دوستانی که در جریان نیستن خاطره سکس با زن شریکم و بعدش سکس با غزل دختر شریکمو بخونن تا متوجه این خاطره بشن.
خیلی از دنبال کنندها ازم خواستن ادامه خاطره سکسم با غزلو بگم.

رابطه منو غزل چند ساله شد.و حالا غزل یه دختر بیست و چهار پنج ساله بود.
در این مدت خیلی سکس کردیم.و همیشه بهش میگفتم ازدواج که کردی و جلوت باز شد من میخوام کصتو بکنم.تو نباید بعداز ازدواج منو بیخیال شی.غزل بهم قول داده بود در صورت ازدواج بازم با من رابطه داشته باشه.
غزل دختر خوشگل و خوش هیکلی بود.رون های تپل و بدن لاغر.
این مدت که منم بهش رسیدگی میکردم سینه ها و کون باهالی بهم زده بود.
عکس پای غزل که مال چند وقت پیش هست در پاپیک ها گذاشتم.لامصب پاهای خوشگل و خوردنی داشت.اصلا این مادر دختر عجیب منو حشری میکردن.
خلاصه غزل براش خاستگار اومد.پسر خوبی بود.
تحصیل کرده و مودب.کارشم خوب بود یه شرکت واردات لوازم آرایشی داشت.تک پسر بود و یک خواهر داشت.
جواب بله رو گفتن و دو روز بعد قرار عقد داشتن تو محضر و مراسمش چند روز بعدش.

غزل بهم خبر داد فردا عقد میکنن و امروز میخواد بیاد سکس کنیم که اخرین سکس دوران مجردیش باشه. الان توراه خونس و داره میاد زیاد وقت نداره.
منم سری بلند شدم دوش گرفتم تا غزل اومد.
وارد خونه که شد گفت زیاد زمان ندارم باید زود برم که کلی کار دارم و خانوادم پیگیر میشن.
سریع رفتیم توی اتاق و لخت شدیم ۱۰دقیقه بهم ور رفتیم و از کون کردمش.ابمو خورد.
کارمون تموم شد لباس پوشید گفتم غزل اگه بعداز عقد رابطه داشتین و پردت زد بعدش بیا بهم کص بده.خیلی دلم میخواد کصت مال خودم کنم.غزل چشمک زد گفت چشم.و یک حرف دیگم زد که درجا کیرم سیخ شد.
غزل: وقتی عقد کردیم کاری میکنم از جلو سکس کنه و پردم بزنه.فرداش به هر بهونه شده میام که دومین کصم به تو بدم.فقط یبار میدم بهش که دفعه دوم به تو داده باشم.
غزل رفت و من تو کونم عروسی بود.
روز عقد غزل رسید و چون با من خیلی صمیمی بودن برای مراسم عقد در محضر ازم خواستن برم.
همه چی به خوبی و خوشی گذشت.
داماد تو کونش عروسی بود که چه دختر خوشگل و خوش هیکلی گرفته.نمیدونست مدیون منه همچین هیکلی که زنش داره.
پدر و مادر داماد با غزل روبوسی کردن و عروسم عروسم از دهنشون نمیوفتاد.
اسم شوهر غزل امید بود.
مراسم عقد برای دو روز دیگه بود.
پدر امید اجازه گرفت غزلو ببرن خونه خودشون.
که خانوادش مخالفت نکردن.
شهرهای دیگه نمیدونم ولی سمت خراسان زیاد سخت نمیگیرن و معمولا تو عقد پرده رو میزنن.
غزل رفت خونه پدر شوهر و شب توی اتاق شوهر پرده رو داد رفت پی کارش.تمام شب داشتم به این فکر‌میکردم که غزل الان زیر امید هستش و…
از یه طرف خوشحال بودم چون کصشو بعداز سالها میتونستم بکنم.از طرفی یه حال ناشناخته داشتم که دوست نداشتم غزل به غیراز من کسی بهش دست بزنه.
خلاصه هرطور بود صبح شد.و ساعتهای ۲ ظهر غزل زنگ زد.گویا گفته بوده میخواد بره پیش دوستاش، هم دعوتشون کنه برای عقد هم یکم باهاشون باشه.امید قبول کرده بود.غزل با دوستش هماهنگ کرده بود که یوقت سوتی نده.
امید خودش غزلو میبره در خونه دوست غزل پیاده میکنه و میره.
غزل ۱۰ دقیقه بعدش میاد سمت خونه من.
ساعت حدودا نزدیک ۴ غزل زنگ خونه رو زد اومد بالا.تا منو دید پرید بغلم یکم خودشو لوس کرد.چند قطره اشک ریخت و گفت اومدم بهت کص بدم.الان قرار به ارزوم برسم.
لب تو لب شدیم بغلش کردم دستم زیر زانوهاش و یک دستم دور کمرش بلندش کردم بردم سمت اتاق.گذاشتمش لبه تخت نشست.خودش شلوار و شرتم کشید پایین کیرم سیخ شده بود.سرشو بوس کرد‌، یکم زبون زد و یهو همشو کرد دهنش.
چنان ساکی زد که عشق کردم.
ازش پرسیدم دیشب برای امید ساک زدی؟
گفت نه.ادا تنگا در اوردم.مثلا دفعه اولم بوده.
غزل کصش هنوز میسوخت.و کمی اذیت بود.
دارزش کردم رو تخت خودم پایین تخت نشستم.
پاهای خوشگل غزلو بوس کردم.انگشت پاش گذاشتم رو لبم و دونه دونه انگشتاش بوس کردم و لیس زدم.
بعدش انگشتای پاشو دونه دونه دهنم کردم و میمکیدم.
هر دو پاشو حسابی لیس زدم و خوردم. کیرمو مالیدم کف پاش.دوباره لیس زدمشون رفتم تا رونش.بغل رونش بوس میکردم و میخوردم.
زبون کشیدم تا روی کصش.
وااااااای کص غزل چیزی که من ارزوشو داشتم.
ده دقیقه کصشو خوردم.بوس کردم اومدم رو شکمش.دور نافش لیس زدم رفتم بالا تا رسیدم به سینه هاش.دور نوک سینش لیس زدم.حسابی حشری شده بود و نفس نفس میزد.
تمام سینشو لیس زدم و خوردم.
دراز کشیدم روش.سر کیرم رو کصش بود.
لبشو میخوردم.غزل با دستش بدنمو لمس میکرد
من با دستام کنار رونشو دست میکشیدم.
حسابی گرم لذت بودیم.
غزل دیشب ازدواج کرده بود و الان زیر من بود.
تو صورتش نگاه کردم گفتم اماده ای‌
غزل گفت چند ساله منتظر این لحظم
لب تو لب شدیم و کیرمو فشار دادم رفت تو کص غزل.
واااااااااای تنگ و داااااااغ.
خیلیییی لذت بخش.تا حالا همچین کصی نکرده بودم.خیلییییی کیف داشت.تازه عروس بکنی.
یبار به شوهر داده دفعه دوم به تو بده فکر‌کن چه حالی میده.
یکم اذیت شد ولی زود اوکی شد.
کیرم تو کص غزل داشت عشق میکرد.
تو کصش عقب جلو میکردم.غزل منو با دستای خوشگلش لمس میکرد.
غزل: بکن بکن منو بکن.دارم کیف میکنم.
این کص تا زنده ام مال تواه.
کیر میخوام.کیرتو میخوام.این کص برای کیر تواه

و…

منم عشق میکردم و همچنان کیرم تو کص غزل بود.
همون طور‌که کصش میکردم دستم از زیر بردم لای کونش انگشتم کردم توش.هر دو سوراخش پر کرده بودم.غزل حشری تر شد.داد میزد بکن لامصب بکن.
تند تند کردم تا غزل جیغ کشید و آبش اومد.
خم شدم کصش لیس زدم و خوردم و بوس کردم.
بعدش مچ پاشو گرفتم دستم کیرمو خودش گرفت و رو کصش تنظیم کرد.فشار دادم رفت توش.
حرکت عقب جلو شدن کیرم تو کصش نگاه میکردم.کص سفید و تمیز و باد کرده غزل داشت دیوانم میکرد.تند تند عقب جلو کردم آبم داشت میومد.گفت میخوام ابتو بخورم.
کشیدم بیرون سریع کیرمو گرفتم ابم نپاشه بیرون غزل نشست دهنش باز کرد.سر کیرم گذاشتم رو لب خوشگلش و کیرمو ول کردم.
ابم پاشید رو لب و دهن و زبونش.
همه ابمو خورد.بعدش منو کشید رو تخت دراز کشیدم.کیرمو کرد دهنش و تمام ابمو خورد و حسابی کیرم حال اومد.
بیست دقیقه کیرمو خورد.دوباره شق شده بود.
غزلو به شکم خوابوندم.نشستم روی روناش کیرمو از لای رونش کردم تو کصش.هنوز روی روناش نشسته بودم.دستم روی لمبرای کونش.
کیرم تو کصش عقب جلو میکردم و این تصویرو نگاه میکردم و عشق میکردم.
غزل داشت اه اه میکرد.
شوهرش یبار‌ کصشو کرده بود من تا الان دوبار کص زنشو کردم.
غزل دوباره ارضا شد.
خوابیدم روش.
دستم رد کردم زیر و سینه هاش مشت کرده بودم.
پاهام گذاشتم کف پاش.تمام بدن غزل زیرم بود.
یه بدن بلوری و خوشگل.تند تند کصش میکردم.
تا ته فشار میدادم توش.غزل با هر ضربه من آه میگفت.وقتی تلمبه میزدم کون ژله ایش به شکمم میخورد‌ و کیف میکردم.
دستم از زیر پهلوهاش رد کردم و محکم گرفتمش و تو کصش تلمیه میزدم.تا دوباره ابم اومد کیرمو کشیدم گذاشتم لای کون غزل آبمو خالی کردم.
بعدش با دستمال ابمو پاک کرد.
رفت دستشویی خودشو شست و اومد روی پام نشست.
کیرم که دوباره جون گرفت، نشسته کردمش.
خودش خواست.نشست رو کیرم و بالا پایین شد
بیست دقیقه این مدلی کردم داشت ابم میومد بهش گفتم سری بلند شد کیرمو کرد دهنش ابمو خورد.دیگه مقدار ابم کمتر بود.
یکم نازش کردم و بوسش کردم.
رفت دهنشو شست و نیم تنش اب زد و اومد لباس پوشید.
بهم گفت مرسی عشقم.بهت قول میدم به امید مثل تو حال ندم.سعی میکنم هر وقت سکس خواست یبار بیشتر ندم.قرص اورژانس داشتم دادم غزل خورد.
لب گرفتیم غزل رفت خونه دوستش که امید بیاد دنبالش.

گوشیم زنگ خورد مامان غزل بود.
بعداز سلام احوال پرسی گفت غزل ازدواج کرد و رابطه بین منو تو راحتر شد بخصوص وقتی عروسی کنه بره خونه خودش.
خبر نداشت غزل زیرخواب خودمه و الان داشت به من کص میداد.

دیگه از اون به بعد بارها و بارها غزل و مامانشو کردم.
خیلی دوست داشتم هر دوتا رو یجا در حضور هم بکنم ولی بعید میدونم شدنی باشه.لااقل تا حالا که نشده و حتی جرات بازگو کردنش ندارم.
با غزل خاطرات قشنگ دیگه هم دارم اگه کامنت بزارین و درخواست بدین براتون مینویسمش.
امیدوارم خوشتون اومده باشه.****