دیشب مادر زنم عکس پروفایلشو عوض کرد،
منم واسه خود شیرینی واسش کامنت گذاشتم:

ماشالا ببین چه عکسی شده. 💋

الهی قربون عکست برم. 💋

عکست تو حلقم. 💋

این عکسو آدم می‌خواد بخوره. 💋

می‌خوام عکستو بدم بزرگ کنن قاب کنم بزنم تو اتاقم. 💋

اصن این عکسه یا باغ بهشته؟! 💋

و 💋💋💋

خلاصه یه ربع بعدش زنم اومد تو اتاق و بعد از کلی فحش خوار مادر گفت؛ فقط طلاق!

و اون موقع بود که
فهمیدم؛
کلید حرف «ع» گوشیم کار نمی‌کنه!!!.😂
ᅠ

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۲

روزی شیخی وارد یک اسیاب گندم شد
دید اسیاب به گردن الاغ بسته شده الاغ میچرخید و اسیاب کار میکرد به گردن الاغ یک زنگوله آویزان بود
از اسیابان پرسید: برای چه به گردن الاغ زنگوله بسته اید؟
اسیابان گفت: برای اینکه ایستاد بدانم کار نمیکند…

شیخ دوباره پرسید: خب اگر الاغ ایستاد وسرش را تکان داد چه؟

آسیابان گفت:
شیخ خواهشا این پدرسوخته بازی هارو به الاغ یاد نده😂

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

۳

ميدونين چرا اختلاسها پیگیری نميشن

یک روز يه دزد و یه نابینا مقداری آلوچه خریدند قرار گذاشتند 2 تا 2 تا بخورن تا تموم بشه

وسط کار نابینا مچ دزد گرفت و گفت مرتيکه چرا مشت مشت میخوری

دزده گفت تو که کوری از کجا فهمیدی نابینا گفت. از اینجا که من 4 تا 4 تا می خورم. تو هیچی نميگي!! 😐😏

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۴

مورد داشتیم وسط دعوا

مرده به زنش گفته روتو برم…

زنش گفته لازم نکرده رو من بری سنگینی بخواب خودم میام روت
و اینجوری شد که آشتی کردن😂

همیشه که پستام ناجور نیست یوقتاییم در راستای استحکام خانوادست🤣🤣

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌۵

یارو اومدهه میگه شربت اشتها آور چنده؟
میگم 14 تومن. میگه وااااای نه گرونه!

خب تو که چهارده تومن برات گرونه،
میخوای اشتهات واشه چه گوهی بخوری؟😂😂‌

۶

یکی از آشناهامون بچشو ختنه کرده بود، از بچهه پرسیدم
چیکار کردی؟
گفت بلبلمو خوشگل کردم
گفتم مگه زشت بود؟
ملت همه خندیدن…۱😂😂

چن دیقه بعد بچهه اومد آروم در گوشم گفت
از قیافه تو خوشگل تر بود، تو جمع نخواستم برینم بهت
دفه بعد فک کنی با مزه ای آبرو حیثیت برات نمیذارم!!😒😒

هیچی دیگه، آروم در گوشش گفتم
گه خوردم… خیلی مردی☹️☹️
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌********
۷

ﻫﻤﺴﺎﻳﻤﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮﺷﻢ
ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﻦ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎﺯﻱ ﻣﻴﮑﺮﺩ .
ﻳﻬﻮ ﺩﻭﻳﺪ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﭘﻴﺶ ﺑﺎﺑﺎﻡ
ﮔﻔﺖ ﻋﻤﻮ ﻣﻦ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﺩﮐﻨﮑﺎﻱ ﭘﺴﺮﺗﻮﻧﻮ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ
ﻭﺍﺳﻢ ﺑﺎﺩﺷﻮﻥ ﻣﻴﮑﻨﻲ …
.
.
.

.
ﻫﻴﭽﻲ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﻻﻥ ﻳﻪ ﻫﻔﺘﺲ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﻢ
ﺍﺧﻪ ﺑﮕﻮ ﺩﺧﺘﺮﻩ ی پدرسگ ﺗﻮ ﭼﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﯼ 😁😁😁

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌*******
۸

ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﯽ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﻧﺠﺎﺕ ﮐﻢ ﺑﻮﺩ، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻳﺪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ. رونالدو ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻴﺴﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ. ﺑﺮﺩ ﭘﻴﺖ ﻫﻢ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﻳﻦ ﻫﻨﺮﭘﻴﺸﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ . ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ.

روحانی ﻫﻢ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ . ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ . ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻳﮏ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﭘﺎﭖ ﮊﺍﻥ ﭘﻞ ﺩﻭﻡ. ﭘﺎﭖ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ! ﻣﻦ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ . ﺑﻴﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻩ . ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺖ : ﺍﺣﺘﻴﺎﺟﯽ ﻧﻴﺴﺖ.

ﺍﻭﻥ ﺁﻗﺎﻫﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ، ﺑﺎ ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻦ ﭘﺮﻳﺪ ﺑﻴﺮﻭﻥ.😂😂

۹

لاتی وارد قهوه خانه شد
مشتی بر روی میز زد و گفت ؛
اکبر بدخواهات چند نفرن؟
میگه ۷ تا
میگه مادرشون گای.ی.دس

شخصی جوگیر شد برخاست و فریاد زد ؛
اصغر بدخواهات چند نفرن؟
میگه ۱۷ تا
میگه اوه اوه . . .
ننت گای.ی.دس😂😂😂

۱۰

جوجه در زمستان از شدت سرما از حال رفته بود. یک گاو درحال عبور رید روی جوجه، از گرمای تاپاله گاو جوجه زنده شد، سرش را از تو گوه بیرون آورد و شروع کرد به جیک جیک کردن. یک گربه صدای جوجه را شنید او را از توى گوه بیرون کشید و خورد.

نتیجه اخلاقی از داستان:
1 -هرکس بهت رید آدم بدی نیست.
2-هرکس از تو گوه کشیدت بیرون آدم خوبی نیس.
3 -اگه تا خرخره تو گوه فرو رفتی جیکت در نیاد

متن سنگینى بود
کمرم رگ به رگ شد😐😂

۱۱

زن : میشه کمکم کنی باغچه رو مرتب کنم؟

مرد : تو فکر کردی من باغبونم؟
زن : زیر ظرفشویی آب میچکه،میشه درستش کنی؟
مرد : تو فکر کردی من لوله کشم؟ …
زن : لولای در خیلی وقته خرابه،کمک میکنی درستش کنم؟
مرد : واقعا که! تو فکر کردی من نجارم؟
عصری که آقا از سر کار برمیگرده خونه می بینه همه چی درست شده!
با خوشحالی به زنش میگه:
آفرین من میدونستم تو خیلی زرنگی!
زن : من درست نکردم!
مرد همسایه درستشون کرد ودر عوض ازم خواست یا یه ساندویچ همبرگر بهش بدم یا لبامو !
مرد : حتما تو بهش همبرگر دادی .نه؟
زن : تو فکر کردی من گارسون رستورانم ؟!😏😂😂

میدونید فرق جنگ و خودارضایی چیه ؟
تو جنگ تو میمری ،بچه هات حال میکنند / تو خودارضایی تو حال می‌کنی ، بچه هات میمیرن 😂😂😂

ﺳﻴـﺮ ﺗﻜـﺎﻣﻞ ﺁﻟـﺖ ﻣﺮﺩﺍﻧـﻪ:

عمه ﻗـﺮﺑـﻮﻧـﺶ ﺑـﺮﻩ
ﻧـﺎﻧـﺎﺯ
ﺷـﻮﺷـﻮﻝ
ﺷﻮﻣﺒـﻮﻝ
ﺩﻭﺩﻭﻝ
ﺩﻭﻝ
کیـﺮ
ﺍﺳﻜﻨـﺪﺭ ﻣﻘـﺪﻭﻧـﻲ
ﭼـﻨﮕـﻴـﺰ ﺧـﺎﻥ ﻣﻐـﻮﻝ
ﺩﺳـﺖ ﺧــﺮ
ﺁﻟـﺖ ﻗـﺘـﺎﻟـﻪ
ﺧـﻴـﺎﺭ ﺷـﻮﺭ ﭘـﻼﺳﻴـﺪﻩ
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺧـﺎﻛـﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺧـﺎﻙ ﻣﻴـﺮﻭﻳﻢ

آقا یه سوال فنی و تخصصی
اگر توی تریسام طرف باردار بشه
اونوقت تایم بارداری ۱۸ ماهه؟

🛑فوووووووری

سوالات ریاضی آزمون طلبگیِ حوزه علمیه قم لو رفت …

من نمیفهمم اگه علت روزه گرفتن درک حال فقیراست چرا جَق باطلش میکنه؟

جَق مال فقیراست دیگه، وگرنه پولدارا که هر شب کُص میکنن!
#گاندی

این در برابر کی.ر بچه های سایت هسته خرما به حساب میاد 😏😎🤣

بیصبرانه منتظرم

↩ Loriniho00
طرف کیرشو بر اثر حادثه ای از دست میده،میره پیشه یه دکتر جراح به جای کیرش یه خرطوم فیل بخیه میزنه و بهش میگه برو یه ماه دیگه بیا تا دوباره چک بشی،طرف میره بعد از یه ماه دوباره میاد پیش دکتر برا چک،دکتر ازش میپرسه از کیر جدیدت راضی هستی؟
طرف میگه آقای دکتر خیلی خوبه هم کلفته هم دراز،ولی نمیدونم چرا میرم پارک یا هر جا علف میبینه میکنه میزاره تو کونم😂😉

دوستان ممنون از صبر و حوصلتون 🙏🌹

↩ Loriniho00
خیلی باحال بود😂😂😂

↩ Miss.Grace
طرفداران ساسان حیدری یافته (ساسی مانکن) اجازه ورود به این تاپیک را ندارند ، حتی شما صاحب تاپیک عزیز 🙏🌹😁😜

↩ Eldorado5555
عالی بود 🤣🤣🤣🤣

↩ TGBA
😏😏😏

↩ Mistrsll
امیدوارم همیشه لبت خندون باشه دنیا جان 🙏🌹⁦❤️⁩

↩ Miss.Grace
چه شعرش با قافیه بود جفر 🤣🤣🤣

↩ Mester.Finch
اتفاقا خودم با جک بادکنک(کاندوم) خیلی خندیدم 😂😂😂.
فدات ممد آقا 🙏🌹

↩ Dead Unknown
ممنون دوست عزیز 🙏🌹😍

↩ Mester.Finch
اون دیگه مسئله ای بین شماها ، بعدشم من به کون کسی چشم ندارم 😊⁦☺️⁩😎

↩ Loriniho00
مرسی بوس

↩ Loriniho00
پشمانم😂😂 خیلی خوب بود😂😂

↩ …Sphr…
ای لوسیفر ، هر چه لذت بردی بس است. به جنگ برو تا فرزندان لذت ببرند 😜🤣🤣🤣

↩ Loriniho00
😂 😂
من از شرایط فعلیم کاملا راضیم…
#لذت_فرزند_کشی 😂 😂

ی دختر ۱۰ساله از مامانش می‌پرسه، “مامان من چجوری به دنیا اومدم؟”

مامانش لبخند میزنه و میگه ی روز من و پدرت تصمیم گرفتیم که ی دونه‌ی شگفت‌انگیز کوچولو رو بکاریم. پدرت اون کاشت و من هر روز ازش مراقبت کردم. دونه شروع کرد به بزرگ و بزرگ‌تر شدن و بعد از چند ماه شد ی گیاه زیبا و شگفت‌انگیز. ما هم چیدیمش، خشکش کردیم، کشیدیمش و انقدر چت بودیم که یادمون رفت کاندوم بذاریم و بفنا رفتیم.

اصن توقع نداشتم اینجوری تموم شه 😂

قشنگ بود گفتم بزارمش😂😂