چه تصورى از دين داريد؟

1390/04/10

تصور كلى شما از دين چيست؟ چقدر دينتان را ميشناسيد؟ ‏چه اندازه از اسطوره هاى دينى خود شناخت داريد؟ آيا به دستورهاى دينى پايبند هستيد؟ به عقيده ى شما، پايبندى به مفاهيم دينى صحيح تر است يا مفاهيم اخلاقى؟ تا چه اندازه خداى دينتان راميشناسيد؟ تا چه اندازه منابع معتبر دينتان را مطالعه كرده‎‎‎‎‎‎ايد؟ ديدگاه شما راجع به مفاهيم قصاص، جهاد و سنگسار چيست؟ ‎به نظر شما، تكامل دين تاكجاست؟ آيا دين يك راه زندگى است يا يك ايدئولوژى سياسى؟ يا هردو؟ آيا دين صرفا يك “بايد” است و لازم است كه به افراد جامعه تحميل شود؟ عقيده ى شما درباره ى نقش روحانيت در اجتماعات چيست؟‎ ‎آيا به نظر شما ارزش هاى دينى بايد مبناى تبعيض ميان انسان ها قرار گيرد؟ نظر شما درباره ى آيه ى شريفه‎ ‎ى “الرجال قوامون على النساء” چيست؟ آيا وجود دين همواره نياز يك جامعه ى بشريست؟ به عقيده‎ى شما يك جامعه ى بى دين، همواره هنجارشكن و قانون گريز خواهد بود؟

7811 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2011-07-01 17:08:56 +0430 +0430

این بحث جاش اینجا نیست.اما نظرمو میگم.
اولا دین که فقط اسلام نیست که شما بخواین وقتی درمورد دین صحبت میکنی استدلا ل به یک ایه شریفه کنی.در ضمن از نظر بنده پایبندی به یک سری اصول واعقاید هرچند شخصی یعنی دین.هر وقت من به چیزی ایمان داشته باشم همان دین من است نه انچیزی که به خورد من داده اند.
خدا برای من گه گداری یک خورشت قورمه سبزی کم گوشتی است که اعضا یک خانواده فقیر باتلاش یکماه کار انرا تهیه کرده وگرد هم با لبخند به خوردنش مشغولند.نه انچه که من فکر کنم فقط مال من به ظاهر مسلمانان است بحث زیاده اما بی فایده.خدا خود خود خودمم …

0 ❤️

2011-07-01 20:01:45 +0430 +0430

از شما بابت ابراز عقيده و كامنتى كه گذاشتيد، متشكرم.
فرموديد"دين فقط اسلام نيست كه براى استدلال درباره ى آن يك آيه را مدنظر قرار دهى"، با قسمت نخست حرف شما موافقم اما آيه اى كه در بالا آمده(الرجال قوامون على النساء)يك مبحث كلى و مفصل در اديان ابراهيمى است كه مصاديق و مشابهات آن در متون مقدس اين اديان، بسيار ديده ميشود.
بحثى كه راجع به خدا مطرح كرده ايد و گفته ايد كه خدا خود من هستم، مبهم و نامفهوم است و رساناى كامل منظور شما نيست. اينكه “من خودم خدا هستم” و “خدا، خورشت قورمه سبزى كم گوشتى است كه خانواده اى فقير، پس از ماه ها تلاش با لبخند و لذت به خوردنش مشغولند”، دقيقا منظور نهايى شما را نميرساند و ابهام دارد. البته بسيارى از انديشمندان و بزرگان، بحثى شبيه به سخن شما را مطرح كرده اند(كونفوسيوس، انيشتين، مولوى و …) كه خدا در درون ماست و ابعاد و بزرگى خداى هركس بسته به وسعت انديشه اوست ولى گفته ى شما عينا اين موضوع را تصديق نميكند و به توضيح بيشتر نيازمند است.
گفته ايد “بحث در اين باره زياد و بيفايده است” كه من با اين صحبت شما موافق نيستم.
به عقيده ى من، ما ايرانيها ضوابط بحث كردن را نميدانيم و انتظار داريم كه يكى از دوطرف سرانجام ديگرى را مغلوب كند و گفتمان پايان پذيرد. در بحث كردن هدف اين نيست كه ما يكديگر را قانع كنيم و يكى شكست خورده باشد و ديگرى پيروز در بحث؛ بلكه ففط كافى است كه ما سخنان يكديگر را گوش دهيم، همين! ذات بحث از اين لحاظ كه باعث ميشود ما به چيزهايى فكر كنيم كه تاكنون به آن ها فكر نكرده ايم، بسيار پسنديده و سودمند است.‎

0 ❤️

2011-07-01 22:52:10 +0430 +0430

ازنظر من دین کاملامسئله ی شخصیه.کسی نبایداعتقاداتشو به دیگری تحمیل کنه.
نکته ی دیگه اینکه تفاوت در دین ومذهب (وحتی قومیت وپوست و…)نباید باعث جدایی انسان هاازهم وتبعیض گذاشتن بینشون بشه

1 ❤️

2011-07-02 02:11:08 +0430 +0430

انقدر حرف براى كفتن دارم كه كاش آدمين حذفشون نكنه!
البته توهين به اعتقاد كسى نمى كنم

0 ❤️

2011-07-02 04:22:32 +0430 +0430

دین خیلی خوبه من هر شب کنارش میخوابم آخ هم نمیگه (|:

1 ❤️

2011-07-02 20:56:06 +0430 +0430

اما بحثى كه در باب تبعيض براساس ارزش هاى دينى مطرح كرديد؛ متأسفانه طرح اين گفتمان در شاخه‎ى كلى اديان مقدور نيست زيرا اين معضل مختص جوامع اسلامى و كشورهاى خاور ميانه است و امرى جهانى نيست. اگرچه تقريبا در تمامى اديان ارزش گذارى و قضاوت ها براساس ارزش هاى همان دين خاص انجام ميشود اما اينكه جامعه نيز به همين سمت و سو حركت كرده و ارزش هاى دينى در ميان افراد به عنوان ارزش شناخته شود، به كشورهاى اسلامى اختصاص دارد.
شايد شما اعتقاد داشته باشيد رتبه گذارى افراد براساس ارزش هاى‎‏ دينى، غير اخلاقى و غير انسانى است اما شوربختانه اين تنها پيامد منفى تبعيض دينى نيست و چنين ارزش گذارى باطلى، نخستين ضربه را به پيكره‎ى همان ارزش ها(چه صحيح و چه غلط) وارد خواهد آورد و ‏ حسنات دينى را به ابزارى مادى، در جهت پيشبرد اهداف افراد مبدل خواهد كرد.

0 ❤️

2011-07-02 21:04:14 +0430 +0430

ابتدا از عزيزانى كه نظرات خود را در تالار لحاظ كردند، بسيار متشكرم.
با گفته ى شما مبنى بر شخصى بودن دين موافقم، نظرات، علايق، سلايق، احساسات و تفكرات هيچ دو انسانى دقيقا مثل هم نيست و يك ايدئولوژى يا آداب زندگى هرچقدر كه جامع و كامل و موشكافانه باشد، براى زندگى تمام انسان هاى دنيا، قابل تجويز نيست.
اگرچه اين عقيده، از نظر متوليان دين و “روحانيون” تفكرى مردود است و روزى خواهد رسيد كه انسان، حتى به سبب افكارش بازخواست خواهد شد و كيفر و پاداش جداگانه اى به سبب ريزريز اعمالش به او اختصاص خواهد گرفت.
اما به راستى چرا؟ آيا براستى انسان در قبال امور شخصيش نيز بى اختيار است؟ آيا اين مسئوليت خطير انسان در قبال خود و جسم و روحش است كه سبب اعمال چنين قوانين سخت گيرانه‎‎‎‎‎‎‎اى شده است؟ يا مساله ديگرى در ميان است و عقل ناقص بشر(!) از فهم آن عاجز است؟ …

0 ❤️

2011-07-02 23:54:41 +0430 +0430

:* کلا با موضوعی ک انتخاب کردی و حرفات حال کردم
یکی دیگه از عقاید من اینه پایبندی به دین وانجام فرایض دینی امری کاملا شخصیه و کسیو نباید به خاطر انجامش تشویق و بخاطر انجام ندادنش تنبیه کرد.
مثلا حجاب.شاید واقعا کسانی باشن ک به حجاب اعتقاد دارن وهمیشه باحجاب هستن.اما نباید اونا رو به خاطر با حجاب بودنش تشویق کرد.همچین ادمی احتمالا اعتقاد به اخرتم داره.پس میدونه اونجا به اندازه کافی ازش تقدیر میشه
و البته حرف اصلی من اینه ک نباید کسانی رو ک حجاب خوبی ندارن(نه اینکه بی حجاب باشن!فقط بدحجابن)تنبیه کرد

1 ❤️

2011-07-03 00:29:48 +0430 +0430

[quote=kos kesham]دین خیلی خوبه من هر شب کنارش میخوابم آخ هم نمیگه (|:[/quote]
این خیلی باهال کامنت میده

0 ❤️

2011-07-03 07:21:25 +0430 +0430

به اين مسأله در كامنت قبلى اشاره ى كوچكى شد.
معيار قرار ‏گرفتن ارزش هاى دينى براى قضاوت در مورد افراد، از اين لحاظ مفاهيم دينى را دچار خدشه‎‏ ميكند كه عملا اعتقاد راسخ و درك صحيح از آن معنا را در جامعه از بين ميبرد.
فرض ميكنيم كه داشتن حجاب ارزشى مثبت در جامعه‎ى A‏ به حساب مى آيد و فرد باحجاب در جامعه‎ى A‏ ، از منزلت و اجر و قرب بيشترى نسبت به فرد بى حجاب برخوردار است. در اين حالت، رعايت حجاب به اين معنا نيست كه اين افراد همگى عميقا حجاب را ميفهمند، بلكه اعضاى جامعه‎ى A‏ به طور غير مستقيم از كانال حجاب، به جلب تأييد ديگران و اثبات وجود خويش ميپردازند بدون اينكه كوچكترين دركى از مفهوم حجاب داشته باشند.
در واقع، حجاب در جامعه A‏ آلتى در دست افراد به منظور ارضاى نيازهاى خويش، چماقى در چنگال حكومت، به منظور تسلط و سوء استفاده از مردم خواهد بود.

0 ❤️

2011-07-03 08:09:55 +0430 +0430

درواقع برعکس این ادعا ک زن باید حجاب داشته باشه تا ازش استفاده ابزاری نشه ازخود حجاب به عنوان ابزار استفاده میشه

0 ❤️

2011-07-03 18:52:53 +0430 +0430

ضمنا دوستان بدانند كه مطالب اين تالار صرفا انتقاد و زير سوال بردن و چرايى اديان نيست و چنانچه كسى مطلبى در باب فلسفه‎ى مسائل دينى، يا دفاع از دينى خاص نيز عنوان كند، مفيد و موثر خواهد بود.
دوستى عنوان كردند “حرف هاى زيادى براى گفتن دارم ولى قصد توهين به اعتقادات كسى را ندارم”. البته كه انتقاد كردن و يا سوال پرسيدن در هيچ فرهنگى اهانت محسوب نميشود و حتى به عقيده من، انتقاد از اين جهت كه موجب شكوفايى و رشد شخصيت افراد ميشود، بسيار پسنديده ‏‎و مفيد است.
اين قائده در مورد اديان هم صدق ميكند و هيچ مذهب و اصولا هيچ شى‎‎‎ء مقدسى از سوال و انتقاد مصون نخواهد بود.
البته نكته‎اى تأسف آور در اين ميان است و آن اينكه در فرهنگ دين اسلام و كشورهاى خاورميانه انتقاد امرى نكوهيده است و در فرهنگ دينى مسلمانان هرگونه نقد يا حتى سوال دقيقا مساوى با اهانت است و اگر فرد غيرعالمى انتقادى به يكى از احكام دين يا شخصيت هاى دينى مطرح كند، روحانيون جنجال بزرگى به پا كرده و اتهام “اهانت به مقدسات” را به آن فرد نسبت ميدهند و در مواردى شخص منتقد را دادگاهى و محكوم ميكنند.

0 ❤️

2011-07-03 19:06:12 +0430 +0430

به نظر من
توی این زمونه که از نظر من همه دین ها توشون دست کاری شده
باید ادم بگرده و مسایل درستی که عقلش قبول می کنه رو از توی ادیان در بیاره و بهشون عمل کنه
راستش جدا کردن این اصول فکر نمی کنم کار سختی باشه
یه سری از مسایل که توی ادیان مشترک هستند
اما یه سری که مساله سازند رو بایدروشون فکر کرد و دلیل و منطق اورد
مثلا در مورد حجاب در دین اسلام جالبه که بدونید در هیچ کجای قران هیچ اشاره مستقیمی به پوشاندن موی زنان نشده!!!
ولی با توجه به تفسیرات هر کسی یه چیزی چسبونده تنگ ایه!!
یا مثلا خمس…
یا مثلا مسایلی که به خاطر جهالت اعراب در اون زمان بیان شده و دیگه در این زمان کاربردی نداره نشون دهنده اینه که قران برای همه زمانها نیست
اما یه سری گیر دادن که هست

یا اینکه عیسی پسر خدا باشه قبول ندارم و توی مخم نمی گنجه… ولی با اومدن عیسی موافقم چون سه تا دین دارند این حرف می زنن: اسلام(مستقیما در یکی از ایاتش اشاره کرده) مسیحیت و یهووود!!!

یا اینکه قبول ندارم که یهوودیان نوادگان خدا هستند! این هم واقعا براش استدلالی ندارم!

خوب این ها به عقیده من دست بردن توی دینه
حالا این نظر منه !!! شاید بقیه نظر متفاوتی داشته باشند

0 ❤️

2011-07-03 19:33:33 +0430 +0430

خوبه.خوشم اومد.جوونای باحالی توی این سایت جمع شدن.با نظراتون خیلی حال کردم.

0 ❤️

2011-07-04 13:34:24 +0430 +0430

ممكن است عقل انسان راهكارهايي براي خوب بودن به انسان ارائه دهد، اما اين مقدار كافي نيست؛ چرا كه عقل ما قدرت درك بعضي از امور، به خصوص امور ماورای طبيعت را ندارد و يا در بسياري از مسائل ممكن است اشتباه كند. مثال واضح آن در قوانيني است كه انسان ها فارغ از دين و با عقل خود براي زندگي و اجتماع خویش وضع مي كنند؛ ولي هرچند وقت يكبار به نارسايي ها و نقص هاي آن پي برده و دست به اصلاح يا تعويض آن قانون مي زنند.
آنچه عقل در مورد آن داوری دارد، یک رشته قضایای کلی است؛ بدون این که جزئیات و مصادیق آن را بیان کند؛ مثلاً خرد می گوید: باید به دنبال کارهای مفید و سودمند رفت و از کارهای زیانبار دوری جست؛ اما این که کدام کار مفید، و کدام کار مضر است، عقل در این باره نظر روشنی ندارد و غالباً دچار شک و تردید می‏گردد. (1) عقل به انسان مي گويد كه در برابر پروردگاری كه نعمت هاي فراواني به انسان ارزاني داشته، بايد عبادت و شكر نمود؛ اما اين عبادت به چه شكلي بايد باشد كه مورد رضاي خدا قرار بگيرد و بيش ترين و بهترين نتيجه را داشته باشد، عقل در برابر آن ساكت بوده و قدرت حكم كردن در آن مورد را ندارد. به ياد بياوريم انسان هاي مشركي را كه براي عبادت خدا، در برابر بت هاي ساخت دست خود سجده مي كردند.
آگاهی خرد تا آن حد گسترده نیست که علاوه بر تبیین ضابطه کلی، صغریات و موضوعات را نیز بدون کم و زیاد بیان کند و از طرفی علم بشر نیز نمی تواند پاسخگوی این مشکل باشد؛ زیرا اولاً، مطالعات علمی بشر غالباً محدود به سود و زیان های جسمی است و ثانیاً، بُرد معرفت علمی در این قلمرو نیز محدود است.
خلاصه اين كه ضرورت دين و ارسال پیامبران، برای تبیین موضوعات آن ضابطه کلی است که عقل پیوسته به آن دعوت می کند. گويا پیامبران بسان پزشکانی هستند که به بیماران می‏گویند: از آن غذا بخور که مفید است و از غذای دیگر بپرهیز که مضر است.
از سوي ديگر، ممكن است همه اديان برنامه هايي براي عبوديت انسان داشته باشند؛ اما انسان بايد بهترين راه را براي بندگي و به تعبير شما خوب بودن، انتخاب كند كه به نظر ما اين بهترين مسير و سالم ترين راه، اسلام است كه ختم اديان و كامل ترين دين مي باشد.

0 ❤️

2011-07-04 14:39:04 +0430 +0430

شوربختانه در دين اسلام تناقضات، فراوان به چشم ميخورند و مسايل مختلفى در كتاب‎هاى قرآن و حديث هستند كه دقيقا مقابل هم قرار دارند و علنا يكديگر را نقض ميكنند. البته بحث ناسخ و منسوخ، و محكم و متشابهات قرآنى دست مسلمانان را براى دفاع از اين تناقضات باز گذاشته است كه مباحثه در اين باره، از حوصله‎ى اين نوشتار خارج است.
تحريف قرآن از دسته مسائلى است كه با توجه به توضيح مبهم و كوتاه قرآن در اين باره، بسيار مشكوك و سوال برانگيز است و نميتوان در اين باب كه “قرآن تحريف ناشدنى و سالم است” يقينى حاصل كرد. در واقع با توجه به شواهد تاريخى جمع آورى قرآن، احتمال تحريف آن بسيار بيشتر از سالم بودن آن است. جالب است كه بدانيد زمانى كه ابوبكر دستور به جمع آورى قرآن داد، بسيارى از راويان و حافظان آيات در جنگ “يمامه” شهيد شده بودند! قطعا راهى براى اثبات وثاقت تاريخى متن قرآن وجود ندارد.
البته مسلمانان معتقدند كه بر طبق برخى آيات، قرآن تحريف ناشدنى است(سوره حجر، آيه‎ى ٩- سوره فصلت، آيه‎ى ٤١ و ٤٢) و خداوند، خود وعده داده كه از كتابش محافظت خواهد كرد.
نكته‎ى قابل توجه و غم انگيز، وجود اسناد تحريف در احاديث است و اينجاست كه تناقضات منابع معتبر شيعه و سنى با كتاب مقدس مسلمانان مشخص ميشود. شايد اين حقيقت براى مسلمانان عامى بسيار شگفت انگيز باشد كه از طرفى آنان بر تحريف نشدن قرآن بسيار تاكيد دارند و از طرفى منابع روايى متعدد(شيعه و سنى) مبنى بر تحريف قرآن در دسترس است.
“على بن حكم از هشام بن سالم از امام صادق نقل كرده است كه: قرآنى كه توسط جبرئيل بر پيامبر نازل شد، هفده هزار آيه بوده است.(اصول كافى، شيخ كلينى، جلد چهارم، صفحه‎ى ٤٥٦)”
البته كه اين مورد، يكى از ده‎ها نمونه ى تصديق تحريف قرآن در احاديث روايى است.
(شرح اين حديث توسط كلينى در همان منبع، صفحه ى ٤٩٩، آورده شده است)

0 ❤️

2011-07-04 20:13:45 +0430 +0430

مسأله‎ى فرعى راجع به تحريف اديان(و البته قرآن) اين است كه تحريف شده بودن دين دليل موجهى مبنى بر چسبانده شدن يك مسأله‎ى خاص به اديان نيست. اين كه هيچ راهى مبنى بر اثبات وثاقت تاريخى قرآن و ساير كتب آسمانى وجود ندارد، متين است اما با توجه به اين مسأله نميتوان گفت كه حكمى خاصى(مثلا حجاب) بعدها وارد دين‎‏ اسلام شده و در اصل دين جايى نداشته است. زيرا كه بعد از پذيرفتن احتمال تحريف قرآن، اگر بخواهيم بدون سند و مدرك و شاهد، و براساس احتمالات اظهار نظر كنيم هيچ كدام از دستورات اديان محكم و قطعى نخواهد بود و بايد نسبت به تمامى احكام چنين نگرشى داشته باشيم.
البته ما ميدانيم اين قائده حداقل در مورد دين اسلام كاربردى نيست زيرا تاريخ دين اسلام و شأن نزول آيات قرآن و كتب روايى متعددى در باب توضيح احكام در دست است كه نشان ميدهد بسيارى از احكام قرآن(كنونى) در زمان حضرت محمد نيز جارى بوده و با تحريف دين به آن اضافه نشده است.

0 ❤️

2011-07-04 21:34:10 +0430 +0430

بانويى فرمودند كه " من به اين مسأله كه عيسى فرزند خداست اعتقاد ندارم زيرا به عقيده ى من عقلانى نيست اما به اين مسأله كه عيسى ظهور خواهد كرد اعتقاد دارم زيرا اين مورد در تورات و انجيل و قرآن آمده است".
اين كه عيسى فرزند خداوند است(فرزند پدر آسمانى) از اعتقادات مسيحيان است كه در كتاب مقدس آن‎ها(عهد جديد و عهد قديم:Bible‏)‏ وجود دارد؛ اما مواضع خداى قرآن(الله) در اين باره تناقض آميز است و آيه هاى متفاوتى در باب تولد حضرت مسيح نازل شده است. خدا در سوره‎ى الانبياء، آيه ٩١ صراحتا اعلام ميكند كه از روح خود در عيسى دميده(؟) و او را به وجود آورده است اما همين خدا در سوره‎ى دهم، آيه ٦٨ همه چيز را انكار كرده كرده و ميفرمايد: “كافران قائل شدند كه الله فرزندى پذيرش كرده، او منزه است و شما كافران و مشركان بر خود دليلى نداريد.”
اما ظهور عيسى مسيح صراحتا در قرآن نيامده و فقط اشاره شده كه عيسى كشته نشده و به آسمان عروج كرده است و برخى مفسران از اين آيه اينگونه برداشت كرده اند كه مسيح از منجيان آخرالازمان خواهد بود و محمدباقر مجلسى نيز در بهارالانوار آورده كه وى در ركاب مهدى موعود شمشير خواهد زد.‎

0 ❤️

2011-07-10 04:43:06 +0430 +0430

نظرات جالبی بود

0 ❤️

2011-07-15 17:52:22 +0430 +0430

سلام.

پست هاي اين صفحه رو خوندم. واقعاً نظرات خوبي بود و خوشحالم كه از بين اينهمه صفحه گذرم به اينجا هم افتاد.
بنظر من دين، و مشخصاً اسلام، تا حدود زيادي شايسته ي تمجيدي كه توي جامعه ي ما ازش ميشه، هست. نه به خاطر اينكه مقدسه و نميدونم مال كساييه كه چه و چه و چه؛ به خاطر اينكه خيلي به بهترين ايدئولوژي يه زندگي آرماني نزديكه. من فكر ميكنم اگه كسي واقعاً بتونه اين راه رو سرمشق خودش قرار بده _ نه از روي جبر جامعه يا اهداف ناسالم و … _ و بهش ايمان بياره، توي زندگيش به مشكلي برخورد نميكنه. يعني بنظرم يه ايدئولوژي جامع هستش. روي اسلام هم تأكيد كردم چون در مقايسه با بقيه ي اديان، كاملتره. اما من هم با بقيه در مورد شخصي بودنش هم عقيده ام و اينكه هيشكي رو نبايد به خاطر عقايد دينيش ( يا بي دينيش ) طرد يا سرزنش كرد. يعني دين يه قانون اجتماعي نيست، يه آرمان حقيقي و شخصيه.
بنظرم دينداري از بي ديني، بهتره تا جايي كه فكر ميكنم دين يه نيازه. منافاتي هم با پيشرفت نداره ( اسلام )

جناب Alilot ! من اطلاعات ديني شمارو تحسين ميكنم، اما توي چند مورد با نظراتون قانع نشدم:
چرا نميشه يقين كرد كه قرآن تحريف نشده س؟ يعني شما چه شاهدي واسه حرف خودتون دارين؟ اينكه ابوبكر به جمع آوري قرآن پرداخته، از نظر من درست نيس. اين بحث با توجه به مسئله ي عصمت پيامبر و امامان و نوشتن قرآن بدست حضرت علي، هيچ تناقضي پديد نمياره.

من به كتب حديثي خيلي اعتقاد ندارم. اما حرفي كه شما نقل كردين، خودش پارادوكس داره. اگه شيخ كليني نقل كرده، پس يا به حرفي كه اون بن حكم زده اعتقادي نداشته يا به قرآن (شيخ حتماً ميدونسته كه توي قرآن عدم تحريفشو ذكر كرده). بنابراين ميشه قوياً گفت كه اين يه روايت باطله و اصلاً نميشه پذيرفتش ( بخاطر پارادوكسي كه داره). البته شرحشو نخونده م. اگه شرحشو هم بذارين و با دلايل شيخ كليني هم آشنامون كنين، ممنون ميشم.

درمورد اينكه خدا گفته من از روح خودم در حضرت عيسي دميدم، تنها مختص عيسي نيست و نوع بشر رو شامل ميشه. ضمناً اين دوتا آيه ( 91 و 68 ) بنظر من هيچ تناقضي باهم ندارن. بوجود آوردن كه معني پدر يا مادر بودن نميده.

ضمناً يه سؤال هم بپرسم: خودتون چه ديني دارين؟

0 ❤️

2011-07-15 18:01:26 +0430 +0430

[quote=Alilot]تصور كلى شما از دين چيست؟ چقدر دينتان را ميشناسيد؟ ‏چه اندازه از اسطوره هاى دينى خود شناخت داريد؟ آيا به دستورهاى دينى پايبند هستيد؟ به عقيده ى شما، پايبندى به مفاهيم دينى صحيح تر است يا مفاهيم اخلاقى؟ تا چه اندازه خداى دينتان راميشناسيد؟ تا چه اندازه منابع معتبر دينتان را مطالعه كرده‎‎‎‎‎‎ايد؟ ديدگاه شما راجع به مفاهيم قصاص، جهاد و سنگسار چيست؟ ‎به نظر شما، تكامل دين تاكجاست؟ آيا دين يك راه زندگى است يا يك ايدئولوژى سياسى؟ يا هردو؟ آيا دين صرفا يك “بايد” است و لازم است كه به افراد جامعه تحميل شود؟ عقيده ى شما درباره ى نقش روحانيت در اجتماعات چيست؟‎ ‎آيا به نظر شما ارزش هاى دينى بايد مبناى تبعيض ميان انسان ها قرار گيرد؟ نظر شما درباره ى آيه ى شريفه‎ ‎ى “الرجال قوامون على النساء” چيست؟ آيا وجود دين همواره نياز يك جامعه ى بشريست؟ به عقيده‎ى شما يك جامعه ى بى دين، همواره هنجارشكن و قانون گريز خواهد بود؟[/quote]
کلا در یک جمله بگم … تو دین فقط خدا رو عشقه!!!

0 ❤️

2011-07-23 13:43:56 +0430 +0430

خیلی خوشحالم که میبینم یه عده آدم فهمیده اینجا جمع شدن . یه بار رفتم بخش مذهبی لوطی که دیدم کلا دارن دین رو تخریب میکنن و یه ناظر بخش هم گذاشته بودن که فقط کس شعرای خودش رو داشت به خورد ملت می داد و بحث غیر منطقی میکرد .
اما اینجا اینجا دوستان دارن با منطق و دلیل حرف میزنن .
دین فقط روش زندگی آرمانی و به قول یکی از دوستان راه روش عبادت رو بیان میکنه رو بیان میکنه . همون طور هم که خود اسلام میگه لا اکراه فی الدین . ولی متاسفانه تو ایران همه چیز دین اجباریه . من خودم با دین موافقم اما نه چیزی که الان به نام دین دارن به خورد مردم میدن . تو ایران دارن از دین با این طرز فکر که دین وسیله ایست برای بیگاری کشیدن از ملت , استفاده ی ابزاری میکنن . دوستی اشاره به تحریف قرآن داشت که باید عرض کنم به نظر من قرآن به هیچ وجه تحریف نشده . اگه تحریف شده بود الان بایستی انواع مختلفی از قرآن رو داشتیم که این طور نیست . قرآن شیعه و سنی یکیه اونم تو تمام دنیا .
توی کل تاریخ و تمام ادیان از بت پرستی گرفته تا مسحییت و تازگیا اسلام همیشه روحانیون دینی به دلیل سوء استفاده از دین موجب تنفر جامعه از آن دین شده . بهتره نذاریم این بلا سر اسلام هم بیاد . باور کنین دارن به نام اسلام , اسلام رو نابود میکنن . هر کاری رو که این به اصطلاح علمای دین دارن میکنن به پای اسلام نذارید .
من خودم آدم زیاد مذهبی نیستم ولی ملحد هم نیستم . نماز رو همیشه نمیخونم ولی هر وقت افکارم قاطی پاتی باشه با تمام وجود نماز میخونم که شاید اونم ماهی یه بار برام اتفاق بیوفته . به نظر من نماز فقط برا تمرکز فکر انسان هستش که اونم باید با رغبت خونده بشه نه با زور اینکه تو اداره اگه نماز نخونم بهم گیر میدن .
حرف برا گفتن زیاد دارم که اگه بحث ها پیش بره میگم .

0 ❤️

2011-07-23 22:13:09 +0430 +0430

دوستان درود
آقا يكى بياد به ما حالى كنه كنه بايد راجبه جه موضوعى اظهار نظر كنيم؟؟
صورت مسئله رو كسى به حساب نياورد،حتى صاحب تالار!!!
سوال مكر غير اين بود كه:
جه تصورى از دين داريد؟
حالا انصافأ بياين كامنت هاتون رو بخونين،منكه تأسف خوردم در عين اينكه كلى هم خنديدم!!!
غير از اون دوستى كه مثال قورمه سبزى بيان كرد الباقى در بحث ديكرى سخنورى كردين!
دادا،شما بيا سوال رو عوض كن!!!
“سنجش و نظر شما نسبت به اديان آسمانى جيست؟”
همه كامنتاشون به اين سوال بيشتر ميخوره تا سوال اصلى.
حالا كه بحث به اينجا كشيده شد من هم جواب به هر دو سوال ميدم!
ابتدا تصورم از دين:
معنى لغوى اين كلمه باورها در فطرت و ذات است و بعنوان كيش هم از اون اسم ميبرن!
دين يعنى جيزى كه به مزاج خوش باشه بشرطى كه از داشتن اين مزاج خوش در باور و عمل ديكران هم خوش باشيم!!!
حالا شما هر عمل و باورى كه به ذهن خطور ميكنه رو جايكزي كلمات"باور و عمل"بكنين!!!
و اما سوال دوم كه بحثى بسيار بسيار بسيار…همجنان بسيار شيرين و فكاهى است!!!
نظر بعدى بهش خواهم برداخت!!!

0 ❤️

2011-07-24 02:43:08 +0430 +0430

[quote=Ardimanish.]دوستان درود
آقا يكى بياد به ما حالى كنه كنه بايد راجبه جه موضوعى اظهار نظر كنيم؟؟
صورت مسئله رو كسى به حساب نياورد،حتى صاحب تالار!!!
سوال مكر غير اين بود كه:
جه تصورى از دين داريد؟
حالا انصافأ بياين كامنت هاتون رو بخونين،منكه تأسف خوردم در عين اينكه كلى هم خنديدم!!!
غير از اون دوستى كه مثال قورمه سبزى بيان كرد الباقى در بحث ديكرى سخنورى كردين!
دادا،شما بيا سوال رو عوض كن!!!
“سنجش و نظر شما نسبت به اديان آسمانى جيست؟”
همه كامنتاشون به اين سوال بيشتر ميخوره تا سوال اصلى.
حالا كه بحث به اينجا كشيده شد من هم جواب به هر دو سوال ميدم!
‏[/quote]

دوست عزیز این پست فقط دو تا سوال نداره . اونی که شما جواب دادین پاسخی برای موضوع کلی پست بود . سوالا تو کامنت اوله . در ضمن سوالای پست قرمه سبزیه که به طبع اون جوابا هم میشه قر و قاطی میشه .

0 ❤️

2011-08-04 21:17:27 +0430 +0430

دوستى عنوان كردند كه “دين اسلام، به يك زندگى آرمانى بسيار نزديك است و از ساير اديان نيز كامل تر است” .
اينكه “اسلام به زندگى آرمانى نزديك است” بسيار كلى و مبهم است و اصلا قابل بحث نيست چرا كه قبل از هر چيز بايد تصور و تعريف ما از اسلام و زندگى آرمانى مشخص باشد تا بتوان در اين باره بحثى را آغاز كرد.
اما اين باور كه “اسلام از ساير اديان كامل تر است” نيز بسيار ساده لوحانه و عوامانه است زيرا كه پيروان ساير اديان نيز در باب دين خود چنين نظرى دارند و معتقدند كه دين آنها از ساير اديان برتر است و باقى اديان، باطل و يا ناقص اند. البته اين باور در مذاهب زير شاخه ى اديان بزرگ نيز وجود دارد و مثلا در مسيحيت حدود هزار شعبه و فرقه ى گوناگون هست كه هيچكدام عقيده ى هم را نمى پذيرند و فقط به حقانيت مذهب خود، معتقداند.

0 ❤️

2011-08-04 21:22:34 +0430 +0430

دلم میخاد بیشتر بشناسمت.میشه درباره جنسیت و تحصیلات و سنت بگی؟
البته اگه میشه.
نمیخای اینجا بگی تو خصوصیم بگو

0 ❤️

2011-08-05 19:34:46 +0430 +0430

سلام دوستان! ببخشید که پستم خیلی طولانیه ولی لطفا بخونینش ارزشش رو داره:

حرف اول : بنظرتون عجیب نیست انسانی که نمیتونه یه کرم خلق کنه" هزاران خدا آفریده؟؟؟

من هر جا که میشد از احکام متحجر ادیانی مثل اسلام ایراد میگرفتم. یا وقتی قرآن رو خوندم (به زبون فارسی) بیشتر بنظرم مضحک اومد تا یه معجزه!!! حرفهایی که برای عرب صحرانشین خوبه( این جمله م تمسخر نیست بلکه بیان گر شیوه زندگی اعراب بود)
واضحه که برای انسان امروزی قوانین و احکام خشن و ناقض حقوق بشر اسلام قابل هضم نیست!
اینم که میشنویم مثلا فلان فوتبالیست یا فلان هنرمند مسلمون شده" مطمئن باش که از اسلام فقط خوبیهاش رو دیده و اکثر قوانینش رو نمیدونه. مثل اکثر ما که مثلا از مسیحیت فقط اینکه عیسی پسر خداست و مرده هارو زنده میکرد و مسیحیا فقط یکشنبه ها میرن مسجدشون!!! و … رو میدونیم.
من خودم یکی از منتقدین دین اسلام و در کل ادیان ابراهیمی بودم و هستم. واسم دلایل مبلغای دینی مثل : حکمت الهی و معجزه الهی و… قابل هضم نیست و معجزات پیامبرا رو نمیتونستم به صرف اینکه خواست خدا بوده قبول کنم.
ولی چند وقت پیش تو یه سایتی یه چیزی خوندم که نه تونستم واسش دلیل و منطقی بیارم و نه قبولش کنم! (علت اینکه نمیتونم قبولش کنم رو آخر پست میگم) از شما دوستان شهوتیم هم خواهش دارم اگه نظری راجع بهش دارین بگین(البته این مطالب رو از طرف یه دوست دیگه کپی پیست میکنم):

میدونین که داستان کشتی حضرت نوح و شکافته شدن دریا توسط حضرت موسی هرگز در تاریخ ثبت نشده و تنها امری ادعایی بوده که در انجیل و تورات و قرآن به اون اشاره شده . چند وقت پیش یک جا خوندم که یک باستان شناس به نام Ron Wyatt در طی تحقیقاتی که انجام داده نشانه های زیادی در تایید این دو واقعه پیدا کرده . من به مطلبی که تو اون سایت نوشته شده بود اکتفا نکردم و با یه سرچ تو اینترنت سایت Ron Wyatt رو پیدا کردم و مدارکی که این دو پدیده رو اثبات میکرد خوندم . برای خودم خیلی عجیب بود . از اونجا که این دو واقعه در تاریخ ذکر نشده و تنها در قرآن و تورات و انجیل به اون اشاره شده ، اثبات رخ دادن این دو واقعه میتونه اثبات الهی بودن این 3 دین باشه .

کشفی مهم در مورد داستان حضرت موسی:

مستندات علمی و باستان شناسی- (چگونه فرعون و لشکریانش گرفتار عذاب الهی شدند.؟)
منطقه" نویبه" در عربستان برای تمام پیروان مذاهب الهی و بخصوص پیروان حضرت موسی (ع) مکان مقدسی میباشد .

این منطقه همانجایی است که حضرت موسی (ع) و پیروانش بعد از گذشتن از دریای سرخ و نجات از دست فرعون و همراهانش , محل سکونت او و یارانش شد . امروزه مردمان سایر کشورها با مذاهب مختلف از قبیل مسلمان و مسیحی و یهودی به این مکان می ایند تا یادگار ان دوران را بچشم ببینند . مکانی که هنوز هم میتوان خشم الهی را در انجا احساس کرد . ستونی که یاران حضرت موسی (ع) به دستور او ساختند (این ستون را امروز با نام کلومن یا یادگار موسی کلیم میشناسند )

تا یادگار عذاب و رحمت الهی - برای نسل امروز باشد – شاید همین احساس باعث شد تا " رونی وایت " از خود بپرسد ایا براستی عذابی در کار بوده است؟! در اطراف او یک ستون و خرابه های باقی مانده از روزگاران بسیار دور قرار داشت – و روبروی او دریای قرار گرفته بود با نام دریای سرخ … ایا این دریا از وسط به دو نیم شده بود تا یکی از عزیزترین بندگان خدا به همراه یارانش از میانش بگذرند!! و سپس فرعون و لشکریان با یکی از وحشتناکترین عذابهای پروردگار روبرو شوند.؟!! ( و اترک الــبحر رهوا" انهم جند مغرقون و دریا را به ارامی ترک کن انها لشکری هستند که غرق خواهند شد . 25 / دخان) همین سئوال باعث شد تا یکی از سخترین و پیچیدترین عملیات باستان شناسی توسط " رونی وایت " و یارانش اغاز شود .

در بین محققان و اندیشمندان " رونی وایت " چهره شناخته شده ای میباشد … اولین کار تحقیقاتی او جستجو برای یافتن نشانه های از کشتی حضرت نوح (ع) بود . او موفق شد مدارک و مستنداتی را که قبل از او بصورت پراکنده منتشر شده بود را بصورت کتابی کامل منتشر کند . ایا او می توانست نشانه های از عذاب الهی را که دشمنان حضرت موسی (ع) گرفتار ان شده بودند را بیابد.؟! این عملیات تنها یک عملیات باستان شناسی نبود – بلکه معبری بود به عمق حقیقت تاریخ … " وایت " برای تهیه بودجه این کار عظیم نیاز به یک حامی مالی قوی و یک تیم زبده از محققین سایر علوم و رشته های دیگر داشت . کارشناسان موزه لور پاریس این کار را یک کار نشدنی و یک تلاش بیهوده می دانستند – زیرا وایت تصمیم داشت دریای سرخ را وجب به وجب جستجو کند و پیدا کردن اثار یک چنین پدیده ای انهم در عمق دریا و با گذشت چیزی حدود 3500 سال تقریبا" یک کار محال بنظر میرسید . عاقبت یک میلیادر سعودی بنام “محمد سلیمان “حاضر شد بودجه این عملیات گسترده را تقبل کند . محققین و دانشمندانی از کشور فرانسه – المان – امریکا حاضر شدن وایت را در این راه همراهی کنند . ابتدا باید مشخص می شد که حضرت موسی (ع) و یارانش از کجا به راه افتاده اند و کدام فرعون مغضوب پروردگار شده است … کوچکترین مدرک میتوانست انها را به سر منزل اصلی برساند … همانگونه که در بالا عنوان شد منطقه” نویبه” در عربستان اخرین ایستگاه حضرت موسی (ع) و یارانش بوده است . یک مورخ یونانی اشاره کوتاهی به این واقعه عظیم کرده است . او میگوید : حضرت موسی (ع) و یارانش از شمال منطقه جیزه (هیلیوپولیس ) براه افتاده و بعد از گذشتن از کوه ها و بیابانهای سینا خود را به منطقه ای (هایروت ) نزدیک به ابهای خلیج عقبه رسانده اند - مورخ یونانی - اینجا را محل غرق شدن لشگریان فرعون می داند . روایت دیگر که توسط مورخان مصری بعد از گذشت 1800 سال بعد از ان واقعه نگارش شده است ,حکایت از ان دارد که حضرت موسی (ع) از منطقه نزدیک جیزه حرکت کرده و بعد از گذشتن از رودخانه سینا ( امروزه این رودخانه را با نام خلیج سوئز میشناسیم ) وارد منطقه بنام الطور در صحرای سینا شده و سپس خود را به نزدیکی خلیج عقبه امروزی رسانده و بعد از گذشتن از ان در " نویبه " سکنا گزیدن . بررسی چنین منطقه ای با چنین ابعادی که شامل دو منطقه دریایی میشود تقریبا" یک کار غیر ممکن بنظر می رسد . " رونی وایت " در کتابش میگوید : بعد از کسب اجازه مسئولین مصری و عربستان سعودی بیش از 3000 پرواز بر روی منطقه انجام شد, اما هیچ نشان قابل اعتمادی بدست نیامد . " روسی پترسون " یکی از همراهان " وایت " با ابزار الات پیشرفته تمام ساحل عقبه را چه در مرز مصر و چه در مرز سعودی با وسواس زیاد مورد کتکاش قرار داد. . تیم دیگری تاریخ مصر باستان را مطالعه میکردند . انها میخواستند بدانند کدام فرعون مورد غضب پروردگار یکتا قرار گرفته بود .

‏ ﴿ 77 ﴾ طه : جزء 16
و در حقیقت به موسى وحى کردیم که :بندگانم را شبانه ببر، و راهى خشک در دریا براى آنان باز کن که نه از فرارسیدن[ دشمن ]بترسى و نه[ از غرق شدن ]بیمناک باشى.
نقشه های که توسط ماهواره ها تعیه شده بود – به تیم تحقیقاتی " رونی وایت " جان تازه ای بخشید . در این تصاویر نقطه ای در خلیج عقبه که به دریای سرخ منتهی می شد وجود داشت که عمق ان نسبت به مکانهای دیگر کمتر بود –

ایا حضرت موسی (ع) و یارانش از این منطقه عبور کرده بودند.؟ ایا فرعون و لشکریانش در این مکان به عذاب الهی گرفتار شده بودند.؟! این سئوالاتی بود که " رونی وایت " و تیم همراهش را لحظه ای ارام نمی گذاشت . چهار غواص با ملیتهای گوناگون کار اکتشاف دریایی را به سرپرستی " جاناتان گری " به عهده داشتند . اولین غواصی در امتداد مرزهای ساحلی سینا انجام شد , " جاناتان گری " میگوید : کار بسیار سخت و طاقت فرسائی بود – کار باستان شناسی انهم در زیر اب انسان را خیلی زود خسته می کند – اما همه ما سختی کار را میدانستیم – گاهی باید ماسه ها را تا عمق 5 متری کنار میزدیم – گاهی باید صخره ای را جابجا میکردیم … کار زیر آب به دلیل شرایط متفاوت بسیار سخت و طاقت‌فرساست و بویژه این که در چنین کاوشهایی باید نهایت ظرافت و دقت را نیز در نظر داشت. برای این منظور گروههای فنی و علمی زیادی باید با یکدیگر همکاری میکردند . بعد از گذشت 6 ماه اولین نشانه ظاهر شد . یکی از غواصان مرجان عجیبی را در عمق اب مشاهده کرده بود, ان مرجان در واقع چرخ ارابه ای بود که افسران بلندپایه مصری اجازه سوار شدن بر ان را داشتند!!!

بلافاصله پمپ های تخلیه ماسه کار لایروبی را اغاز کردند . اخبار این اکتشاف خیلی زود به مقامات سعودی رسید و منطقه بسرعت در محاصره ماموران امنیتی قرار گرفت . " رونی وایت " میگوید : بعد از 34 روز من هم لباس غواصی بتن کردم و همراه غواصان به زیر اب رفتم . باور کردنی نبود – چرخهای ارابه ها – سپرهای نظامی و وسایلی که بخاطره شرایط محیطی فرم خود را از دست داده بودند . غواصان توانسته بودند مقداری استخوان اسب و همچنین استخوان انسانی را از عمق دریا بالا بیاورند . نام " رونی وایت " و همراهانش برای همیشه در تاریخ ثبت شده بود … انها توانسته بودند مدارکی از یک عذاب الهی را برای نسل امروز جمع اوری کنند .

بازسازی یک عذاب الهی :

بعد از انتشار اخبار محققان مختلفی این عذاب عظیم را مورد بررسی قرار دادند . نقشه ای از محیط تعیه شد, عمق اب , فاصله بین دو خشکی و محاسبات دیگر به کامپیوتری داده شد … نتیجه وحشتناکتر از ان بود که انها فکر میکردند . از میان بادها و طوفانها , طوفان " N.G.S " که در سال 1982 جنوب فلوریدا را مورد حمله قرار داده بود برای این محاسبه در نظر گرفته شده بود . این طوفان از گروه B میباشد که تقریبا" مشابه ان هر سال سواحل امریکا را مورد اماج قرار می دهد . بخاطره کم عمق بودن ان منطقه نسبت به جاهای دیگر و همچنین نزدیکی دو ساحل … سونامی وحشتناک حاصل میشود … همانگونه که مستحضر هستید … امواج وقتی در مکانهای عمق دار اقیانوس شکل میگیرد قدرت انچنانی ندارد … اما هرچه که به ساحل نزدیک میشود ارتفاع ان افزایش و قدرت تخریب ان بسیار گسترده میشود . مشابه همان سونامی که چند سال کشورهای شرق اسیا را مورد تهاجم گسترده خود قرار داد . پس از نظر علمی هم ان منطقه مناسب ترین مکان برای عذاب الهی بوده است … تصویر این محاسبه و همچنین شدت تخریب ان در تصویری که برای شما در نظر گرفته شده کاملا" نمایان است .

رامسس دوم – فرعونی که مورد غضب پروردگار قرار گرفت .

فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُون
پس امروز نجات میدهیم بدنت را تا باشی برای ایندگان نشانه ای و همانا بسیاری از مردم از نشانه های ما غافلند . 92 – یونس

یکی از سئوالاتی که باستان شناسان و همچنین محققان بدنبال پیدا کردن جوابی برای ان هستند, فرعونی است که مورد غضب پروردگار یکتا قرار گرفت است . اکثر مورخان اعتقاد دارند " رامسس دوم " فرعون معاصر حضرت موسی (ع) بوده است .

مفسران قران هم بر این عقیده هستند ,شرح حالی که در ایات قران وجود دارد بیشتر از همه با رامسس دوم مطابقت دارد – که در طول مطلب به ان اشاره خواهم کرد . رامسس دوم پادشاهی است که در جنگ جان خود را از دست داده است – متاسفانه کتیبه های و ستون های تاریخی که در وصف پادشاهان حک می شده است اطلاعات زیادی در این زمینه به ما نمیدهد, برای مردم و بخصوص وارثان تاج و تخت این لکه ننگی بوده که در تاریخ از خدایشان به عنوان یک شکست خورده یاد شود . در اینکه مومیایی رامسس دوم فاقد زخم یا جراحات ناشی از جنگ باشد- شکی وجود ندارد … و همین ادعا میتواند نشانی از غرق شدن این فرعون به امر پروردگار باشد . " رامسس کبیر یا رامسس دوم " در سن 22 سالگی به فرمانروائی مصر میرسد و تا سن 92 سالگی مناطق بسیاری را با جنگ و خونریزی تصرف می کند . او کشورگشائی بسیاری در فلسطین – لبنان – سوریه – ترکیه داشته است و بخاطره خراجهای که از حکام دیگر ولایات میگرفته- ثروت بیشماری را جمع اوری می کند . در کتیبه های بجامانده از رامسس دوم به عنوان پروردگار و خداوند بی همتا یاد شده است . مجسمه غولپیکر او امروزه بازدیدکنندگان بسیاری را مجذوب خود کرده است.

خوب دوستان امیدوارم که همش رو خونده باشین و یادتون باشه اینکه من این مطلب رو اینجا گذاشتم به هیچ وجه به منزله تایید اون نیست! فقط میخوام نظر عده بیشتری از مردم رو بدونم.
استدلال خودم ( برای تایید نکردنش) اینه که مگه ما چه فرقی با انسان 3500 سال پیش داریم که این جور معجزات تو زمون ما اتفاق نمیوفته؟؟؟ ( البته معلومه که ما از نظر علم و درک خیلی از اونا سر تریم ولی انسان همیشه نیاز داره یکی یا چیزی که قویتر از خودش هست رو پرستش کنه) چرا آخرین پیامبر 1400 سال پیش اومده و خدا دیگه پیامبر بازی نمیکنه؟؟؟ از حق نگذریم الان تعداد کفاری مثل من!!! D: صدها و بلکه هزاران برابر کفار اون زمان هست. به فرض که این پدیده درست بوده باشه: از کجا معلوم فرعون و همراهاش اسیر یه تسونامی نشده باشن؟؟؟
مطلب دیگه که مبلغان شریف اسلام!!! دلیلشون برای پیامبر بازی نکردن خدا اینه که انسان دیگه عقلش کامل شده و نیازی به پیامبر و … نداره!!! قرآن بهترین سند اثبات نبوت محمد و نیز راهنمای همیشگیه انسانهاست!!!

مرد حسابی!!! آخه مگه تو قرآن چی نوشته؟؟؟: میتونین 4 تا زن بگیرین!!! کافرها( مخالفین دین شما) رو بکشین و در عین حال تو یه آیه دیگه گفتن اینکه : هیچ اجباری در دین نیست!!! میتونی هر کدوم از زنهات رو هر وقت که دلت نخواست(ازشون سیر شدی) طلاق بدی!!! اینکه هیچ انسانی مسئول اعمال دیگری نیست و باید پرسید چرا همه داریم چوب اشتباه آدم و حوا رو تو کره زمین میخوریم!!! و امثال اینجور اراجیف

بعد دلیل میارن که اسلام دین برابری و برادری و فلان هست و همه با هم برابرن!!! اگه برابرن چرا دیه یک زن نصف دیه یک رد هست؟؟؟
( امثال اینجور احکام کیری تو اسلام زیاد هست و فک کنم همین دلایل کافیه)

بازم ببخشین بخاطر طولانی شدن پست ولی حتما نظرای گلتون رو بگین. :*

0 ❤️

2011-08-05 20:47:23 +0430 +0430

بزرگ مردی گفت :
اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید

کار به جایی رسیده که هر …

0 ❤️

2011-08-05 20:48:56 +0430 +0430

پیش از اینها فكر می كردم خدا ،

خانه ای دارد كنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها ،

خشتی از الماس خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج و بلور،

بر سر تختی نشسته با غرور

ماه برق كوچكی از تاج او،

هر ستاره، پولكی از تاج او

اطلس پیراهن او، آسمان،

نقش روی دامن او كهكشان،

رعد و برق شب، طنین خنده اش،

سیل و طوفان، نعره توفنده اش

دكمه ی پیراهن او، آفتاب،

برق تیغ خنجر او ماهتاب

هیچ كس از جای او آگاه نیست،

هیچ كس را در حضورش راه نیست

پیش از اینها خاطرم دلگیر بود،

از خدا در ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین،

خانه اش در آسمان، دور از زمین

بود امّا در میان ما نبود،

مهربان و ساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت،

مهربانی هیچ معنایی نداشت

هر چه می پرسیدم، از خود، از خدا،

از زمین ، از آسمان از ابرها

زود می گفتند: این كار خداست،

پرس و جو از كار او كاری خطاست

هرچه می پرسی، جوابش آتش است،

آب اگر خوردی، عذابش آتش است

تا ببندی چشم، كورت می كند،

تا شدی نزدیك، دورت می كند

كج گشودی دست، سنگت می كند،

كج نهادی پای، لنگت می كند

[تا خطا كردي ، عذابت مي كند

در ميان آتش ، آبت مي كند … ]

با همین قصه، دلم مشغول بود،

خوابهایم، خواب دیو و غول بود

خواب می دیدم كه غرق آتشم،

در دهان اژدهای سركشم

در دهان اژدهای خشمگین،

بر سرم بارانِ گُرزِ آتشین

محو می شد نعره هایم، بی صدا،

در طنین خنده ی خشمِ خدا [ … ]

نیّت من، در نماز و در دعا،

ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه می كردم، همه از ترس بود،

مثل از بر كردن یك درس بود

مثل تمرین حساب و هندسه،

مثل تنبیه مدیر مدرسه

تلخ، مثل خنده ای بی حوصله،

سخت، مثل حلِّ صدها مسئله

مثل تكلیف ریاضی سخت بود،

مثل صرف فعل ماضی سخت بود،…

تا كه یك شب دست در دست پدر،

راه افتادم به قصد یك سفر

در میان راه، در یك روستا،

خانه ای دیدم، خوب و آشنا

زود پرسیدم: پدر، اینجا كجاست؟،

گفت: اینجا خانه ی خوب خداست!

گفت: اینجا می شود یك لحظه ماند،

گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند

با وضویی، دست و رویی تازه كرد،

با دل خود، گفتگویی تازه كرد

گفتمش:پس آن خدای خشمگین،

خانه اش اینجاست؟ اینجا، در زمین؟

گفت: آری، خانه او بی ریاست،

فرش هایش از گلیم و بوریاست

مهربان و ساده و بی كینه است،

مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی،

نام او نور و نشانش روشنی

خشم، نامی از نشانی های اوست،

حالتی از مهربانی های اوست

قهر او از آشتی، شیرین تر است،

مثل قهرِ مهربانِ مادر است

دوستی را دوست، معنی می دهد،

قهر هم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با دوست ، معنی می دهد

هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست،

قهریِ او هم نشان دوستی است

تازه فهمیدم خدایم، این خداست،

این خدای مهربان و آشناست

دوستی، از من به من نزدیك تر،

از رگِ گردن به من نزدیك تر

آن خدای پیش از این را باد برد،

نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود،

چون حبابی، نقش روی آب بود

می توانم بعد از این، با این خدا،

دوست باشم، دوست، پاك وبی ریا

می توان با این خدا پرواز كرد،

سفره ی دل را برایش باز كرد

می توان درباره گُل حرف زد،

صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد

چكه چكه مثل باران راز گفت،

با دو قطره، صد هزاران راز گفت

می توان با او صمیمی حرف زد،

مثل یاران قدیمی حرف زد

می توان تصنیفی از پرواز خواند،

با الفبای سكوت آواز خواند

می توان مثل علف ها حرف زد،

با زبانی بی الفبا حرف زد

می توان درباره ی هر چیز گفت،

می توان شعری خیال انگیز گفت،

مثل این شعر روان و آشنا:

“پیش از اینها فكر می كردم خدا …”

0 ❤️

2011-08-06 05:05:04 +0430 +0430

دین برنامه ای است که از طرف خداوند برای هدایت انسانها فرستاده شده وکسانی که از طرف خدا انسانها رو هدایت میکنند پیامبر میگویند.خداوند از زمان خلقت انسان،در برخی شرایط های خواص دین و کتابی رو برای هدایت انسانها می فرسته که ما به انها پیامبران اوالعظم میگوییم،متاسفانه در گذر زمان این کتابها بجز کتاب قران مورد تجاوز و تحریف قرار گرفته اند اگر شما تحقیق کرده باشید در دین حضرت عیسی(مسیحیت)حدود چهار کتاب انجیل است که هیچکدام کتاب اصلی نیست چونکه اصول و ظوابط آن بر اساس منطق و عدل صادر نشده است و در دین حضرت موسی نیز تجاوز هایی صورت گرفته است اما در دین اسلام ،خداوندکتاب را به صورتی به ما انسانها عرضه کرده است که جای هیچگونه تحریف و تجاوز نمی ماند

دین اسلام کامل ترین دین است.

0 ❤️

2011-08-06 05:57:29 +0430 +0430

بچه ها بیخودی بحث نکنید! یک کلام دین مثل همین نظرات ما میمونه همشون متفاوت!! واسه هر کسی طبق عقاید و اعتقاد خودشه! من و مثلا احمدی نژاد مسلمونبم ! ولی اون به خرافه گری و کس شعر اعتقاد داره… ولی من نه! یا حجاب یکی دوست داره با حجاب باشه یکی نه! دین هم زوری نمیشه که هرچی که خواست ب زور بچپونی تو دهنش! البته من روی خیلی از دین ها تحقیق کردم و کتاب خوندم حدودا نزدیک 3 سالی میشه که الان حدود 2 هفته به این نتیجه رسیدم که دین اسلام یک دین واقیعی نیست!!! حالا من مربوط به دین اسلام یک نظری دارم ولی من دوست ندارم نظرم رو به زور به خورد این یا اون بدم!!
حرف آخرم اینه که دوستان که دوست دارن اسلام بشناسن کتاب های (قرآن کلام محمد) یا (محمد شاه عرب) را تهیه کنند و بخوانند!! و از طرف دیگه کتاب هایی که از تمجید محمد اسلام برآمدند هم بخوانید! و ببنید عقل سلیم به شما چه میگوید!

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «