کاش وضع مالیمون بهتر بود

1393/08/21

سلام . مهران هستم کلاس اول راهنمایی ک بودم وضع مالی خوبی نداشتیم اینو ب وضوح میشد تو رفتارای مادر پدرم دید . کاری ازم بر نمیومد وقتی مدرسه میرفتم هم کلاسیامو میدیدم ک هر زنگ تفریح ب سمت بوفه مدرسه میرنو خوراکی میخرن شاید در هفته یکی دو باری هم من میرفتم اگر پول گیرم میومد تو خونه. روزای جالبی نبود ولی ب ناچار میگذشت. کمکم از مدرسه بدم اومده بود . درس خوندن زیادم برام جذاب نبود .

من ی پسر بچه معمولی بودم ک شاید ی کم ی ذره بگی نگی سفید بودم اما تقریبا لاغر اما ی ذره کونم تپلتر بودو تو دید بقیه بود گاهی از طرف چند تا از بچه های کلاس ک دو ساله بودن و یکیشون ک واقعا گنده بود و ازش تعهد گرفته بودن اذیت میشدم و تهدید. اون روز با یکیشون دعوام شد اره زنگ ورزش بود اصلا دوس نداشتم تو مدرسه باشم تا اینکه بعد زنگ دو تا از همون بچه های کلاس ک دو ساله بودن بیشتر اومدن پیشمو همش دلداری میدادن ازشون خوشم نمیومد الان ک 27سال دارم هنوز اسماشون از خاطرم نرفته . خلاصه اون روز گذشت و من ب خونه برگشتم بیشتر وقتا مسیر مدرسه تا خونه رو با سرعت و با دویدن طی میکردم ک تو راه کسی اذیتم نکنه . گاهی از جیب مامانم پول کش میرفتم ک تو مدرسه منم جلو بقیه چیزی خریده باشمو بگم اره منم پول دارم.

فردای اون روز باز اون دو نفر بیشتر پیش من میومدن و من خبر نداشتم چی تو سرشون میگذره تا اینکه یواش یواش بیشتر بهشون اعتماد کردم و باهاشون دوست شدم اما متوجه خنده های بچه ها میشدم ک ما سه تا رو ک با هم میبینن میخندن اما چراشو نمیدونستم . تا اینکه هفته بعد زنگ ورزش بود همه گرم ورزش بودن . ورزش ک نه یا فوتبال بود یا دعوا بود یا فرار از مدرسه اون روز من لباس عوض نکردم حوصله نداشتم ک اون دو نفر اومدن پیشم . مهران چی شده چرا لباس عوض نمیکنی گفتم هیچی حال ندارم ن بیا بریم لباس در بیار بیا بازی ک رفتیم از در بقل سالن بریم داخل یکیشون گف مهران ی چیزی بگم ناراحت نمیشی گفتم چی گف منم بیام لباس در میاری ببینم گفتم چیرو ببینی گف تورو دیگه گفتم مگه دیدن دارم ک ازشون ناراحت شدمو رفتم. اون موضو گذشت تا هفته بعد همون روز .

واقعا یادم نمیره اون روزا نوشابه شیشه ای 25 تومن بود ی کیک هم 25 تومن . ک یکیشون ک تقریبا خیکی بود اومد گف مهران100 تومن بهت بدم میزاری از پشت بهت بچسبم ک واقعا نمیدونستم منظورش چی بود اولش ترسیده بودم اما تو فکر صد تومنی بودم تقریبا اخرای زنگ بود همش میومدنو میرفتن من دو دل تا حالا بابام بهم صد تومنی نداده بود. قبول کردم ک بهم بچسبن رفتم سر کلاس پشت در گفت برگد گفتم اول پول .پولو گرفتم ک یهو شلوارمو کشید پایین ک داد کوچیکی زدمو برگشتم گفتم هوی چته چیکار میکنی گف از رو شلوار ک حال نمیده گفتم ن نمیخام پولو از دستم چنگ زد نگاهی ب پول کردمو زنگ تفریح بوفه و کیک نوشابه با اکراه گفتم باشه پولو گرفتم برگشتم شلوارمو داد پایین یکیشون مثلا کیشک میداد."" تا حالا قلنج غلنج نمیدونم کدوم درسته “” برا کسی گرفتین همونطوری بلندم کردو گذاش زمین شد نوبت اون یکی و اونم همین کارو کرد و تموم شد دو تایی فرار کردن هنوز من تو فکر.بودم ک چی شد چن دقیقه هم نگذشته بود ک ب نفر پشت سریم گفته بودن اونم ادم قد بلندی بود اومد ب تهدید و اون دو تا میخندیدن من تمام وجودم شدده بود ترس گف بریم تو دسشوییا وگرنه ب مدیر میگم . با ترس قبول کردم رفتم سمت دسشویا دستشویی اخر رفتم تو دو ثانیه بعد اومد گف بکش پایین فک میکردم اونم همونطوری نگا نکردم گف ی کم خم شو یهو کمرمو گرف انگار ی چیزی ب کلفتیه ی انگشت شست ی کم بیشتر با فشار رفت تو تمام وجودم شد درد از حال رفتم اون فرار کرد از دسشویی رف من چن دقه اونجا نشستم گریم گرفته بود ی کم ک حالم بهتر شد اومدم بیرون اونا ب من نگاهای بدی داشتن زنگ ورزش ک تموم شد من با سرعت هر چ تمام تر فرار میکردم سمت خونه تو راه چشام پر اشک بود نمیدونستم چی شده بود فرداش با ترس وارد کلاس شدم انگار چن نفر دیگه هم فهمیده بودن اذیت متلک تیکه پرونی . سال تحصیلی ب سختی رد شد و من پنج تا تجدید اوردم تابستونم خراب شد اون دو تا خونه مارو پیدا کرده بودن یهو در خونه در زدن و من با هر بدبختی بود دکشون کردم . سرتونو درد نمیارم درد اون نفر پشت سریم ک از تو کونم رفت جاش داش ی حسی میومد گاهی ناراحتم میکرد و گاهی تمام بدنمو بهم میریخت تا بچه محل ها مون هم فهمیده بودن ینی اون دوتا بهشون گفته بودن و یکی دو بار توسط بچه همسایه هم این اتفاق برام افتاد تااین که از اون محل رفتیم تا از بیست سالگی به بعد من بااین جریان مبارزه میکنم بیشتر اوقات بازنده و بیشتر اوقات هم برنده میشم تقریبا شش سالی میشه ک بنده میشم اما هر وقت یادم ازاوندو نفر میاد بهشون فوش میدم من غلط میکنم گی باشم اما گی ی حسه ک زنده میشه و توسط افراد دیگه گاهی ب زور گاهی نادونی و … تا الان ک واقعا جلوشو گرفتم اما هنوز ک هنوزه تو بدنم زندس وول میخوره اما تا میاد فوشش میدمو فرار میکنم. یادتون باشه اگر ی روزی فرزندی داشتید اگر هم مشکل مال دارید حداقل بفهمید تو مدرسه چ وضعی داره با کیا دوسته و کیا اذیتش میکنن تا ی روز با ی همچین حس عجیبی دست پنجه نرم نکنه. خدا مارو ببخشه

نوشته:‌ مهران


👍 0
👎 0
42922 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

443813
2014-11-12 15:41:02 +0330 +0330
NA

اشکم در اومد اصلا

0 ❤️

443814
2014-11-12 17:42:45 +0330 +0330

عجب آدمای کونی پیدا میشن
کون بچه ی مردم میزارن و اصن به عواقبش فکر نمیکنن
بخاطر چندر غاز پول
آزرده خاطر شدیم
چنتا فحش بدم به این اوبی های لاشی

شاشیدم تو روحشون
کیر شغال کس دریده بره تو دهنشون
دیوثای بی همه چیز کونی صفت
شیشه نوشابه از ته تو کونشون
کیر همه ی کارکنان شرکت زمزم و پپسی تو کونشون بره
لاشی صفتای سگ توله ی نامرد
کون بچه ی مردم نزارین
دیوووووووووووووووووثا

0 ❤️

443815
2014-11-12 17:54:12 +0330 +0330
NA

سخت نگیر تو این مملکت همه پسرا یجورایی یزمانی گی بودن.درضمن امشب اولین روز بعد از یکسال و دو ماهه که ثبت نام کردم تو این سایت اومدم تو سایت.داستانت سکسی نبود.

0 ❤️

443816
2014-11-13 01:24:56 +0330 +0330
NA

کونی این کجاش سکسی بود

0 ❤️

443817
2014-11-13 04:16:29 +0330 +0330
NA

اگه هم قراره فحش بدیم به اون دوستانه نامردت میدیم

0 ❤️

443818
2014-11-13 06:05:07 +0330 +0330
NA

داش درکت میکنم واقعا روزایه سختی بوده منم مشابه روزایه تورا داشتم اما حالا که از پس خودم برمیام خوار همچین ادمایه نامردی را میگام

0 ❤️

443819
2014-11-13 07:40:44 +0330 +0330
NA

واقعا دركت ميكنم منم شرايطم مثل تو بود ولي من الوده شدم
خيلي دمت گرم كه الوده نيستي

0 ❤️

443820
2014-11-13 07:41:22 +0330 +0330
NA

هيچ هم زيبا نبودي، من تو را زيبا كشيدم بي جهت إغراق كردم، دلبر و رعنا كشيدم از لئوناردو داوينچي عذرخواهي ميكنم كه… اينهمه عكسِ تو را مثلِ موناليزا كشيدم نه عسل، گَس بود طعمِ بوسه هايي كه ندادي من چه احمق، خانه ات را قصرِ كندوها كشيدم من چه بي انصاف بودم با ترازويِ دلم كه… تارِ مويت را برابر با همه ي دنيا كشيدم مرغِ ماهي خوارِ بد تركيب، جوجه اُردك زشت! باورت شد كه تو را شهزاده ي قوها كشيدم؟ دختري زيباتر از تو، بعد از اين برميگزينم دختري كه نازِ او را از همين حالا كشيدم بعد از اين خوش باش با او، ميروم از خاطراتت خاطرتت آسوده باشد، از خيالت پا كشيدم

0 ❤️

443821
2014-11-13 09:08:54 +0330 +0330
NA

این قضیه مشابه اش نزدیک بود برای من اتفاق بیفته ولی نه به این شکل چند نفر ازم اتو داشتن میخواستن که چغالشون بشم ولی خدا رحم کرد خدا از اون عوضیها نگذره

0 ❤️

443822
2014-11-13 09:53:12 +0330 +0330
NA

کیرم دهنت ROFL

0 ❤️

443824
2014-11-13 14:29:20 +0330 +0330
NA

بیشتر اوقات بازنده و بیشتر اوقات هم برنده میشم
اوقاتت تو کونت dash1

0 ❤️

443825
2014-11-13 15:37:19 +0330 +0330
NA

چی بگم والـــا ::: نفرین بر قوم لوط موفق باشی

0 ❤️