بیل و جان در هشتاد و چند سالگی تصمیم گرفتند که برای بار آخر به فاحشه خانه بروند.
صاحب فاحشه خانه، مادام، که آمدن آنها را دید۲ تا عروسک سکسی بادی را در دو اتاق گذاشت و بیل رو به اتاق چپ و جان را به اتاق راست فرستاد. بعد از ۱ ساعت بیل و جان از اتاقها بیرون آمدند و به مادام هزینه را پرداخت کردند و محل را ترک کردتد. آنها خیلی ساکت بودند تا وقتی که بیل گفت: مال تو چطور بود ؟ جان گفت فکر کنم اون مرده بود. جان پرسید مال تو چطور بود؟ بیل گفت: فکر کنم مال من یه جادوگر بود. جان گفت: چطوری فهمیدی که اون یک جادوگره؟ بیل جواب داد: من روش سوار شدم و نوک سینه اش را گاز گرفتم اون گوزید و از پنجره به بیرون پرواز کرد! 😁 😂
😂😂 ازین بادیا، مردونش هم هس؟ بیزحمت برام یکی جور کنید، کارت به کارت میکنم براتون فورا😁
↩ Milky_Galaxy
در خارج از ایران هم زنونه و هم مردونه اش هست. نمیدونم تو ایران از کجا میشه تهیه کرد…