;;)
سلام خدمت همه همشهریهای گلم این تاپیک رو ایجاد کردم تا جایی باشد برای دوستی و مهربونی بیشتر
امید وارم همه اینجا بتوانیم دوستهای خوبی برای خودمون پیدا کنیم و دوستهای خوبی برای همدیگه باشیم
از همه کسایی که خاله رو در این راه یاری میکنند ممنونم
[quote=امام زاده بیژن]خاله نپره تو گلوت :D
خاله منم کرمانی نیستم خواستم فقط همینو بگم.
“خوشا اون سایتی که ادمینش تو باشی”… میشی خاله ادمینم میشی[/quote]
.
.
.
…
باعث افتخارمایی با حضورت در اینجا
من ادمین نیستم شهوانی یه دونه ادمین داره
من خدمتگذار عزیزای دلم هستم تو شهوانی
من لیاقت ادمین شدن ندارم گلم
خاله تو دست و بالت یه زن سراغ نداری محرم من شه من کونی هستم می زارم با هر کی دوس داشت زنم حال کنه خودم برای بی افاش ساک میزنمو کیرشونو جا میدم تو کس زنم و خودمم کون میدم به بی افاش کسی رو میشناسیییییییییی ؟از کرمان نیستما دیدم اینجایی خاله گفتم بیام یه عرض اندامی کنم کنم در خدمت شماست خاله
kone man o kard
دادا دست از سر این تاپیک بردار.خواهش می کنم ازت مودب صحبت کن.مرسی
انگار ناف اين ميترا بهارى رو با عكس سكسى بريدن. :D
آخه خواهر من به جاى اينكه بياى 4تا عكس از شهرتون بزارى اومدى عكس سكسى ميزارى?
خب حالا من اين كارو شروع كنم شايد فرجى بشه و دست از اين كار بردارى =)) =))
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
تمدن جیرفت
مدتها تصور می شد که کهن ترین تمدن جهان تمدن سومر است، اما کشف یک زیگورات (معبد) با قدمت بیش از پنج هزار سال، آثار سنگی بسیار و همچنین کتیبه های آجری به خطی ناشناخته، از منطقه جیرفت باعث شد این منطقه قدیمی ترین تمدن جهان شناخته شود. از شهر جیرفت با نام های ارت ـ مکن ـ گدر ـ جارفت ـجردس ـ جنه اربعه اشهر ( بهشت چهار ماه) ـ جیربت ـ دسبوس ـ دقیانوس ـ دوزاری ـ رئوبارلس ـ قمادین ـ کارمانیا ـ کامادی ـ کمادی و سبزواران، یاد شده است. مطالعات و کاوش ها نشان می دهد، که جیرفت بزرگ ترین مرکز تجاری جهان بوده است. شرایط مطلوب آب و هوایی در جیرفت، وجود انواع محصولات کشاورزی، معادن مس و غیره روباز، موجب شد تمدن مهم در این منطقه شکل گیرد.
تحقیقات باستان شناسی بین المللی از اوایل دهه 1900 در جیرفت و ناحیه هلیل رود، منجر به کشف مجموعـه سایت های باستانی زیادی گردید. حداقل ١٢ مرکز در این ناحیه مورد کاوش باستانی قرار گرفت، که قدیمی ترین آنها به نظر می رسد قدمتی بیش از ۵٠٠٠ سال داشته باشد . مکان نخستین جیرفت، مشتمل بر دو تپه کُنار صَندَل ((الف)) و ((ب)) با ارتفاع به ترتیب 13 و 21 متر، در موقعیت تقریبی '5 ˚28 شمالی و '8 ˚57 شرقی است، که با یکدیگر داری فاصله چند کیلومتری هستند. در کُنارصَندَل ((ب))، قلعه دو طبقه پنجره دار با زیر بنیی در حدود 13.5 هکتاریافت شده است. با کشف یک سازه عظیم خشتی با بیش از یک میلیون خشت در محوطه های تاریخی جیرفت، که به بهشت گمشده باستان شناسان ملقب شده است، گام های جدیدی برای اثبات یک تمدن عظیم در این منطقه برداشته شد.
در یکی از کتیبه های خرابه های شهر اوروک (در جنوب بین النهرین)، داستان کشمکش میان پادشاه سومر با فرمانروای سرزمین ثروتمندی به نام ارت آمده، در کتیبه دیگر پادشاه سومری سعی کرده بود، با گذر از شهر شوش و ۷ رشته کوه به سرزمین ارت حمله کند. بررسی دقیق این کتیبه ها و آثار کشف شده این فرضیه را به اثبات نزدیک می کند، که شهر افسانه ای و گمشده ارت، که در شرق ایران قرار داشته، به احتمال زیاد همان شهر جیرفت است . از آثار کشف شده در حوزه تمدن جیرفت، می توان به ظروف و پلاک های سنگی با نقوش بسیار ظریف از موجوداتی چون عقاب، عقرب و پلنگ اشاره کرد، که نظیر آنها در هیچ یک از محوطه های باستانی جهان کشف نشده است. شاید ادامه اکتشافات و تحقیق روی آثار کشف شده، به این نتیجه رسید، که از این پس به جای بین النهرین عراق، جیرفت ایران را مهد کهن ترین تمدن بشری در جهان نامید.
یک لوح کامل خطی در کاخی داخل محوطه باستانی جیرفت کشف شد، طول آن ۱۱، عرض 7 و ضخامت 2 آن سانتیمتر است، این لوح خطی دارای پنج سطر خط، و هر سطر دارای دوازده حرف است. به منظور رمزگشایی نوشته، تصویری برای خط شناسان معروف دنیا ارسال شده است. کاوش های باستانی در جیرفت، منجر به کشف چندین شئ متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد شده است. کشف یک مجسمه برنزی که سر یک بزی را نشان می دهد، و متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد است. این مجسمه کشف شده در جیرفت نشان می دهد، که تاریخ ناحیه هلیل رود به هزاره چهارم ما قبل میلاد می رسد، و این تاریخ از برخی تمدن های بین النهرینی فراتر است. این ناحیه در هر دو دوره یک گورستان بوده است. اما حفاری های زیر این گورستان نشان می دهد، که این منطقه در طی هزاره ششم قبل از میلاد یک مکان مسکونی بوده است.
اکتشافات اتفاقی اخیر، منجر به کاوش های غیر قانونی و غارت این مرکز باستانی شده است. شمار اشیای قاچاق شده به حدی افزایش یافت، که نیروی انتظامی مجبور به گسیل نیرو به منطقه شده، تا از غارت بیشتر آن محل جلوگیری کند. پلیس بین الملل نیزبرای توقیف این اشیا در حال همکاری با این نیرو است. غارت گورستان ماتوت آباد توسط قاچاقچیان، باعث یک بحران باوری نکردنی در باستان شناسی شد، و توجه افکار عمومی منطقه را به خود جلب کرد. فقط در یکی از گورستان ها ٣٠ ظرف سنگی به غارت رفت، برخی ظروف فلزی و سفالی و نیز اشیای طلایی نیز توسط قاچاقچیان به یغما رفت. در این محل چند لوحه گلی یافت شده، که به خطی هندسی روی آن مطالبی نوشته شده، و هنوز رمز گشایی نشده. در کل روایتگر آنست که این مردم مخترع خط و زبان بوده اند، نه سومریان. پیش از این پنداشته میشد، اولین مخترعین خط سومریان و سپس ساکنان نواحی جنوبی میانرودان، و تمدن ایلام در خوزستان باشند.
وسایل به دست آمده از این تمدن تا به امروز بیشتر ظروف سفالی وسنگی، قطعات سنگ صابون و گاهوسایل مفرغی را شامل می شود. اهم صنعت منطقه همان کنده کاری روی سنگ صابونی است، کهدارای ظرافت خاص است و موارد کاربردی و زیبایی شناختی را در بر می گیرد. در روی این قطعات تصاویری از قبیل انسان، بز و گوسفند، نخل، مار و عقرب وجود دارد، که البته تصاویر مار و عقرب معمول تر است. نکته دیگری که قطعات سنگ صابونی این منطقه رااز سایر مناطق و تمدن های دیگر جدا می کند چشم درخشان و مرصع کاری روی قطعات است. در برخی طرحها دیده می شود، دور تادور ظرف چند حیوان در هم تنیده وجود دارند، که برای کنار هم قرار دادن آنها نیاز به محاسبات پیچیده بوده.
شما پس جیرفتی هستی گرمسیری و خونگرم
من یه مدیریتور عکس سکسیم همیشه تو جیبم عکس سکسی دارم ولی متاسفانه از بقیه عکسها ندارم ویا کم دارم
سعی میکنم مطلب ار شهرم بگذارم
تمدن شهداد
شهداد بواسطه قرار گرفتن در حاشیه کویر و شرایط سخت آب و هوایی، کمتر کسی حدس می زند یکی از کهن ترین و پر رمز و راز ترین تمدنها را داشته باشد، و به موفقیت هایی چون مسگری و ساخت نخستین پرچم فلزی جهان به نام درفش شهداد، کشاورزی در دل کویر و صنعت پیشرفته شیشه گری و مس گری رسیده باشند. کاوش های انجام شده در منطقه شهداد نشان دهنده وجود یک تمدن غنی و مدرن شهری در پنج هزار سال قبل از میلاد می باشد، که در آن ساختمان های مسکونی و بنا های عمومی چون مراکز صنعتی، معابد خدایان، کاخ های سلطنتی و… وجود داشته است، که فلز کاران و صنعت کاران آن انواع ظروف مورد مصرف آشپزخانه و اشیاع زینتی مورد استفاده زنان آن روزگار و اشیاء زینت بخش معابد الهه های نگهبان و کاخ های سلطنتی را ساخته و پرداخته می کردند.
رازهای شهر کوتوله ها ــ شهر تاریخی شهداد باید برای انسان هایی ساخته شده که قامت بسیار کوتاه داشتند، زیرا دیوارها، سقف، مکان های مختلف خانه از جمله ها طاقچه ها و تنورها، بسیار کوتاه و کوچک هستند، و این امر در مورد تمام خانه هایی که در این مجموعه کشف شده اند مصداق دارد. گویا برای افرادی با قامت 30 تا 40 سانتیمتر می تواند مناسب باشد، در هر حال این تمدن بیش از پنج هزار سال قبل توانسته بود، کوره مسی بسازد و فلز را بازیچه خود کند، و نخستین پرچم جهان را بسازد، و در زمینه ساخت ظروف از سنگ صابونی و مرمر هم تبحر داشته باشد، همچنان در پرده ای از ابهام است.
به همین دلیل شهر شهداد به شهر کوتوله ها شهرت یافته است. اما متاسفانه راز های این شهر به دلیل توقف کاوش های باستانی دراین محوطه تاریخی همچنان زیر خروارها شن باقی مانده است. نکته قابل توجه اینکه مردمان این تمدن پنج هزار سال پیش به دلیلی نامعلوم تمام وسایل خود را در خانه هایشان گذاشته، و درِ خانه هارا گل می گیرند، و از این شهر میروند. به گفته کارشناسان گل گرفتن درها نشانه امید به بازگشت داشته است، اما در این خانه ها هیچ گاه باز نشد و ابهام همیشگی بر پیشانی این تمدن حک شد، تا اینکه در دهه 40 اولین گامها برای شناخت این تمدن کهن برداشته شد. و بیش از سه هزار شی تاریخی در محوطه شهداد کشف شد، و محوطه تاریخی نیز بیش از 37 کیلومتر تخمین زده شد، اما شاخص ترین کشفیات این تمدن کهن که متاسفانه کاوشها در آن متوقف شده، و اسیر وعده های امروز و فرداشده است کشف درفش شهداد بود .
درفش شهداد نخستین پرچم فلزی جهان ــ قدیمی ترین پرچم فلزی جهان است، که نشانه تمدن غنی شهداد یا “خبیص” است، و مهمترین کشف در محوطه تاریخی محسوب می شود. هیچ جای ایران چنین غنا و طیفی از تمدن دیده نمی شود، این تمدن به دلیل باقی مانده های شهر شهداد و کوچک بودنش، به تمدن کوتوله های شهداد معروف است.
عکس جسد یک آدم کوتله شهر کوتله های شهداد، و عکس شهر باستانی که محل بازی بچه ها شده است،
[quote=خاله میترا]شما پس جیرفتی هستی گرمسیری و خونگرم
من یه مدیریتور عکس سکسیم همیشه تو جیبم عکس سکسی دارم ولی متاسفانه از بقیه عکسها ندارم ویا کم دارم
سعی میکنم مطلب ار شهرم بگذارم[/quote]
نه من كرمانى نيستم.به قول شاعر:
اهل تهرانم
روزگارم بد نيست
خورده دودى مى خورم
من از اين آب و هوا
كه در آن پاكى نيست
شده تاريك و كثيف
و منم به اجبار
خورده دودى مى خورم
و اين بود روزگار بنيامينو اما كرمان و مطالب.
زمانى كه وبلاگم به راه بود,وبلاگ يكى از وبلاگ نويسان كرمانى رو لينك كردم و از مطالبش استفاده ميكردم,حالا اين مطالب رو براى شما ميزارم تا استفاده كنيد
[quote=بنيامين_Benyamin][quote=خاله میترا]شما پس جیرفتی هستی گرمسیری و خونگرم
من یه مدیریتور عکس سکسیم همیشه تو جیبم عکس سکسی دارم ولی متاسفانه از بقیه عکسها ندارم ویا کم دارم
سعی میکنم مطلب ار شهرم بگذارم[/quote]
نه من كرمانى نيستم.به قول شاعر:
اهل تهرانم
روزگارم بد نيست
خورده دودى مى خورم
من از اين آب و هوا
كه در آن پاكى نيست
شده تاريك و كثيف
و منم به اجبار
خورده دودى مى خورم
و اين بود روزگار بنيامينو اما كرمان و مطالب.
زمانى كه وبلاگم به راه بود,وبلاگ يكى از وبلاگ نويسان كرمانى رو لينك كردم و از مطالبش استفاده ميكردم,حالا اين مطالب رو براى شما ميزارم تا استفاده كنيد[/quote]
.
.
.
.
. خاله خیلی با مرامی
اگه اونجا بودم برات یه زن از کرمون میگرفتم
[quote=خاله میترا]
.
.
.
.
. خاله خیلی با مرامی
اگه اونجا بودم برات یه زن از کرمون میگرفتم[/quote]
خب خدا رو شكر كه نيستى :D
بنيامين و زن!
خدا نكنه!تا جان در بدن من هست زنى اختيار نميكنم! :D
[quote=بنيامين_Benyamin][quote=خاله میترا]
.
.
.
.
. خاله خیلی با مرامی
اگه اونجا بودم برات یه زن از کرمون میگرفتم[/quote]
خب خدا رو شكر كه نيستى :D
بنيامين و زن!
خدا نكنه!تا جان در بدن من هست زنى اختيار نميكنم! :D[/quote]
.
.
.
.
.
خاله زن کرمون گله هر کی نگیره خله :D
در برخي از مدارك تاريخي و جغرافيايي اين منطقه كرمان، كارمانيا ، ژرمانيا و كرماني ذكر شده است. بعضي از جغرافيدانان نام قديم اين شهر را گواشير و برخي هفتواد مي دانند ( داستان كامل آن در شاهنامه آمده است ). به استناد منابع تواريخ عرب و يهود، كرمان منسوب به كرمان بن هيثال بن ارفخشد بن سام بن نوح است و نام آن در كتيبه بيستون به صورت “يويته” ذكر شده است. در دوره ساسانيان فرمانرواي كرمان، عنوان شاه داشت چنان كه بهرام چهارم (۳۸۸-۳۸۹ ه.ق) به مناسبت اين كه در زمان پدرش والي كرمان بود به كرمانشاه ( شاه كرمان) معروف بود. در اين دوره سيرجان مهم ترين ناحيه كرمان محسوب مي شد
جشن سده :
کرمانیها در جشن با شکوه سده سوزان، آتش به جان سوز زمستان کویر زدند و با پاسداشت آئین کهن ایرانیان باستان راه بهار را هموار کرده و صد روز مانده به نوروز را به جشن نشستند.این جشن پیش از آتش افروزی، با مراسمی ویژه در سالن سرپوشیده بداغ آباد همراه بود که جمعیت زیادی از عموم مردم کرمان، دوشادوش زرتشتیان، نظاره گر آن بودند.
در ابتدای مراسم، موبدان که سرتاپا لباس سفید به تن داشتند، با احترامی خاص، همراه با نوای دف به سالن وارد شدند. پشت سر آنها تعدادی دختر جوان با دسته هایی از گل، صف کشیده بودند که پوششی خاص هم داشتند. گروه به سمت جایگاه رفتند. عطر خوش عود و اسپند فضا را در تسخیر خود داشت. حضار برای ادای احترام، روی پا ایستاده و دقایقی این آیین طول کشید. موبدان زرتشتی سپس اطراف سفره ای که “سفره سده” نامیده می شود، حلقه زدند. سفره سده به زیباترین شکل ممکن با گل و شمع و خوردنی هایی از جمله برنج و آویشن و انواع میوه ها تزیین شده بود. (زرتشتیان بر این باورند که شمع نمادی است از روشنایی، برنج به نشانه رزق و روزی و آویشن نمادی از روان است). در سفره سده همچنین شعله ای از آتش قرار داده شده بود.
دو نفر از موبدان روبروی هم ایستاده و یکی از آنها در قسمت بالای سفره نشسته و موبد دیگر بالای سر او ایستاده بود.
اوستاخوانی آغاز شد. این کار با آداب خاصی همراه بود؛ از جمله اینکه همراه با خواندن بخشهایی از اوستا، یکی از موبدان میوه های سفره را باز می کرد. به گفته یکی از زرتشتیان حاضر در مراسم، این میوه ها، بوی خوش در فضا می پراکند. از دیگر آدابی که همزمان با اوستاخوانی اجرا شد، در دست گرفتن شاخه هایی سبز از شمشاد بود که یکی از موبدان یکی از شاخه ها را در دست گرفته و در فاصله ای دور از سفره سده و سه موبد دیگر، رو به حضار با زبان اوستایی چیزی زمزمه می کرد.
آغاز آفرین نامه و تاکید بر یکتا پرستی
پس از بیان اذکار موبد، حضار، انگشت اشاره دست راست خود را بالا گرفتند؛ زرتشتیان به این کار آفرین نامه می گویند یعنی خداوند یکی است. موبد به محل قبلی خود بازگشت و اوستا خوانی ادامه داشت. بعد از این، موبد باز با در دست داشتن دو شاخه شمشاد اذکاری را خواند. زرتشتیان به این کار “ویسپوخاترم” می گویند که پس از آن، حضار این بار، دو انگشت اشاره و وسطی خود را بالا گرفته و موبدان اوستا می خواندند. این در باور زرتشتیان یعنی با دل و دیده به حرفهای موبد گوش فرا می دهیم.
در پایان اوستا خوانی زرتشتیان، گاته خوانی انجام شد؛ سروده هایی از زرتشت که با زبان اوستایی قرائت و سپس با زبان فارسی برای حضار ترجمه می شد.
سلام و خسته نباشيد خدمت شما و
آفرين به كار شما.اميدوارم انجمنتون هميشه پايدار باشه
درود بر شما بنیامین عزیز
ممنون از لطفت دوست عزیز
فکر کن سایت سکسی من تاریخ کرمان می ذارم. :D
تقدیم به دوستان کرمانی
این اوج دوست داشتن بود
همراه با چاشنی خشونت!
تو را دوست دارم
تو را مثل خواب دم صبح
تو را با همان لهجه ی آب جاری
تو را مثل پرواز پروانه ها
دوست دارم.
[quote=parvazi]درود بر شما بنیامین عزیز
ممنون از لطفت دوست عزیز
فکر کن سایت سکسی من تاریخ کرمان می ذارم. :D[/quote]
خودم پا قدم شدم :D
اصلا هم بد نيست در كنار مسائل جنسى به مسائلى همچون معرفى شهرهامون بپردازيم بلكه آموزنده هم هست.
تقدیم به دوستان شهوانی
مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق گرت مدام میسر شود زهی توفیق
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است هزار بار من این نکته کردهام تحقیق
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
خاله دوست دارم راجع بهتون بیشتر بدونم.میترا اسم واقعیتونه یا مستعاره؟چند سالتونه؟بچه دارید؟کدوم کشور زندگی میکنید؟فک نکنید من فضولما!کنجکاو شدم بدونم!اگه جواب بدین که ممنونتون میشم اگه هم صلاح نیست،نگید ناراحت نمیشم.بای
…
به جان تو بانو نخورده مست بیهوشم
خاله فک کنم اولین کرمانیت من باشم،هر چی خوندم مثلی همه فقط ما رو دوس دارن :دی
خوشبختم
سلام الان از امتحان برگشتم
دوطرفه ورقمو با دو تا انگشتم گرفتم دادم ب مراقب گفتم مواظب باش نریزه داغه داغه تازست!!!
گرفته یواش بازش کرد میگه مگه چی توشه؟!!!
گفتم ریدم!!!