تو قهوه خونه مش قنبر سر و صدا و هیاهوی زیادی بود. اسی دندون طلا نشسته بود تا اصغر یه چشم (شاگرد قهوه
چی) براش چایی تیار کنه(آماده کنه).
مش قنبر : اصخر بدو دو تا چایی بده اسمال خان دِ بجنب دِ مگه نون نخوردی دِ…(مش قنبر رو به اسمال خان می کنه و میگه ): صفای قدمت پهلوون، نازِ نفست کلبه درویشی رو مزین کردی
بفرما بفرما اون بالا بشین پهلوون.
تو همین حین دو تا مشتری میان تو قهوه خونه و داد میزنن
-اصخر دو تا چایی تازه دم بیار …
اسی دندون طلا از اون پهلوونای لوطی محل بود. گاهی برای اینکه گلویی تازه کنه می اومد قهوه خونه مش قنبر
جای دنجی بود و از همه قشری آدم توش وُول می خورد. از کارگربنا گرفته تا کاسب و نقاش و نجار و آهنگر و…
تنها رقیب اسی دندون طلا که با اون خیلی کل کل داشت، یاور گاوکش بود.
یاور گاوکش از نظر جثه و هیکل دو برابر اسی دندون طلا بود ولی از فنون کشتی فقط زور زدن را بلد بود.
بر عکس اون پهلوون اسمال لوطی مسلک و مبادی آداب و مسلط به فنون کشتی بود.
رعنا دختری ریز نقش و زیبا و تو دل برویی بود که تو محل اسی دندون طلا زندگی می کرد. و گاهی وختی اسی
اونو تو صف نونوایی می دید. اسی عاشقش بود. ولی تو دلش و هیچ وخت حرف دلش را به کسی نمی گفت.
تو خلوتی که با خودش داشت گاهی یاد اون صورت و قد و بالای رعنا می افتاد و رد هم عرق سگی رو میداد بالا.
همدم تنهایی اسی بی بی(طوطی) بود .
اسی دندون طلا براش تعریف می کرد: بی بی تو تا حالا عاشق شدی، اصلا می دونی عشق یعنی چی بی بی…
بی بی من امروز عاشق شدم می دونی عشقم کیه بی بی؟ یه دختر پنجه آفتاب عین مادر خدا بیامرزم خوشکل
وختی می خنده لبای قرمز و نازش هوش آدم رو ازش می گیره. وختی راه میره فقط دوست داری به راه رفتنش
نیگاه کنی خلاصه بی بی تو دنیا لنگه نداره بخدا. ای کاش ننه ام زنده بود. اگر بهش می گفتم میخامش … حضرت
عباسی صلات ظهر نشده مهیا میشد واسه خواستگاری … آخ آخ آخ از این روزگار…
↩ kelke900
نه دلگیر نشدم
شمام درست می گی منم باید میگفتم تو تاپیک ولی فکر نمی کردم استقبال بشه
چون خیلی طرح زدم و سعی کردم خوب بنویسم دیگه بد در اومد به بزرگیتون ببخشین
↩ rrahmog
البته منم تند انتقاد کردم
ببخشید دیگه
رو همشهریمون داش اکل غیرتی شدم 😍
↩ kelke900
حالا پارت دوم خواهم نوشت که مثل داش آکل اگر می داشتیم الان اینهمهگرفتاری نداشتیم.
↩ kelke900
من از انتقاد شما یاد گرفتم که حتی اگرمطلبی دیده همنشه باید تو متن تاپیکم بیارم البته قصد داشتمبیارمولی اصلا فکر نمی کردم استقبال بشه
بخاطر اون تو کامنتا زدم
حتی تو کامنت اولی تلویحا حرف شیواجان را قبول کردم سپاس از شما