اعتراف میکنم یکی از کثیف ترین کارایه که انجام دادم این بوده که هر دفعه میرفتم دفتر معلما تف میکردم تو چاییاشون یبارم یه جعبه شرینی تو ابدار خونه مدرسه بود برا مهمونایه از اداره اومده ما پیچوندیم بردیم خوردیم مستخدم مدرسمون مثه مرغ بال بال میزد که خودم خریده بودم گذاشته بودم تو یخچال خلاصه ابرویه مدیرمون ک رفت هیچ مستخدم که حسابی مدیرمون حالشو گرفت
شما هم کارای کثیفتون رو به اشتراک بزارید 😁 (dash)
? (dash)
سلام یک تاپیک جالب که نظرمو جلب کرد
من 10 سالم بود با دوست دختر و دوست پسرام کنار خیابون وایمیستادیم هر ماشینی رد میشد تف میکردیم روش
یکی دیگه از کارایی که میکردیم شیشه خونه هارو
میشکستیم فرار میکردیم
زمستون بالاپشت بام که به سمت جاده نزدیک بود
گوله برف درست میکردیم سنگ بزرگ میزاشتیم توش پرت میکردیم که یک دوبار اوضاع وخیم شد که یک بار شیشه یک شاسی بلند شکست
یک بارم کاپوت یک سمند خیلی رفت تو
یکی دیگه از کارایی که کردم و خیلی حال دادن مسخره کردن معلم ریاضی دبیرستانم بود
یک روز مدیر اومد گفت از این به بعد معلم ریاضیتون خانم رضایی هست
وارد کلاس شد همه زدن زیرخنده
چون قدش به زور 155 میشد
زنگ تفریح تمام شد یه فکر به ذهنم رسید
قبل از اینکه وارد کلاس بشه تمام گچ ها رو گذاشتم بالای تخت سیاه دستش نرسه یکم بخندیم
و همینم شد وارد کلاس شد رفت پای تخت سیاه درس بده دید هیچ گچی نیست از بچه ها پرسید گچاتونو کجا میزارید یکی از بچه ها گفت خانم بالای تخت سیاه هست گچا که دو هزاریش افتاد میخوایم اذیت کنیم
دستشو بلند کرد گچ برداره نمیرسید کلی خندیدیم
متوجه شدم خیلی با سیاسته
گفت بچه ها من به مدت 2 دقیقه میچرخم هر چقدر دلتون خواست به من بخندید بعد از دو دقیقه دیگه درسو شروع میکنیم
که دلم براش سوخت
تو اون 2 دقیقه هیچکس بهش نخندید
خلاصه آنابل بودم و هستم
الکسیسم پرده داره
موقع خدمت سربازی برای پذیرایی همیشه میشاشیدم تو چایی… و میدادم اخوندا بخورن