چند توصیهی ساده
سوزان این داستان فوقالعاده را دربارهی اینکه چجوری یاد گرفت تا با اعتماد به نفس کامل روی مردش سواری کند برایمان فرستاد و تمام تکنیکهایی که شما هم میتوانید استفاده کنید را در آن ذکر کرده است.
من این داستان را به انجیل دختران بد فرستادم تا نشان دهم چگونه بدون احساس اضطراب یا ترس کیرسواری کنید. وقتی تمامش را بخوانید شگفتزده میشوید که چقدر آسان و رضایت بخش است. قرار است همان توصیهها، حقهها، پوزیشنها و ایدههایی را یاد بگیرید که من استفاده کردم تا زن تاپ را به پوزیشن موردعلاقهام تبدیل کنم.
همهاش وقتی شروع شد که با دیوید آشنا شدم. پارسال در یک مهمانی هالوین او را دیدم. راستش اصلا نمیخواستم به مهمانی بروم و به خاطر پروژههای کاری بیش از حد استرسی بودم ولی دوستانم با تهدید و تطمیع و التماس مرا بردند. چون وقت زیادی برای آماده شدن نداشتم، لباسم خیلی دقیقه نودی شده بود. هنوز بولیز قرمز و دامن کارم تنم بود پس یک جفت کفش پاشنه بلند مشکی پوشیدم و تادااا تبدیل شدم به " منشی سکسی" یا یک همچینچیزهایی. و اینجوری بود که همدیگر را دیدیم. کل شب را چشم تو چشم میشدیم و وقتی بالاخره یخ را شکاند، مرا جلوی دوستانم با تظاهر به اینکه منشی شخصیاش هستم دست انداخت:
“پس شما منشی جدید من هستید درست است؟ بهتر است مثل قبلی نباشید که یک هفته هم دوامنیاورد!”
لپ هایم سریع گل انداخت و همزمان با خیره شدنش به من لبخند زدم. با آن چشمهای نافذ آبی و پوزخند کجکیاش.
از آنجا به بعد، چند تا قرار ملاقات رفتیم و بالاخره همانطور که میگویند “جدی شدیم”. خیلی چیزها بود که مرا به دیوید جذب میکرد: بامزه بود، اعتماد به نفس داشت ولی متکبر نبود و در اتاق خواب هم همهی حرکات درست را در چنته داشت.
یک مشکل
فقط یک مشکل وجود داشت…من به اندازهی او تجربهی سکسی نداشتم.
یکجورهایی حس ناکافی بودن داشتم.
هر موقع نزدیکی داشتیم، میگذاشتم که او سرعت را هدایت کند و کنترل را به دست گیرد و یک مسافر خیلی خوشحال بودم. ولی حس میکردم که دیوید رام بودنم را با فقدان علاقه اشتباه میگیرد. همه چیز یک جمعه شب پیش آمد که داشتیم سکس میکردیم و او از من خواست سواری کنم و من مستقیما گفتم نه. نه که نمیخواستم به او حال بدهم بلکه ترسیده بودم.
برای سکس در پوزیشن زن در بالا، فشار زیادی رویم حس میکردم. اینکه چشمانش مرا مشاهده کند و من کنترل را به دست گیرم…
میتوانستم کلافگی را در چهرهی دیوید ببینم. سکس را متوقف کردیم و او گوشیاش را برداشت.
درست کردن اوضاع
انقدر از دست اتفاقی که افتاد کلافه و اذیت شدم که تصمیم گرفتم تمام توانم را به کار بندم تا بفهمم چگونه با اعتماد به نفس کیرسواری کنم که دیگر همچین چیزی رخ ندهد.
چون علاقهی زیادی به لیست نوشتن دارم، تصمیم گرفتم هرچیزی که باعث استرسم برای تاپ بودن میشد را بنویسم تا هر مشکل را به طور سیستماتیک بررسی کنم. این لیست را در ادامه میخوانید:
هنگامی که میخواهم تاپ باشم احساس میکنم رویم فشار است.
آنقدرها تجربه ندارم و نمیدانم چه باید بکنم. باید عقب جلو کنم یا بالا پایین یا چی؟!
حس میکنم او هنگامی که در پوزیشن زن در بالا هستیم مرا یک جور دیگر میبیند.
نسبت به بدنم اعتماد به نفس صد در صدی ندارم و اینکه چشمانش رویم باشد حس قضاوت میدهد( هرچقدر هم که مسخره به نظر رسد!)
نمیتوانم بفهمم چه چیزی دوست دارد وقتی که رویش هستم.
من در اتاق خواب مطیع هستم و مخصوصا دوست ندارم که کنترل با من باشد.
سپس تصمیم گرفتم که مشکلات را یک به یک بررسی کنم تا وقتی که همه چیز درست شده باشد.
اگر هیچ کدام از این مشکلها را ندارید، یک راست بروید سر وقت بخش پوزیشن ها و تکنیکها
فشار کمتر و اعتماد به نفس آنی
راحتترین مشکل برای برطرف کردن، فشار اجرا بود. فشار اجرا یعنی همان احساسی که انگار او وقتی من رو هستم، قضاوتم میکند. این گامها را برداشتم تا اعتماد به نفسم را بالا برم:
با او حرف بزنید:ممکن است توصیهی بدیهی و کسلکنندهای باشد ولی بهترینش است. بدون ارتباط صحیح و صحبت با دیوید، هیچ وقت نمیفهمیدم که چه چیزی را در اتاق خواب دوست دارد و از چه چیز متنفر است. با اینکه عاشق پوزیشن دختر گاوچران است، هر پوزیشنی را دوست ندارد.
بدون صحبت با او، فقط با حدس و گمان امیدوارم بودم که پوزیشنهای درستی را انجام دهم که وقت زیادی تلف کرد. یک فایدهی دیگر صحبت با مردتاناین است که او میفهمد شما چه چیزهایی در سکس دوست دارید و ازشان لذت میبرید.
جالبترین چیزی که کشف کردم این بود که او وقتی میدید من ارضا میشوم حشری میشد. من اصلا نمیدانستم که مردان دوست دارند ارضا شدن زنان را ببینند! (چه کسخلیه)
چراغ خاموش: این یکی خیلی آسان است. هر موقع که سکس داشتیم مطمئن میشدم که چراغها خاموش است و اینجوری هیچ وقت حس نمیکردم که چشمانش قضاوتم میکنند.
یکی دو پیک مشروب: یکی دو پیک مشروب قبل سکس راهی عالی برای بالا بردن اعتماد به نفس و کاهش محدودسازیهای درونی است. اگر مثل من مشروب زود میگیرتتان، حواستان باشد که زیادهروی نکنید!
لباس خواب: مرد من عاشق لباس خواب است و خیلی از مردان اینطوریاند. یک چیز دیگر این است که این لباسها حواس مردتان را از هر قسمتی از بدن که نمیخواهید به طور خاص توجهش به آن جلب شود، پرت میکند
.
چشم بند: استفاده از چشم بند به جای خاموش کردن برق ها یک راه دیگر است. برای پرسش از خودش زیاد احساس اعتماد به نفس نداشتم پس منتظر ماندم تا چند پیک بالا رفتیم و بعد پیشنهاد دادم.خیلی مشتاق امتحان کردنش بود و خیلی هم جواب داد.
ارتباط چشمی: این قسمتی است که مرا خیلی ترساند. نمیگویم که از ارتباط چشمی میترسم یا از اینچیزهای مسخره؛ ولی حین سکس، وقتی که دارم سواری میکنم، گاهی شدت و حدتش خیلی زیاد میشود. انگار که تاپ بودن من، مرا به فرد غالب تبدیل میکند. ولی وقتی در پوزیشن میشنری هستیم، ارتباط چشمی کمی آسانتر است چون او روی من قرار دارد.
در هر صورت، فهمیدم که لازم نیست زیاد نگران ارتباط چشمی باشم. میشود به جای دیگر نگاه کرد یا اصلا چشمها را بست. میدانم که عجیب است ولی واقعا به همین سادگی است.
اگر یک آینه هم در نزدیکی خود دارید، توصیه میکنم که هنگام سکس ازش استفاده کنید. تماشای خودتان خیلی جذاب است!
یادتان نرود که بخندید. وقتی که شروع به آموختن کیرسواری کردم، انقدر غرق سعی برای انجام تمام و کمالهمه چیز بودم که کاملا فراموش کردم سکس قرار است جالب باشد!
به جای اینکه روی لذت بردنم تمرکز کنم، داشتم به همه چیز زیادی فکر میکردم که شدیدا کامم را تلخ میکرد. یاد گرفتم ریلکس کنم و بخندم و قهقهه بزنم وقتی کیرش بیرون میافتاد یا وقتی من به پشت میافتادم و همه چیز آسانتر شد. پس اگر همیشه نگران و در غلیان باشید که آیا تکنیکهای درست را به کار میبرید و اصلا لذتی دریافت نمیکنید، سکس تبدیل به کار خانه میشود! همانقدر مزخرف.
↩ Itried
عذرخواهی میکنم،یه سوال من تئوریم خوب نیست😅
میشه برام کلاس خصوصی عملی بذاری؟
همه شرایطمم اوکیه😉
↩ Itried
بیا از یه بعد دیگه به مسئله نگاه کنیم😂
من آقام خانم نیستم که!