گی در قطار

1392/07/06

من میلاد هستم 21سالمه خوش استیل خوشگل و خیلی سفیدم بدنم اصلا مونداره اولین بار که داستان می نویسم.
جریان برمیگرده به همین دو سه هفته پیش من دانشچویی دانشگاه چمران اهواز ولی خونمون تهران به خاطر اتنخابات امتحانات زودتر تمام شده بود دگیه اهواز کاری داشتم باید برمیگشتم تهران یه بیلط قطار چهار تخته گرفتم. روز حرکت رسید و رفتم سوار قطار شدم وقتی داخل کوپه شدم کسی نبود ولی بعداز چند دقیقه سه تا مرد داخل شدن سلام کردن منم جواب سلام رو دادم کم کم داشتیم با هم آشنا می شدیم که اون سه تا با هم هستن وهمکارن راننده ماشین سنگین یکی از کارخانونه های اطراف قم هستن واستگاه محمدیه پیاده میشن حالا چرا با قطار دارن میرن نمیدونم بگزریم ما تو قطار نهار خوردیم و بعداز نهار گفتن میخوایم دارزبکشیم منم موافق بودم تخت های قطار رو باز کردن دراز کشیدیم وقتی من پامو از مفشم در اوردم یکی از اون مردا برگشت به من گقتش مه چقدر پاهات سفیده منم باخنده جوابش دادم اینکه داری میبینی جورابم نه پام آخه من جوراب سفید پوشیده بودم بعد همشون خندیدن بعد یکیشون به بهونه اینکه آفتاب اذیتش میکنه پرده قطار رو کشید و داخل کوپه تاریک شد همین که میخواست بره سرجاش بخوابه یه دستی به رونم کشید و واسم چشمک زد منم بدم نیومد ولی به روی خودم نیاوردم پشتم رو دادم بهشون داشتم اس ام اس بازی می کردم بعد دوباره یکی به بهونه دستشویی رفت بیرون وقتی برگشت در کوپه رو قفل کرد دوباره یه انگی بهم دادن منم ساکت شدم حرفی نزدم ولی خیلی حشری شده بودم بعد وقتی دیدن من حرفی نمیزنم فهمیدن که چراغ سبزه یکیشون اومد کنارم شروع کرد به دست مالیم کردن منم خوشم اومده بود حرفی نمیزدم یواش یواش کمربندو دکمه های شلوارمو باز کرد روشکم خوابیده بودم روی تخت شلوارمو کشید پایین شروع کرد با کونم بازی کردن بعد اون دوتا هم اومدن پایین ب شروکردن به دست کشیدن کونم بعد من بلند شدم تخت های رو دوباره خوابوندن نشستم رو صندلی دیدم همین طور کیر کلفت میاد طرفم واسه ساک زدن بعداز اینکه واسشون ساکت زدم برم گردوندن حالت سگی شدم بعد حس کردم یه چیز گرمی در سوراخ کونمه آره یه کیر کلفت بود یه توف زدو کردش تو کونم نفسم بند اومد نمی تونستم داد بزنم خیلی خیلی خیلی درد داشت داشتم می مردم از درد ولی بعد کم کم عادت کردم همین طور سه تاشون منو کردن تا شب یعنی هرکدوم تا ایستگاه محمدیه سه چهار بار منو کردن سوراخم بی جس شده بود دیگه خودمم خیلی بی حال شده بودم.

نوشته: میلاد


👍 2
👎 2
65997 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

400261
2013-09-28 17:30:38 +0330 +0330
NA

خوبه والا دیگه با قطارم جایی نریم

0 ❤️

400262
2013-09-28 18:07:41 +0330 +0330
NA

"خوش استیل خوشگل و خیلی سفیدم بدنم اصلا مونداره "
همینو که دیدم دیگه بیخیال شدم

0 ❤️

400263
2013-09-28 18:20:35 +0330 +0330
NA

تو احتمالا دانشگاه رشته کون کونک بازی میخونی

0 ❤️

400264
2013-09-28 21:16:22 +0330 +0330

اینطوری کون دادن شاید یکبار در زندگی هر پسر خوشگلی اتفاق بیفته ولی همون یکبارشم یه خاطره ی محشر میشه براش.

0 ❤️

400266
2013-09-29 11:11:56 +0330 +0330
NA

میلاد جون اگه تو یا هرکسی پایه هست من کیرم رو تقدیم می کنم . حسابی و با ناز می کنمت عزیزم

0 ❤️

400268
2013-10-01 14:44:40 +0330 +0330
NA

من دانشگاه جندی شاپورم اهواز اگه دوست داری بیا جرت بدم شاه کون

0 ❤️

400269
2013-10-02 16:30:04 +0330 +0330

گی بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . . .

مسافر توی کوپه پاره‌ات کرد
برای خارشت کیر چاره‌ات کرد
برو ای بچه کونی، کونِ خود ده
که این کون دادنا آواره‌ات کرد (دادنا=دادن‌ها)

0 ❤️

565677
2016-11-24 22:40:31 +0330 +0330

خیلی تخمی و فانتزی بود.

سعی کن تو این هوای برفی به هرکسی شد بدی.من دادم ضرر نکردم

0 ❤️