چرا ؟ مگه خودکشی کردی؟

من جهنم میرم خیالت راحت .اما شماها که گناه نکردین .پس شماها باید جای خوبی برید.

نه عمام ژان
فقط درکش کردم : )

نترس هیچوقت چون اون وقتی که تو رو میذارن داخل قبر اون تو نیستی که داخل قبری .اون زندان وجود تو بود در دنیا .از الان به بعد آزادی

داداچ به هیچی و نابودی خابه ابدی مرگ فک کن یکم
کما فرق داره سیستم بدن هنوز کمی کار میکنه ولی مرگ همش Shut down میشه رفیق : )

آها .امیدوارم زندگیت بهتر بشه و دیگه مرگ رو درک نکنی تا 90 سالگی. چون هنوز سنی نداری و باید زندگی کنی

ممنون از دعایه متبرکت عمام
خیلی بدجور موافقم با نظرت ولی متاسفانه یه شرایط زندگی کاری میکنه که من با سنه کمم اینجور شم خودم نمیخام اینجور باشه…
ولی چ میشه کرد فقط هیچ هیچ هیچ!

نظذیات بسیاری درباره مرگ و وس از مرگ وجود داره اما حقیقتا انچیزی که خودم بهش اعتقاد دارم و از طرف فردی مطمئن و کارشناس که از دوستان صمیمی بنده هست تایید شده اینه که از انجا که روح درست مثل انرژی پتانسیل موجود در اجسام هست و انرژی از بین رفتنی نیست بلکه از جایی و شکلی به جا یا شکل دیگه تبدیل میشه پس نظریه تناسخ یعنی انتقال روح ما از کالبدی به کالبد دیگه ممکنه اتفاق بیوفته.
البته ممکن هم هست که بعد از مرگ ما با قبل از تولدمان هم یکی باشد یعنی نیستی

همش تقصیره منه که امام احمقی هستم و زندگی جوونای ایران رو به فنا دادم و نابود کردم.

باور شخصی من اینه که دنیای بعد از مرگی در کار نیست و مرگ پایان کاره.حالا وقتی که با مردن ادم به کلی نابود میشه پس نابود شدن و نیستی دردناک و وحشتناکه؟ من که فکر نمیکنم دردناک باشه.راضی کننده و خوشحال کننده هم نیست پس چه جوریه ؟ خوب مثل زمانی که هنوز به وجود نیومده بودیم مثلا 200 سال پیش که ما وجود نداشتیم درد کشیدیم؟نه خوشحال شدیم؟نه پس چه احساسی داشتیم ؟هیچی چون اصلا وجود نداشتیم.حالا وقتی که در حال مردنیم چی؟بستگی به وضعیت سلامتیمون داره که داریم با درد میمیریم یا تو خواب یا با آرامش یا با خوشحالی .من امیدوارم که با آرامش بمیرم.حالا یعنی مشتاق مردنم ؟نه من دوست دارم تا هر زمانی که امکان داره زنده باشم و زندگی کنم نه این که زندگی من خوب و خرمه نه بلکه دوست دارم وضعیت یکم بهتر بشه و بیشتر زندگی کنم و چیزای مختلفو امتحان کنم به خوشحالی و آرامش برسم و در آخر وقتی زمانش رسید بمیرم.

نظر عجیبی بود .

من از مرگ نمیترسم ، من هزاران سال قبل از اینکه به دنیا بیایم مرده بودم و یک ذره هم زجر نکشیدم.

من مرگ رو دوست دارم.

نقل از: Sousiiis

داداش حقیقت دلم برا سوسیسم میسوزه هرکسی از اینا نداره بمیرم حیف میشه

ﻋﺠﺐ/:

ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﻴﺎﻝ
ﻭﺍﻻ ﭼﻲ ﺑﮕﻢ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﻧﻴﺲ ﻛﻪ ﻣﻨﻢ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺗﻮ ﺧﻮﻑ ﺑﺎﺷﻢ ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻣﻴﺘﺮﺳﻢ

ﺑﻨﻈﺮﻡ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﺮﮒ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﻴﺮﻱ ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﻦ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻠﻜﻪ ﻫﻤﻪ

ﺗﻜﺒﻴﺮ

ﺩﻗﻴﻘﺎ ﻧﻈﺮﻩ ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭﻩ

ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺍﺛﺒﺎﺗﻲ ﻭﺍﺳﺶ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﻤﻜﻨﻪ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻭ ﻫﻤﻮﻥ ﻧﻴﺴﺘﻲ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻥ

ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻻﻧﻪ ﻛﻪ ﺑﺰﻧﻴﻦ ﺯﻳﺮﻩ ﮔﺮﻳﻪ

ﻣﺮﺳﻲ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺕ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﻫﻤﻮﻧﻴﻪ ﻛﻪ ﻣﻴﮕﻲ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭﺍﺳﻢ

ﻣﺎﺫﺍ ﻓﺎﺯﺍ ﭼﺮﺍ؟
ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺷﻮﻥ ﻣﻴﺎﺩ ﻛﻪ/:

آره دیگه .بنده هم گریه کردم هم شاشیدم همینجوری شرشرشر. …اصلا تموم نمیشود. فلکه های بالا و پایینم باز شده و الان بیت رهبری رو آب برده . آخه من چقدر باید اشک مصنوعی بخرم و در نماز جمعه بریزم داخله چشمم تا ژوما ملت را گول بزنم ؟؟؟؟ بابا یه بار به خودتون بیاین و گول منه بی همه چیز و بی همه کس رو نخورید…آخه من چقدر اشک تمساح بریزم ؟ فقط دژمنان چیزی نفهمن.

دقیق زدی وسط خال

ﺍﻣﺎﻡ ﺟﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭﻱ ﺑﺎ ﺩﮊﻣﻨﺎﻧﻪ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺠﻨﮕﻲ؟
ﺍﻳﻨﻄﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﮊﻣﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻏﻠﺒﻪ ﭼﻮﺏ ﺗﻮﻳﻪ ﻛﻴﻮﻧﺖ ﺍﺍﺍ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﺗﻮ ﺍﺳﺘﻴﻨﺖ ﻣﻴﻜﻨﻦ

ﻧﻪ ﻋﺰﻳﺰ ﺷﻤﺎ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻲ ﭼﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺗﻮ ﺭﻓﺎﻩ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻓﻘﺮﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﻴـ ﭘﺎﺵ ﺑﻴﻮﻓﺘﻪ ﺍﮔﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺮﮒ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﺎﺩ ﺣﺎﻇﺮﻱ ﺑﺎ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻱ

ﺍﻻﻥ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﺮﺳﻢ ﺍﺳﻼﻣﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺠﺐ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ
ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﺍﻭﻧﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺳﻼﻣﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﭼﺸﺎﺷﻮﻥ ﻛﻮﺭﻩ ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻥ ﻳﻪ ﺩﻧﻴﺎﻳﻲ ﻫﺴﺖ ﺍﻭﻧﻮﺭ
ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻣﺜﻠﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﺤﻮ ﺑﺸﻴﻢ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺑﺸﻴﻢ ﻣﺤﻮ ﺑﺸﻴﻢ ﺩﻳﮕﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺩﻣﻮﻥ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﺸﻪ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻧﺸﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﻢ

ﻧﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﻧﻴﺲ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺩﻭﺭﻩ ﺧﻮﺩﻩ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻤﻮﻥ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﺍﻛﺜﺮﺷﻮﻧﻢ ﻳﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺳﻄﺤﻲ ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺑﺸﻮﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﻭﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﻴﺪﻭﻧﻦ ﺧﺒﻂ ﺧﻄﺎ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻥ ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﻴﺎﻟﺸﻮﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻛﻪ ﻣﻴﺒﺨﺸﺸﻮﻥ ﭘﺲ ﺗﺮﺳﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﻪ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﻘﻴﺲ

ﺑﻠﻪ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭﻩ ﻗﺒﻼ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺏ ﻳﻜﻲ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻳﻨﻄﺮ ﻧﻴﺲ ﻛﻪ ﻫﻤﺶ ﺑﻪ ﻓﻜﺮﻩ ﻣﺮﮒ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻣﻴﺘﺮﺳﻢ

من خودم نمیجنگم چون دیگه حالی برام نمونده که بخوام بجنگم با دژمنان فرضی. ما دشمنی نداریم .من برای ادامه ی حکومت آخوندها بر ایران مجبورم که همیشه دروغ بگم.

دروغ چرا تا قبر…آ …آ…آ

از رگ گردن نزدیک تره