28258 . این تعداد کاربران اینترنتی است که در حال حاضر پورن تماشا میکنند.
372. تعداد کاربران اینترنتی که کلمات مثبت هجده در موتورهای جستوجو در هر ثانیه تایپ میکنند.
من ساده لوح نیستم. زن و مرد سکس دوست دارند.
سکس اتفاقی عالی بین زن و شوهر است. ولی پورن انحرافی از آن اتفاق عالیست. من میدانم، خودم با این موضوع جنگیدهام.
شاید شما هم بتوانید از تقلای من کمی بیاموزید تا لازم نباشد اشتباهم را تکرار کنید.
در اینجا هفت تاثیر منفی که پورن بر روی ازدواجم داشت را میخوانید:
1-برای همسرم ارزش قائل نبودم
بدن های سایرین ذهن و فکرم را مشغول کرده بود. الان با دقت تخیلاتم را زیر نظر میگیرم و اوضاع از وقتی پورن نگاه نمیکنم یا دنبال یک چیز تحریک کنندهی سریع نمیگردم، خیلی بهتر است.
ازدواجم مرکز و اولویت زندگیام نبود. پورن موجب آسیب، تنفر و فقدان اعتماد و ایمان بین من و همسرم شد.
2-من به اعمال فیزیکی بیشتر از درک کامل همسرم اهمیت میدادم
در کتاب سکس مقدس نوشتهی “تیم الن”، نویسنده بیان میکند که هدف سکس اورگاسم نیست. هدف سکس یکی شدن با همسرتان است.
برای من، سکس همیشه به معنای اورگاسم بوده و نه چیزی بیشتر. برای سالیان، من فقط دنبال یک لایه و سطح بودم، یعنی بدن.
هیچ وقت نفهمیدم که باید به دنبال یکی شدن با همسرم باشم. همسرانمان بیشتر از یک “بدن” هستند. آنها روح و روان و ذهن و بله، بدن هستند. چندین سطح وجود دارد. آیا واقعا وقتی با همسرتان روی تخت میپرید، او را میشناسید؟ یا فقط برای “احساس خوب” آنجایید؟
مطمئنا سکس سطحی ممکن است برای چند دقیقه حس خوبی بدهد اما متصل نبودن به همسرتان در سطوحی فرای تن و بدن، کمبود خیلی چیزهای دیگر در رابطه را به دنبال دارد.
با تمرکز فقط بر روی یک بخش از بدنش، من او را تبدیل به شیای برای تخلیهی خود کرده بودم. و او را به عنوان یک زن کامل دوست نداشتم. فکر کردن به زمان تلف شده ناراحتکننده است ولی خوشحالم که به این موضوع اشراف پیدا کردهام.
3-من خدا را نادیده گرفتم
من خودم را یک پیرو عیسی میدانم. و حقیقت این است که پیرو خوبی نبودم. در دین من، باید شوهر یک زن باشم. نه چند زن. اگر میخواهم به آن چیزی که انجیل میگوید عمل کنم، فکر های شهوتآلود نسبت به یک زن، همان جایگاه سکس کردن با وی را دارد.
4-هیچ حدومرزی نمیشناختم
قفلی زدنم روی پورن، کاملا به من مربوط بود.
یادم میآید که به دوست دخترانم میگفتم:" با این کنار بیایید، کاری است که میکنم، این چیزی است که من هستم". با هر نگاه به پورن، ارزش زنان بیشتر و بیشتر برایم پایین میآمد. خیلی از نگاههای به ظاهر بی غرضی که به زنان میکردم، در حقیقت با شهوت آمیخته بودند.
این نگاه ها را برای همسرم نگه نمیداشتم چون هیچ مرزی نداشتم. میگذاشتم چشمان و ذهنم با تصاویر ذهنی از زنان پر شود. نکتهی جالب این است که کنترل افکار و نگاهم باعث شده تا اشتیاقم به زنم بسیار بیشتر شود.
حال، به اینکه کجا و چه کسی را نگاه میکنم فکر میکنم. این به من اجازه میدهد تا افکاری به وجود آمده را آنالیز کنم.
پورن باعث میشد تا شتابزده از افکارم رد شوم. به صورت خودکار در خیلی از موقعیتها، روی شهوت فرود میآمدم. ولی با تعیین حدودات، این فرآیند را در ذهنم آهسته سازی کردم. دیگر آنقدرها افکار شهوتآلود ندارم و میتوانم دربارهی افکارم فکر کنم.
5-هیچ آیندهآی برای ازدواجم متصور نبودم
پورن همه چیز را نسبت به الان میسنجد. بار دیگر، همه چیز به من مربوط میشد. سرگرمی من، شهوت من، نیاز من.
ولی ازدواج از دو نفر تشکیل شده است. همه چیز حول محور من و نیازهای من نمیچرخد. زنم هم نیاز، خواسته و علایقی دارد.
ولی در آن لحظه، من مهمترین بودم و ازدواجم اهمیتی نداشت. فقط به اشتیاق سوزان خودم اهمیت میدادم. وقتی همه چیز دربارهی من است، به “ما” فکر نمیکنم. به آینده فکر نمیکنم. و به اهدافی که با هم داریم فکر نمیکنم.
"اگر" ها نگرانم ساخته بودند
فکر میکنم بتوان اسم این نگرانیام را “نگرانی تعهد” گذاشت. در فکرم، شروع کردم به زیر سوال بردن تعهد همسرم به ازدواج. خیلی عقب ماندگی است! من کسی بودم که پورن نگاه میکرد.
این “اگر” ها بهانهای برای توجیه پورن نگاه کردنم بودند. اگر ترکم میکرد چه، اگر پای کسی در میان بود چه؟
همهی اینها فقط دروغها و توجیهاتی بودند که الان که به گذشته نگاه میکنم، هیچ منطقی نداشتند. شهوترانی برای بدنهای بی نام و نشان باعث شده بود تا به طور احمقانهای روی همسرم غیرتی شوم.
فقط به خاطر این که خودم مشکل داشتم. (با این موضوع کنار بیایید، شما دارید با پورن سر و کله میزنید، شما کسی هستید که مشکل دارید، نه همسرتان)
7-متوجه نبودم که با آزار دادن همسرم، خودم را آزار میدهم
از یک نقطه نظر کاملا خودخواهانه، دوست ندارم آزار ببینم. ولی هر باری که با پورن خلاف میکردم، نه تنها به او آزار میرساندم، بلکه رابطهام را هم خراب میکردم.
هر دوی اینها در نهایت منجر به ناراحتی خودم شد. همانطور که به رویهی خودم با پورن ادامه دادم، منجر به ایجاد فاصله، فقدان اعتماد و ایجاد ترس در همسرم شد.
تمام این چیزها او را آزرده میکرد، تا جاییکه او هم شروع کرد به مقابله به مثل کردن.
اگر با پورنوگرافی داستان دارید، به معنای این نیست که زندگیتان تحت کنترل درآمده است. راههایی وجود دارد که میتوانید بروید تا از چنگال سلطهی آن رها شوید.
شاید فکر کنید که شما اوضاع را تحت کنترل دارید و هر موقع بخواهید میتوانید ترکش کنید. اگر اینطور است، تشویقتان میکنم که دقیقا همینکار را بکنید. در بلندمدت، برای شما و ازدواجتان بهتر خواهد بود
کسشعره… زن و شوهر باید بشینن کنار هم فیلم پورن ببینن تا تاثیرش مثبت باشه
یه جورایی مخالفم!
به نظرم بستگی به نوع تفکر و دید شما داره که از هرچیزی چه برداشتی بکنید یا چه چیزایی یاد بگیرید. در مورد پورن هم همینطوره؛ اگه دیدگاه درستی داشته باشید میتونه بهتون خیلی چیزا یاد بده و حتی تفاوت فاحش داشتن یه رابطه ی انسانی با دیدن یه فیلم از پشت مانیتور رو نشون بده!
احساس کردم نویسنده یه آدم سطحیه!! بدیهیات رو نمی دونسته قبل از ازدواج و در مورد سکس!
خیلی جالبه که یه ادم مجرد میاد در مورد درست و غلط بودن این موضوع نظر میده.
اینجا ایران است
↩ Saramysexywife
ممنون که یادمون انداختی انسان انسان باید معنوی باشه نه مثل حیوون
کاملا موافقم و من خودم یه معتاد جنسی مجرد هستم
من برای ترک و رهایی از شهوت و پورنوگرافی به انجمن معتادان جنسی گمنام هم رفتم چون یکسری چیزاش عجیب و خوش ایند نبود و دیگه به انجمن نمیرم، امیدوارم یه راه موثر برای ترک پیدا کنم، خیلی نگرانم کرده این موضوع. دقیقا عین یک معتاد به مواد مخدر که اجبار به مصرف مواد داره، منم نهایت بتونم ۳ یا ۴ روز پرهیز از پورن و خود ارضایی داشته باشم بعدش حسابی بهم میریزم
پورن برای من حُکم مسکن داره
↩ Itried
اینکه ممکنه معتاد جنسی نتونه نه به راهنما و نه در جلسات اقرار کنه به مسائلی جنسی که ذهنش رو مشغول کرده
چون sa امنیت قانونی ایجاد نمیکنه و طرف شاید نتونه رفتارهای جنسیش رو به زبون بیاره…
من اگه حرفامو به مشاوره بگم نه نگران قضاوت کردن دیگران هستم نه نگران از سو استفاده و مسائل دیگه.
تو انجمن sa خیلی اصرار برای اقرار مسائل خصوصی جنسی وجود داره چون میگن اقرار کن تا مثل نوری که به زوایای تاریک وجودت تابیده میشه سبک و رها بشی.
مسئله بعدی مراحل معروف به ۱۲ قدم خیلی خشک و کلاسیک هستن و طولانی مدت و متاسفانه نشریات sa به عقیده من ترجمهی روان و خوبی نداره…
مسئله بعدی تماس مداوم با بچه های جلسه و تراز نامه اخلاقی روزانه و حضور مداوم هر روز در جلسات sa هستش که بر این عقیده هستن هرکدوم از مراحل بالا انجام نشه نقص در طی کردن مراحل sa محسوب میشه و به قول خودشون یک راه حل نصف و نیمه باعث نجات معتاد جنسی نمیشه.
مسئله ی اصلی خوده غریزه جنسیه که ادم سالم احتیاج داره تخلیه بشه، اما sa هر مدل ارتباط جنسی با غیر از همسر قانونی رو رد میکنه حتی خودارضایی رو…
هر کس میره sa باید ریاضت شدید جنسی رو تحمل کنه
و همشونم ترس از دست دادن پاکی جنسیشون رو دارن، چون خیلیاشون تا یک سال و دو سال پاکی رفتن و سقوط کردن و نتونستن مراحل سخت sa رو درست و صحیح پشت سر بذارن فقط تعداد کمی تونستن به بالاتر از این مدت برسن
عجب اعتیاد وحشتناکیه اعتیاد جنسی
↩ bang.bros
آره رو مخه همشون oa aa sa
ولی تنها چارس بعضی اوقات
متاسفانه چند نفر که پورن همین الان بدون اینکه متوجه شن پورن همین الان روشون تاثیر منفی گذاشته میان و رد میکنن متوجه باشید این یک چیز دینی نیست به دین اعتقاد ندارید؟ پس چرا نمیرید یکم تو سایتای معتبر علمی راجب پورن سرچ کنید؟ به علم اعتقاد ندارید چرا یکم نمیرید مصاحبه با خود پورن استار هارو تماشا نمیکنید که خودشونم حتی تاسف میخورن که جامعه چطور به پورن وابسطه شده و واقعا هیچکدوم به این شغل ندیدم علاقه خاصی داشته باشن کاش یکم حساسیت ها رو کنار بزاریم و منطقی فکر کنیم و بفهمیم حمایت از عامل مریضی جنسی روشن فکری نیست و بزرگ کردن اونم روشن فکری نیست بلکه ساخته حساسیت های بی معنی ذهن ماست…
مرسی آی تراید 👏 عالی بود 👌 همونطور که بعضی از دوستان نظر دادند مهم اینه که از بیماری و اعتیاد به این کار و عوارض منفیش مثل خودارضاییهای مکرر رها بشیم و گرنه در جایی که هر دو نفر دوست دارند و به رابطه جنسی همسران یا پارتنرها کمک میکنه، دیدن و یاد گرفتن ذاتا چیز بدی نیست.