشتم موردی نبود تازه حالم میداد از داخل شلوغی های بازار رد میشدیم جنب جوش مردم دیدنی بود اکثر اوقات تنها بودم بعضی وقتها یکی از بچه ها به نام وحید همراه من میومد خونه اون نزدیکتر بود میعاد هم یکی دیگه از بچه هایی بود که همراه من میومد با وحید از همه چیزی که فکر کنید حرف میزدیم از همه چیز حتی کون دادن های بچه های کلاس کی به کی داده کی کیو کرده و… خیلی چیزها دیگه …یکی از همین روز ها گوشی وحید زنگ زد صحبت کردو تموم که شد گفت میعاد میگه خونمون خالیه میاین pesبازی کنیم یه کم مکس کردم گفتم باشه گوشیشو گرفتم یه زنگ زدم به خونه و با اجازه مادرم به بهانه گرفتن جزوه 2ساعتی تایم گرفتم رسیدم دم خونه میعاد اینا رفتیم تو .کسی جز میعاد خونه نبود اومد سمت ما و به اتاق خودش راهنمایی کردصندلی یکی بود رفتیم رو تخت نشستیم شروع کردیم به بازی .من فوتبالم زیاد خوب نبود چون دستگاه پلی استیشن نداشتم ولی وحید ومیعاد خوب بازی می کردن دست نوبتی عوض می کردیم تا اینکه وحید گفت اینجوری حال نمی ده رو یه چیزی بزنیم که من گفتم مثلا چی که وحید گفت پفک وچیپس یا بستنی گفتم من پول ندارم بچه ها میعاد با خنده گفت تو بوس بده خندیدیمو ادامه دادیم تو اولین مسابقه سه نفره من سوم شدم گفتم بیاید ماچم کنید که من پول ندارم وحید یه ماچ آبدارکردو میعاد گفت من لب می خوام من اول شدم و با خنده یه لب از من گرفت نفری یه گل به من آوانس دادن بازم من سوم شدم وحید گفت منم لب می خوام چون آوانس دادم همونجوری رو تخت افتادم گفتم گاییدین بابا از بس باختم بیا لبتو بگیر که افتاد رو منو داشت از من لب می گرفت که دیدم دستش داره کونمو مالش میده و بزور از رو شلوار انداخت تو شرتم نمی دونم چی شد که اجازه دادم انگشتش سوراخ کونمو پیدا کرد و اندازه یه بند انگشت رفت تو سوراخم .شل شده بودم که وحید فهمید و آروم توی گوشم گفت یه حالی بکنیم و با چشماش از من آره رو گرفت میعاد که این صحنه رو دید گفت بچه ها من برم بیرون یه چیز بخرم بیام ودرآتاق بست وحید منو برگردوند شلوارمو درآوردم رو تخت دمر خوابیدم وحید با تف سوراخ کونمو خیس کرد و با انگشتش شروع به بازی کردن کرد شهوت داشت منو جر می داد که که وحید خوابید روم نوک کیرش که میزون شد باسوراخم با یه تلمبه ریز راه از کونم گرفت و خودشو جا کرد تلمبه های سوم و چهارم بود که کل کیرش حس می کردم خیلی حال می داد که زیر گوشم زمزمه کرد میعادم بکنه ناراحت نمی شی با اشاره گفتم نه بعد از دو سه دقیقه تلمبه زدن وحید میعاد صدا زد از خجالت برنگشتم همجوری خوابیده بودم که سردی بدن میعاد رو خودم حس کردم وحید بالا سرم وایسیاده بود و بازبون ریختن و حرفهای چرب ونرم که ما رفیقیم بین خودمون می مونه ازاین حرفا داشت منو آروم می کرد که صدای تفی که میعاد به کیرش زدو شنیدم سر کیرش که اومد تو سوراخ باز شده من از درد به خودم پیچیدم میعاد کیرشو درآورد ورو به وحید گفت تو ننداختی گفت چرا ولی کیرم که به کلفتی کیر تو نیست یه کم لپ های کونمو ماساژ داد دوباره انداخت تو کل شو دوباره جا کرد با تلمبه دومش آبم اومد حس خوبی داشتم کیرش کل سوراخ کونمو پر کرده بود خیلی قشنگ می کرد از وحید خیلی حرفه ا یی تر بود منو بلند کرد دستمامو گذاشتم رو میز کامپیوترش و خم وایسادم واسش سر پا کل کیرشو جا کرد بعد از 5 دقیقه کردن در آورد تف مالیش کرد ورو به وحید گفت چون من اول شدم تو رو باید بکنم منم گفتم اره بکنش چرا فقط من وحید که رو تخت نشسته بود هموجوری برگشت و دمر خوابید میعادم رفت سمتش کیرشو جا کرد و شروع به کردن کرد اولش خیلی ناراحت بودم ولی با حال خوبی اون روز تموم شد خیلی حال کردیم اون روز اولین بار کون دادم اونم تو سوراخی چیز بدی نبود یه حال نوجوانی وخوب بود بعد از اون هر وقت چند بار میریم خونه یکی میعادم جفت مارو میکنه به طریقه های مختلف و خیلی حال می ده البته وحید از من خوشکلتره و این جور که من فهمیدم این تز که میعاد جفت مون رو می کنه نقشه وحید و از فانتزی های اون بوده ولی خوب دوسه بار هم بدون این که وحید باشه به میعاد دادم اینم از داستان ما

نوشته: شهرام