خاطرات دسمالي كردن يا شدن اقوام و آشنايان نزديك

1396/08/16

سلام
خاطره هاي خودتونو از دستمالي كردن يا شدن اقوام و آشناهاتون رو تعريف كنيد
هم لذت ببرين
هم لذت ببريم
غيرتي و بي غيرت همه تعريف كنن و بنويسن داستان ها و خاطراتشون رو

15616 👀
1 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2018-01-21 23:29:13 +0330 +0330
نقل از: mae1363 سلام ,من عاشقا خواهرزن کوچیکمم که از خانومم بزرگتره و 30سالشه هستم,بدن تو پر و مهربونی داره ,یه شب پایینه پاش خوابیده بودم تا صبح مالیدمش,صبحش تا عصر باهام حرف نزد و تا مدتها میترسید یه جا پیشم بمونه ولی بعده مدتی بیخیال شد,فکر کنم فکر کرده با زنم اشتباهش گرفتم.اینقده پاشو مالیدم و لیسیدم که حد نداره و از پایینه شلوارش دستم رو بردم تو و تا نزدیکای کسش بردم ولی تا داشتم دستم رو میرسوندم به کسش خودشو کشید عقب و تکون خورد و منم ترسیدم صداش دربیاد و بگا برم و دستم رو از روی رونش جلوتر نبردم,تا خوده صبح مالیدمش,بدنه تو پر و سینه های درشته باحالی داره میمیرم براش,الآن هم روبروم نشسته هر موقع میایم شهرستان موقع خواب به خانومم میگه برید اون اتاق بخوابید اخه خونه پدرخانومم 2تا اتاق داره و اکثرا همین اتاق جلویی میخوابیم ولی به بهانه اینکه هر وقت اتاق تهی میخوابم سردرد میگیرم میگم من نمیرم اون اتاق هرکی ناراحته خودش بره اون اتاق بخوابه و اونم چون اون یکی اتاق فقط باجناقم میخوابه نمیره اونجا و منم تو همون اتاقی میخوابم هم طیبه خوابیده به امید اینکه نزدیکم بخوابه و دوباره بلیسمش و ببوسمش ولی اینبار دستم رو به زورم شده میکنم تو کسش .حیف اون که اونجور شوهر کس کشی داره.یه کس کش میگم یه کس کش میشنوید هر روز زن و بچش رو له و لورده میکنه یا با کتک یا با چرت و پرت .بیچاره طیبه من

از بیرون به خودت نگاه کن فقط یه بیمار جنسی میبینی.باهاش صحبت کن ببین راه میده.این رفتارت خیلی زشت بوده.یه جوردیگه اقدام کن. بیچاره زنها توی این جامعه که داعم باید تحقیر بشن حالا چه از طرف تو چه از طرف اون شوهر بی شرفش

1 ❤️

2018-01-22 01:17:00 +0330 +0330
نقل از: تاغی
نقل از: mae1363 سلام ,من عاشقا خواهرزن کوچیکمم که از خانومم بزرگتره و 30سالشه هستم,بدن تو پر و مهربونی داره ,یه شب پایینه پاش خوابیده بودم تا صبح مالیدمش,صبحش تا عصر باهام حرف نزد و تا مدتها میترسید یه جا پیشم بمونه ولی بعده مدتی بیخیال شد,فکر کنم فکر کرده با زنم اشتباهش گرفتم.اینقده پاشو مالیدم و لیسیدم که حد نداره و از پایینه شلوارش دستم رو بردم تو و تا نزدیکای کسش بردم ولی تا داشتم دستم رو میرسوندم به کسش خودشو کشید عقب و تکون خورد و منم ترسیدم صداش دربیاد و بگا برم و دستم رو از روی رونش جلوتر نبردم,تا خوده صبح مالیدمش,بدنه تو پر و سینه های درشته باحالی داره میمیرم براش,الآن هم روبروم نشسته هر موقع میایم شهرستان موقع خواب به خانومم میگه برید اون اتاق بخوابید اخه خونه پدرخانومم 2تا اتاق داره و اکثرا همین اتاق جلویی میخوابیم ولی به بهانه اینکه هر وقت اتاق تهی میخوابم سردرد میگیرم میگم من نمیرم اون اتاق هرکی ناراحته خودش بره اون اتاق بخوابه و اونم چون اون یکی اتاق فقط باجناقم میخوابه نمیره اونجا و منم تو همون اتاقی میخوابم هم طیبه خوابیده به امید اینکه نزدیکم بخوابه و دوباره بلیسمش و ببوسمش ولی اینبار دستم رو به زورم شده میکنم تو کسش .حیف اون که اونجور شوهر کس کشی داره.یه کس کش میگم یه کس کش میشنوید هر روز زن و بچش رو له و لورده میکنه یا با کتک یا با چرت و پرت .بیچاره طیبه من

از بیرون به خودت نگاه کن فقط یه بیمار جنسی میبینی.باهاش صحبت کن ببین راه میده.این رفتارت خیلی زشت بوده.یه جوردیگه اقدام کن. بیچاره زنها توی این جامعه که داعم باید تحقیر بشن حالا چه از طرف تو چه از طرف اون شوهر بی شرفش

معمولا این اتفااقات دست دراازی به اقوام در شهرستانها و روستاها و در کل جوامع فقیر فرهنگی میافته
تو خودت دیوث نامبر وان هستی دلت واسه زن و بچه باجناغت نسوخته
فقط کیرت راست شده
عرضه نداری بیرون از سفره ی پدرزنت ارضا کنی
به کسی که اعتماد کرده دست درازی میکنی
بچه کدام روستا هستین ؟

1 ❤️

2018-01-27 15:59:16 +0330 +0330
نقل از: homayoon2222
نقل از: تاغی
نقل از: mae1363 سلام ,من عاشقا خواهرزن کوچیکمم که از خانومم بزرگتره و 30سالشه هستم,بدن تو پر و مهربونی داره ,یه شب پایینه پاش خوابیده بودم تا صبح مالیدمش,صبحش تا عصر باهام حرف نزد و تا مدتها میترسید یه جا پیشم بمونه ولی بعده مدتی بیخیال شد,فکر کنم فکر کرده با زنم اشتباهش گرفتم.اینقده پاشو مالیدم و لیسیدم که حد نداره و از پایینه شلوارش دستم رو بردم تو و تا نزدیکای کسش بردم ولی تا داشتم دستم رو میرسوندم به کسش خودشو کشید عقب و تکون خورد و منم ترسیدم صداش دربیاد و بگا برم و دستم رو از روی رونش جلوتر نبردم,تا خوده صبح مالیدمش,بدنه تو پر و سینه های درشته باحالی داره میمیرم براش,الآن هم روبروم نشسته هر موقع میایم شهرستان موقع خواب به خانومم میگه برید اون اتاق بخوابید اخه خونه پدرخانومم 2تا اتاق داره و اکثرا همین اتاق جلویی میخوابیم ولی به بهانه اینکه هر وقت اتاق تهی میخوابم سردرد میگیرم میگم من نمیرم اون اتاق هرکی ناراحته خودش بره اون اتاق بخوابه و اونم چون اون یکی اتاق فقط باجناقم میخوابه نمیره اونجا و منم تو همون اتاقی میخوابم هم طیبه خوابیده به امید اینکه نزدیکم بخوابه و دوباره بلیسمش و ببوسمش ولی اینبار دستم رو به زورم شده میکنم تو کسش .حیف اون که اونجور شوهر کس کشی داره.یه کس کش میگم یه کس کش میشنوید هر روز زن و بچش رو له و لورده میکنه یا با کتک یا با چرت و پرت .بیچاره طیبه من

از بیرون به خودت نگاه کن فقط یه بیمار جنسی میبینی.باهاش صحبت کن ببین راه میده.این رفتارت خیلی زشت بوده.یه جوردیگه اقدام کن. بیچاره زنها توی این جامعه که داعم باید تحقیر بشن حالا چه از طرف تو چه از طرف اون شوهر بی شرفش

معمولا این اتفااقات دست دراازی به اقوام در شهرستانها و روستاها و در کل جوامع فقیر فرهنگی میافته
تو خودت دیوث نامبر وان هستی دلت واسه زن و بچه باجناغت نسوخته
فقط کیرت راست شده
عرضه نداری بیرون از سفره ی پدرزنت ارضا کنی
به کسی که اعتماد کرده دست درازی میکنی
بچه کدام روستا هستین ؟

بچه ناف شمرون فقر فرهنگی اینه که به یکی چشم و شهوت داشته باشی یا اینه که فکر کنی بچه شهرستانی ها و روستایی ها فقر فرهنگی دارن ؟ چون تو بچه ناف شمرونی لیوان سواد فرهنگیت لبریزه ؟ یعنی اینجور اتفاقات همش توی شهرستان و دهات ها و روستا ها می افته ؟ توی تهران و حتی مدرنیته ترین شهرهای جهان نمی افته ؟(کاملا برعکسه گلم) .
اگه تو حس شهوت به اقوامت نداری توی این پیج چی کار میکنی ؟
دیوث جنسی رو نمیدونم ولی دیوث فرهنگی اونیه که از بالا به دیگران نگاه میکنه و وقتی که پول داره فکر میکنه بیپولها بی فرهنگن و وقتی بیپوله فکر میکنه که پولدارها بی فرهنگن, وقتی شهرستانی و روستاییه فکر میکنه شهری ها بیشعورن و وقتی بچه لس آنجلسه فکر میکنه دهاتی ها و روستایی ها بی فرهنگن .
یه پیشنهادم واست دارم هیچ وقت حتی تو فکرت هم منع دیگران نکن بدترش به سر خودت میاد به گا میری هااااا . از ما گفتن بود .
اینقده حرص اعمال و رفتار دیگران رو نخور , بلدی خودت رو درست کن , اولین راهش هم اینه که از این سایت بری بیرون , چون همان طور که از اسم سایت پیداست کارش زیاد کردن و افزایش قدرت شهوته . برو برون و شروع کن به بالا بردن معنویات و انجام اعمال روحانیت . ?

0 ❤️

2018-04-04 19:16:44 +0430 +0430

همسر سابق من ی خواهر کوچیکتر داشت ک دبیرستانی بود.من همیشه وقتی از کنارش رد میشدم یا بیرون بودیم و کنارش راه میرفتم ب کونش دست میزدم و انگشتش میکردم.اونم چیزی نمیگفت
ولی یبار ک تو راه پله تنها چند لحظه تنها شدیم و خواستم بغلش کنم نذاشت و دوید تو.بعد از اونم تا وقتی از همسرم جدا شدیم نذاشت بهش نزدیک شم.بدجور تو کف کون نازش موندم

0 ❤️

2018-04-05 11:33:25 +0430 +0430

یبارم جلوی خودش کشوی لباس زیراشو باز کردم مثلا دنبال یچیزی میگردم.بعد یکم درباره شرت و سوتیناش نظر دادم اونم دربارش باهام حرف زد

0 ❤️

2018-04-06 21:53:47 +0430 +0430

وقتی 14 سالم بود یه همسایه داشتیم یه دختره 8-9 ساله سفید خوشگل داشت دختره خیلی سر و گوشش میجنبید.
مثلا جلوی جمع در حالیکه شلوار تنگ یا شرت پوشیده بود یهو دراز میکشید پاهاشو میداد بالا دست میزد اونجاش و کلا پاشو باز میکرد امار میداد.
یه بار با هم منچ بازی می کردیم شرت و دامن پاش بود تاسو انداختم رو شرتش و دستش زدم خنده شیطنت امیزی کرد منم سریع شرتش زدم کنار دیدم بههه چه چچوله گنده ای داره دختر 9 ساله
یه ذره لیسش زدم ولی شاشید تو صورتم حسابی و ضد حال زد ولش کردم و دیگه نرفتم سراغش

0 ❤️

2018-06-10 07:05:05 +0430 +0430

دختر یکی از اقوام هست 15 سالشه، میخواستم راهی بلدید بگید جوری بمالمش یا بفهمم اهل حال هست یا نه؟
لطف اگه میتونید راهنمای کتید پیام بدید اینجا نمیخونم

0 ❤️

2018-09-26 15:08:11 +0330 +0330
نقل از: saraJoOn25A من وقتی 13سالم بود خیلی تو پر بودم سینه هامم بزرگ بود باسنمم گرد .. آشپزخونمونو داشتیم تعمیر میکردیم..پسر عمه م اومده بود خونمون کمکمون.. اخر شب بود..همه خابیده بودن.. فقط منو پسر عمه م که 23سالش بود داشتیم اشپزخونه رو مرتب میکردیم که ی دفه اومد پشت من و نامحسوس هی کیرشو میمالید به کونم و بهم میگفت اینطوری تمیز کن اینجا رو.. منم خیلی حشری شده بودم ولی روم نمیشد چیزی بگم..

ی دفه دیگه هم رو زمین نشسته بودمو داشتم درس میخوندم ی دفه اومد پشتم نشست و سینه ها مو تو دستاش گرفت و باهام ریاضی کار کرد…
خاطره های این مدلی بازم دارم…ولی هیچ وقت باهم سکس نکردیم

منم با ی دختر همین کارو کردم مثلا داشتم ازش درس میپرسیدم ولی ی دستم تو شورتش بودو کس و کونشو میمالیدم

0 ❤️

2018-09-26 18:15:26 +0330 +0330

من 14 سالم بود ، یه پسر فامیل دور داشتیم ، 10 سالش بود ، هر روز می اومد خونمون بازی کنیم ، می رفتیم تو اتاق باهم کشتی می گرفتیم ، کشتی یه فنی داره که طرف دمر می چسبه زمین تا حریفش نتونه بلندش کنه ، اونم دقیقا همونطوری می چسبید به زمین ، منم که منتظر همچین لحظه ای بودم ، می خوابیدم روش تا آبم می اومد تو شلوارم بعد بلند میشدم ، یادش بخیر چه حالی می داد ، کاش رسما می کردمش
اون موقع دختر عمه ام که 5 سال ازم بزگتر بود همیشه پیشم می اومد بازی می کردیم ، حیف عقلم نمی رسید باهاش حال کنم ، همش تو نخ کوچکتر از خودم بودم

0 ❤️

2018-09-26 18:39:09 +0330 +0330

من وقتي راهنمايي بودم داييم ميومد پشت صندلي كه نشسته بودم مينشست و خودش رو ميچسبوند بهم صندلي تكيه نداشت

0 ❤️

2019-02-17 20:55:48 +0330 +0330

۸ ۹ سالم بود زیاد میرفتم خونه عمه‌م شوهرش از اون بچه بازای درجه یک بود منو چنبار رو پاش میشوند و کیرشو از زیر شلوار میمالوند بهم یبار بهم گفت دراز بکش منم دراز کشیدم اونم شلوارمو داد پایین کیرشو میذاشت لای کونم و گاهی با انگشت سوراخمو میمالید آخرش آبشو با با جق زدن آورد ریخت رو کونم و سوراخ کونم.
چند وقت پیش هم بازم تنها بودیم اینبار کرد توم وقتی کیرشو دیدم خدا رو شکر کردم که تو بچگی نکرد منو وگرمه الان کون نداشتم ?

0 ❤️

2019-02-17 21:09:38 +0330 +0330

با باجناقم و خواهرزنم رفته بودیم شیراز مسافرت. خواهرزنم مثلا به شوخی چنان بدنمو دست میزد و میمالید که بشدت شق کرده بودم. میدونم شوهرش بهش خیانت میکنه، فکر کنم فهمیده و میخواد تلافی کنه. مثل خر تو کفشم، منتها نمیدونم چیکار کنم؟

0 ❤️

2019-02-17 21:17:53 +0330 +0330

یکی از دخترای فامیلمون تو آسانسور جلو باباش
چند تیکه کادویی پتو دستمون بود

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «