خانواده یه اقاپسری بهش گفتند دیگه وقتشه ازدواج کنی . پسره گفت دختری که قراره زنم بشه رو باید امتحان کنم تا چشم و گوش بسته باشه !
خلاصه رفتند خاستگاری یه دخترخانمی . در مجلس خاستگاری این پسر و دختر رو فرستادند تو اطاقی تا حرف بزنند . پسره بلند شد و شلوارش رو کشید پایین و به دختره گفت : اسم این چیه ؟! 😳 😁 دختره گفت : وای خاک بسرم اینکارا چیه ؟ 😛 پسره گفت : نه باید بگی اسم این چیه ؟ دختره اخرش گفت : خب اسم این کیر هستش 😛 پسره گفت : نه تو بدرد نمیخوری چشم و گوشت بازه 😁
بعد رفتند خاستگاری یه دختر دیگه . اونم تو اطاق به پسره گفت : اسم این کیره 😛 باز پسره گفت نه تو هم چشم و گوشت بازه 😁
رفتند خاستگاری دختر سوم و چهارم و … و همینطور پشت سر هم و همه دخترا گفتند اسم این کیره 😍
خلاصه اخرش یه جا رفتند خاستگاری و دختره گفت : اسم این دودول هستش 😁 پسره گفت افرین معلومه تو یه دختر چشم و گوش بسته و افتاب مهتاب ندیده هستی 😂 😂
خلاصه بعد ازدواج کردند و شب عروسی پسره عروس خانم رو برد رو تخت و پاهاش رو هوا کرد و کیرش رو فرو کرد لاپای عروس خانم و با تعجب دید کیر راحت راحت تا تهش رفت توش و هیچ مانعی وجود نداشت 😕 😳
پسره با تعجب گفت : عه تو که رات بازه و باکره نیستی و معلومه قبلا کلی کیر تو این کوس رفته 😀 پس چرا اونشب بهم گفتی اسم این دودوله ؟
عروس خانم گفت : منظورم این بود مقابل اونهمه کیر کلفت که من قبلا خوردم اینی که تو داری یه دودول بیشتر نیست 😂 😂 😞 😁
سلام مامانی
یه سیسی کوچولو نیاز داری که هرجور دوس داری تربیتش کنی و در خدمتگذاریت حاضر باشه