فردا که می آید بویت میرود از من
حال که هستم تو را نیست اما
بوی تنت تنم را میبوسد
همان لحظه که بسویت حریص فشردم خودرا
و خودرا چه بی تاب فشردی در من
ودر من روان شد لبت
که شد آه از من و نفس کشان از من
که بود لحظه ی مالکیت تو از من
که رفت درونم از تو، در من
آتشت هنوز مرا گُر می گیرد
عطشت هنوز مرا سوی سراب توست
که چنان سیرابم کردی که
مست شدم از تو
که سیییر از سراب تو…
فردا شد و نرفت از من بویت
شاید بیایی شاید هم رود فردا بویت…
azita…
جملهبندیات شدید مشکل داشت. معنا رو نتونستی با لفظ درست برسونی.
ممنون از نقدت
درسته چون اینقد دلم گرفت که بدون ادیت فکر تایپ کردم
ممنون از نقدت
درسته چون اینقد دلم گرفت که بدون ادیت فکر تایپ کردم
نوشته هات فریاد نا امیدی سر میدن.
از فرار بی مقصد و بی دلیل ناله می کنند
از جدایی خود از خویشتن سخن دارند.
ای کاش با کمی فاصله و زاویه دوباره من واقعی رو نزاره کنی، شاید که از سردرگمی ملال آور رها بشی.
درنگ جایز نیست، بالهایت را به سوی پنجره ی هستی بخش بگشای.
میلاد از تهرانم قدم ۱۹۰ وزنم ۸۸ خوش هیکل و چهار شونه و سکسی خوش فیسم کیرم کلفت و فوق العاده خوشگله سرش قرمز بدنش صورتیه
i0919i@
پسرای مفعول سفید کم سن دوس دارم
خانوما همه رو دوست دارم
خیلی مهربونم خیلی خوش اخلاقم
این ی سبک جدیده
این ی سبک جدیده
خب ایشون نظر شخصیشون بود
این ی سبک جدیده
بنظرت خودت چطور بود گلم
این ی سبک جدیده
بنظرت خودت چطور بود گلم
ب نظرم حتی اگه لحن گفتنت ی خورده پریشون بود همین پریشونی بهش جذابیت داد
ممنون دوست عزیز
این ی سبک جدیده
بنظرت خودت چطور بود گلم
ب نظرم حتی اگه لحن گفتنت ی خورده پریشون بود همین پریشونی بهش جذابیت داد
جالبه
چشم تو نوشته های بعدی
این ی سبک جدیده
خیر این سبک نیست.
اگر حاصل از کم تجربگی یا عجله یا بی دقتی باشه قابل درکه (دقت کنید قابل درک، نه پذیرفتنی) ولی اگه عمدا اینکارو کردن همون سنگینتره که شاعری رو ببوسن بزارن کنار؛ چه این کار کمر به تل فارسی بستنه. کاربرد غلط حروف اضافه در جای نامناسب و به جای سایر حروف اضافه، کاربرد افعال با معنای غلط و حتی گاها جملات بی معنی این شعر مثل آتش هنوز مرا گر میگیرد (گر گرفتن فعل لازمه) باعث میشه یه شعر افتضاح باشه. هر چند بنده قادر به درک مفاهیم شعر هستم ولی این حجم از کاربرد نابهجا و نادرست کلمات تو ذوق میزنه. لذا خیر این سبک جدید نیست.
و البته این شبهه پیش نیاد که من با ایشون پدرکشتگی دارم… خیر. من حتی نمیشناسمشون ولی زبان فارسی رو میشناسم و این باعث میشه تلاشم رو بکنم تا از نابودیش جلوگیری کنم. حالا شاعر چه این خانم باشه، چه شاعر بنامتری مثل جلیل صفربیگی که الحق همون یه رباعیای که ازش خوندم باعث شد دور شعرش رو خط بکشم:
تا کی سر کوچهتان هیاهو بکشم/از چار طرف محله را بو بکشم
سارا تو رو هر که دوست داری نگذار/مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
هیاهو کشیدن، استعمال فعل بو کشیدن به این شکل شنیع که یادآور سگه، استعمال لفظ محاورهای رو در یه شعر رسمی و ترویج الواتی به عنوان عادات عاشق باعث میشه این شعر به ظاهر زیبا به درد لای جرزم نخوره… شعر این دوست عزیزمون که جای خود داره.
البته درسته که انتقاد من تند بود ولی توجه داشته باشید تمام این انتقادات متوجه شعر بود و نه شاعر، بنده هرگز چنین جسارتی رو نمیکنم چه خودشون هم نشون دادن فرد انتقاد پذیرین و قدرت و شجاعت پذیرش اشتباهشون رو دارن که البته بسیار هم قابل ستایشه.
این ی سبک جدیده
خیر این سبک نیست.
اگر حاصل از کم تجربگی یا عجله یا بی دقتی باشه قابل درکه (دقت کنید قابل درک، نه پذیرفتنی) ولی اگه عمدا اینکارو کردن همون سنگینتره که شاعری رو ببوسن بزارن کنار؛ چه این کار کمر به تل فارسی بستنه. کاربرد غلط حروف اضافه در جای نامناسب و به جای سایر حروف اضافه، کاربرد افعال با معنای غلط و حتی گاها جملات بی معنی این شعر مثل آتش هنوز مرا گر میگیرد (گر گرفتن فعل لازمه) باعث میشه یه شعر افتضاح باشه. هر چند بنده قادر به درک مفاهیم شعر هستم ولی این حجم از کاربرد نابهجا و نادرست کلمات تو ذوق میزنه. لذا خیر این سبک جدید نیست.
و البته این شبهه پیش نیاد که من با ایشون پدرکشتگی دارم… خیر. من حتی نمیشناسمشون ولی زبان فارسی رو میشناسم و این باعث میشه تلاشم رو بکنم تا از نابودیش جلوگیری کنم. حالا شاعر چه این خانم باشه، چه شاعر بنامتری مثل جلیل صفربیگی که الحق همون یه رباعیای که ازش خوندم باعث شد دور شعرش رو خط بکشم:
تا کی سر کوچهتان هیاهو بکشم/از چار طرف محله را بو بکشم
سارا تو رو هر که دوست داری نگذار/مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
هیاهو کشیدن، استعمال فعل بو کشیدن به این شکل شنیع که یادآور سگه، استعمال لفظ محاورهای رو در یه شعر رسمی و ترویج الواتی به عنوان عادات عاشق باعث میشه این شعر به ظاهر زیبا به درد لای جرزم نخوره… شعر این دوست عزیزمون که جای خود داره.
البته درسته که انتقاد من تند بود ولی توجه داشته باشید تمام این انتقادات متوجه شعر بود و نه شاعر، بنده هرگز چنین جسارتی رو نمیکنم چه خودشون هم نشون دادن فرد انتقاد پذیرین و قدرت و شجاعت پذیرش اشتباهشون رو دارن که البته بسیار هم قابل ستایشه.
اولا ممنون که وقت گذاشتی و خوندیش و نقدش کردی
دوما من هیچوقت اسم نوشته هامو شعر یا چیزی دیگه ای نذاشتم اصلااااا ادعایی دال بر هیییچ چیزی نداشته م چون اصلا در حد و اندازه ی من نیست و سواد و علم شعر رو ندارم
فکر کنم دلنوشته صحیح تر باشه
این ی سبک جدیده
خیر این سبک نیست.
اگر حاصل از کم تجربگی یا عجله یا بی دقتی باشه قابل درکه (دقت کنید قابل درک، نه پذیرفتنی) ولی اگه عمدا اینکارو کردن همون سنگینتره که شاعری رو ببوسن بزارن کنار؛ چه این کار کمر به تل فارسی بستنه. کاربرد غلط حروف اضافه در جای نامناسب و به جای سایر حروف اضافه، کاربرد افعال با معنای غلط و حتی گاها جملات بی معنی این شعر مثل آتش هنوز مرا گر میگیرد (گر گرفتن فعل لازمه) باعث میشه یه شعر افتضاح باشه. هر چند بنده قادر به درک مفاهیم شعر هستم ولی این حجم از کاربرد نابهجا و نادرست کلمات تو ذوق میزنه. لذا خیر این سبک جدید نیست.
و البته این شبهه پیش نیاد که من با ایشون پدرکشتگی دارم… خیر. من حتی نمیشناسمشون ولی زبان فارسی رو میشناسم و این باعث میشه تلاشم رو بکنم تا از نابودیش جلوگیری کنم. حالا شاعر چه این خانم باشه، چه شاعر بنامتری مثل جلیل صفربیگی که الحق همون یه رباعیای که ازش خوندم باعث شد دور شعرش رو خط بکشم:
تا کی سر کوچهتان هیاهو بکشم/از چار طرف محله را بو بکشم
سارا تو رو هر که دوست داری نگذار/مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
هیاهو کشیدن، استعمال فعل بو کشیدن به این شکل شنیع که یادآور سگه، استعمال لفظ محاورهای رو در یه شعر رسمی و ترویج الواتی به عنوان عادات عاشق باعث میشه این شعر به ظاهر زیبا به درد لای جرزم نخوره… شعر این دوست عزیزمون که جای خود داره.
البته درسته که انتقاد من تند بود ولی توجه داشته باشید تمام این انتقادات متوجه شعر بود و نه شاعر، بنده هرگز چنین جسارتی رو نمیکنم چه خودشون هم نشون دادن فرد انتقاد پذیرین و قدرت و شجاعت پذیرش اشتباهشون رو دارن که البته بسیار هم قابل ستایشه.
اولا ممنون که وقت گذاشتی و خوندیش و نقدش کردی
دوما من هیچوقت اسم نوشته هامو شعر یا چیزی دیگه ای نذاشتم اصلااااا ادعایی دال بر هیییچ چیزی نداشته م چون اصلا در حد و اندازه ی من نیست و سواد و علم شعر رو ندارم
فکر کنم دلنوشته صحیح تر باشه
باز قابل درکتر.
اما عاجزانه درخواست میکنم نسبت به اصلاح ایراداتی که به نوشته شما وارد هست اقدام کنید.
زیباتر نمیشه؟
این ی سبک جدیده
خیر این سبک نیست.
اگر حاصل از کم تجربگی یا عجله یا بی دقتی باشه قابل درکه (دقت کنید قابل درک، نه پذیرفتنی) ولی اگه عمدا اینکارو کردن همون سنگینتره که شاعری رو ببوسن بزارن کنار؛ چه این کار کمر به تل فارسی بستنه. کاربرد غلط حروف اضافه در جای نامناسب و به جای سایر حروف اضافه، کاربرد افعال با معنای غلط و حتی گاها جملات بی معنی این شعر مثل آتش هنوز مرا گر میگیرد (گر گرفتن فعل لازمه) باعث میشه یه شعر افتضاح باشه. هر چند بنده قادر به درک مفاهیم شعر هستم ولی این حجم از کاربرد نابهجا و نادرست کلمات تو ذوق میزنه. لذا خیر این سبک جدید نیست.
و البته این شبهه پیش نیاد که من با ایشون پدرکشتگی دارم… خیر. من حتی نمیشناسمشون ولی زبان فارسی رو میشناسم و این باعث میشه تلاشم رو بکنم تا از نابودیش جلوگیری کنم. حالا شاعر چه این خانم باشه، چه شاعر بنامتری مثل جلیل صفربیگی که الحق همون یه رباعیای که ازش خوندم باعث شد دور شعرش رو خط بکشم:
تا کی سر کوچهتان هیاهو بکشم/از چار طرف محله را بو بکشم
سارا تو رو هر که دوست داری نگذار/مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
هیاهو کشیدن، استعمال فعل بو کشیدن به این شکل شنیع که یادآور سگه، استعمال لفظ محاورهای رو در یه شعر رسمی و ترویج الواتی به عنوان عادات عاشق باعث میشه این شعر به ظاهر زیبا به درد لای جرزم نخوره… شعر این دوست عزیزمون که جای خود داره.
البته درسته که انتقاد من تند بود ولی توجه داشته باشید تمام این انتقادات متوجه شعر بود و نه شاعر، بنده هرگز چنین جسارتی رو نمیکنم چه خودشون هم نشون دادن فرد انتقاد پذیرین و قدرت و شجاعت پذیرش اشتباهشون رو دارن که البته بسیار هم قابل ستایشه.
اولا ممنون که وقت گذاشتی و خوندیش و نقدش کردی
دوما من هیچوقت اسم نوشته هامو شعر یا چیزی دیگه ای نذاشتم اصلااااا ادعایی دال بر هیییچ چیزی نداشته م چون اصلا در حد و اندازه ی من نیست و سواد و علم شعر رو ندارم
فکر کنم دلنوشته صحیح تر باشه
باز قابل درکتر.
اما عاجزانه درخواست میکنم نسبت به اصلاح ایراداتی که به نوشته شما وارد هست اقدام کنید.
زیباتر نمیشه؟
حتما