١۵ فیلم «درد، همواره یکی از راههای رسیدن به شهوت است.» by Daxton Norton | 27 April 2015
که به جستجوی تمایلات آزارطلبانهی جنسی میپردازند
(ماکوس دی ساد)
«وقتی بیشتر از همینی که هست مرا آزار میدهی، قلبم را بیشتر شعلهور میکنی و احساساتم را بر میانگیزی.»
(لپون ون ساچرـ مازوخ)
در قرن ١٩ ‘ریچارد وان کرفت-ابینگ’ و ‘زیگموند فروید’ جزو پیشگامان علم روانشناسی بودند و به طبقهبندی و ایجاد مفاهیمی که امروزه گسترش یافته و دیدگاه ما را نسبت به رفتار و جنسیت انسان تغییر داده است پرداختند.
۲ مورد از مفاهیمی که این دو نامگذاری و روی آن کار کردند:
• “سادیــسم” (لذت بردن از آزار دادن)
○ “مازوخیسم” (لذت بردن از آزار دیدن)
که همواره مورد توجه هنرمندان، عکاسان و فیلمسازان بوده و آثار زیادی با الهام از آنها خلق شده است.
‘لوییس بونل’ گفته است: «سینما ابزار شعر است که تمام کلمات آن حسی از آزادی، برهمزنندهی واقعیت و قصر دنیای خیال است که به حد و مرزهای جامعه هیچ اهمیتی نمیدهد.»
نقل قول بالا در مورد فیلمهایی که احساسات و میلهایی را که تابو و توسط جامعه پذیرفته شده نیست را به نمایش میگذارند کاملاً درست است.
این گفتهی لوییس بونل همچنین با توجه به زمان خودش یک دیدگاه پیشرو و جدید در مورد نمایش سکس و میلهای جنسی مختلف در فیلمها بوده است. شهامت و جرأت فیلمسازان اروپایی برای ساخت فیلمهایی با موضوعات جنسی بیشتر از فیلمسازان آمریکایی است.
اصطلاح “مازوخیسم” از نویسنده ای به نام ‘لئونارد وان ساشر-مازوخ’ گرفته شده است که به معنی نیاز جنسی به درد کشیدن است.
اصطلاح “سادیسم” نیز از یکی از پیشگامان نویسندگی پورن مدرن به نام ‘ماکوس دی ساد’ گرفته شده است که به معنای لذت بردن از آزار و اذیت دیگران است. خیلی از فیلمهایی که در ادامهی این مقاله نام برده میشوند جزو فیلمهای کلاسیک به حساب میآیند که در زمان نمایششان جنجالهای بسیاری به وجود آوردند و حتی مورد سانسور قرار گرفتند.
فیلمهای آزارطلبی جنسی ابزاری است برای نمایش عدم برابری قدرت و در نگاه عمیقتر نمایش نابرابریهای جامعه. فیلمهای آزارطلبی جنسی فقط جنبهی سرگرمی ندارند بلکه در مورد مقابله با تابوها و به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی در مورد بدن و جنسیت است و همچنین موضوعاتی مثل سیاست را هم به چالش میکشد. به همین دلیل چگونگی ترسیم و نمایش آزارطلبی جنسی ابزار مهمی برای به چالش کشیدن کلیشهها در مورد جنسیت، قدرت و روابط است.
١
Belle de Jour
(Luis Buñuel, 1967)
از صحنهی آغازین معروف این فیلم تا پایان مبهم آن، این فیلم شهوانی به کارگردانی Luis Buñuel و بازی Catherine Deneuve به عنوان یک زن خانهدار زیبا ولی ساده لوح و سرد که فانتزیهایش در نهایت باعث میشود تا در یک روسپیخانهی پاریسی کار کند یک شاهکار است.
این فیلم بهترین، اولین و تاثیرگذارترین فیلم این لیست است زیرا این فیلم جزو اولین فیلمهاییست که یک موضوع تابو مثل فاحشگی، سوءاستفادهی جنسی و آزارطلبی جنسی را به صورت جذاب و گاهی اوقات خندهدار به نمایش در میآورد و قدرتی که فانتزی و تخیلات انسان میتواند داشته باشد را نشان میدهد.
این فیلم یک درس روانشناسی هم هست زیرا نشان میدهد چطور زنان طبقه متوسط غربی یاد گرفتهاند به جای این که میلهای جنسیشان را درک کنند و به آن توجه کنند آنها را نادیده میگیرند و سرکوب میکنند. کارگردان این فیلم از سورئالیسم استفاده میکند تا نشان دهد که رویاها و فانتزیها به اندازهی واقعیت مهم هستند.
۲
Secretary
(Steven Shainberg, 2002)
'لی هولووی' از تیمارستان مرخص میشود و دوباره به خانهای برمیگردد که فضایی خشن دارد و با پدری الکلی و سوءاستفادهگر زندگی میکند. برای این که او با استرس ناشی از مشکلات خانوادگیاش و همچنین احساس نارضایتیای که نسبت به خودش دارد کنار بیاید کاری را انجام میدهد که در زمان کودکی به او آرامش میداد و آن آسیب رساندن به خودش است. ولی وقتی یک پیشنهاد کاری برای منشی شدن وکیلی به نام آقای 'گری' دریافت میکند احساس نیاز او به آسیب رساندن به خودش از بین میرود. خود وکیل نیز شخصیتی غیر عادی و نامتعادل دارد. 'مگی جیناهال' و 'جیمز اسپیدر' به ترتیب نقش منشی و وکیل را بازی میکنند. در فیلم هر دو به تدریج رو به روابط آزارطلبانه جنسی روی میآورند و رابطهی کاریشان به تدریج به یک رابطهی نزدیکتر و شخصیتر تبدیل میشود.
در این فیلم رابطهی بین منشی و رئیس که خود یک رابطهی نابرابر از نظر قدرت است از لحاظ حد و مرزهای جنسی و تابوهای اجتماعی بررسی میشود. 'جیناهال' شخصیتی عجیب، آسیب پذیر و گرم دارد که همین ویژگی باعث میشود تا بتوان راحتتر با او احساس همدردی کرد. با اینکه در ظاهر به نظر میرسد که این یک فیلم تکراری در مورد مرد سالاری در جامعه است و زن به عنوان یک شخص ضعیف و تحت سلطه در این فیلم به نمایش در میآید ولی در فیلم میبینیم که چنین دیدگاهی به چالش کشیده میشود.
۳
Last Tango in Paris
(Bernardo Bertolucci, 1973)
«من و تو قرار است اینجا همدیگر را ملاقات کنیم بدون این که از چیزهایی که بیرون از اینجا اتفاق میافتد مطلع باشیم.» این حرف را 'پاول' به 'جین'، زنی که او به طور اتفاقی در یک آپارتمان که هر دو برای اجاره آن آمدهاند میگوید. در ادامه هر دو قبول میکنند که به طور مرتب برای سکس همدیگر را ملاقات کنند و موافقت میکنند تا اسم همدیگر را به هم نگویند تا بتوانند دنیای بیرون را جدا از رابطهشان نگه دارند.
ممکن است در ظاهر این فقط یک فیلم شهوانی به نظر برسد ولی موضوع اصلی فیلم در واقع مربوط به این است که چطور سکس میتواند به طور موقت تسکین دهندهی غم و عزا و دلتنگی و راهی برای فراموشی این موضوع که درنهایت همهی انسانها تنها هستند باشد. عزای 'پاول' به خاطر مرگ همسرش باعث میشود تا غم و عصبانیت او به صورت یک رابطه و سکس خشن بین او و 'جین' ظاهر شود.
هنگام نمایش این فیلم، 'پاولین کیل' در نقد خود دربارهی این فیلم مینویسد:
«این فیلم بهترین و قدرتمندترین فیلم شهوانیای است که تابحال ساخته شده است و 'مارلون براندو' و 'برتولوچی' انقلابی در این نوع سبک از هنر به وجود آورده اند.»
در ابتدا قرار بود نقش 'پاول' را 'Jean-Louis Trintignan' بازی کند ولی در نهایت این نقش به 'مارلون براندو' رسید ولی در ابتدا او هم این نقش را نپذیرفت چون او با انجام صحنههای سکسی فیلم احساس راحتی نمیکرد. این فیلم فقط به خاطر صحنههای سکسی اش محبوب نیست بلکه بازی احساسی دو بازیگر نقش اصلی آن نیز فوق العاده است.
همچنین موسیقی اغواکننده و ملایم 'Gato Barbieri' حس شهوانی بیشتری به فیلم اضافه میکند.
۴
Sick: The Life and Death of Bob Flanagan
(Kirby Dick, 1997)
کارگردان این فیلم 'کربی دیک' یک تصویر شخصی و کامل از آزارطلبی جنسی و هنرمند نمایشی 'باب فلنیگن' را به شکل مستند درآورده است. 'فلنیگن' در سال 1996 در سن ۴٣ فوت کرد. او پیرترین فردی محسوب میشد که دچار بیماری اختلال عضلانی 'کیستیک' است. در این مستند ارتباط بیماری فیزیکی او و دیدگاهی که مردم نسبت به کسانی که به سکس خشن و آزارطلبانه علاقه دارند و آنها را "مریض" و "منحرف" خطالب میکنند بررسی میشود.
طبق گفتههای خود 'فلنیگن' او آزار به خودش را اولین بار در کودکی در زیرزمین خانهشان امتحان کرد زیرا متوجه شده بود که این کار کمک میکند تا درد و ناراحتی که بیماری "کیستیک" برای او به وجود میآورد را تسکین دهد. در سنین بالاتر او فانتزیهای شخصیاش را با هنر نمایشاش ترکیب کرد و با این کار باعث شوکّه شدن، سرگرمی و حتی آموزش مردم در مورد بیماریاش و کسانی که به سکس آزارطلبانه علاقه دارند شد.
او آنقدر معروف شد که حتی در موزیک ویدئو گروه 'nine inch nail' به نام "happiness in slavery" هم حضور پیدا کرد. این فیلم بعضی تصاویر واقعی گرفته شده از نمایشهای او را نشان میدهد و تماشاگر را وارد دنیای هنر، زندگی و شعر او میکند. از همه مهمتر این فیلم از نظر احساسی نیز با تماشاگر ارتباط برقرار میکند زیرا سختی و مشکلات روزانهی فردی مبتلا به اختلال عضلانی و همچنین جزئیات رابطهی او با پارتنر بلند مدتش "Sheree Rose" که نقش مهمی در زندگی و کار او داشت را نشان میدهد.
۵
In the Realm of the Senses
(Nagisa Oshima, 1976)
به خاطر قوانین محدود فیلمسازی ژاپن در موردپورنوگرافی، کارگردان این فیلم مجبور شد تا ویرایش فیلم را در فرانسه انجام دهد. این فیلم براساس زندگی واقعی یک فاحشه به نام 'sade abe' است که رابطهی جنجالی او با 'Kichi Ishida' باعث وقوع یک تراژدی میشود. چیزی که این فیلم را برجسته میکند و باعث سانسور گستردهی آن در زمان پخشش هم شد صحنههای سکسی واقعی و شبیهسازی نشدهی آن بود. این فیلم یکی از اولین فیلمهایی بود که تلاش میکرد تفاوت بین پورنوگرافی و یک فیلم هنری را نشان دهد.
جدا از جنبههای پورنوگرافیکی فیلم، این فیلم در اصل عشق غیر عادی و شدید دو نفر را نشان میدهد که همین موضوع این فیلم را ماندگار کرد. هرچه دو نقش اصلی فیلم به هم نزدیکتر و رابطهشان احساسیتر میشود آنها شهوتشان را به صورت خشنتری ابراز میکنند. این فیلم همچنین تلاش میکند تا رسوم باستانیای که در قرنهای گذشته در ژاپن محبوب بود را احیا کند و نشان دهد که نقاشیهای آن زمان نوعی بزرگداشت از سکس بوده است.
۶
The Piano Teacher
(Michael Haneke, 2001)
این فیلم بر اساس رمان پرفروش 'Elfriede Jelinek' است و در مورد یک استاد پیانو به نام 'اریکا' با بازی 'ایزابل هاپرت' است که علاقه خاصی به شخصیتهایی با احساسات پیچیده و غیر عادی دارد.
فیلمهای این کارگردان اکثراً در مورد مکانیزمهای خشونت در جامعه بوده است. فیلم حول محور علایق و میلهای اریکا و علاقهی او به آزارطلبی جنسی میچرخد. برای اریکا سخت است تا به صورت معنادار با بقیه ارتباط برقرار کند برای همین احساسات و علایقش را با موسیقی ارضا میکند. او همچنین تمایلات خشنی نسبت به خودش، مادرش و شاگردانش دارد.
در ابتدا 'Walter Klemmer' که یک دانشجوی مهندسی است و پیانو میزند و مثل اریکا به موسیقی کلاسیک علاقه دارد ذهن اریکا را به خود مشغول میکند. در ادامه آنها وارد یک رابطهای که شامل سلطهگری جسمی و روانی، خشونت و وسواس است میشوند.
٧
The Bitter Tears of Petra von Kant
(Rainer Werner Fassbinder, 1972)
خیلی از صحنههایی که در این فیلم وجود دارد نشان دهندهی این است که عشق و روابط در نهایت در مورد تبادل قدرت است و اینکه چطور کسی که بیشتر عشق میورزد همیشه بیشترین آسیب را میبیند.
در این فیلم آزارطلبی جنسی فیزیکی نیست بلکه به صورت روانی صورت میگیرد. عشق 'petra' به 'Karin' به خاطر علاقهی دستیارش به او منحرف میشود. کل فیلم در آپارتمان petra و اکثراً در اتاق خوابش اتفاق میافتد. کارگردان این فیلم سعی کرده تا حرکت دوربین خیلی ثابت و خیلی متحرک نباشد که باعث شده تا بیننده یک تجربهی هیجان انگیز از لذت و سکس و درد داشته باشد.
٨
Love is the Devil: Study for the Portrait of Francis Bacon
(John Maybury, 1998 )
'derek Jacobi' با یک اجرای قدرتمند زندگی 'francis bacon' را به نمایش در میآورد که رابطهی خشونت آمیزش را با معشوقهاش 'George dyer' نشان میدهد و یک تصویر پیچیده از جنبهی روانی این هنرمند را به تصویر میکشد.
اولین برداشت بیننده این است که این هنرمند (francis bacon) یک آزارطلب جنسی است (bacon در قسمتی از فیلم میگوید: «تسلیم شدن و در خدمت کسی بودن از نظر من یک نوع تصفیهی روح است. در این حالت هیچ مسئولیتی در کار نیست و تمام حرکات به شما دیکته میشود. هیچ تصمیمی بر عهدهی شما نیست و وجود شما فقط برای لذت کس دیگری است.») و نسبت به دوستانش مخصوصا 'dyer' رفتار سادیسمی دارد.
bacon یکی از بهترین هنرمندان سبک مدرن قرن بیستم در نظر گرفته میشود. او در دههی 1940 محبوب شد و برخلاف خیلی از هنرمندان معاصر باور داشت که هنوز به اندازهی کافی در هنر به انسان پرداخته نشده است. اکثر نقاشیهایش در مورد رنج و ناامیدی است و میتوان هنرش را در قالب وقایع امروزی مثل جنگهای مدرن و یا حتی قتل عام یهودیان در هولوکاست نیز بست داد. این فیلم به خوبی احساسات و دیدگاههایی که در نقاشیهایش وجود دارد را به تصویر میکشد.
از دیدگاه زیبا شناختی این یک فیلم با موضوع نقاشیست ولی صاحب امتیازهای نقاشیهای bacon اجازهی استفاده از آنها را در این فیلم نداده است، به همین دلیل در این فیلم از نقاشیهای شبیهسازی شده و تحریف شدهی او استفاده شده است. این کار با کمک لنزهای زاویهدار و تکنیکهای فیلمبرداری خاصی انجام شده است. به طور کلی زندگی bacon و هنرش در این فیلم به صورت جذابی به نمایش درآمده است.
٩
The Night Porter
(Liliana Cavani, 1974)
به خاطر ارتباطی که کارگردان بین نازیها و آزار طلبی جنسی به وجود آورده است جنجالها و مخالفتهای زیادی بر سر این فیلم به وجود آمد. داستان این فیلم در مورد یک افسر نازی با بازی 'dirk bogarde' و یک بازماندهی اردوگاههای کار اجباری یهودی با بازی 'Charlotte Rampling' است که به طور ناگهانی در سال 1957 همدیگر را در شهر وین ملاقات میکنند. در این فیلم نژادپرستی و فاشیسم به صورت شهوانی ترسیم میشود که خود نمادی از قدرت مطلق است. در فیلم سمبلهای مختلفی از نازیها مثل ابزار و نماد آن قابل مشاهده است.
در این فیلم چیزی که جنجال برانگیز بود و مورد نقد بسیاری قرار گرفت خود مسئلهی آزار طلبی جنسی نبود بلکه استفاده کارگردان از ایدئولوژی نازیها برای نمایش تمایل جنسی بین اسیر و یک زندانبان بود، به خصوص این که یکی از آنها آلمانی و دیگری یهودی است.
به علاوه این فیلم جنجالهای اخلاقی مختلفی به وجود آورد، مثلاً تماشاگران این فیلم چه دسته افرادی هستند، بیاهمیت نشان دادن واقعهی هولوکاست، نمایش خشونت و شکنجه در فیلم و بیتوجهی به حد و مرزهای رضایت جنسی.
١٠
Salò, or 120 Days of Sodom
(Pier Paolo Pasolini, 1975)
در طول جنگ جهانی دوم جمهوری Salò یکی از زیرشاخههای آلمان نازی در ایتالیا بود که توسط دیکتاتوری به نام 'موسولینی' رهبری میشد.
کارگردان فیلم را در قالب تاریخی این دوران ساخته است. همچنین میشود رد پاهای کتاب 'Marquis De Sade' (که انواع فعالیتهای جنسی در آن دستهبندی شده است و بعضی از آنها امروزه انحراف جنسی محسوب میشوند) را در فیلم دید. این فیلم درواقع جنبهای سیاسی دارد و سوءاستفاده از قدرت واقعی را به نمایش میگذارد.
برخلاف خیلی از فیلمهای این لیست که تمرکزشان روی آزارطلبی جنسیست، این فیلم به خاطر محتوای سادیسمی شدیدی که دارد جنجالی و باعث بدنامی کارگردان این فیلم شد. ترسیمی که این فیلم از ظلم، خشونت جنسی و شکنجه دارد باعث انتقاد زیاد و حتی ممنوع شدنش در خیلی از کشورها شد.
اگر فکر میکنید که وجود صحنههای سکسی زیاد این فیلم باعث لذت بیننده میشود کاملاً اشتباه میکنید. اگر پورنوگرافی برای لذت بینندهها ساخته شده است پس باید بگوییم که این فیلم کاملا مخالف آن است. هدف این فیلم بیشتر تحریک افکار و احساسات بیننده است و کارگردان این کار را از طریق اشاره به م
با اکثرشون آشنا بودم جز چندتا …
البته فیلم با این محتوا کم نیست…
اگر کسی خواست بعضی از فیلم های معرفی شده رو دانلود کنه ، میتونه به این تاپیک مراجعه کنه :
صدالبته که جای "نیمفومنیاک" (زن حشری) هم توی این لیست خالی بود که خودت افزودیش.
نسخهای که خودم از این فیلم دیدم نمیدونم چی بود ولی گویا زده بودن بعضی قسمتاشو.
بهرحال فیلم خفنیست و دیدنش شدیداً پیشناهاد میشود.
سپاس
دورود بر تو و سپاس.
فیلم خاص دیگهای هم مد نظرت بود که با این لیست همخونی داره معرفی کن.
دورود بر تو و سپاس.
فیلم خاص دیگهای هم مد نظرت بود که با این لیست همخونی داره معرفی کن.
فدایت ، فیلم که زیاده ، منتها من چون زیاد فیلم میبینم اسم فیلم ها رو چندان به خاطر نمیسپرم ، جز فیلم های مهم…
چشم کم کم بگردم تو آرشیوم معرفی میکنم حتما