ماجرای گاییده شدنم توسط پسر عموی کیر کلفت. کلاس چهارم بودم و اون اول دبیرستان بود.
نمیدونستم دخول چیه. ولی با هم سنام لای باسن هم مالیده بودیم و راستش خیلی دوست داشتم این کارارو. اونم انگار میدونسته من طعمه‌ی قابل دسترسی براش هستم و چند وقتی بوده تو کفم بوده که منو تنها گیر بیاره.بالاخره یه جای ساکت و دنج منو گیر آورده بود و منم عاشق فامیل و اینا بودم! افسوس! نشسته بودیم که یهویی کیرشو دراورد و شروع به حرف زدن در موردش کرد و منم مات و مبهوت کیرش بودم. اولین بارم بود کیر واقعی میدیدم و قبل اون هرچی دیده بودم هسته خرما بود. ازم خواست منم کیرمو نشونش بدم و بعد دیدن کیرم خندید و خودمم خندم گرفت از بس پیش کیر اون ناچیز بود.
خلاصه کیرشو داد دستم و با دست چپم کیرشو گرفته بودم که خواست بوسش کنم. بوس نکردم. حسابی دلم میخواست طعم اون کیرو لای کونم حس کنم که پیشنهادو داد و منم قبول کردم به شرط اینکه ۵۰_۵۰ باشه و منم بکنم(حسی به کردن نداشتم، اینو گفتم که فکر نکنه کونیم) پرسید خب اول کی بکنه منم الکی گفتم من، که قبول نکرد. کلا دلم میخواست وقت من رو هم اون بکنه ولی چاره ای نبود و باید منم مثلا میکردمش تا یر به یر بشیم اما هدف من دادن بود و هدف اون کردن. هردومون اینو میدونستیم.
نمیدونستم دخول چیه ولی عاشق مالیدن کیر به کونم بودم مخصوصا با اون کیییییر که بعد دیدنش عقلمو از دست داده بودم.

براش قمبل کردم. اون با دستش کمرمو فشار داد پایین و کونمو آورد بالا و تنظیم کرد. سر کیر گندشو گذاشت دم سوراخ کونم …اوفففف بی نظیر بود حسش. دستاشو حلقه زده بود دور کمرم و کیرشم لای کونم بود و از لذت داشتم پرواز میکردم. یه حس لذت عجیبی داشت اون کیر دم سوراخ! نهایت لذت بود برام. یهو ازم جدا شد و دیدم داره تف میزنه به کونم ، برگشتم گفتم بیا منم سر کیرتو تف بزنم و در کمال تعجب سر کیرشو خودم توف زدم و برگشتم دوباره قمبل کردم تا با تف خودم به گا برم. اینبار محکم دستاشو قفل کرد دور کمرم و پرسید کیف میکنی؟ جوابشو ندادم دوباره پرسید بار دوم خندیدم. نمیتونستم بگم چقدر عاشق کیرشم وقتی لای کونمه. .اصلا میدونست مطمئن هستم که اومده بود سراغم. اوضاع همینطوری نموند و یهو انگار یه تیر خورد بهم و از بغلش پریدم بیرون. گفتم اینطوری نکن گفت اینطوری میخوام اینطوری دوست دارم. من التماسش میکردم نکنه، اونم التماس میکرد که اینطوری دوست داره. هرچی من مصر بودم اون مصر تر بود. تا این لحظه اون پنج دقیقه ای لاپایی زده بود و موقع دخول هم از بغلش پریده بودم. با عقل بچگیم فکر کردم اگه بهش ندم نوبت من میسوزه و اون ۵ دقیقه منو کرده و آبروم میره! عجب اشتباهی کردم! کاش همون لحظه کارو تموم میکردم! اما با اون چیزی که تو ذهنم بود قبول کردم تو بکنه. دوباره رفت پشتم و بهم گفت لپ های کونمو با دستام بکشم منم اینکارو کردم و کیرشو تا خایه تو عرض نیم ثانیه چپوند تو و درد تمام وجودمو گرفت؛ تو سوپر ها هم کیر رو آروم آروم میکنن تو کون زن ها اما این نامرد تو نیم ثانیه کیر به اون بزرگی رو چپوند تو کونم. حس کردم دل و رودم سوراخ شد و الان کیرش از شکمم میزنه بیرون؛ چشمام سیاهی رفت و داشتم چمن هارو گاز میزدم. چه دردی بود و تو عمرم اونطوری درد نکشیده بودم. چند ثانیه بعد کیرشو کشید که فکر کردم تموم شده کارش اما دوباره زد تو. کشید بیرون زد تو. جلو عقب. جلو عقب. اینجا بود که فهمیدم رسما دارم گاییده میشم. نامرد تلمبه هایی که میزد خیلی بد بود جلو عقب ساده نبود بلکه کامل میکشید بیرون و محکم فرو میکرد.توی هاردکور هم ندیدم یه نفر اینطوری بی رحم بکنه. چند باری کیرش خطا رفت از بس دورخیز داشت. یا کیرش میخورد به اطراف سوراخ و سر میخورد میرفت تو انگار میخواست چندتا سوراخ دیگه باز کنه. چندتا تلمبه میزد و سفت میگرفت . چند تا میزد و نگه میداشت و فشار میداد تا بگوزم. کم کم با هر تلمبش صدای گوز میومد؛ هی میگفت همش نمیره لپ کونتو بکش همش بره در حالیکه تا خایه هاش تو بود .مدام می پرسیدم کی تموم میکنی می گفت عجله نکن اما من داشتم میمردم و در نهایت گفت تا ۶۰ بشمری تمومه که من شروع کردم به شمردن و با هر شمارم اون یه تلمبه میزد تو کونم و تحقیرم میکرد. لامصب تا وقتی کیرش تو بود فقط درد داشتم ولی وقتی تلمبه زد هم درد بود هم حقارت. تلمبه تحقیر میکنه. خلاصه حسابی گایید و بلند شد و منم بلند شدم و حس کردم چقدر گشاد شده سوراخم. یک دقیقه هم اون قمبل کرد رفتم پشتش الکی چند ثانیه من بغلش کردم که مثلا شد ۵۰ به ۵۰ و برگشتیم خونه. الانم گاهی حشری میشم و حس مفعول بودن بهم دست میده و میگم کاش دوباره میومد و از پشت منو میگرفت و دوباره تلمبه میزد تا کیرشو تو کونم حس کنم! گاهی تو خواب میبینم دوباره داره منمو میکنه و تو خواب ارضا میشم. نمیدونم به خاطر گاییده شدنم این حس مفعولی اومده سراغم یا اینکه همون اول مفعول بودم که با دیدن کیرش عقل از سرم پرید و کونم جر خورد.
هرچی تو دلم بود رو نوشتم تا نظرتونو بدونم
لطفا بگید چقدرشو من مقصرم؟ تو اون سن؟ چقدرشو اون مقصره؟ هدفش هم لذت خودش بود هم تحقیر من؛ چون چجوری گایید که همیشه سرم جلوش پایین باشه. الان بعد ۲۰ سال هر موقع تو کوچه خیابون منو میبینه زل میکنه به چشام و پوزخند میزنه! با نگاهش تحقیرم میکنه. تازه اون موقع هم رازدار نبود و به دو سه نفر از فامیلا گفته بود و با نگاه اونا و نوع حرف زدنشون میشه اینو فهمید.
لطفا بگید با تمام این نکات چند درصد مقصر منم و اینکه چیکار کنم وقتی اونو دیدم تا مرز سکته نرم و خودمو گم نکنم. پیشش از رنگو رو میرم و آب دهنم خشک میشه و نمیتونم حرف بزنم. جوریه وقتی اسمش میاد میلرزم از بی آبرویی که پیشش دارم. مخصوصا یادم میاد چجوری با هر تلمبش چه صدای گوزی میداد کونم. کلا هر کی باشم اون با کیرش تا اعماق رو لمس کرده و تو شکمم آبشو ریخته و بیش از ۱۵۰ بار تلمبه زده بهم و صداهای عجیب و غریبی که با هر تلمبش بلند میشد و… با نگاه هاش تمام اون خاطراتمو برام یاداوری میکنه که فراموشش نکنم!
علاوه بر این هر بار اون صحنه ها میاد جلو چشمم باید جق بزنم و اگه نزنم دیوونه میشم. با یادآوری اون تلمبه ها وقتی میزنم آروم میشم. و تقریبا هر روز میزنم ! الان ۳۰ سال دارم و هنوزم تموم صحنه ها جلوی چشممه و از ترس چشم تو چشم شدن با اون هیچ جا نمیرم و یه فرد گوشه گیر و منزوی شدم.لطفا بگید چیکار کنم

نوشته: پرهام