۲۱ آذر ۱۳۲۵ روز نجات آذربایجان
روزی بود که یگانهای ارتش ایران در میان شور و هیجان و فریادهای شادی مردم وارد تبریز و رضاییه شد و استانهای شمالی ایران را از چنگ استالین و مزدورانش بیرون آورد. ۲۱ آذر روز عید ملی اعلام شد و از سال ۱۳۲۵ همه ساله در آن روز به یاد نجات آذربایجان و اعاده حق حاکمیت ایران بر آن خطه جشن گرفته شد. نه تنها ایرانیان باید پیوسته به یاد این روز باشند بلکه تمام ملل آزاده جهان نیز بایستی این واقعه تاریخی را به خاطر سپرده و فراموش ننمایند.
با حمله هیتلر به شوروی در جنگ جهانی دوم، در روز سوم شهریور ۱۳۲۰ ارتش سرخ شوروی به مرزهای ایران تجاوز نمود و نیروی هوایی شوروی در آذربایجان به بمباران شهرهای باز و بی دفاع پرداخت .ارتش شوروی، انگلیس و آمریکا که بدانها متفقین گفته میشد ایران را چون راهرویی برای رسانیدن ابزار جنگی امریکایی از خلیج فارس به شوروی در جنگ علیه آلمان درآورند و ایران را پل پیروزی نام نهادند. ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰ میان سه دولت ایران و دولتهای شوروی و انگلستان پیمان سه دولت امضا شد که برپایه آن، دولت اشغالی شوروی و انگلیس، استقلال و حق حاکمیت ایران را محترم میشمرند و میباید حداکثر تا شش ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم ارتش خود را از ایران بیرون برند. پس از آنکه روشن شد که متفقین در جنگ پیروز خواهند شد، استالین سیاست دیگری با ایران در پیش گرفت؛ که استانهای شمالی ایران را با سازمان دادن به جنبشهای جدایی خواهانه از ایران جداسازد و ضمیمه شوروی کند. هدف استالین چنگ اندازی بر روی منابع نفتی شمال ایران بود. پس از اعلام پایان جنگ در ۲۳ امرداد ۱۳۲۴، استالین ارتش خود را که میبایستی تا ۱۲ اسفند ۱۳۲۴ بر پایه پیمان سه دولت و اعلامیه سه دولت راجع به ایران، از ایران بیرون روند از ایران خارج نکرد. پس از آن که دولت ایران شکایت رسمی خود را علیه شوروی به شورای امنیت سازمان تازه بنیان شده ملل متحد داد میان متفقین شوروی،انگلیس و آمریکا شکاف افتاد. ۱۶ آذر ۱۳۲۵ ارتش ایران در سه ستون به آذربایجان لشکر کشید. پس از آن که احمد قوام نخست وزیر وقت ایران با دولت شوروی قرارداد امتیاز نفت شمال ایران را امضا کرد، ارتش شوروی از ایران بیرون رفت. اما مجلس شورای ملی این قرارداد را نپذیرفت.
۲۱ آذر ۱۳۲۵ مردم که از پیشروی ارتش ایران به آذربایجان آگاهی یافته بودند، بپا خاستند و بر فرقه سازان حکومت خودمختار پیشه وری تاختند و بسیاری از کمونیستها را نابود کردند. با پیشروی ارتش ایران به تبریز، مردم و ارتش، اعضای فرقه دموکرات را از ادارههای دولتی بیرون آوردند و آنها را بازداشت کردند. نیروهای زیر فرماندهی سرهنگ بایندر، پس از پیروزی در تکاب وارد شاهین دژ شدند. صد نفر از سران فرقه دموکرات همراه با پیشه وری با شتاب وارد جلفا شدند و با مقدار زیادی اموال غارت شده به شوروی گریختند. ستون دوم ارتش وارد شهر میاندوآب شد و قاضی محمد و حاج بابا و بسیاری از جدایی خواهان در کردستان تسلیم شدند. ستون سوم فرستاده شده به رشت، پس از زد و خورد با فداییان فرقه دموکرات آنها را شکست داده و آستارا را زیر کنترل خود در آوردند. سپس مهاباد، مهار ارتش ایران شد و سربازان به سوی مرند و ماکو پیشروی کردند. یک ستون ارتش پس از آزاد کردن چند شهر آذربایجان، جلفا شهر مرزی را نیز پس از یکسال آزاد کردند.
ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻪ ﺧﻮﺑﻢ ﺧﻮﺵ ﻏﻴﺮﺕ ﻋﺰﻳﺰ
ﻗﻄﻌﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺪﻩ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻧﺸﻮﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﭼﻪ ﺷﺨﺼﻴﺘﻪ ﻭﺍﻻﻳﻲ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ
ﺍﺧﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﭼﻲ ﺑﮕﻢ؟؟؟
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻲ ﻧﺎﻣﻮﺳﺖ ﺍﻻﻥ ﺯﻳﺮ ﺩﺳﺖ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺑﻮﺩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻲ ﻏﻴﺮﺗﻲ
ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻴﻮ ﺗﺼﻮﺭﺕ ﺍﻳﻨﻪ ﺗﺨﻤﻪ ﻣﻐﻮﻟﻲ ﺑﻠﻴﻂ ﺑﮕﻴﺮ ﮔﻮﺭﺗﻮ ﮔﻢ ﻛﻦ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﺎ ﭘﻔﻴﻮﺯ