من یه بار این کارو کردم و همون لحضه هم پشیمون شدم. به خاطر فقر و نداری ..ازمن میشنوید این کارو نکنید مخصوصا به خاطر مسائل بچه گانه ای مثل شکست عشقی

کار من از کمپو این حرفا گذشته.چون فقط ب ترامادول اعتیاد ندارم به عبارتی چهارعمله اصلیو 11 ساله که دارم.تیرماهه سال 92 بعداز اینکه از ساقیه عزیزم 5گرم حشیش گرفتم همینکه داشتم سوار ماشینم میشدم پلیسه حرومزاده اومد از پیش منو ساقی رد شد و رفت منم عین این کصخلا رفتم تو همون مسیری که پلیس رفته بود نگو بی پدر مادرا اون جلو کمین کردن که منو بگیرن.بهشون که رسیدم بهم ایست دادن منم گازشو گرفتمو الفرار پلیس هم افتاد دنبالم بعد حدودا 5 کیلومتر تعقیبو گریز و شلیک تیرهوایی متوقفمون کردن.اینکه مشتو لگدو ضربه باتومی که از پلیس خوردم به کنار.منو فرستادن کمپ...کمپ ماده16 که بدترین نوع کمپای ترک اعتیاده خبر مرگشون بیاد زیرنظر نیروانتظامی و ستاد مبارزه با موادمخدر هست اینجور کمپا (اونایی که کمپ ماده16 رفتن میدونن چه جهنمیه اونجا) دونفر از این کارتن خوابا تو 10 روزی که من اونجا بودم جلوی چشم همه جون دادن از خماری ومردن هیچکس هم ب اونجاش حساب نکرد این بیچاره هارو.حالا باز خداروشکر من و چند نفر دیگه وضعیتمون که بهتر بود با کمک خانوادهامون رفتیم ی اتاق بهتر ولی باز جای خیلی بدی بود کمپ.بخاطر همین از هرچی کمپه حالم بهم میخوره حتی اسمشم میاد بدم میاد.جایی هم هست که اصولی ترک نمیدن خیلیا با رفتنه به کمپ وضعشون بدتر شده که بهتر نشده(یکیش خودم).همه این اتفاقها به کنار فقط به کصکش بودن پلیس پی ببرید که 5کیلومتر منو دنبال کرد ولی با ساقی کاری نداشت.

اکثرا واسه یه بارم شده بهش فکر کردیم...‌چیزی که زیاد دیدم خودکشی ولی بدترینش فکر میکنم دختر ۱۴ ساله ای بود که مورد تجاوز گرفته بود با تیغ.‌‌..حسشم عمرش مجال گفتن نداد برای گفتن ولی حدود ۹۰ درصد خودکشی ها فقط شوآف هست همین و بس!