دوستان عزیز شهوانی من یه شعر سکسی بگید .که ما تو این سایت حداقل بعد از جقمون یه دوتا چیزم یاد بگیریم 😂
همی يادم آيد ز عهد شباب
كه همبسترم شد شبی دختری
به بازی گرفتم دوپستان او
چو بازيچه دردست بازيگری
چو ديدم نكرد اعتراضی به من
نمودم تقاضای افزون تری
شيرين بخنديد و نرمك بگفت
مزن دست بيهوده بر هر دری
خدا بسته اين در، توبازش مكن
به يك شب كه بامن به يك بستری
كسي بايد گشايد اين در به فن
كه باشد به قانون مرا همسری
به كونش زدم دست و گفتم خدا
ز پشتت گشوده درديگری
خدا گر ز حكمت ببندد دری
به رحمت گشايد در دیگری
نبرد رستم و سهراب
چو روز آمد و شب برفت از میان
بشد نوبت رزم آن کونیان
غظب هر دو را در جنون کرده بود
پدرا پسر قصد کون کرده بود
به رزم آمد آن پهلوان دلیر
دلی پر توان خایه ای همچو شیر
چنین گفت رستم در آن روزگار
ای سهراب ننه جنده کون تغار
اگر تخم داری بیا پیش تر
که در کون تو میکنم کیره ها
بکوبم در قلعه کون تو
بریزم به ترچیزک رون تو
بیا کله کیر ما را بگیر
که در کون تو کنم آب کیر
بقیه شو نساختم😂